در طبری و صحیح مسلم موجود میباشد که در حمله عمر رضی یول 145000 نفر پیرو جوان را بدون سلاح کشته و کور
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است {عج} والله ندیدم حق را نپذیرند برادران اهل سنت شریف ترین مردم دنیا هستند و درجا کلام حق رامیپذیرند نام شیعه 12بار در قرآن آمده { وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ} به ابجد وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی 110 + 135 فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169به ابجدبرترین دین 926-541عمر ابوبکر=385 با آل قرآن 385 فلسفه دین الله 385با قانون الهی دین الله 385یا الله وصی بحق محمد 385با آل قرآن385 شیعه 385راز اهل عالم 385 شیعه 385بدین واقعی اسلام 385فلسفه دبن الله 385 به دین الهی الله محمد علی 385به اهله محمد فاطمه علی385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 این عدد نورانی را جلوی آئینه بگیر ابجد 5 تن آل عباء میشود 583 = 385 شیعیان فرزندان اهل بیت میباشند وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: نام شیعه چندین بار در قرآن آمده شیعه یعنی چه385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه یعنی اسلامه حق 245+140 با اسلامه= 385 شیعه نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده پس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولی اگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی ..... شیعه دوازده امامی385 ابجد385بدین واقعی اسلام385اسلام پیامبر385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385 به علم ابجد 385 بدین واقعی اسلام 385 شیعه385 یعنی حق اسلامه385 اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام 385 بدین اسلام واقعی 385اسلام پیامبر385بدین واقعی اسلام 385اسلام واقعی الله 385 شیعه 385 دوازده بار در قرآن آمده ولی نام شما و فرقه هایتان یک بار هم نیامده استوَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: به علم ابجد بهترین دین ها 737-541 عمر ابوبکر= دین اسلام 196 کلید اسلام 196 ضرب 14 معصوم شیعه میباشد 196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196 از پیامبر سئوال شد جانشینان شما چند نفرند فرمود 12 نفر پیامبران چند نفر بودند فرمود 124 هزار نفر و فرمود رسولان حق چند نفر بودند ایشان فرمود 313 نفر به ابجد رمز الله 313هر سال 313 روز با 52 جمعه 52+313= 365 روز سال رمز الله 313+72 یاران امام حسین72 +313 یاران امام زمان = 385 شیعه 385با آل قرآن385 شیعه 385 سلام به نام زیبایت یا قائم آل محمد من فقط دانم که مولایم توایی مولاء دیر نشده دیدار مجدد بنظر شما انگار یادت رفته ما را آقا ما شما را میخواهیم آقا هر وقت شما خواستی که نشد بگو ما بیائیم به دیدن شما وقتی روبروی شما قرار میگیرم تمام حاجاتم بر آورده میشود و دلم آرام میگیردشادی واقعی دیدار با شماست افتخار شیعه نام قائم است لطف مولایم بما هم دائم است مولاء منتظرم تا شکایت به مادرم زهرا نکرده ام بیا آقا جمالتو عشق است یا قائم آل محمدی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست سرور کائنات محمد استو جمال قائم آل محمد علیست جانشینه حق مولایم علی خیبر کنی بت شکنی یا قائم آل محمدی تو آقایی تو مولایی جمال محمدی کمال علی جمال خدا با رسول توایی جانه شیعه و جانه رسول مگر نام محمد هم علی نیست جانشینه حق پیغمبر علیست همین بس که نام محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست وصی خدا بت شکن به کعبه به دوش نبی ست جمالتو عشق است یاقائم آل محمدی تو چقدر خوبو زیبایی روح علی جانه محمدی جمال رسولو کمال علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست بوود نام تو چون مولاء الهی بوود نام مولاء الهی عزیزه بتولو جانه مصطفایی مرتضایی بحق هم که وصی مصطفایی مرتضایی فرق حیدر کعبه ومحراب چیست هر دو باشد یک نشان حق با علیست قسم به ذات کبریاء که جانشینه مصطفی بوود علی مرتضی مگر نام محمدهم علی هم علی نیست آئینه روی محمد علیست نگینه روی مصطفی بوود علی مرتضی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست همین بس که نام محمد علیست وصی بحق 110 محمد علیست بت شکن در کعبه بر دوش نبی ست بلغ العلی بکمالهی کشف الدجا بجمالهی حسنت جمیع خصالهی صلو علیه و الهی چه جمال با صفایی شده نامت الهی هم ساقی کوثر علی حیدر علی صحر ابن عم وصی مصطفی حله پوش هل اتایو انما وارث گنجینه سرر قضاء قابل تشریف قوله لا فتا مولاء علیست شا هراره حق تو هستی در سلوک کائنات پرورده به دامن خود مصطفا عجب گلی گل کوثر گل حیدر یا قائم آل محمدی چه جمال با صفایی شه عالمی فدایی که به جای مصطفایی که تو بعداز خدایی شده نامت الهی تو جمال مصطفایی که علی مرتضایی شده بت شکن به کعبه که به دوش مصطفا یی که جمال مرتضایی شده نامت طلایی تو طلای ناب مایی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست مگر نام محمد هم علی نیست ائینه روی محمد علیست اگه کسی با هوش باشه که عمری نمیشه ولی مکه لیاقت فرزندان پیامبررا از دست داد همه به عراق و ایران آمدند شما اگر دینتان را از ایرانیها فرزندان پیامبر گرفته اید خوشا به حالتان قرآن 351 فارسی351 رسول خدا فرمود روزی یاران سلمان فارسی در عین دانایی و حقیقت شما را به اسلام دعوت و شمانمیپذیرید پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم کوثر باشد شیعیان فرزندفاطمه میباشند ما ایرانیان افتخارمان این است که نوهای رسول خدائیم یا از مادری یا پدری فرق نمیکند نسل ایران نسل فاطمه سلامه الله علیه میباشداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشنداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند دوست دارم دوباره بنویسم یک بارم برای مولایم مهدی مینویسم مولاء افتخار کن نوکرای خوبی داری اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند یک بار هم برای مادرم حضرت حواء و حضرت فاطمه سلام الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیک بار هم برای شهدای شیعه از حضرت آدم تا حضرت مهدی صلوات الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیگ بار هم برای سنیها که حق را بپذیرند خودشونو مثل عمر به خریت نزنند بخدا اگر حق را نپذیرید روز قیامت بیچاره اید من نوشتم و شما هم خواندید دیگر جای هیچ بهانه ای نیست اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند گمراه دین 310 عمر 310 310کفری 310 دلیل نفاقه جهل عرب 310اباجهل در دین 310منکر310نیرنگ310مار زنگی 310کفری310 منکر 310جاهل منافق310 نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310310نمرودی 310جاهل منافق310ابله منافقا310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 یا باء دین اسلام 310قاصبان بدین 310عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 فاسق دینه 310وهابی کودن دین اسلامی 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما310 خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام 310چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 احمق ملحد 231 ابوبکر 231 رکب وبا 231ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231 یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231راه دزدی 231 نفاق 231احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 ابوبکر و عمر 541در غدیر خم دین کامل شد اکملتو لکم دینکم بعد از وفات پیامبر دشمنان دین خدا گمراه دین 310مکرن کفری عمر310نیرنگ 310گمراه دین 310 مکرن310کفری دزدان فدکه فاطمه310بمارزنگی310 کفری310منکر 310جاهل منافق منافق ابلها 310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310 سامری310 گمراه دین310مکرن 310 بکج راه 231 ابوبکر231 دزده دینه اسلامی 231دزدا فدک نگونه 231ابوبکر 231رکب وبا 231 ابوبکر+310عمر= 541فتنه عالم 676-135 فاطمه = 541 عمر وابوبکر فتنه عالم بودند شرم گینان 651-110 علی = 541 عمر ابوبکر رکب وبا 541 عدواهل بیت بوده اند 541 گرگ منافقینی 541
JSN-LGRP1-CHN 10.0.0.168 1
ابزار وبلاگ 1
خرید لایسنس نود32 1
خرید عینک آفتابی اصل 1
سر دنده ال ای دی led
ردیاب مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110 + 135فاطمه = 245 =5 ضربدر4ضربدر2= 40 و آدرس alialiali.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 39
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 39
بازدید ماه : 716
بازدید کل : 76556
تعداد مطالب : 313
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

به ابجد مقصر 430+541 عمر ابوبکر = 971 ظالم به دست می آید به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 قاتلی 541 مرگ کافر 541 به ابجدکبیر ابوبکر عمر عثمان 1202تفرقه در ادیانه اسلامی 1202نگین ترین مردانه ملحد 1202ننگین ترین نامردان پلید 74 ابجد صغیر 74 به ابجد مردان رجس پلیدی615-541عمر ابوبکر=74 ابجد صغیر سه خلیفه 74 میباشد ان من المجرمین منتقمون74 به ابجد فتنه های دین 615-541=74 فرقه ابجدصغیرسه خلیفه 74 میباشد دین اسلام 74 فرقه شد 74 فرقه ابجد سه خلیفه میباشد (ان من المجرمین منتقمون 74) فرقه شدن دین اسلام توسط عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74=74والشجرتها الملعونه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نادان یا ملحد دینه اسلامی 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 74منافق دین اسلام 467-541=74 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نامرده دینه اسلام 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467- 541 ابوبکر عمر= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 شیطان گمره 615- 541 عمر و ابوبکر= 74به ابجد کفره 305-231 = 74فرقه در کفر میباشند 74 ابجد عمر 22+27 ابوبکر +25 عثمان = 74 فرقه شدن دین اسلام توسط ابوبکر وعمر و عثمان صورت گرفته 74نفرته 735-661 عثمان = 74 ابجد سه خلیفه 74 میباشد74 ان من المجرمین منتقمون74 سه خلیفه =سه خلیفه تفرقه در دین نمودند آیه قرآن به ابجد صغیر و کبیر عمر و ابوبکر و عثمان این هم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 عمر 310+231 ابوبکر +661 عثمان = 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 از تورات و انجیل و اوستا هم خواستید میآورم خیلی پروئید و نامرد آیه قرآن هم به ابجد صغیر هم به ابجد کبیر باید از خجالت بمیرید جواب خدا را چه خواهید داد گمراه دین310 عمر 310 منکر310نیرنگ 310بمار زنگی 310کفری310 منکر 310ابله منافقا310جاهل منافق310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310عمر 310 ابله منافقا 310وهابیه منافقی 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310 نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین310 جاهل منافق 310نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 بمار زنگی 310به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد 231عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق 231دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند


خداوند سال را بخاطر 5 تن و 12 امام و 14 معصوم سال را 365 روز قرار داد ضرب 5 تن در خودش ضرب 12 امام در خودش ضرب 14 معصوم ضربدر خودش جمع سه ضرب میشود 365 روز سال = 196+144+25= 365 روز سال   معجزه   

برادرم ناراحت نشو دین اسلام 74 فرقه میباشد  همه هم صددرصدخود را بحق 110 بحق میدانند بدون دلیل و برهان بابا مرد باشید و ثابت کنید ما علمی صحبت میکنیم تا بی سوادها هم بفهمند حساب حساب کاکا برادر علم ابجد قرآن تقدیم میکند اگر واقعا شما بحق میباشی بسم الله دلیلت کجاست اشک بشک لشک دلیل بیاور و ثابت کن مرد باش حاتفی گفت دیدم من آن کتف نبی دوره خاتم تابه شانه بود علیا"یا علیا"یاعلی بلغ العلی بکمالهی کشف الدوجا بجمالهی حسنت جمیع خصالهی صلو علیه والهی چه جمال باصفایی شده نامت الهی همساقی کوثر علی حیدرعلی همسبط پیغمبرعلی سایه پیغمبرندارد هیج میدانی چراآفتابی چون علی درسایه پیغمبر است هلال روی محمد سلام علیون مع الحق تمام همین بس که نام محمد علیست وصی پیمبر فقط این علیست جانشین شیر یزدان شاه مردان این علیست مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست دوش نبی حیدر است وارث پیعبراست

 

 همین بس که نام محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست وصی خدا بت شکن به کعبه به دوش نبی ست جمالتو عشق است یاقائم آلمحمدی تو چقدر خوبو آقا محمدی جمال رسولو کمال علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیستبوود نام تو چون  الهی بحق هم که وصی مصطفایی مرتضایی ای برترین تجلی ایمان سلام علیون مع حق تمام بوود نام تو چون الهی بحق هم وصی مصطفایی مرتضایی مگرنام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست به زودی همه شیعه گردند عزیز بدانند که حق با علیست 

با سلام در طبری و صحیح مسلم موجود میباشد که در حمله عمر رضی یول 145000 نفر پیرو جوان را بدون سلاح کشته و کور کردند 12000 کشته و 25000 نفر را کور کردند ابولولو هم تصمیم گرفت تلافی کند و از پشت مقعد عمر را پاره کرد و عمر از مقعد شهید شد روحش شاد و رهش گشاد باد 145000 بی گناه و بی سلاح ایرانی را کشت خراج هم میخواهد بگیرد بابا پروریی هم حدی دارد عمر خیلی بی چشمو رو بوده مثل سگ هار بوده اگر کسی مثل عمر پیدا بشه و تمام مردم شهر شما را بکشد شما او را دوست میدارید پس مال من روی کله تان جای دارد احمق جان کمی فکر کن قاتل ایرانیان بوده عمه  انوشیروان که پیرزنی 82 ساله بود را به مدینه آورد و هیچ کسی نخیرید موند روی دستش و ایشان با ابولولو نقشه قتل عمر را طرح ریزی نمودند شما چه حکم میکنید کسی که دستور کشتن 145000 نفر بدون سلاح را بدهد باید زنده بماند بدون دلیل مردم را بکشد نه خدایی شما کمی انصاف داشته باشید 25000 نفر اسیر را باید چشمهایشان را در آورد در صحیح مسلم و بخاری میباشد عمر در حمله به ایران 120000 نفر را کشت آنهم بدون سلاح مردمی که اسلام را حق دانسته و از دستورات انو شیروان پیروی نکرده و خود بخود انوشیروان فرار کرد بدون یاور ماند و عمر آمد همه مردان و پیران و نو جوانان را کشت این درست است مثل هم اکنون سوریه و ترکیه که بچه ها را هم می کشند عمر از این کارها میکرده با سلام اینها دشمنان اسلام خیلی پرروتر گمراه تر نادانتر از آن بودند که ما فکرش را میکنیم بیعت کن وگرنه گردنت را میزنیم خیلی بی پدر مادر بوده اند یاران ابومکر و عمر http://aaaali110.loxblog.com/

http://alialiali.loxblog.com/

سلام بر مرد خدا  حضرت ابولولوء شیر دل قهرمان همتای مختار ثقفی کیان شمر کش  رحمت الله علیه قال رسوالله (ص)مادرانی که میخواهند فرزندان زیبا بدنیا آورند در هفته اول تا سه ماهگی به زنان زیبا و عکسهای زیبا نگاه کنند فرزندشان زیبا میشود و از مردم زشت رو پرهیز کنند عده ای از زنان زمان پیامبر فرمودند یا رسوالله ما میخواهیم فرزندمان مثل شما زیبا  باشد پیامبر فرمود به من نگاه کنید یا امام زمان کجایی مولاء تا همه به شما نگاه کنند و فرزندشان مثل یوسف زهراء زیبا شود این دو حدیث واقعیت است زنان حامله باید از افراد زشت رو حتی شوهرشان باشد باید از هفته اول تا سه ماهگی به زشتها نگاه  نکنند اگر دولت ما در یک اقدام مراکز زیبایی ایجاد کند زنان حامله تا سه ماه در مرکز زیبایی قرار بگیرند تمام دختران و پسران از زیباترین خواهند شد این تحقیقات توسط این جانب انجام شده و صدرصد موفقیت آمیز بوده مثل دوربین فیلمبرداری فیلم خام از گل عکس بگیری گل می افته  و از گوه هم عکس بگیری همان میافته صورت بچه تا سه ماهگی مادر به هر زیبا روی نگاه کند همان میشود زمانی که عموی من با موهای فر به دنیا آمد همه زنهای همسایه هم بچه هایشان با دیدن عموی من بچه مو فر به دنیا میآوردند یک دوست دارم سر قرمز از یک سالگی که در خیابان رفتو آمد میکرد همه بچه ها بدنیا میآمدند سر قرمز بود در شهرک قدس بچه های دیدم با موهای قهوای نگاه کردم روبروی خانه شان تپه ای با خاک قهوه ای مادران به آن تپه بزرگ خاک قهوه ای نگاه کرده و رنگ موهای تمام بچه ها قهوای شده بود زنان حامله از هر کسی خوششان یا بدشان بیاید و نگاه کنند بچه هایشان مثل آن خواهد شد که دیده اند http://http://aaaali110.loxblog.ir/

بسم الله الرحمن الرحيم

با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت بينندگان گرامي در خدمت شما عزيزان هستيم با سلسله برنامه هايي که درباره صحيح بخاري مطرح ميکرديم و در اين مجموعه اختصاراً مطالب گذشته را عرض ميکنم .

صحيح بخاري معتبرترين کتاب در نزد اهل سنت بعد از قرآن کريم است و در گذشته علماء اهل سنت اجماع داشتند که هر آنچه در صحيح بخاري از روايات آمده باشد چه در شواهد و چه در متن اصلي تمام آنها کلام رسول خدا است و بر اين مطلب اجماع داشتند اگر چه الآن گروهي از سلفي ها و کسانيکه به اصطلاح خواستند در مقابل استدلالات شيعه پاسخي داشته باشند ادعا ميکنند که برخي از روايات بخاري حجت نيست .

همچنين در بحث رجالي ثابت کرديم که تمام کساني که نامشان در صحيح بخاري آمده است از رجال معتبر اهل سنت هستند و اگر چه مشکلات فراواني داشته باشند اما چون بخاري از آنها روايت نقل کرده است کلامشان براي اهل سنت حجت است و اين دو نکته خيلي راه را براي کسيکه ميخواهد با اهل سنت مناظره کند باز ميکند و اگر کسي اين دو نکته را با مدارکش بداند در بحثهاي علمي در ابتدا زمينه سازي ميکند و بعد کلام خود را ثابت خواهد کرد .

همچنين ثابت کرديم که اگر ما راويان صحيح بخاري را دو حذب و دو گروه بدانيم که گروهي طرفدار اهلبيت و گروه ديگر گروه مخالف و دشمن اهل بيت و کسانيکه علناً در جنگ با اهلبيت شرکت کردند و کسانيکه دشمني با اهل بيت داشتند که در اين صورت 90 درصد روايات بخاري مربوط به طيف مقابل ميشود و اگر راواياتي که صريحاً از دشمنان نقل شده نگاه کنيم دو سوم روايات بخاري چنين است .

همچنين ثابت شد که برخي از راويان صحيح بخاري شراب خوار بودند کساني بودند که حتي در هنگام نقل راويت دست از شراب خواري برنميداشتند .

اما نکته بسيار مهمي که در جلسه گذشته عرض شد اعتقاد نويسنده اين کتاب است همانطوري که قبلاً ثابت کرديم صحيح بخاري اکثر راويانش يعني هر روايتي نگاه کنيد چند راوي دارد که از صحابي شروع ميشود تا به خود بخاري ميرسد و در اين مجموعه رواياتي که در آنها حداقل يکنفر مخالف اهلبيت است فراوان ديده ميشود و بخش اعظم صحيح بخاري اين گروه هستند و اين نشانگر نوعي انحراف از اهل بيت در خود بخاري است که خود بخاري هم از اهلبيت انحراف دارد و بندرت از ائمه روايت نقل کرده است ولي از طيف مخالف به کثرت رواياتي فراوان نقل کرده است .

ثابت کرديم که بخاري اعتقاد به دو نکته بسيار خطرناک دارد و با روايت صحيح بخاري ثابت کرديم که بخاري ادعا ميکند که حضرت علي به خلافت طمع داشته است و علماء اهل سنت و ابن حجر به نقل از علماء اهل سنت ميگويد آنها ابن تيميه را منافق ميدانند بخاطر اينکه ادعا کرده است که حضرت علي طمع به خلافت داشته است و بخاري هم همين نظر را دارد و آن هم روايتي که از بين انبوه روايات صحيح گزينش کرده است .

همچنين با روايتي که از کتاب تاريخ بخاري نقل کرديم نشان داديم که بخاري تلاش در ترويج نفي نظريه تريبع دارد يعني ميخواهد بگويد که حضرت علي خليفه چهارم نبوده است که خليفه چهارمي در کار نيست که بعد از عثمان خليفه سوم فتنه اي بوده است و بعد از فتنه هم معاويه بوده است .

گفتيم که احمد بن حنبل گفته است که هر کسيکه فتنه را قبول نداشته باشد گمراهتر از حيوان خانگي خودش است و امروز به رواياتي که بخاري در صحيحش در نفي نظريه تربيع نقل کرده است مطرح ميکنيم .

در صحيح بخاري جلد 3 صفحه 1352 شماره 3494 روايتي است که بخاري نقل ميکند با اين سند که « حدثني محمد بن حاتم » ابن حاتم نقل کرده است از شيخ و استاد خودش تا اينکه ميرسد به عبدالله بن عمر « عن عبيد الله عن نافع عن ابن عمر » سند به عبدالله بن عمر برميگردد .

روايت از خود پيامبر نيست و از يک صحابي است و مضمون آن اين است که « قَالَ کُنّا فِي زَمَنِ النَّبِي صلي الله عليه و آله و سلم لاَ نَعدِلُ بِأَبِي بَکرٍ أَحَداً » در زمان رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم هيچکسي را همتاي ابوبکر نميدانستيم « ثُمَّ عُمَر » بعد از ابوبکر عمر بود « و ثُمَّ عُثمَانِ » بعد از خليفه دوم عثمان بود « ثُمَّ نَترُکُ أصحَابَ النَّبِي » بعد ديگر همه را رها ميکرديم « لاَ نُفَاضِلُ بَينَهُم » در بين آنها هيچکس را برتري نميدانيم .

يعني علي مثل بقيه صحابه است و فرقي با بقيه ندارد و علي يا معاويه خيلي مهم نيست و هر کدام بودند و فرقي بين بقيه صحابه نيست و اول ابوبکر و بعد عمر و بعد عثمان و بعد بقيه با هم مساوي هستند ، آيا اين مطلبي که در صحيح بخاري مطرح شده است با اعتقاد الآن اهل سنت که به عوام معرفي ميکنند سازگاري دارد يا ندارد ؟ جداي اينکه روايات اهل سنت تصريح دارد بر اينکه خود پيامبر اکرم اميرالمؤمنين را برتري بر ابوبکر و عمر داده است طبق روايت حديث طير که با سند صحيح در منابع اهل سنت آمده است و چندين روايت صحيح السند اورديم که حتي در سايتهاي اهل سنت وقتي ديدند که اين روايت با سند صحيح آمده است اصلاً اين را مطرح نکردند چون اگر مطرح ميکردند مجبور ميشدند که آنها را قبول کنند .

بنابراين فضيلت اميرالمؤمنين علي ابن ابيطالب عليه السلام با روايتهاي اهل سنت امري ثابت است و در مجمع الزوائد هيثمي روايتي با سند صحيح نقل ميکند که عايشه با صداي بلند به پيامبر ميگفت که قسم به خداوند دانستم که علي و فاطمه نزد تو برتر است از من و پدرم و اين رواياتي است که خودشان نقل کردند .

پس اين کلام با اعتقاد رايج بين اهل سنت که برترين صحابه ابوبکر و عمر و عثمان و حضرت علي هستند در تعارض است .

در پاسخ به اين اعتقاد که در واقع براي نفي نظريه تربيع تلاش ميکند يعني ميخواهد حضرت علي را از چهارمي پائينتر بياورد ، در پاسخ به اين خود علماء اهل سنت مطالبي مطرح کردند ولي بايد بعنوان مقدمه نکته اي عرض شود .

عبد الله بن عمر طبق روايات اهل سنت در جنگ بدر اجازه ورود پيدا نکرد چون سنش کم بود و هنوز نابالغ بود و در جنگ أحد هم خودش ميگويد که چهارده ساله بودم که نتوانستم حضور پيدا کنم و لذا اگر کلام خودش را هم قبول کنيم در زمان رحلت رسول خدا بيست و چهار يا پنج ساله بود و بيشتر از اين سني نداشته است و در زمان بحثهاي خلافت جواني 24 يا 23 ساله بوده است .

جوانها يکبار شبيه ابن عباس است که در جلسات پيامبر مي نشست و طبق روايات اهل سنت خود پيامبر اکرم از او سؤال ميکردند که نظر تو چيست و خليفه دوم و اول از او مشورت ميگرفتند و چنين جايگاهي داشته است و درست است که در آن زمان خردسال بوده ولي مورد توجه بوده و احکام را فراگرفته بوده و تفسير را آگاهي داشته است و اگر جناب عبدالله بن عمر در روايات اهل سنت شبيه ابن عباس بود شايد روايتي که از او نقل شده است که ما اينکار را ميکرديم و ما برتري نميداديم و خودش را هم داخل ميدانست نميگويد که اصحاب پيامبر چنين کاري نميکردند بلکه ميگويد من علي را بر کسي برتري نميدادم !!!

آيا تو در ان زمان در جايگاهي بودي که چنين سخني به زبان بياوري ؟ نگاه ميکنيم به روايات اهل سنت در صحيح بخاري جلد 4 صفحه 1864 روايت شماره 4625 « حدثنا يحيي بن بکير حدثنا ليث قال حدثني وقير عن ابن شهاب قال اخبرني سالم ان عبدالله بن عمر اخبره » خود عبدالله بن عمر به او خبر داد که « أَنَّهُ طَلَّقَ إِمرَئَتَهُ وَ هِيَ حَائِضٌ » يکي از احکامي که در زمان جاهلي رواج داشت اين بود که نبايد زن را در زمان حيض طلاق داد و اسلام هم اين مطلب را تأييد کرد و بعد خود عبدالله بن عمر ميگويد من زنم را در حاليکه حائض بود طلاق دادم و خليفه دوم اين مطلب را به پيامبر گفت و پيامبر از اينکاري که من کردم عصباني شدند « ثُمَّ قَالَ لِيُرَاجِعَهَا » بايد برگردد « ثُمَّ يُمسِکَهَا » او را نگه دارد « حَتَّي تُطَّهِر » وقتي که پاک شد « ثُمَّ تَحِيضُ » حيض ببيند و دوباره پاک شود « وَ إِن بَدَا لَهُ أَن يُطَلِّقَهَا بَل يُطَلِّقَهَا » اگر آن موقع در پاکي زنش را طلاق بدهد ميتواند طلاق بدهد اما در هنگام حيض حق ندارد طلاق بدهد « کَمَا أَمَرَهُ الله » خداوند هم اينطور دستور داده است .

ابن عمر ميگويد که پيامبر اکرم از من عصباني شد و اين حکم رايج در آن زمان را من بلد نبودم و شايد اهل سنت بگويند که جناب ابن عمر همين يک مسئله را بلد نبوده است چرا که اين مسئله خيلي مهم نيست ولي وقتي که به روايات اهل سنت رجوع کنيم مي بينيم که خود خليفه دوم اين مطلب را يک ننگ بزرگ و اشتباه بسيار فاحش براي پسرش ميدانست و اهل سنت نقل کردند و ما هم اين را بعنوان حجت بر خودشان نقل ميکنيم .

اين حجر در فتح الباري جلد 7 صفحه 67 ميگويد « و اخرج ابن سعد بسند صحيح من مرسل ابراهيم نخعي » ابن سعد مرسلي از ابراهيم نخعي نقل ميکند و اين سند صحيح است  که شخصي آمد نزد خليفه دوم در زمانيکه ضربت خورده بود که جانشين تعيين کن ! گفت چه کسي را تعيين کنم ؟ عثمان چنين است و فلاني چنين است و ... گفت فرزندت عبدالله را تعيين کن عمر گفت خداوند تو را بکشد « وَ الله مَا أَرَادَ اللهُ بِهَذَا » قسم بخدا اين سخني که الآن مطرح کردي قصد خدا نبوده است ميوخداستي دل من را خوشحال کني « أَستَخلِفُ مَن لَم يُحسِن أَن يُطَلَّقَ إِمرَئَتَهُ » آيا کسي را جانشين و خليفه بر مسلمانان کنم که ياد ندارد زنش را طلاق بدهد ؟

خليفه دوم خودش ميگويد که فرزند من کسي است که ياد نداشت زنش را طلاق بدهد و اين وجوب ميشود که ما بفهميم ، خليفه دوم ميگويد اين علامتي است که مشخص ميکند که براي ما که او شايستگي امر خلافت و بدست گرفتن اين مطلب را نداشته است .

جالبتر اينکه در ذيل همين روايتي که ما مطرح کرديم از عبدالله بن عمر در صحيح بخاري که ميگويد ما در زمان رسول خدا برتري نميداديم و ميگفتيم ابوبکر و عمر و عثمان و بعد همه يکسان هستند ، در ذيل اين روايت از علي بن جعد ( علي بن جعد کسيت ؟ در سير اعلام النبلاء جلد 10 صفحه 459  آمده که ذهبي راجع به او ميگويد « الامام الحافظ الحجۀ مسند بغداد » امام بود و حافظ بود و حجت بود و در بغداد هر کسيکه ميخواست روايت نقل کند سند را به او منتهي ميکرد بعد در چند صفحه بعد مطلبي از او نقل ميکند جلد 10 صفحه 463 و همين مطلب را در تهذيب الکمال جلد 20 صفحه 347 و تاريخ بغداد جلد 11 صفحه 363 اين مطلب را نقل کردند ) که علي بن جعد نشسته بود و جلسه رواي بود « کُنتُ عِندَ عَلِي بن الجَعدِ وَ ذَکَرُوا حَدِيثٌ إِبنِ عُمَر کُنَّا نُفَاضِلُ عَلَي أَحدِ النَّبِي » همين روايت مطرح شد که ابن عمر ميگويد ما در زمان برتري ميدانيم و ميگفتيم که بعد از پيامبر ابوبکر و عمر و عثمان بهترين مردم هستند و اين خبر به پيامبر هم ميرسيد و ايشان اشکال نميگرفت ، روايت را که نقل کرديم علي بن جعد گفت « فَقَالَ عَلِي أُنظُرُوا هَذَا السَّبِي هُوَ لَم يُحسِن أَن يُطَّلَقَ إِمرَئَتَهُ يَقُولُ کُنَّا نُفَاضِلُ ... » به اين بچه نگاه کنيد که بلد نبوده زنش را طلاق بدهد و بعد ميگويد که ما در زمان پيامبر برتري ميداديم و ميگفتيم ابوبکر و عمر و عثمان و بعد هم سکوت ميکرديم و پيامبر هم به ما چيزي نميگفتند .

عرض کرديم که به گفته اهل سنت عبدالله بن عمر آن زمان شأنيت اين مطالب را نداشته است و اين را علماء و بزرگان اهل سنت نقل کردند و براي خود آنها اين حرف مقبول نبوده است و باز در جاي ديگري از خليفه دوم نقل کردند در الانصاب الاشراف جلد 3 صفحه 474 که شخصي بنزد خليفه دوم آمد « لَو کَانَ ابوعبيدۀ جراح حَياً لَأَستَخلَفتُهُ » اگر ابوعبيده جراح زنده بود او را خليفه بعد از خودم قرار ميدادم « وَ قَالَ رَجُل يَا اميرالمؤمنين فَأَينَ أَنتَ عبد الله بن عمر ؟ » آن مرد گفت پس عبد الله بن عمر چه ميشود ؟ عمر در جواب گفت « قاتلک الله » خداوند تو را بکشد قسم بخدا قصدت خدائي نبوده است « أَستَخلِفُ رجلا مَن لَم يُحسِن أَن يُطَلَّقَ إِمرَئَتَهُ » کسي را که بجاي گزيني خودم برگزينم که ياد ندارد همسرش را طلاق بدهد ؟!!!

اينها رواياتي است که خود اهل سنت در جايگاه عبدالله بن عمر نقل کردند و عرض کرديم که ابن حجر سند روايت را صحيح دانسته بود و علي بن جعد هم از علماء و بزرگان اهل سنت است و ذهبي درباره او ميگويد امام و حجت است و اين آقا ميگويد که تو در آن زمان در چه جايگاهي بودي که بخواهي جانشين پيامبر و يا برتر را تشخيص بدهي ؟

روايتي ديگري در خود صحيح بخاري که ببينيم که عبدالله بن عمر آيا اين جايگاه را داشته يا نداشته ، در جلد 5 صفحه 1986 باب 76 باب هل يرجع اذا راي منکرا في الدعوۀ اگر کسي را جايي دعوت کردند و گناهي ديد آيا ميتواند برگردد يا نيمتواند .

« وَ رَأي إِبنِ مَسعُود صُورَۀً فِي البَيتِ فَرَجَعَ » ابن مسعود به خانه اشان رفت و ديد تصويري است و برگشت « فَدَعَي إِبنِ عُمَر أَبا أيوب » ابن عمر ابو ايوب انصاري را براي عروسي پسرش دعوت کرد « فَرَأَي فِي البَيتِ سِتراً عَلَي الجِدَارِ » ديد که در خانه پرده اي آويزان کردند روي ديوار و منکري در اين بوده ولي توضيح نميدهد که قضيه چه بوده است ولي چون در باب منکر است پس جريان منکر بوده است « فَقَالَ إبن عمر غَلَبَنَا عَلَيهِ النِّسَاءِ » گفت اين چيست ؟ ابن عمر در پاسخ گفت زنم من را مجبور کرد که اين را بديوار بزنم « فَقَالَ مَن کُنتُ أَخشَي عَلَيهِ فَلَم أَکُن أَخشَي عَلَيکَ » من از هر کسي ميترسيدم که اين خصوصيت را داشته باشد که زنش بر او غالب باشد از تو نميترسيدم ولي نميبينم که زنت بر تو غالب شده است و قسم بخدا من در اين خانه غذا نخواهم خورد و برگشت .

بخاري اين را نقل کرده است که عبدالله بن عمر در خانه خودش نميتوانست حرف خودش را بر زنش غالب کند و بر کرسي بنشاند !!! اين آقا ميگويد ما بوديم که در زمان رسول خدا برتري ميداديم و ميگفتيم ابوبکر و بعد عمر و بعد عثمان و سکوت ميکرديم ، اين جايگاه اوست ، خليفه دوم ميگويد « لَم يُحسِن أَن يُطَلَّقَ إِمرَئَتَهُ » نميتوانست زنش را طلاق بدهد .

علي بن جعد امام اهل سنت ميگويد اين شخص در زمان پيامبر بچه بوده است و چطور ميتواند چنين حرفي را بزند و در صحيح بخاري روايتي است که عبدالله بن عمر نميتواند حرف خودش را در خانه خودش تثبيت کند و زنش حرف او را قبول ندارد « غَلَبَنَا عَلَيهِ النِّسَاءِ » زنها زورشان بر ما چربيد !!! فرض کنيم که زمان پيامبر هم يکي از همين زنها به عبدالله بن عمر گفته باشد که شما برو و اين حرف را بزن ، اگر حفصه خواهر ايشان که جايگاه و برخوردهايش نسبت به فاطمه زهرا سلام الله عليها و ساير همسراني که در جانب آن حضرت بودند و خود پيامبر و اميرالمؤمنين جايگاه حفصه مشخص است که چه برخوردي داشته است و عايشه هم همينگونه بوده است و اگر اين دو زن به عبدالله بن عمر گفته باشند که شما اينطور بگو ، عبد الله بن عمري که در زمانيکه سنش بالا رفته است و در مکه و مدينه جايگاهي دارد در خانه خودش به اين صورت است پس در زماني که بچه سال هم بوده و 22 يا 23 ساله بوده است در آن زمان نميتوانسته تحت تأثير زنان قرار بگيرد .

پس کلام خود عبدالله مقبول نيست اما اگر دقيق تر نگاه کنيم ، که عبدالله بن عمر چه عقيده اي درباره حضرت علي داشته که اين کلام را نقل کرده است که در الانصاف الاشراف جلد 3 صفحه443  ميگويد « وَ قَالَ ابواليقضان کَرِهَ عبدالله بِيعَۀَ عَلِي » عبدالله بن عمر خوشش نيامد که با علي بيعت کند ، انگاري که بيعت کردن دل بخواهي است با ابوبکر خوشش آمده و بيعت کرده با عمر هم همينطور و با عثمان هم همينطور ولي با علي خوشش نيامد ، خوب فرض ميگيريم که حضرت علي هم خوشش نيامد که با ابوبکر بيعت کند و فاطمه زهرا سلام الله عليها هم خوشش نيامد که با ابوبکر بيعت کند ، آيا بايد به خانه او حمله کرد !!!!

سعد بن عبادۀ خوشش نيامد که با ابوبکر بيعت کند ولي بر سر او ريختند و او را کتک زدند و بعد هم خليفه دوم شخصي را مأمور کرد که او را بکشد فقط بخاطر اينکه بيعت نکرده بود و اين در صحيح بخاري آمده است « وَ قَالَ ابواليقضان کَرِهَ عبدالله بِيعَۀَ عَلِي » عبدالله بن عمر خوشش نيامد که با حضرت علي بيعت کند « أَمَّا بَايَعَ عبدالملک بن مروان خَوفاً عَلَي نَفسِهِ » ولي با عبد الملک مروان بيعت کرد .

ابن ابي الحديد معتزلي سني عبارت زيبايي دارد و ميگويد اهل سنت روايت داريد که عبدالله بن عمر وقتي سنش بالا رفت نميتوانست درست تشخيص « وَ قَد رُوِيتُم أَنَّهُ لَم يُمَيِّز بَينَ المِيزَانِ وَ العُودِ بَعدَ الطُّولِ السِّنِّ » عبدالله بن عمر وقتيکه سنش بالا رفته بود فرق بين عود و ترازو را نميفهميد ( عود يعني تار ) فرق بين تار و ترازو را نميفهميد  « وَ لَم يُمَيِّز أَيضاً بَينَ إِمام الرُّشدِ وَ إِمَام الغَيِّ » و فرق بين امام رشد و امام غي را نمي فهميد« إِمتَنَعَ مِن بِيعَۀِ علي عليه السلام » از بيعت با حضرت علي امتناع کرد ولي نصف شب به در خانه حجاج رفت « وَ طَرَقَ الحَّجاج بَابَهُ لَيلاً لِيُبَايِعَ لِعَبدالملک » براي اينکه با حجاج که نماينده عبدالملک بود بيعت کند « کَي لاَ يَبِيتُ تِلکَ اللَّيلَۀ بِلاَ إِمَام » تا اينکه آن شب بدون امام نماند « زَعَمَ لِأَنَّهُ رُوِيَ عَنِ النَّبِي أَنَّهُ قَالَ مَن مَاتَ وَ لاَ إِمَامَ لَهُ مَاتَ مِيتَۀً الجَاهِلِيَّۀ » هر کسيکه بميرد و امام نداشته باشد بمرگ جاهليت مرده است.

جالب است که مراجعه کنيد تمام رواياتي که « مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ » يا « وَ مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً » يا « مَن مَاتَ وَ لاَ إِمَامَةً لَهُ مَاتَ مِيتَةً الجَاهِلِيَّة » و ... تقريباً نود و پنج درصدش به عبدالله بن عمر است که يکي در اين قضيه است و يکي براي قضيه بيعت ديگري با يکي از خلفاء بوده است که گفتند بيعت با يزيد بوده است .

و حجاج هم وقتي اين وضعيت را ديد و فهميد عبدالله بن عمر براي چه آمده خواست او را حقير و پست کند و پايش را از زير رختخواب بيرون آورد و گفت با پاي من بيعت کن .

شرح نهج البلاغه ـ جلد 13 ـ صفحه 145

اگر بگويند که ما اين را قبول نداريم ولي به هر صورت بلاذري در انصاب الاشراف اين مطلب را نقل کرده است اگر اين را قبول نداشته باشيد با اين چکار ميکنيد که اين آقا پشت سر حجاج بن يوسف نماز خوانده است و در مجموع الفتاوي ابن تيميه جلد 3 صفحه 281 نقل کرده است که « وَ کَانَ عبدالله بن عمر وَ غَيرَهُ مِنَ الصَّحَابَۀ يُصَلُّونَ خَلفَ حَجّاج بن يوسف » عبدالله بن عمر و غير او پشت سر حجاج نماز ميخواندند .

ابوبکر انصاري تلمساني الجوهرۀ في نصب النبي و أصحاب العشرۀ که کتابي در فضائل عشره مبشره است و در اين کتاب خيلي جالب است که ميگويد « حجاج بن يوسف صَلَّي وَرَائَهُ عبدالله بن عمر مُوسِماً » در يک سفر حج عبدالله پشت سر حجاج نماز خواند .

و از همه اينها جالبتر بحث تحريف صحيح بخاري است که در شرح عقيلۀ تهاويه جلد 1 صفحه 421 ابن ابي العز حنفي که اين کتاب در کتابخانه هاي احناف در ايران فراوان است « و في صحيح البخاري أَنَّ عبدالله بن عمر کَانَ يُصَلِّي خَلفَ الحجاج بن يوسف » در صحيح بخاري آمده که عبدالله بن عمر پشت سر حجاج نماز خواند و همچنين انس بن مالک « وَ کَانَ الحجاج فَاسِقاً ظَالِماً » حجاج هم فاسق و هم ظالم بود و بيعت با حضرت علي را رها کرد و رفت و پشت سر حجاج نماز خواند .

ابن عبد المنعم ترسوسي ديگر عالم اهل سنت در کتاب تحفۀ الترک في ما يجب أن يعمل في الملک جلد 1 صفحه 5 متوفي 758 روايت نقل کرده و بخاطر اينکه در اين کتاب حقايق بسياري را مطرح کرده است مورد بي مهري وهابيون قرار گرفته و سعي ميکنند که ديگر اين را چاپ نکنند ميگويد معاويه تمام طرفداران خود را وادار کرد که با يزيد بيعت کنند « وَ أَکرَهَ کِرَامِ الصحابۀ عَلَي ذَلِکَ تَحتَ بَارَقَۀِ الصَّيفِ » و مجبور کرد بزرگان صحابه را زير سايه شمشير که بيعت کنند « بَل حَتَّي عبدالله بن عمر أَلَّذِي بَايَعَهُ وَ بَايَعَ يَزِيدِ » همان کسي است که هم با او بيعت کرد و هم با يزيد بيعت کرد .

عبدالله بن عمر را حجاج بن يوسف کشت و همين حجاج بن يوسف که نيمه شب عبدالله بن عمر براي بيعت به درب خانه او رفت و با پاي او بيعت کرد همين حجاج او را کشت « بِأَخَصِّ مَا تَتَّفِقُ عَنهُ ذِهنِيَّۀِ الشَّيطَانِ » با ساده ترين حيله او را کشت و يکي از طرفدارانش را سوار اسب فرستاد و در راه به عبد الله بن عمر زد و او هم پيرمرد بود افتاد مجروح شد و بعد هم يکي ديگر از طرفدارانش را فرستاد و دوايي را آورد و گفت به عبدالله بن عمر بدهيد تا بخورد و حالش خوب ميشود و خورد و حالش خوب نشد و مُرد .

اين وضعيت عبدالله بن عمر است و با حضرت علي بيعت نميکند و با يزيد و معاويه و حجاج بن يوسف بعنوان نماينده فرزند مروان بيعت ميکند و اين شخص در بخاري از او روايت نقل ميکند که ما در زمان پيامبر ميگفتيم ابوبکر و عمر و عثمان و ديگر بقيه مثل هم هستند .

بخاري که خودش اهل فن است و به اصطلاح ميگويد من مجموعه اي از صد هزار روايات با سند صحيح را حفظ هستم و سيصدر هزار روايت بدون سند حفظ هستم و چقدر روايت صحيح ياد دارم و ... اينها را در ميان هزاران روايت گزينش کردم ، آيا گزينش بخاري بايد اينگونه باشد با نگاه اجمالي که به زندگي عبدالله بن عمر نقل کرديم و از صحيح بخاري نقل کرديم که اولاً ياد نداشت زنش را طلاق بدهد و دوماً زنها بر او غالب بودند .

آيا چنين جايگاهي دارد که از او روايت نقل کنيد که ما در زمان رسول خدا ميگفتيم ابوبکر و عمر و عثمان و ديگر بقيه مثل هم هستند و يکي هستند و با هم فرقي نميکنند ، آيا اين درست است ؟!! هر چه بيشتر صحيح بخاري را ملاحظه کنيد مي بينيد که واقعاً جانبداري او بر ضد اميرالمؤمنين خيلي واضح است و شکي در آن نيست .

براي اينکه مشخص شود روايت ديگري در صحيح بخاري ميخوانم که اين روايت در سه جاي صحيح بخاري با مضامين مختلف آمده است جلد 1 صفحه 379 شماره 1075 و روايت اينگونه است که اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا سلام الله عليها در خانه نشسته بودند و پيامبر اکرم تشريف آوردند و زمان سحر فرمودند « أَ لاَ تُصَلِّيَانِ ؟ » آيا نماز نميخوانيد ؟ گفتند « أَنفُسَنَا بِيَدِ اللهِ » ما روحمان دست خداست اگر بخواهد ما را مجبور کند نماز ميخوانيم و با اين بهانه خواست بخوابد « فَانصَرَفَ حِينَ قُلنَا إِلَي ذَلِکَ وَ لَم يَرجِع إِلَيَّ شَيئً » پيامبر رفت و جواب من را هم ندادند و بعد شنديم که پيامبر روي زانوشان ميزنند و فرمودند « وَ كانَ الْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْ‏ءٍ جَدَلاً » هر چه به انسان هم بگويي جدل ميکند .

خوب اين آيه و استدلال به اين آيه به چه معناست ؟  اگر به تفسير الدر المنثور جلد ميگويد « وَ أخرج إبن أبي حاتم » کسي است که ابن تيميه گفته که او روايتهاي صحيح در تفسيرش گزينش کرده است « عن إبن زيد فِي قَولِهِ وَ كانَ الْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْ‏ءٍ جَدَلاً قَالَ أَلجَدَل أَلخُصُومَۀ » جدل خصومت است ، چه خصومتي است ؟ « خُصُومَۀِ القَومِ لِأَنبِيَائِهِم وَ رَدَّهُم عَلَيهِم مَا جَائُوا بِهِ » درگيري امتها با پيامبران و رد کردن دستورات پيامبران است « وَ کُلُّ شَيئٍ فِي القُرآنِ مِن ذِکرِ الجَدَلِ فَهُوَ مِن ذَلِکَ الوَجهِ » هرچه در قرآن از جدل آمده باشد مضموش مردمي هستند که با پيامبر خود مخالفت کردند « فِي مَا يُخَاصِمُونَهُم مِن دِينِهِم يَرُدُّونَ عَلَيهِم مَا جَائُوا بِهِ » رد ميکنند بر انبيائشان ديني که آوردند و در دين با انبيائشان مخالفت ميکنند .

يعني پيامبر اکرم وقتي که از پيش فاطمه زهرا و اميرالمؤمنين رفتند فرمودند خدايا من چکار کنم اين انسانها هر چه من دين برايشان مي آورم رد ميکنند و قبول نميکنند ، آيا معقول است که فاطمه زهرا سرور بانوان عالم چنين باشد و آيا معقول است که اميرالمؤمنين که اهل سنت ايشان را خليفه چهارم ميدانند چنين باشند « وَ كانَ الْإِنْسانُ أَكْثَرَ شَيْ‏ءٍ جَدَلاً » اگر کسي در اين زمينه از شما سؤالي پرسيد چه پاسخي خواهيد داد .

بخاري تلاش فراوان دارد در نفي نظريه تربيع و در جلسه قبل از تاريخ أوسط آورديم و در اين جلسه از صحيح بخاري آورديم و نقدش هم کرديم و بخاري روايتهاي را نقل ميکند که ثابت ميکند اميرالمؤمنين در دين با پيامبر مخالفت کرده و نه در مسائل دنيايي ، آيا اين براي اهل سنت مقبول است و اينها مطالبي است که در صحيح بخاري آمده است و عقيده بخاري را راجع به اميرالمؤمنين نشان ميدهد .

سؤال يکي از بينندگان :

شنيديم که خلفاء براي دادن حق زهرا به خود حضرت زهرا شاهد از ايشان خواستند و همچنين شنيديم که  برخي از صحابه بعد از پيامبر اکرم مي آمدند و ميگفتند که پيامبر بمن قول دادند که فلان چيز را بمن بدهند و بدون اينکه شاهد بياورند به آنها عطا ميشد و يا در زمان برخي از خلفاء به عايشه يا حفصه مبلغ بيشتري از بيت المال ميدادند ؟

پاسخ آقاي ابوالقاسمي :

درباره سؤال اولي که پرسيديد در سايت مؤسسه تحقيقاتي وليعصر در بخش مقالات ، مقاله مفصلي راجع به حديث « نَحنُ مَعَاشِرَ الأَنبِيَاءِ لاَ نُورَث مَا تَرَکنَاهُ صَدَقَۀً » يکي از فصلهايش فصل 5 مخالفت خلفاء و علماء اهل سنت با اين روايت است که يکي از مطالبي که در آن مطرح کرديم مخالفتهاي خود ابوبکر با اين اولين نکته نوشتن خود ابوبکر نامه فدک است که خود ابوبکر که ادعا ميکند « نَحنُ مَعَاشِرَ الأَنبِيَاءِ لاَ نُورَث مَا تَرَکنَاهُ صَدَقَۀً » فدک را براي فاطمه زهرا سلام الله عليها نوشت و خليفخه دوم نامه را پاره کرد و اين مطلب در سيره حلبيۀ جلد 3 صفحه 488 آمده است .

نکته دوم اين است که خيبر را بين همسران پيامبر اکرم تقسيم کردند و همه هم مالک شدند و اين در صحيح بخاري جلد 2 صفحه 829 شماره 2203 آمده است و همچنين در جاي ديگر ميگويد « ثُمَّ قَالَ السکي لاَ يَعتَرِضُ بِأَنَّهُم کَانَ فَضلَ العَائِشَۀ فِي العَطَاءِ » اشکال نگيريد که چرا عمر به عايشه بيشتر عطا کرده است « أَنَّهُ عَلَلَ ذَلِکَ بِمَزِيدِ حُبِّ رسول الله » گفت پيامبر اکرم او را بيشتر دوست داشته و لذا به او بيشتر عطا ميکنيم .

در همان مقاله ما بحث مفصلي در رابطه با ارث آورديم و ادعاهاي صحابه در مورد اينکه ما از پيامبر چيزي ميخواستيم که پيامبر به ما چنين وعده اي کرده است از جمله جناب جابر بن عبدالله انصاري در آن ادعا خود ابوبکر شهادت داد و اين کلام را قبول کرده است .

سؤال يکي از بينندگان :

ميگويند که در کتب اهل سنت آمده است که هر کس حضرت علي عليه السلام را بر خلفاء برتر بداند هيچ عملي از او پذيرفته نميشود و يا اينکه اصلاً او کافر است ؟

پاسخ آقاي ابوالقاسمي :

روايت « مَنْ فَضَّلَنِي عَلَى أَبِي بَكْرٍ وَ عُمَرَ جَلَدْتُهُ حَدَّ الْمُفْتَرِي » است که اهل سنت ادعا کردند که حضرت علي عليه السلام فرمودند و سند روايت ضعيف است هر کس من را بر شيخين برتر بداند بر او شلاق جاري ميکنم .

حتي طبق مباني اهل سنت سند اين روايت ضعيف است و جداي از اينکه احمد بن حنبل در گفته است که « مَا رُوِيَ فِي حَقِّ أَحَدٍ مِنَ الصَحَابَۀ بِلأَسَانِيدِ الجِيَادِ مِثلُ مَا جَاءَ فِي عَلِي » و اين را ابن حجر در فتح الباري نقل ميکند که در باره هيچکدام از صحابه با سند معتبر آنچه درباره علي فضيلت آمده است نيامده و لذا اين ادعايشان هم مقبول نيست .

سؤال يکي از بينندگان :

به غير از بيعت رضوان و غدير اصحاب در چه جاهاي ديگري پيمان شکني کردند ، آيا باز هم پيمان شکني کردند ؟

پاسخ آقاي ابوالقاسمي :

بيعت رضوان در واقع عمومي بود و چندين صحابه با پيامبر اکرم بيعت داشتند که يکي از آنها بيعت عقبه است و ابتدا با پيامبر بيعت کردند که در مکه تا پاي جان از شما دفاع خواهيم کرد اما در جنگها فرار کردند و اين اولين بيعتي بود که شکسته بود ، بيعت ديگر بيعت نساء بوده است که زنها بيعت ميکردند که مرتکب فحشاء نشوند ولي طبق روايات و آيات پيامبر بر برخي از مردها و زنها حدّ جاري کردند و آيه قرآن ميگويد با زنها مؤمنه اينگونه بيعت کن ولي بر برخي از آنها حدّ جاري شده است و آيا معناي اين جز اين است که آن بيعت هم شکسته شده است ؟! و خود بيعت رضوان بيعتي بود که « لاَ يَفِّر » در جنگها پيامبر بيعت ميگرفتند و تأکيد ميکردند که تا پاي جان بمانيد ولي نميماندند در بيعت رضوان پيامبر اکرم فرمودند حداقل فرار نکنيد و اگر رخمي شديد و اسر شديد خودتان را از کشته شدن حفظ کنيد ولي فرار نکنيد ولي باز هم در جنگهاي بعدي فرار کردند و لذا پيامبر در جنگ حنين وقتيکه مسلمانها فرار کردند به عباس عموي خود که صداي بلندي داشت دستور دادند که « أَينَ أَصحَابَ الثمرۀ » کجا هستند اصحاب بيعت ثمره و رضوان کجا هستند ؟ شما بيعت کرديد که فرار نکنيد ولي فرار کرديد !!!

موارد ديگري بيعت نبوده ولي مخالفت با پيامبر اکرم بوده و در حجۀ الوداع بوده که پيامبر فرمودند کسي روزه نگيرد ولي برخي روزه گرفتند و باز پيامبر اکرم فرمودند حج تمتع انجام دهيد ولي باز عده اي عبارات زننده اي گفتند و مواردي که صحابه با پيامبر مخالفت کردند اگر کسي بخواهد جمع کند کتاب مفصلي خواهد شد .

به ابجد  نقض اسلامی۱۰۹۲+ ۱۱۰ علی = ۱۲۰۲ ابجد ابوبکر و عمر و عثمان ۱۲۰۲حکم اسلام را نقض نمودندو عهد شکن شدندبعد از غدیر این سه خلیفه کافر شدند کسیکه عهد خود را بشکند کافر میشود ابجد اسلام 132 +92 محمد +110 علی +5 تن +12   امام +14 معصوم = 365 روز سال اسلام 132 امامن 132 قلب 132 محممد 132  بنگاه دینی  132  به ابجد وارث دین آدم = 816- 541 عمر و ابوبکر = 365 روز سال یعنی 14 معصوم 5+6+3= 14 معصوم  ابوبکر ۲۳۱ -۱۱۰علی =۱۲۱یا علی ۱۲۱جهاده حق۱۲۱ آیه دین ما 121بر حقترین مکتب اسلام تشیع میباشد121پدر و مادر 245 شیعیانی 451-541 عمر و ابوبکر= 110علی میباشدابوبکر و عمر دو قاصب خلافت ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر و ابوبکر 541 بودند شیطان به ابجد صغیر 22 عمر 22 شیطان22 ابابکر22 مقصر 22 دروغ 22 هذیان 22 باخدعه22نیرنگ 22خیانته22 لامذهب 22با فتنه 22 بدبختی 22 22بمکر 22عمر22 لجنیا 22بنادانی 22 قصبی 22شرابیا 22 بشرابخار 22 دوزخه 22 تکبر 22بنفاقه22 منکر22 22تعصب 22 مکارا 22 نفرت 22به ابجد شیطان 22 عمر 22 ابابکر 22مقصر22ناخلفه22 دروغ22 بناجور 22 خرخر ها 22بناحقه ۲۲ ابابکر ۲۲عمر ۲۲ کلک۲۲بظلمته ۲۲ لامذهب۲۲نفرت ۲۲انزجار22نابحقه 22 پررو۲۲ ۲۲عمر22 نیرنگ ۲۲بظلمته ۲۲لامذهب۲۲ بمنافقا ۲۲ عمر ۲۲ ابابکر22 بنامردا 22 عمر 22 ابابکر22 شیطان 22 با خجالته 22 شرمکن به ابجد شیطان 22 عمر22 ابابکر 22 مقصر 22 هذیان 22 بمکر22 باخدعه22 بکرد22 نامردان 22 بدشمن بشر 22 لعنت22 ملحد 22 22 عمر 22خیانته22 لامذهب 22با خدعه 22 ابابکر22 با فتنه 22 بدبختی 22 لواط 22 ایدز 22 عمر 22 ابابکر 22 بمکر 22عمر22 لجنیا 22بنادانی 22 قصبی 22شرابیا 22 بشرابخار 22 تکبر 22بنفاقه22 نیرنگ 22 منکر22 22 مفصد 22 هذیان 22 دروغگو 22 عمر 22 مقصر 22 لعنت 22 ملحد 22 لعنت 22 مفصد 22 22 هذیان 22 دروعگو 22 عمر 22 لعنت 22 ابابکر22 ملحد 22 بدبختی22 ایدز 22 لواط22 بکرد 22 ایدز22 بگرفت 22تعصب 22 مکارا 22 نفرت 22بناحقه 22 به ابجد شیطان 22 عمر 22 ابابکر 22مقصر22ناخلفه22 بناجور 22 خرخر ها 22نیرنگ22 ۲۲ ابابکر ۲۲عمر ۲۲ کلک۲ ۲ نیرنگ ۲۲بظلمته ۲۲لامذهب۲۲نفرت ۲۲انزجار22ناخلفه 22نابحقه 22 پررو۲۲ ۲۲عمر22 نیرنگ ۲۲بظلمته ۲۲ دوزخه ۲۲لامذهب۲۲ مقصر22 بمنافقا۲۲ عمر ۲۲ ابابکر 22 ابابکر22با خجالته 22 شرمکنعجب وبي داري ابوبکر و عمر دو قاصب خلافت ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر و ابوبکر 541 بودند مقصر 430 -60 پلیدیها = 370 شیطان - 60 پلیدیها = 310 عمر از شیطان پلیدتر بوده است لعنت الله قوم لکافرین 1153-1202 سه خلیفه = 49 ابجد صغیر ابوبکر و عمر 49 شیطان به ابجد صغیر 22 عمر 22 شیطان22 ابابکر22 مقصر 22 دروغ 22 هذیان 22 بمکر 22 باخدعه22نیرنگ 22خیانته22 لامذهب 22با فتنه 22 بدبختی 22 22بمکر 22عمر22 لجنیا 22بنادانی 22 قصبی 22شرابیا 22 بشرابخار 22 دوزخه 22 تکبر 22بنفاقه22 نیرنگ 22 منکر22 22تعصب 22 مکارا 22 نفرت 22بناحقه 22 به ابجد شیطان 22 عمر 22 ابابکر 22مقصر22بناحقه دروغ 22ناخلفه22 دروغ22 کلک22 بناجور 22 خرخر ها 22نیرنگ22بناحقه ۲۲ ابابکر ۲۲عمر ۲۲ کلک۲ ۲ نیرنگ ۲۲بظلمته ۲۲ دوزخه ۲۲لامذهب۲۲نفرت ۲۲انزجار22ناخلفه 22نابحقه 22 پررو۲۲ ۲۲عمر22 نیرنگ ۲۲بظلمته ۲۲ دوزخه ۲۲لامذهب۲۲ مقصر22 بمنافقا۲۲شرابیا ۲۲ عمر ۲۲ ابابکر22 بنامردا 22 عمر 22 ابابکر22 شیطان 22 با خجالته 22به ابجد رجم 243 - 12 امام = 231 ابوبکر 231 سنگ زدن به سه شیطان در مکه  سنگ زدن به سه شیطان آل سعود یا آل سقوط  جدیدا" هر دو طرف شیطان دیواری کشیده تا حاجیان  نتوانند شیطان را سنگ بزنند مسخره ترین کار وهابی ها  مسخره  310 باب مسخره 310 به ابجدشیطان 22شیطان22عمر22مقصر22 ابابکر 22 ملحد 22 دروغ 22  شرمکن مار زنگی 310کفری 310 منکر 310 عمر 310 نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن 310

 

بيا به وب منم سر بزن اگه  22 شیطان 661خائن 661 عثمان 661 اینتر 661 برای محوه هر مسئله یک اینتر بزنید حق ناحق شده و مسئله پاک میشود و نامردان از این روش بسیار استفاده میکننددر آئین زرتشته دعایی از حضرت= زرتشته 1312-1202سه خلیفه = 110 یا علی 

 

مشرکا دین اسلامی 231عصیان231 بخاره دین 231کوره231دورویه231 وادی کفر 231 نافهندا 231  نفاق 231 فقان 231 عصان 231 کی را 231نفاق231 +430مقصر = 661اونجاتم میشه661  ابوبکر231+مقصر430= 661 عثمان 661 خائن 661شرمگینانی 661 خا ی م ی  661 به ابجد قاتل فاطمه سه شیطان صفت بودند که عدد شیطانی آنها 666  میباشد ظالمه ۹۷۶ – ۳۱۰ عمر =۶۶۶ علامت شیطان پرستان ظالم ۹۷۱-۳۱۰ عمر =۶۶۱ عثمان – ۲۳۱ ابوبکر =۴۳۰ مقصر اصلی دین ابوبکر عمر و عثمان میباشند

 

 



گمراه دین 310 عمر 310 یا بلاء دین اسلام310 جهل عرب 310ابا جهل در دین 310کفری310 حرامیان 310 نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان عمر310 اباجهل دردین310 فاسق دینه310کفری 310 ابله منافقا 310 منکر310نیرنگ310احمقها احمقها 310 بمار زنگی310کلب کلب هار310 ابله منافقا310جاهل منافق310دلیل نفاقه 310کفری310 منکر 310دلیل نفاقه310جهل عرب310جاهل منافق310جهل عرب 310نیرنگ 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری310 دلیل نفاقه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310 وهابیه منافقی 310 ابله منافقا 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی 310 310ابله منافقا 310جاهل منافق 310به ابحد عمر310نیرنگ 310حرامیان 310جاهل منافق 310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری 310 فاسق دینه 310منکر 310نیرنگ310 عمر310نامردیه310 کفری 310نیرنگ 310گمراه دین310ابله منافقا310 نامردیه310حرامیان 310عمر310منکر 310نمرودی 310نیرنگ310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری310 قاصبان بدین310حرامزاده پلید310 حرامیان 310بدجنس عالم احمقا 310گبر پلید دین 310 منکر 310سگ هار پلید 310وحشی هاریا 310بابقره 310حاهل منافق 310 بمردک پلید 310حرامزاده پلید310 فاسق دینه310کلب کلب هار310جهل مرکبی 310بمار زنگی 310 رمز زناه310 فسق کلیه310گمراه دین310گمراه دین310 فسق دینها 310گمراه دین 310 جاهل منافق310 فاسق دینه 310 فسق دینها310 دزدان فدکه فاطمه 310دزدان فدکه فاطمه310حرامیان310بی ایمان دین اسلام 310گبرپلید دین310 310 حرامیان310 دقلبازملحد310ببقرها 310بقلدره دینه310کلب کلب هار310 جاهل منافق 310نارجهیما 310سم ری310سامری قوم محمد عمرابن خطاء 310 گمراه دین310جهل مرکبی310با کافرها 310بانادانه دین اسلام310 بمردک پلید310 آشوبا310 دقل بازملحد310کفری310 منکر310سامری310 گمراه دین 310جاهل منافق 310حرامیان 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند 310 منکر 310سگ هارپلید310 310کلب کلب هار310وحشی هاریا310فس قینی310ابله منافقا 310سامری 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 دلیل نفاق 310 و ابوبکر 231به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر احمق ملحد 231 احمق ملحد 231 فاسق ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231 احمق ملحد 231 قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند 310بمار زنگی 310

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در سه شنبه 23 ارديبهشت 1393برچسب:,ساعت 11:52 توسط برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110+ 135فاطمه = 245 و آدرس aaaali110.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.به ابجد اسلامه حق 245 یعنی فاطمه و علی 245 وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169 با نماینده بحق محمد علی حسن حسین مهدی 245 اسلامه حق 245 یعنی علی110+ +135= 245 اسلامه حق 245 منظور علی و فاطمه پدر مادر شیعیان میباشنددرود و صلوات خدا بر پدر و مادر شیعیان اهل بیت پیغمبر اسلام |




حکم الله حکم قرآن 553 -541 فتنه ها عمر ابوبکر= 12 امام هویت اسلام 553 -541 عمر ابوبکر = 12 قرآن چهار
مذاهب باطل دردین اسلام خدایی بایداز خجالت بمیرند ده سال است قادر به جواب گویی نیستند
مناظره جاثلیق بزرگ مسیحیان با ابوبکر رکب وبا و شکست ابوبکر خائن منافق قاصب جاه طلب
مناظره مامون خلیفه عباسی با علمای 73 فرقه باطل در حقانیت امام علی
شیعه یعنی اصل مذهب اصل اسلام110مذهب واقعی الله شیعه میباشد 110یگانه مذهب الله محمد علی 385 شیعه385
با کلمه 66 الله 66 زنده 66 یگانه66آگاه جهان 66دادگاه مذهب 66 ادیان66 الله 66 امام و اسلام خود را ثاب
سیزده رجب به ابجد سیزده 86+110علی=196 دین اسلام 196 کلید اسلام196 کلید بدین الله 196 امام کل دین 196
گوهر بحر ولایت علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست
گریه و خنده پیامبر اسلام =اصل اسلام 253+132 بدین الله = 385 شیعه 385
دین واقعی جهان اسلام است مذهب واقعی جهان شیعه است
به دو ابجد =مجاهد 70+40اصل ولایت 110 علی 110ولی دین110 مجاهد53 احمد53 علی فاطمه53 آل طاها آل یاسین53
مذهب امام اول ثانی ثالث رابع خامس سادس سابع ثامن تاسع عاشرهادی عشر ثانی عشر253+132 اسلام =385 شیعه
انسان خلیفه خداوند برای کارهای ارزشی قایل است به ابجد انسان کامل253+132 اسلام= 385 شیعه 385
بانوی عترت الله زهراست سرحلقه انبیایو اولیاء زهراست
مومن136 آئینه136علی136به ابجد کبیر وصغیر علی 136 مومن الله202 آئینه الله202 محمد علی202آقای من 20202
امیر المومنین 12 حرف و ابجدش58+12= 70+40 اصل ولایت = 110 علی 110ولی دین 110 دین الهی110 یمین110 اصحا
علی 110+135 فاطمه =245 کلید مذهب اسلام 245 علی فاطمه 245 مذهب الله150+46 نماینده الله محمد علی = 19
قرآن 351 یعنی 132 اسلام +202 محمد علی +17 نماز = 351 قرآن 351+34باکلام حق =385 شیعه
دین الله130+183مذهب اسلام +72دین الله130 +183مذهب اسلام +72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود
پسر قرضاوی مفتی اهل سنت مصر شیعه شد ایجانب تمام دکترین دنیا را به مبارزه علمی علم ابجد ریاضی قرآن دع