حضرت مسیح بشارت به آمدن «فارقلیط» داد. این واژه یونانی و در اصل «پرکلیتوسه»(به فتح پ و ر) است چون مع
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است {عج} والله ندیدم حق را نپذیرند برادران اهل سنت شریف ترین مردم دنیا هستند و درجا کلام حق رامیپذیرند نام شیعه 12بار در قرآن آمده { وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ} به ابجد وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی 110 + 135 فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169به ابجدبرترین دین 926-541عمر ابوبکر=385 با آل قرآن 385 فلسفه دین الله 385با قانون الهی دین الله 385یا الله وصی بحق محمد 385با آل قرآن385 شیعه 385راز اهل عالم 385 شیعه 385بدین واقعی اسلام 385فلسفه دبن الله 385 به دین الهی الله محمد علی 385به اهله محمد فاطمه علی385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 این عدد نورانی را جلوی آئینه بگیر ابجد 5 تن آل عباء میشود 583 = 385 شیعیان فرزندان اهل بیت میباشند وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: نام شیعه چندین بار در قرآن آمده شیعه یعنی چه385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه یعنی اسلامه حق 245+140 با اسلامه= 385 شیعه نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده پس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولی اگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی ..... شیعه دوازده امامی385 ابجد385بدین واقعی اسلام385اسلام پیامبر385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385 به علم ابجد 385 بدین واقعی اسلام 385 شیعه385 یعنی حق اسلامه385 اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام 385 بدین اسلام واقعی 385اسلام پیامبر385بدین واقعی اسلام 385اسلام واقعی الله 385 شیعه 385 دوازده بار در قرآن آمده ولی نام شما و فرقه هایتان یک بار هم نیامده استوَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: به علم ابجد بهترین دین ها 737-541 عمر ابوبکر= دین اسلام 196 کلید اسلام 196 ضرب 14 معصوم شیعه میباشد 196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196 از پیامبر سئوال شد جانشینان شما چند نفرند فرمود 12 نفر پیامبران چند نفر بودند فرمود 124 هزار نفر و فرمود رسولان حق چند نفر بودند ایشان فرمود 313 نفر به ابجد رمز الله 313هر سال 313 روز با 52 جمعه 52+313= 365 روز سال رمز الله 313+72 یاران امام حسین72 +313 یاران امام زمان = 385 شیعه 385با آل قرآن385 شیعه 385 سلام به نام زیبایت یا قائم آل محمد من فقط دانم که مولایم توایی مولاء دیر نشده دیدار مجدد بنظر شما انگار یادت رفته ما را آقا ما شما را میخواهیم آقا هر وقت شما خواستی که نشد بگو ما بیائیم به دیدن شما وقتی روبروی شما قرار میگیرم تمام حاجاتم بر آورده میشود و دلم آرام میگیردشادی واقعی دیدار با شماست افتخار شیعه نام قائم است لطف مولایم بما هم دائم است مولاء منتظرم تا شکایت به مادرم زهرا نکرده ام بیا آقا جمالتو عشق است یا قائم آل محمدی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست سرور کائنات محمد استو جمال قائم آل محمد علیست جانشینه حق مولایم علی خیبر کنی بت شکنی یا قائم آل محمدی تو آقایی تو مولایی جمال محمدی کمال علی جمال خدا با رسول توایی جانه شیعه و جانه رسول مگر نام محمد هم علی نیست جانشینه حق پیغمبر علیست همین بس که نام محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست وصی خدا بت شکن به کعبه به دوش نبی ست جمالتو عشق است یاقائم آل محمدی تو چقدر خوبو زیبایی روح علی جانه محمدی جمال رسولو کمال علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست بوود نام تو چون مولاء الهی بوود نام مولاء الهی عزیزه بتولو جانه مصطفایی مرتضایی بحق هم که وصی مصطفایی مرتضایی فرق حیدر کعبه ومحراب چیست هر دو باشد یک نشان حق با علیست قسم به ذات کبریاء که جانشینه مصطفی بوود علی مرتضی مگر نام محمدهم علی هم علی نیست آئینه روی محمد علیست نگینه روی مصطفی بوود علی مرتضی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست همین بس که نام محمد علیست وصی بحق 110 محمد علیست بت شکن در کعبه بر دوش نبی ست بلغ العلی بکمالهی کشف الدجا بجمالهی حسنت جمیع خصالهی صلو علیه و الهی چه جمال با صفایی شده نامت الهی هم ساقی کوثر علی حیدر علی صحر ابن عم وصی مصطفی حله پوش هل اتایو انما وارث گنجینه سرر قضاء قابل تشریف قوله لا فتا مولاء علیست شا هراره حق تو هستی در سلوک کائنات پرورده به دامن خود مصطفا عجب گلی گل کوثر گل حیدر یا قائم آل محمدی چه جمال با صفایی شه عالمی فدایی که به جای مصطفایی که تو بعداز خدایی شده نامت الهی تو جمال مصطفایی که علی مرتضایی شده بت شکن به کعبه که به دوش مصطفا یی که جمال مرتضایی شده نامت طلایی تو طلای ناب مایی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست مگر نام محمد هم علی نیست ائینه روی محمد علیست اگه کسی با هوش باشه که عمری نمیشه ولی مکه لیاقت فرزندان پیامبررا از دست داد همه به عراق و ایران آمدند شما اگر دینتان را از ایرانیها فرزندان پیامبر گرفته اید خوشا به حالتان قرآن 351 فارسی351 رسول خدا فرمود روزی یاران سلمان فارسی در عین دانایی و حقیقت شما را به اسلام دعوت و شمانمیپذیرید پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم کوثر باشد شیعیان فرزندفاطمه میباشند ما ایرانیان افتخارمان این است که نوهای رسول خدائیم یا از مادری یا پدری فرق نمیکند نسل ایران نسل فاطمه سلامه الله علیه میباشداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشنداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند دوست دارم دوباره بنویسم یک بارم برای مولایم مهدی مینویسم مولاء افتخار کن نوکرای خوبی داری اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند یک بار هم برای مادرم حضرت حواء و حضرت فاطمه سلام الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیک بار هم برای شهدای شیعه از حضرت آدم تا حضرت مهدی صلوات الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیگ بار هم برای سنیها که حق را بپذیرند خودشونو مثل عمر به خریت نزنند بخدا اگر حق را نپذیرید روز قیامت بیچاره اید من نوشتم و شما هم خواندید دیگر جای هیچ بهانه ای نیست اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند گمراه دین 310 عمر 310 310کفری 310 دلیل نفاقه جهل عرب 310اباجهل در دین 310منکر310نیرنگ310مار زنگی 310کفری310 منکر 310جاهل منافق310 نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310310نمرودی 310جاهل منافق310ابله منافقا310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 یا باء دین اسلام 310قاصبان بدین 310عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 فاسق دینه 310وهابی کودن دین اسلامی 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما310 خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام 310چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 احمق ملحد 231 ابوبکر 231 رکب وبا 231ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231 یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231راه دزدی 231 نفاق 231احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 ابوبکر و عمر 541در غدیر خم دین کامل شد اکملتو لکم دینکم بعد از وفات پیامبر دشمنان دین خدا گمراه دین 310مکرن کفری عمر310نیرنگ 310گمراه دین 310 مکرن310کفری دزدان فدکه فاطمه310بمارزنگی310 کفری310منکر 310جاهل منافق منافق ابلها 310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310 سامری310 گمراه دین310مکرن 310 بکج راه 231 ابوبکر231 دزده دینه اسلامی 231دزدا فدک نگونه 231ابوبکر 231رکب وبا 231 ابوبکر+310عمر= 541فتنه عالم 676-135 فاطمه = 541 عمر وابوبکر فتنه عالم بودند شرم گینان 651-110 علی = 541 عمر ابوبکر رکب وبا 541 عدواهل بیت بوده اند 541 گرگ منافقینی 541
JSN-LGRP1-CHN 10.0.0.168 1
ابزار وبلاگ 1
خرید لایسنس نود32 1
خرید عینک آفتابی اصل 1
سر دنده ال ای دی led
ردیاب مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110 + 135فاطمه = 245 =5 ضربدر4ضربدر2= 40 و آدرس alialiali.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 694
بازدید کل : 76534
تعداد مطالب : 313
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

به ابجد مقصر 430+541 عمر ابوبکر = 971 ظالم به دست می آید به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 قاتلی 541 مرگ کافر 541 به ابجدکبیر ابوبکر عمر عثمان 1202تفرقه در ادیانه اسلامی 1202نگین ترین مردانه ملحد 1202ننگین ترین نامردان پلید 74 ابجد صغیر 74 به ابجد مردان رجس پلیدی615-541عمر ابوبکر=74 ابجد صغیر سه خلیفه 74 میباشد ان من المجرمین منتقمون74 به ابجد فتنه های دین 615-541=74 فرقه ابجدصغیرسه خلیفه 74 میباشد دین اسلام 74 فرقه شد 74 فرقه ابجد سه خلیفه میباشد (ان من المجرمین منتقمون 74) فرقه شدن دین اسلام توسط عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74=74والشجرتها الملعونه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نادان یا ملحد دینه اسلامی 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 74منافق دین اسلام 467-541=74 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نامرده دینه اسلام 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467- 541 ابوبکر عمر= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 شیطان گمره 615- 541 عمر و ابوبکر= 74به ابجد کفره 305-231 = 74فرقه در کفر میباشند 74 ابجد عمر 22+27 ابوبکر +25 عثمان = 74 فرقه شدن دین اسلام توسط ابوبکر وعمر و عثمان صورت گرفته 74نفرته 735-661 عثمان = 74 ابجد سه خلیفه 74 میباشد74 ان من المجرمین منتقمون74 سه خلیفه =سه خلیفه تفرقه در دین نمودند آیه قرآن به ابجد صغیر و کبیر عمر و ابوبکر و عثمان این هم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 عمر 310+231 ابوبکر +661 عثمان = 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 از تورات و انجیل و اوستا هم خواستید میآورم خیلی پروئید و نامرد آیه قرآن هم به ابجد صغیر هم به ابجد کبیر باید از خجالت بمیرید جواب خدا را چه خواهید داد گمراه دین310 عمر 310 منکر310نیرنگ 310بمار زنگی 310کفری310 منکر 310ابله منافقا310جاهل منافق310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310عمر 310 ابله منافقا 310وهابیه منافقی 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310 نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین310 جاهل منافق 310نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 بمار زنگی 310به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد 231عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق 231دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند


 

شیعه یعنی ش شمای یارع علی ه هستید

 

یک مرد میخواهم با کلمه مذهب اسلام183اهل دین حزب الله183 پیامبر و جانشینش و مذهبتان را ثابت کنیدبه ابجد مذهب اسلام 183یگانه مذهب الله 183+202محمد علی=385شیعه385 یک مردمیخواهم باکلمه مذهب اسلام183قلب مذهب183یگانه مذهب الله183+202محمد علی=385 شیعه 385 نام شیعه 12 بار در قرآن آمده است { وان من شیعه" الابراهیم اذ جاء ربه بقلب سلیم } نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده است نام کلمه امام هم دوازده بار در قرآن آمده استعلی ولی الله ماه مذهب الله385 اهل دین حزب الله183قلب مذهب183دین ناب الله 183کلید گنج الله 183مذاهب اصلی183 یگانه کلید گنج183مذهب بدین الله183کلید های مذهب الله 183 اصول مذهبه183امامان کل 183 امام کل مذهب183گنج دین الله    183مذهب اسلام183+202 محمد علی =385شیعه 385با کلمه مذهب اسلام  183+202 محمد علی=385پیامبر و جانشینش و مذهبتان را ثابت کنیدبه ابجدامام کل مذهب183 مذهب اسلام 183گنج دین الله183یگانه مذهب الله183+ 202 محمدعلی=385شیعه385پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه 385شیعه 385 فلسفه دین الله385جان دین مومن اسلام385 اسلام پیامبر385فقط دین اسلام 385فلسفه دین الله385گنج دین الله محمد علی385امام کل مذهب محمد علی385 علی ولی الله ماه مذهب الله385شیعه385 اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام385با آل قرآن385 شیعه385قلب مذهب محمد علی 385شیعه385 کلید مذهب الله 245علی110+135 فاطمه =245 به ابجد بهترین دین های الله یگانه مذهب اسلام شیعه 1447 - 1202 عمر ابوبکر عثمان = 245 علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق 245 منظور علی +فاطمه = 245 اسلامه حق 245کلید مذهب الله245 میباشدبه ابجد شیطان 22مقصر22شیطان22دشمن اسلام 22عمر22ابابکر22عمر22شرور22گنده لات 22نابکار22دینها22قلدر22شیطان22لعنت22عمر 22ابابکر22بدبختی22ایدز22لواط 22فاحشه  22آلوده22تباهی22منکر22لامذهب22مقصر22عمر  22ملحد22درآتشه22دوزخه22نابحق22بناحق22
پیامبر خدا محمد مصطفی ( که درود خدا بر او باد) در روایتی فرمود:روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکه تکه خواهد شد. سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشدپیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 اهله شر541 عمر ابوبکر541 مجرمین بدین اسلام 541بدعت کنندگان 651 -110 دین الهی =541 عمر ابوبکر541فتنه ها 541 اهله شر 541 مجرمین بدین اسلام541 عمر ابوبکر 541مرگ کافر541حیله گران اهل دین اسلامه541منافقان قرآن 673-132 اسلام =541 عمر ابوبکر541 ظالم971-430مقصر =541 عمر ابوبکر541     منافقان قرآن673-132 اسلام=541 عمر ابوبکر541      ظالم 971-430مقصر=541 عمر ابوبکر541 عمرابوبکر541مجرمین بدین اسلام541 اهله شر541 عداوتین541 به ابجد مقصر430+231 ابوبکر=661 عثمان  پیامبرفرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه385شیعه385جان دین مومن اسلام 385 فلسفه دین الله385 شیعه385اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام385با آل قرآن385شیعه385کلید مذهب الله 245علی110+135 فاطمه =245به ابجد بهترین دین های الله یگانه مذهب اسلام شیعه1447 - 1202 عمر ابوبکر عثمان = 245 علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق 245 منظور علی +فاطمه = 245 اسلامه حق 245 میباشد با بهشتی الله 786-541 = 245زنده باد دین حق 245وزیر پیامبر 476 - 231 نفاق ابوبکر = 245علی فاطمه 245به امام اهل دین مذاهب الله257+128 حسین کلید دین= 385 شیعه385فلسفه دین الله385شیعه385اسلام پیامبربه ابجد دین 64 الله محمد علی 64 جانشین محمد علی 64+64=128 حسین128 کلید دین128جان دینی128 اهل محمد 128طبیب جهانی128

 

حقیقت مذهب 669-541 فتنه ها =128 حسین 128 کلید دین128 اهل محمد128طبیب اهل جهانی128 128 حسین128 اصل اسلام محمد علی فاطمه حسن حسین128
128جانباز دین 128 کلید دین 128دین جانباز128حسین 128حسین رهبر جانبازان جهان است به ابجد دین 64 +64الله محمد علی64=128حسین 128 کلید دین 128دین جانباز128حسین128کلیددین128با سه کلمه دینت وپروردگارت و پیامبرت و امامت را ثابت کن به ابجد دین64 الله محمدعلی64جانشین محمد علی64 جانشین محمد علی64عترت رسو الله64حکم الله علی64رئیس بدین الله64 امامت نبوت بدین الله64بهترین مذهب الله64مسیر الله علی 64پیشوای مسلمین جهان64حقیقت دین الله64بهترین دین دنیا64 دین الله شیعه است64محور اصلی قرآن64دین الله شیعه است 64 64مذهب الله شیعه ها 64 دین الله شیعه است64صاحب اصلی دین الله64مذهب واقعی الله64 صاحب اصلی دین الله 64یا مذهب الله محمد64دین واقعی اسلامه64 مذهب واقعی الله64با فلسفه دین الله 64صاحب ها ولایت امامت64امامت نبوت بدین الله64پیشوای مسلمین جهان64 فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه25 کعبه25کربلا25 اصل اسلام 25 ارباب جهان 25حسینه 25شاه مردان25 اصل اسلام25 انسان کامل25 انسان نمونه 25 شیعه25 اصل اسلام  25 دین آدم 25 آل الله25 نام آدم هم 25 بار در قرآن آمده است آدم باش و حق را بپذیر شیعه25اصل اسلام 25شیعه25 

دین الله130+183مذهب اسلام  یگانه مذهب الله +72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود هارون علی72= 385 شیعه385 یاران مهدی313 +72 یاران امام حسین=  385شیعه385 یک مرد میخواهم با کلمه مذهب اسلام183اهل دین حزب الله183 پیامبر و جانشینش و مذهبتان را ثابت کنیدبه ابجد مذهب اسلام 183یگانه مذهب الله 183+202محمد علی=385شیعه385 پیامبرفرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه385شیعه385جان دین مومن اسلام 385 فلسفه دین الله385 شیعه385اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام385با آل قرآن385شیعه385کلید مذهب الله 245علی110+135 فاطمه =245به ابجد بهترین دین های الله یگانه مذهب اسلام شیعه1447 - 1202 عمر ابوبکر عثمان = 245 علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق 245 منظور علی +فاطمه = 245 اسلامه حق 245 میباشد با بهشتی الله 786-541 = 245زنده باد دین حق 245وزیر پیامبر 476 - 231 نفاق ابوبکر = 245علی فاطمه 245به امام اهل دین مذاهب الله257+128 حسین کلید دین= 385 شیعه385فلسفه دین الله385شیعه385اسلام پیامبربه ابجد دین 64 الله محمد علی 64 جانشین محمد علی 64+64=128 حسین128 کلید دین128جان دینی128 اهل محمد 128طبیب جهانی128

 

حقیقت مذهب 669-541 فتنه ها =128 حسین 128 کلید دین128 اهل محمد128طبیب اهل جهانی128 128 حسین128 اصل اسلام محمد علی فاطمه حسن حسین128
128جانباز دین 128 کلید دین 128دین جانباز128حسین 128حسین رهبر جانبازان جهان است به ابجد دین 64 +64الله محمد علی64=128حسین 128 کلید دین 128دین جانباز128حسین128کلیددین128با سه کلمه دینت وپروردگارت و پیامبرت و امامت را ثابت کن به ابجد دین64 الله محمدعلی64جانشین محمد علی64 جانشین محمد علی64عترت رسو الله64حکم الله علی64رئیس بدین الله64 امامت نبوت بدین الله64بهترین مذهب الله64مسیر الله علی 64پیشوای مسلمین جهان64حقیقت دین الله64بهترین دین دنیا64 دین الله شیعه است64محور اصلی قرآن64دین الله شیعه است 64 64مذهب الله شیعه ها 64 دین الله شیعه است64صاحب اصلی دین الله64مذهب واقعی الله64 صاحب اصلی دین الله 64یا مذهب الله محمد64دین واقعی اسلامه64 مذهب واقعی الله64با فلسفه دین الله 64صاحب ها ولایت امامت64امامت نبوت بدین الله64پیشوای مسلمین جهان64 فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه25 کعبه25کربلا25 اصل اسلام 25 ارباب جهان 25حسینه 25شاه مردان25 اصل اسلام25 انسان کامل25 انسان نمونه 25 شیعه25 اصل اسلام  25 دین آدم 25 آل الله25 نام آدم هم 25 بار در قرآن آمده است آدم باش و حق را بپذیر شیعه25اصل اسلام 25شیعه25 

style="font-size: xx-large; color: #0000ff;">به ابجددین64دین64 الله محمد علی 64 جانشین محمد علی 64 اگربتوانید همین الان به مذهب شما درخواهم آمدباکلمه مذهب اسلام  یگانه مذهب الله پیامبر و جانشینش ومذهبتان را ثابت کنید مذهب اسلام 183+202 محمد علی=385شیعه 385اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه385باآل قرآن385دین الله34+25اصل اسلام = 59مهدی59دین واقعی اسلام 59راهنمای دین اسلام  59 آخرین امام دین اسلام59 مهدی میباشد شیعه یعنی ش شمای یارع علی ه هستیدنام شیعه 12 بار در قرآن آمده است { وان من شیعه" الابراهیم اذ جاء ربه بقلب سلیم } نام کلمه امام هم دوازده بار در قرآن آمده است هویت اسلام553-541فتنه ها=12قابل هدایت553-541 فتنه ها=12به ابجد اسلام12حق12مقدس12 امانت 12اهل اسلام 12پرچم12 مقدس 12اسلام12 امانت12 مقدس12 زلزله 79 +183 مذهب اسلام یگانه مذهب الله=262 ایران ایران 5 حرف کسانی که بی خیال دین و مذهب و نماز هستند اگر در زلزله بمیرند یکراست به سرای دوزخ خواهند رفت خسر الدنیا و الاخره تارک الصلاه" ها از خوک پلید ترند وقتی گمراهی وکج مذهبی بی نمازی رواج یابد خداوند زلزله را برای قربال کافران بی حیاء خائن می فرستدتا شاید توبه کرده ورضایت الله را با نماز از گناهان دوری کنند183مذهب اسلام 183یگانه مذهب الله183 مذهب اسلام183+202محمد علی=385شیعه 183یگانه مذهب الله183 یگانه مذهب الله183نام شیعه 12 بار در قرآن آمده است { وان من شیعه" الابراهیم اذ جاء ربه بقلب سلیم } نام کلمه امام هم دوازده بار در قرآن آمده است مذهب حقی 169علی110+ 59مهدی=169اهل بیت پیامبر12امام رابشناسندبه ابجد اسلام12حق12 12اهل12مقدس12حق12اسلام12اخلاق12امانت 12پرچم12انجمن 12نجاتبخش12امانت 12مقدس12اسلام12ساعت12ماه های سال12رگهای عصب مغز انسان12 رگ میباشد  دین الله130+183مذهب اسلام+72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود هارون علی72= 385 شیعه385 یاران مهدی313 +72 یاران امام حسین=385شیعه 385فلسفه دین الله385 یگانه مذهب الله محمدعلی385دین ناب الله محمد علی 385به ابجددین64دین64 الله محمد علی64 جانشین محمد علی 64 اگربتوانید همین الان به مذهب شما درخواهم آمدباکلمه مذهب اسلام پیامبر وجانشینش ومذهبتان راثابت کنید مذهب اسلام183+202محمد علی=385شیعه 385اسلام پیامبر385فلسفه دین الله385 اسلام واقعی الله385فقط دین اسلام385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه385باآل قرآن385دین الله34+25اصل اسلام = 59مهدی59دین واقعی اسلام 59راهنمای دین اسلام  59 آخرین امام دین اسلام59 مهدی style="font-size: xx-large; color: #0000ff;">به ابجد صغیر و کبیراسلام 144 ضرب 12 امام در خودش 144 یعنی 114 سوره قرآن 114+30 جزء آن = 144 ضرب 12 امام میباشد به ابجد صغیر و کبیر  اسلام 144+241 دین بحق الله  = 385شیعه 385 اسلام پیامبر385 فقط دین اسلام 385 شیعه385به ابجدکبیروصغیرالله86+110دین الهی =196دین اسلام196قلب دین196به ابجدکبیروصغیر مهدی 82+114سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 قلب دین 196اسلامه مهدی 196 به ابجد محمد 92+52 هر سال 52 جمعه داریم =اسلام به ابجد کبیر و صغیر میشود 144 و 196 دین اسلام196 بااماما دین الهی196 دین اسلام196 کلید اسلام196 کلید بدین الله196 امام کل دین196 کلید اسلام  196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود دین اسلام 196   سوره قرآن114+52 جمعه در سال= 166 لا اله الا الله +30 روز ماه =196 دین اسلام 196 +52 جمعه در سال = 144 ضرب 12 امام در خودش = 144 اسلام حق240 اسلام حق240+5 تن = 245 علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق 245 دین بحق الله 245 دین الهی 110+135 دین الله = 245 علی 110+135 فاطمه = 245 دین بحق الله 245 دین الهی 110+135 دین الله = 245 علی110+135 فاطمه = 245 دین بحق الله 245به ابجدکبیر مهدی 59+110علی دین الهی +196 دین اسلام=365 روز سالصاحب سخنی که بر سخن آگاه است اول سخنش بنام بسم الله است به ریاضی قرآن زندگی 59 مهدی 59 زمین 59 آز آن 59 مهدی 59 یعنی 9+5 = 14 معصوم  چرا به امام علی قرآن ناطق میگویند علی 110+110 دین الهی + دین الله131= 351 قرآن 351 قرآن 351 یعنی 132 اسلام +202 محمد علی +17 نماز = 351 قرآن351 +14 معصوم = 365 روزسال 365+20 محمد = 385 شیعه قرآن  351+34باکلام حق =385 شیعهاگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشید  احتیاجی نیست شیعه باشید همین که حق بگوئید و حق عمل کنید یعنی شیعه 385+66الله +محمد92+ 40= 583 اهل بیت فاطمه  583 اهل قرآن دین اسلام 583 عاشوراه 583 اهل بیت فاطمه 583 شیعه الله محمد 40= 583 شیعه یعنی دین الهی 110+135 دین الله +128 کلید دین حسین+12 امام = 385 شیعه یعنی الله 66+166 لا اله الا الله +153 اهل دین احمد =385شیعه 385 ازراست بخوان 853 ابجد 5 تن آل عباء 385شیعه پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد شیعه یعنی در مدار حق و دین قلب شیدایی رسیده بر یقین صاحب شیعه امیر المومنین  گفت پیغمبر به کعبه اینچنین نیست جزء حیدر امیرالمومنین  امیر المومنین در کعبه دوشش کسی غیر از علی نیست جانشین خاتم پیغمبران مولاء علیست 383قال رسوالله انا و  علی ابواه هذاه الامه" من و علی پدران این583 امت اسلامی 583 شیعه بدین اسلام 583 عاشوراه 583 اهل بیت فاطمه 583  ابجد 5 تن آل عباء 583 یا علی انت و شیعتک هم الفائزون یا علی تو و شیعیانت رستگاران اهل عالمید فقط شیعه میتواند شیطان را سرنگون کند  دیو چو بیرون رود فرشته در آید به ابجد مهدی 59جان زهرا جان علی 59 امید مستضعفان جهان 59باسپه سالاره عشق جهانه 59جهان 59 از آن 59مهدی 59 جانه 59جهان59 = 9+5= 14 معصوم گل سر سبد انبیاء مهدی مولاء ابجد آيه «محمد رسول الله59 خانواده رسوله خدای 59 مهدی 59 شیعه ها برحقند ۵۹ ولایته فقیه۵۹ شیعه ها برحقند ۵۹ اصول مذهب شیعه ۵۹ فدایی علی ۵۹ شیعه ها برحقند ۵۹ قدرتمند ترینه ۵۹ بعلم ریاضی ۵۹ به ابجدوصی پیامبراسلام59 چه کسی 82 حضرت مهدی به ابجد قلب تپنده اسلام

دین الله 34+25 اصل اسلام = 59 مهدی59دین واقعی اسلام 59راهنمای دین اسلام  59 آخرین امام دین اسلام 59 مهدی59یعنی 9+5 = 14 معصوم گل سر سبد 14 معصوم امام مهدی میباشد
انتخاب الله 1120-1202 سه خلیفه قاصب = 82 به ابجد صغیر و کبیر 82 امام 82 الم 82 امام 82 عشق است گل روی مهدی 82هم اکنون امام 82 مهدی 82 به ابجد

علی قرآن=41+41اصل دین اسلام=82 اصل اسلام اصل دین اصل مذهب82 امامت در قرآن اصل دین اسلام82 مهدی هم به ابجد کبیر و صغیر میشود 82 امام82+114سوره قرآن=196دین اسلام196ضرب14معصوم درخودش میشود 196دین اسلام 196 اصوله دین 196 کلید اسلام 196 کلید بدین الله 196 امام کل دین مهدی59 امید بقلب های تپند59محمدرسوالله۵۹ به ابجد۵۹ جانشین بر حق محمد و علی در آخر الزمان ۵۹ ابجدش ۵۹میباشد5+9= 14 معصوم ۵۹ محمد رسوالله۵۹ ضلال احکامی ها ۵۹پر افتخار ترینه ۵۹ جانشین بر حق خاتمی۵۹ محمد رسوالله۵۹ کسیست که ابجد کبیر نامش ۵۹ دلاور بنام داری ۵۹ مهدی ۵۹ میباشد ۵۹باامام مظلوم شیعها۵۹ مهدی ۵۹ گنجینه معارفها ۵۹معیارحقیه۵۹ فقیه آل محمده ۵۹ اشهد ان لا اله الا الله به ابجد 59+59= 118 مهدي هم 59 گنج ولایت نوری ها۵۹مهدی مولاي شيعيان آنقدر زيبا ميباشد هر کسي چهره ماهش را ببيند بلند ميگويد59 اشهد ان لا اله الا الله 59نماینده واقعی59 بخداونده متعالی59 میشود۵۹ باشهید محراب نماز۵۹ مهدی ۵۹ آشنا شوید ۵۹بامظهر ایمان و تقوا۵۹ مهدی ۵۹ گوهر حق ادیانی59 یافروع دین ۵۹محمد رسول الله59مهدی 59 شیعه ها برحقند 59 طبق روایت اهل سنت درباره امام مهدی 255 آیه در قرآن  میباشد مهدی به ابجد کبیر مهدی 59 میباشد این آیه هم 59 حرف دارد بشمار59 و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمهٔ و نجعلهم الوارثین59 مهدی 59 حامی 59زمین 59 ازآن 59 مهدی 59 مهدی امام 12 دوازدهم شیعیان میباشد59 امید مستضعفان جهان 59به اسلام قرآن اعظمی 59 به صاحب قرآن محمد 59 به راه دین اسلامی59 پادشای عالمینی59 امید مستضعفان جهان 59 بروحی قرآنی 59 یا سرور کائنات 59 نظر الله نظرها قرآن 59 جان محمدا جان علی 59 عشق یوسف زهرا59 امام داوزده اسلامی 59 جان زهرا جان علی 59 با امام کل دین جهانه 59 آقای دینه اسلامی59 جان زهرا جان علی 59 امید مستضعفان جهان 59 مهدی 59 +23 = 82 امام 82 الم به ابجد کبیر و صغیر الم 82 مهدی به ابجد صغیر و کبیر 82 امام 82 مهدی 82+20 محمد +26 علی = 128 حسین 128 کلید دین 128 صاحب اصلی خلافه الله 82 حرف این آیه قرآن به اندازه ابحد نام شریفتان مهدی 59 حرف قرار داد 59وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ 59این آیه 59 کلمه بنام نامی حضرت عشق قائم آل محمد ونصب بلا مناضه 14 معصوم

ارزش بعالم 651 -541 عمر و ابوبکر= حامیان110دین الهی 110 مولاء علی110 دین الهی110حامیان110 نگین 110دین الهی 110 با رهبر کل جهان اسلام 651-541 عمر ابوبکر= 110 علی نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه شما یک بار هم نیامده حق را باید قبول کرد لطفا" بشما مربوط نیست

نفس زکیه 232 +351 قرآن = 583 پنج تن آل عباء 583 شبکه نور 583 این عدد نورانی را از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان بحق اهل بیت پیامبرند پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه علی و مهدی نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشدسلام و درود عالم بر مادر و پدر شیعیان علی و قائم آل محمد (عج) علم ابجد قرآن تقدیم میکند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند یک بی نماز ذاتش خراب است و شیطان بر روح پلیدش سایه افکنده بخاطر 541با سایه شیطان ملحد541 سنگین شده سعی کنید خود را نجات دهید با ذکر استغفرالله ربی و اتوب الیه

خداوند دوست واقعی انسان هاست وفقط به بی نمازها پس گردنی محکم خواهد زد هم در دنیا خار و ذلیل هم در آخرت از زیانکاران خواهند بودخسر الدنیاوالاخره" روز قیامت74درصد انسانها بخاطر بی نمازی به دوزخ میروند

 به ابجدمحمد 92+18 ذالحجه" غدیر خم= 110 کعبه 97+13 رجب تولید مولاء در کعبه = 110  نماز 98+12 امام=110بحق 110دین الهی110اهل دینی110حامیان 110علی 110 حامیان110دین الهی110 اهل دینی  110بحق110 علی110جلوه الله 110جهانه الهی 110 صبحی 110به ابجد اسلام132+92محمد +110علی  علی+17 نماز+14 معصوم =365 روز سال 5+6+3=14 معصوم  365+20 محمد=385 شیعه پیامبرفرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد علم ریاضی قرآن به ابجد فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه385فلسفه دین الله385مردعالم385اسلام واقعی الله385مهدی امام حق دین ها385مرد عالم 385باعقل کل اسلام385یاجمال الهی امام مهدی385 بقبله عالم اهلدین385سربازانه مهدی385مردعالم385 فلسفه دین الله385با قانون الهی دین الله385شهیدالله 385  شهید 319اسلام واقعی319فلسفه دین الله 385شهید بدین385 شهید الله 385 شهید319دین ناب محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله =385شیعه 385دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385مهدی امام حق دین ها 385«نفس زکیه 232 +351 قرآن = 583 پنج تن آل عباء 583 شبکه نور 583 این عدد نورانی را از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان بحق اهل بیت پیامبرندما از کسانی هستیم که می‌دانیم و دشمنان ما از کسانی هستند که نمی‌دانند و شیعیان ما صاحبان خردند.»این سخن امام ششم شیعیان، امام جعفر صادق علیه السلام است که مرحوم کلینی در جلد اول کافی آن را نقل نموده است

خداوند سال را بخاطر 5 تن و 12 امام و 14 معصوم سال را 365 روز قرار داد ضرب این سه عدد هر کدام در خودش جمع سه ضرب میشود 365 روز سال ارزش بعالم 651 -541 عمر و ابوبکر= 110 مولاء علی110 دین الهی 110 نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه شما یک بار هم نیامده حق را باید قبول کرد مگه آدم نباشی حیوان باشی بحیوان صفت ابله ملحده 772-541  عمر ابوبکر=231 ابوبکر رکب وبا بر عکس بخوان ابوبکر   رکب وبا دو سال خلافت نکرده ازدنیا رفت یکی از وهابی ها گفت من فکر کردم 1450 سال خلافت کرده آخه اسم مولوی ما ابوبکر بود هر وقت میپرسیدم میگفت 1450 سال عمر رمع گوسفند ده سال خلافت نکرد دوسال بعد از همین مولوی پرسیدم چرا مسجد نمیری گفت جوانان شیعه شده اند و مرا توی راه کتک میزنند771 اشرار دینه771-110 دین الهی = 661 عثمان  با پلید ترین ملحده  771-110دین الهی =661 عثمان 

به ابجد گرگ خبیث1312 -110 دین الهی= 1202 سه خلیفه گرگ خبیث  بوده اند اینم آیه قرآن به ابجدسه خلیفه1202ان من المجرمین منتقمون 1202قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت انتقام میگیریم

پرتگاه منافقا 878-337 محمد علی فاطمه = 541 عمر ابوبکر541 سقوط بدین کفر 541 فتنه ها 541 اهله شر541 دشمنه اسلامی541 سقوط بدین کفر 541 احمق اهله قرآن 541مارقان احمق 541 منافق کوردلی 541دام ها شیطان پلید 541تلاشی 541منافق کوردلی 541بله دشمن علی541عمر ابوبکر 541 ظالم971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541سقوط بدین کفر 541 کافر پلید دین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 فتنه ها 541 اهله شر541 

با پرتگاه اهل دین اسلام 851-541 عمر ابوبکر = 310 عمر ظالم 971- 310 عمر = 661 عثمان  661مردان رجس یا ابله پلید661عثمان661 -971 ظالم = 310 یامردان رجس ملحد 651 بله اسراف کاران 651 مردانه فاسده دینه اسلام 651-110دین الهی=541 فتنه ها 541 مکافات541 عمرابوبکر541 اهله شر541 آفت کلی 541 آفتین 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541

دروغ گویان دین اسلام 1473-271 منافق = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت

به ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202 احمق پلیدی دشمن خدا 1202 ارتش کفار 1202  بخیانت کاران ابله 1473-271 منافق = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت به ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202 احمق پلیدی دشمن خدا 1202 ارتش کفار 1202 بخیانت کاران ابله1473 -271= 1202 -بخیانت کاران ابله1473 - 271 منافق =1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت

ظالم 971 -430 مقصر = 541 عمر ابوبکر 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر

به ابجد بدعت کنندگان 651-110دین الهی=541 عمر ابوبکر 541فتنه ها541اهله شر541دشمنه اسلامی 541عمرابوبکر 541فتنه ها541دشمنه اسلامی541مکافات541آفت کلی541 پیامبرفرمودبعدازمن فتنه هابپا خیزندبه ابجدفتنه ها541عمر ابوبکر 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 ظالم 971-430 مقصر=541عمر ابوبکر541

پلیدترین ملحدها 772-541عمر ابوبکر=231ابوبکر رکب وبا

خیانت کار عالمی 1433-1202 سه خلیفه = 231 ابوبکر 

به ابجد خائنان 772-541= 231 ابوبکر
 مرتدون بدینها 772-541= 231 ابوبکر

 مرتدون بدینها 772-541= 231 ابوبکر 

ابلهانی مرتد743- 202 محمد علی =541 عمر ابوبکر

ظالم 971 -430 مقصر = 541 عمر ابوبکر 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر

ابوبکر 231 +971 ظالم = 1202 ابجد سه خلیفه وهابی اینم آیه قرآن به ابجد کبیر سه خلیفه ان من المجرمین منتقمون 1202 با پلیدترین ملحدها 772-541عمر ابوبکر= 231 ابوبکر 231+310 عمر = 541 +430مقصر =971ظالم به دست میآید =541+430 مقصر = 971 ظالم به دست میآیدمقصر430+310 عمر +231 ابوبکر =971ظالم به دست می آید  ظالم971+231 ابوبکر رکب وبا =1202 سه خلیفه عمرابوبکرعثمان1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 این آیه قرآن هم به ابجد صغیر هم به ابجد کبیر ابجد ابوبکر عمر عثمان میباشد1202 ان من المجرمین منتقمون 1202خداوند میفرماید ما ازمجرمان سخت انتقام میگیریم   ظالم به دست میآید

به ابجد بدعت کنندگان 651-110دین الهی=541 عمر ابوبکر 541فتنه ها541اهله شر541دشمنه اسلامی 541عمرابوبکر 541فتنه ها541دشمنه اسلامی541مکافات541آفت کلی541 پیامبرفرمودبعدازمن فتنه هابپا خیزندبه ابجدفتنه ها541عمر ابوبکر 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 ظالم 971-430 مقصر=541عمر ابوبکر541 ابجدشیطان22مقصر22هذیان22عمر22لامذهب22دشمن اسلام 22قصبی 22عمر22ابابکر22 رکب وبا22دروغ 22کلک 22کید 22خدعه22 نیرنگ روباه 22احمقه 22 گمرهه 22منکر عمر22ابابکر 22دشمن اسلام 22بمکر22 شیطان 22بدیها 22بدبختی22بدیها22 دشمن اسلام 22 سست ایمان22 بمکر22 باخدعه22 روباه 22 مکارا22نیرنگ 22ناخلفه22بناحقه22درآتشه 22دوزخه 22 ابابکر 22 شیطان 22 عمر 22 بنافهم22نابحقه 22 ناخلفه 22 درآتشه 22 دوزخه 22 عمر 22 نکبتها22بدزده22اسلامی 22 مکارا22روباه22باخدعه 22نیرنگ 22کلک 22بدبختی22هذیان22مقصر 22احمقه 22ناخلفه22عمر22شیطان 22 بناحقه22 منافقان22شرمی22 بکنی22 منافقان22 فاجرن22عمر 22مجرمان 22 22عمر 22ابابکر22رکب وبا22 نیرنگ22 22کلک22 کید22لعنت22شیطان22عمر 22ابوبکر22 ملحد22دشمن اسلام22عمر22ابابکر22 شیطان22 بخدا اگر ابجد محمد و علی 22 میشد من وهابی میشدم یعنی بدبخت تر از وهابی در عالم آدم نیست

به ابجد فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر541 فتنه ها 541+430 مقصر = 971 ظالم + 231 ابوبکر = 1202 ابجد سه خلیفه کفر 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ظالم 971 - 310 عمر =661 عثمان 661  - 231 ابوبکر = 430 مقصر430 +231 ابوبکر = 661 عثمان661-231 ابوبکر= 430 مقصر  ابوبکر و عمر طبق معادله ظالم و مقصر از شیطان پست تر بوده اند به ابجد منافقان قرآن 673-132 اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی541 اولین قاصب اهل بیتی 541    به ابجد541 مقصرادین الهی 541دشمنه اسلامی 541 عمر ابوبکر541فتنه ها 541پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 ابجد نامشان 541 میباشد

قال رسوالله هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد { قال رسوالله} کتابی الله وعترتی1587-1202 عمر ابوبکرعثمان =فرقه 385شیعه385 پیامبر فرمودفقط یک فرقه  اهل نجات است پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه ۳۸۵ شیعه ۳۸۵مرد عالم 385 شهید بدین 385علی110-495بمب اتمی =385 شیعه 385 با منجی علم اسلامی385 با اسلام ناب محمد علی 385 مذهب اسلام محمدی385

به ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها = 18 ذالحجه" غدیر خمبه ابجد بدعت کنندگان 651-110 دین الهی = 541 فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی 541 مکافات 541 آفت کلی 541عمر ابوبکر541 پیامبر فرمود بعداز من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 ظالم 971-430 مقصر =  541عمر ابوبکر 541 عمر ابوبکر بارها در جمع یاران خود را ملامت نموده چرا حق علی و فاطمه را باغ فدک را غصب نمودند و بدعتها در دین نمودند خود را بسیار ملامت مینمودند عمر میگفت بدعت کردم 740 -430 مقصر = 310 عمر بدعت کردم 740 مقصر عمر 740 بدعت کردم 740 مقصر عمر 740 توجه شمارا به معادله و صیغه بدعت جلب می کنم به ابجد دین بدعتا 541 عمر ابوبکر541 بدعتی پلیدیه 541  بدعتگر 676-135 دینه الله135 فاطمه 135 = 541 عمر ابوبکر541 بدعتگرهای پلیدا 737-196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم 196 = 541

بدعتگرانی 737-196 دین اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 بدعت کرد 700-430 مقصر = 370 شیطان +170 آل سعود= 541 عمر ابوبکر541 بدعت کردی 710-661 عثمان = 49 عمر ابوبکر 49 به ابجد صغیر 49 شجره ملعونه 49ابوبکر عمر49 عمر میگفت  740 بدعت کردم 740-430 مقصر = 310 عمر مقصر عمر 740 به ابجد کبیر ظالم 971 -430 مقصر = 541 عمر ابوبکر پرتگاه منافقا 878-337 محمد علی فاطمه = 541 عمر ابوبکر541 فتنه ها 541 اهله شر541 دشمنه اسلامی541 سقوط بدین کفر541عمر ابوبکر541 دشمنه اسلامی541 فتنه ها 541

با پرتگاه اهل دین اسلام 851-541 عمر ابوبکر = 310 عمر ظالم 971- 310 عمر = 661 عثمان  661مردان رجس یا ابله پلید661 بدتره پلیدیها 661عثمان661 -971 ظالم = 310 عمر= یامردان رجس ملحد 651 بله اسراف کاران 651 مردانه فاسده دینه اسلام 651-110دین الهی=541 فتنه ها 541 مکافات541عمرابوبکر541 اهله شر541 آفت کلی 541 آفتین 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541

دروغ گویان دین اسلام 1473-271 منافق = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت به ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202 احمق پلیدی دشمن خدا 1202 ارتش کفار 1202  بخیانت کاران ابله 1473-271 منافق = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفتبه ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202 احمق پلیدی دشمن خدا 1202 ارتش کفار 1202 بخیانت کاران ابله1473 -271= 1202 -بخیانت کاران ابله1473 - 271 منافق =1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت

به ابجد بدعت کنندگان 651-110دین الهی=541 عمر ابوبکر 541فتنه ها541اهله شر541دشمنه اسلامی541عمرابوبکر 541فتنه ها541دشمنه اسلامی541مکافات541آفت کلی541 پیامبرفرمودبعدازمن فتنه هابپا خیزندبه ابجدفتنه ها541عمر ابوبکر 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 ظالم 971-430 مقصر=541عمر ابوبکر541
زیبا ترین داستان قرآن مثل غدیر خم حضرت مسیح بشارت به آمدن «فارقلیط»که  به علم ریاضی قرآن فارقلیط 46 منظور محمد 20+26 علی جانشین بحق رسول خدا 46 با کلام وحی 46میباشدبه ابجد ماه 46 لا اله الا الله 46 +ماه 46= 92محمد 92+18ذالحجه غدیر خم = 110 علی110 دین الهی 110علی  را به عنوان جانشین انتخاب نمود در تمام کتب اهل سنت موجود میباشد قرآن میفرماید انی جاعلک لناس اماما خداوند میفرماید ما امام را انتخاب میکنیم و در غدیر خم مولاء علی توسط پیامبر انتخاب گردید در کتب اهل سنت نیز موجود میباشد
 مرتدون بدینها 772-541= 231 ابوبکر 

ابلهانی مرتد743-202محمد علی=541 عمر ابوبکر541

دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 ابجد سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 عمر22 ابوبکر27+25 عثمان = 74

قال رسوالله خائنینه اسلامه حق را بشناسید به ابجد خائنینه 786- 245 اسلامه حق = 541  فتنه ها 541 عمرابوبکر 541 کودتا 431+110= 541  فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر 541+430 مقصر = 971 ظالم =فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر 541+430 مقصر = 971 ظالم-661 عثمان = 310 عمر  قال رسوالله (ص) فتنه گران دشمن اسلامه حق به ابجد فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر 541+430 مقصر = 971 ظالم. عمروابوبکرظالم و مقصر دین میباشددزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467-541=74 دین اسلام 74 فرقه شد ابجد صغیر ابوبکر عمرعثمان 74 میباشد

دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 ابجد سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 عمر22 ابوبکر27+25 عثمان = با مردان رجس پلیدی615-541عمر ابوبکر=74 ابجد صغیر سه خلیفه 74 میباشد ان من المجرمین منتقمون74 فتنه های دین 615-541=74 فرقه ابجدصغیرسه خلیفه 74 میباشد دین اسلام 74 فرقه شدمنافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74

دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 ابجد سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 عمر22 ابوبکر27+25 عثمان = 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74

واژه « اهل ‏سنّت و سنّی » در قرآن و سنّت

در قرآن و احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، حتّی در کلمات اصحاب نیز یافت نمى‏ شود .اهل سنت وهابی یا حنبلی خرس تبلی شافعی حنفی نخ کنفی  قرن دوم  من در آوردی و از فرقه های شیطانی در قرآن از الاغ و خوک نام برده شده ولی از عمری خیلی....... یاد نشده بجای  از کلمات ظالم و مقصر و در زبور و تورات قدیم شیطان سگ خوک یاد شده خدایی از سگ و خوک یاد شده ولی از دیگر فرقه ها  که از سگ و خوک نجس ترند یاد نشده سگی که صاحبش را نشناسد گرگ هم نیست الاغم نیست چلپاسه خور است بی معرفت است ابله منافقا310گمراه دین 310عمر310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 عمر310 میباشدپیامبر فرمود هر کسی امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت خواهد مرد انسان بی ولایت انسان نیست ازحیوان پست تر است به ابجد جمع  حیون 74 ابجد ابوبکر 27+22 عمر +25 عثمان = 74 اینم آیه قرآن 74 ان من المجرمین منتقمون 74 ما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد 74  ابجد عمر ابوبکر عثمان 74 دین اسلام را از هم پاشیدند و 74 فرقه نمودند74 با عهد شکنهای دین74 دشمنان اصلی دین اسلامی 74منافقان لعین و پست دین اسلام  74به مجرمان منافق نادان دین74دشمن پلید امت بدینه اسلام 74دزد دین اسلام و قرآنی74دیوانه پلید دینی 74 کافران مست دین اسلامی 74ناکسین مارقین اسلامی74 به ابجد اختلاف دین 1276-1202 ابوبکر و عمر و عثمان = 74 کسانی که باعث شدند در دین اسلام اختلاف بیفتد و دین اسلام را به 74 فرقه از هم متلاشی نمودندعمر ابوبکر عثمان 74 بودند

 

دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467-541=74 دین اسلام 74 فرقه شد ابجد صغیر ابوبکر عمرعثمان 74 میباشد  

دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 ابجد سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467-541= 74 عمر22 ابوبکر27+25 عثمان =74

با بت پرستان دین اسلام 1312 -110 دین الهی = 1202  ابوبکر و عمر و عثمان1202  واقعا بت پرست بوده اند منافق دین اسلام 467-541= 74 فتنه های دین 615-541 = 74 فرقه 74والشجرتها الملعونه 74فرقه شدن«نوالي وليکم و نعادي اعدائکم». به ابجد فتنه های دین 615-541 عمر ابوبکر عثمان = 74 فرقه نه 74  ابجد سه خلیفه ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان باعث 74 فرقه شدن دین شدن به ابجد تروریست 1276-1202 سه خلیفه = 74 بازم ابجد سه صغیر سه خلیفه که موجب 74 فرقه شدن دین اسلام شدند 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان 74 والشجرتها الملعونه 74  اینم آیه قرآن 74 ان من المجرمین منتقمون 74 ما مجرمان را انتقام خواهیم گرفت 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان74 میباشدبه ابجد بزرگترین گنا هان کبیره دین 1276 -1202 سه خلیفه عمر ابوبکر عثمان = 74 تروریست 1276-1202= 74 چرا دین اسلام 74 فرقه شد 74دوزخیان پلید دین ها 74 دوستان پلیده شیطانی 74 قاصبان ملحد بدین اسلام   74 اشداء علی الکفار 74 والشجرتها الملعونه 74 بمفسد ها فی الارض دین 74 مفسد فی الارض اسلامین74 ان من المجرمین منتقمون 74 ولو کره المشرکون 74
چرا دین اسلام 74 فرقه شد ابجد صغیر ابوبکر27+22 عمر +25 عثمان = 74 اینم آیه قرآن به ابجد سه خلیفه قاصب 74 ان من المجرمین منتقمون 74 قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد 74
ان من المجرمین منتقمون 74 دین اسلام مثل دین مسیح 74 فرقه شد ابجدصغیر  ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان=74 قاصبان ملحد بدین اسلام 74فرقه میگویم74 باشیطان دین های اسلامه 74 شیطان ها  مکار پلیده 74  مکار پلیده شیطان ها 74بنامردان پلید روزگار 74بپلید به نامردان74 نامرده پلید روزگار 74 عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74 ان من المجرمین منتقمون 74 والشجرتها الملعونه 74 منافق پلید بدین اسلامه 74میباشند 74با عهد شکنهای دین 74با نامردان عهدشکن پلید 74=74دشمنان اصلی دین اسلامی74عمرابوبکرعثمان74 قاصبان ملحد بدین اسلام   74 اشداء علی الکفار 74 والشجرتها الملعونه 74 بمفسد ها فی الارض دین 74 مفسد فی الارض اسلامین74 ان من المجرمین منتقمون 74 ولو کره المشرکون 74

به ابجد تروریست 1276-1202= 74 بزرگترین گناهان کبیره دین 1276-1202 سه خلیفه لامذهب قاصب = 74 کافرا پلیدبی دین 74بی دینها کافران اسلام  74 تروریست 1276-1202 سه خلیفه = 74 کسانی که باعث 74 فرقه شدن دین اسلام شدندابوبکر 27+22 عمر+25 عثمان = 74 قیامت دین 615 -541 عمر ابوبکر541 مجرمان دین ها اسلامه= 74 بمنافقان پلید بدین اسلام74 قیامت دین 615-541 = 74

 

به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه 385پیامبر فرمودهیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 فقط شیعیان قائم آل محمد علی اهل نجات دین555-541 عمر ابوبکر= 14 معصوم  خانواده پیامبر اعظم محمد (ص)

خیانتی جنجالیا1128-1202=74  فرقه 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان 74 فرقه شدن دین اسلام به ابجد  فتنه های دین 615-541 = 74 فرقه ابجد سه خلیفه

 پیامبر فرمود بعداز من فتنه ها بپا خیزند به ابجد قرآن فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 عامل تفرقه 926 -385 شیعه = 541 عمر ابوبکر541 خبیث 1512بغفلت 1512- 1202 ابجد سه خلیفه =310  عمر 1202ابوبکرعمر عثمان 1202با خبیث ملحده 1202 با خبیث ملحده 1202 مکتب حق قرآن 926- 541 عمر ابوبکر= 385 شیعه 385 فرقه 385 قال رسوالله فقط یک فرقه اهل نجات است  به ابجد گرگهای کفتار صفت اهل دین 1587-385 شیعه = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 میباشند1202 گرگهای کفتار صفت اهل دین 1202 سه خلیفه 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ابجد عمر ابوبکر عثمان 1202 عمر ابوبکر٥٤١ فتنه ها 541 541ابوبکرعمر541 فلاکتی 541 عداوتین 541فتنه ها 541 مرگ کافر 541 ناکسین قرآن541با مارقین اسلام 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 ناکسین قرآن 541 با مارقین اسلام 541 عمر ابوبکر541 قاتلی 541 مرگ کافر541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر541

خیانتی جنجالیا1128-1202=74  فرقه 74 ابجد ابوبکر عمر عثمان 74 فرقه شدن دین اسلام به ابجد  فتنه های دین 615-541 = 74 فرقه ابجد سه خلیفه

عفان بن مسلم بن عبد الله الباهلى (219هـ)
از روات صحیح بخاری، مسلم، أبو داود، الترمذی، النسائی، ابن ماجه
عفان بن مسلم بن عبد الله الباهلی أبو عثمان الصفار البصری ثقة ثبت.
تقریب التهذیب، ابن حجر، ج1، ص393، رقم: 4625
حماد بن سلمه (167هـ)
از روات صحیح بخارى (تعلیقا)، مسلم، أبو داود، الترمذی، النسائی، ابن ماجه.
حماد بن سلمة بن دینار البصری أبو سلمة ثقه عابد أثبت الناس فی ثابت.
تقریب التهذیب، ابن حجر، رقم: 1499
علی بن زید بن جدعان (131هـ)
از روات صحیح مسلم و بقیه صحاح سته و بخارى در أدب المفرد.
علی بن زید بن جدعان التیمی البصری الضریر أحد الحفاظ.
الکاشف، ذهبی، ج2، ص40، رقم: 3916
عدی بن ثابت (116هـ)
از روات بخاری، مسلم، أبو داود، الترمذی، النسائی، ابن ماجه
عدی بن ثابت الأنصاری عن أبیه والبراء وابن أبی أوفى وعنه شعبة ومسعر وخلق ثقة.
الکاشف، ذهبی، ج2، ص15، رقم: 3758
براء بن عازب (بعد از 70هـ)
صحابی
الکاشف، ج1، ص246، رقم:546

خطیب بغدادی نیز این روایت را با سندی صحیح از ابوهریره نقل کرده است.تاریخ بغداد، ج 8، ص 289، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت.

[2] . ترمذی، محمد بن عیسی، بیروت، دارالفکر، ج12، ص175.

[3] . المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص495، بیروت، دارالفکر، 1409.

[4] . معجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص4.

[5] . معارج/1.

[6] . تفسیر اللباب، ابن عادل، ج15، ص456؛ ارشاد العقل السلیم، محمد بن محمد العمادی (ابوالسعود) ج6، ص376.

[7] . الدر المنثور، جلال الدین سیوطی، ج3، ص323.

[8] . تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، محقق سامی بن محمد، ج3، ص28، دارطیبه للنشر، 1420.

[9] . روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، ج5، ص67 ـ 68.

[10] . فتح القدیر، آلوسی، ج6، ص20.

[11] . مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج6، ص113.

[12] . امالی، المحاملی(235 ـ 330)، اسماعیل بن محمد، ج1، ص36، دار ابن القیم و المکتبه الاسلامیه، 1991م.

[13] . الکنی و الاسماء، الدولابی(224 ـ 310)، احمد بن حمادبن سعید، ج5، ص38، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420.

[14] . شرح مذاهب اهل السنه، ابن شاهین (385.ق)، احمد بن عثمان، ج1، ص104، مصر، مؤسسه قرطبه، 1415.

[15] . المستدرک علی الصحیحین، الحاکم، ابو عبدالله محمد بن عبدالله ، ج3، ص109.

[16] . همان، ص110.

[17] . مجمع الزوائد و منبع الفوائد، الهیثمی(807ق)، نورالدین علی بن ابی بکر، ج9، ص103، بیروت دارالکتب العلمیه، 1408.

[18] . همان، ص104.

[19] . سیر اعلام النبلاء، الذهبی(748)، شمس الدین محمد بن احمد، ج8، ص200. موسسه الرساله، 1413.

[20] . همان، ص335.

[21] . لسان المیزان، ابن حجر العسقلانی، ج1، ص335.

[22] . سیر اعلام النبلاء، ج19، ص331.

[23] . السیره النبویه، اسماعیل بن کثیر(741)، تحقیق مصطفی عبدالواحد، ج4، ص417 ـ 419، دارالمعرفه للطباعه و النشر بیروت، 1396.

[24] . تاریخ دمشق، الشافعی، ابی القاسم علی بن الحسن (ابن عساکر) (571ق)، دارالفکر، ج42، ص233.

[25] . مصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص503.

[26] . سرّ العالمین و کشف ما فی الدارین، الغزالی، ابوحامد، ج1، ص4.

بیعت عمر با امیرالمومنین ع در غدیر خم با سند صحیح+تصویر

براء بن عازب مى‌گوید: در حجة الوداع همراه رسول خدا بودیم،...سپس رسول خدا صلى الله علیه و آله دست على را گرفت و فرمود: آیا من نسبت به مؤمنان از جان آنان به خودشان برتر نیستم؟ گفتند: آری، فرمود: هر کس که من مولای او بودم علی نیز مولای اوست، خداوندا دوست بدار آنکه على را دوست بدارد و دشمن بدار دشمن او را، عمر بعد از آن گفت: مبارک باشد بر تو اى علی، تو اکنون مولا و رهبر من و تمام مؤمنان هستی.
حدثنا عَفَّانُ ثنا حَمَّادُ بن سَلَمَةَ أنا عَلِىُّ بن زَیْدٍ عن عَدِىِّ بن ثَابِتٍ عَنِ الْبَرَاءِ بن عَازِبٍ قال: کنا مع رسول اللَّهِ ص ... وَأَخَذَ بِیَدِ علی رضی الله عنه فقال: أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ انى أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ من أَنْفُسِهِمْ؟ قالوا: بَلَى، قال: أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ انى أَوْلَى بِکُلِّ مُؤْمِنٍ من نَفْسِهِ؟ قالوا: بَلَى، قال: فَأَخَذَ بِیَدِ عَلِىٍّ فقال: من کنت مَوْلاَهُ فعلی مَوْلاَهُ اللهم وَالِ من ولاه وَعَادِ من عَادَاهُ. قال: فَلَقِیَهُ عُمَرُ بَعْدَ ذلک فقال: له هنیاء یا بن أبی طَالِبٍ أَصْبَحْتَ وَأَمْسَیْتَ مولى کل مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ.اسناده صحیح مسند احمد ج4ص185 و186 .

 

بررسی سند روایت:
عفان بن مسلم بن عبد الله الباهلى (219هـ)
از روات صحیح بخاری، مسلم، أبو داود، الترمذی، النسائی، ابن ماجه
عفان بن مسلم بن عبد الله الباهلی أبو عثمان الصفار البصری ثقة ثبت.
تقریب التهذیب، ابن حجر، ج1، ص393، رقم: 4625
حماد بن سلمه (167هـ)
از روات صحیح بخارى (تعلیقا)، مسلم، أبو داود، الترمذی، النسائی، ابن ماجه.
حماد بن سلمة بن دینار البصری أبو سلمة ثقه عابد أثبت الناس فی ثابت.
تقریب التهذیب، ابن حجر، رقم: 1499
علی بن زید بن جدعان (131هـ)
از روات صحیح مسلم و بقیه صحاح سته و بخارى در أدب المفرد.
علی بن زید بن جدعان التیمی البصری الضریر أحد الحفاظ.
الکاشف، ذهبی، ج2، ص40، رقم: 3916
عدی بن ثابت (116هـ)
از روات بخاری، مسلم، أبو داود، الترمذی، النسائی، ابن ماجه
عدی بن ثابت الأنصاری عن أبیه والبراء وابن أبی أوفى وعنه شعبة ومسعر وخلق ثقة.
الکاشف، ذهبی، ج2، ص15، رقم: 3758
براء بن عازب (بعد از 70هـ)
صحابی
الکاشف، ج1، ص246، رقم:546

خطیب بغدادی نیز این روایت را با سندی صحیح از ابوهریره نقل کرده است.تاریخ بغداد، ج 8، ص 289، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت.

چرا عمر، عهد و پیمانش را فراموش کرد؟
پاسخش را ابوحامد غزالی می گوید:
عمر پس از این فرمایش رسول خدا ص به على ع این گونه تبریک گفت: «تبریک، تبریک، اى ابوالحسن، تو اکنون مولا و رهبر من و هر مولاى دیگرى هستی.»
این سخن عمر حکایت از تسلیم او در برابر فرمان پیامبر و امامت و رهبرى على ع و نشانه رضایتش از انتخاب على ع به رهبرى امت دارد؛ اما پس از گذشت آن روز‌ها، عمر تحت تأثیر هواى نفس و علاقه به ریاست و رهبرى خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مکان اصلى تغییر داد و با لشکر کشى‌ها، برافراشتن پرچم‌ها و گشودن سرزمین‌هاى دیگر، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلى هموار کرد و از مصادیق این سخن شد: پس، آن [عهد] را پشتِ سرِ خود انداختند و در برابر آن، بهایى ناچیز به دست آوردند، و چه بد معامله ‏اى کردند.

واجمع الجماهیر على متن الحدیث من خطبته فی یوم عید یزحم باتفاق الجمیع وهو یقول: « من کنت مولاه فعلی مولاه » فقال عمر بخ بخ یا أبا الحسن لقد أصبحت مولای ومولى کل مولى فهذا تسلیم ورضى وتحکیم ثم بعد هذا غلب الهوى لحب الریاسة وحمل عمود الخلافة وعقود النبوة وخفقان الهوى فی قعقعة الرایات واشتباک ازدحام الخیول وفتح الأمصار وسقاهم کأس الهوى فعادوا إلى الخلاف الأول: فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا.
سر العالمین وکشف ما فی الدارین، ج 1، ص18
ذهبی در مورد غزالی چنین می گوید:فإن الرجل من بحور العلم...و به راستی که او از دریا‌های علم است.سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج 19، ص 328.

 

كتاب صحيح مسلم، همانند صحيح بخاري، يكي از منابع معتبر اهل سنت است. مسلم بن حجاج نيشابوري در اين كتاب روايت ثقلين را با عبارت ذيل نقل كرده است:

2408 حدثني زُهَيرُ بن حَرْبٍ وَشُجَاعُ بن مَخْلَدٍ جميعا عن بن عُلَيةَ قال زُهَيرٌ حدثنا إسماعيل بن إبراهيم حدثني أبو حَيانَ حدثني يزِيدُ بن حَيانَ قال انْطَلَقْتُ أنا وَحُصَينُ بن سَبْرَةَ وَعُمَرُ بن مُسْلِمٍ إلى زَيدِ بن أَرْقَمَ فلما جَلَسْنَا إليه قال له حُصَينٌ لقد لَقِيتَ يا زَيدُ خَيرًا كَثِيرًا رَأَيتَ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم وَسَمِعْتَ حَدِيثَهُ وَغَزَوْتَ معه وَصَلَّيتَ خَلْفَهُ لقد لَقِيتَ يا زَيدُ خَيرًا كَثِيرًا حَدِّثْنَا يا زَيدُ ما سَمِعْتَ من رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال يا بن أَخِي والله لقد كَبِرَتْ سِنِّي وَقَدُمَ عَهْدِي وَنَسِيتُ بَعْضَ الذي كنت أَعِي من رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فما حَدَّثْتُكُمْ فَاقْبَلُوا وما لَا فلا تُكَلِّفُونِيهِ ثُمَّ قال قام رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يوْمًا فِينَا خَطِيبًا بِمَاءٍ يدْعَى خُمًّا بين مَكَّةَ وَالْمَدِينَةِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عليه وَوَعَظَ وَذَكَّرَ ثُمَّ قال أَمَّا بَعْدُ ألا أَيهَا الناس فَإِنَّمَا أنا بَشَرٌ يوشِكُ أَنْ يأْتِي رسول رَبِّي فَأُجِيبَ وأنا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَينِ أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ فيه الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللَّهِ وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ فَحَثَّ على كِتَابِ اللَّهِ وَرَغَّبَ فيه ثُمَّ قال وَأَهْلُ بَيتِي أُذَكِّرُكُمْ اللَّهَ في أَهْلِ بَيتِي أُذَكِّرُكُمْ اللَّهَ في أَهْلِ بَيتِي أُذَكِّرُكُمْ اللَّهَ في أَهْلِ بَيتِي .

از زيد بن ارقم نقل مي‌کند که روزي رسول الله (صلي الله عليه وسلم) در منطقه‌اي به نام غدير خم بين مکه و مدينه براي ما خطبه‌اي خواند پس حمد وثناي خداوند را به جا آورد و مردم را موعظه کرد سپس فرمود : و اما بعد اي مردم آگاه باشيد که من بشر هستم و نزديک است که فرستاده پروردگارم (عزرائل) بيايد و من اجابت کنم و من دو چيز گرانبها در ميان شما باقي مي‌گذارم ، اول کتاب خدا که در آن نور و هدايت است ، پس به کتاب خدا چنگ بزنيد ، پس رسول خدا(صلي الله عليه وسلم) مردم را به کتاب خدا سفارش و ترغيب کرد ، سپس فرمود : دوم اهل بيت من ، شما را به خدا سفارش مي‌کنم درمورد اهل بيتم ، شما را به خدا سفارش مي‌کنم درمورد اهل بيتم ،

 

شما را به خدا سفارش مي‌کنم درمورد اهل بيتم.

النيسابوري القشيري، ابوالحسين مسلم بن الحجاج (متوفاى261هـ)، صحيح مسلم، ج4، ص1873، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

بخاري از ابوهريره نقل مي كند كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌فرمايد:

 

بينا انا قائم، فإذا زمرة حتى إذا عرفتهم، خرج رجل من بيني و بينهم، فقال: هلم. فقلت: أين؟ قال: إلى النار و الله. قلت: و ما شأنهم؟ قال: إنهم ارتدوابعدك على ادبارهم القهقري. ثم إذا زمرة حتى إذا عرفتهم خرج رجل من بيني و بينهم، فقال: هلم. قلت: أين؟ قال: إلى النار و الله. قلت: ما شأنهم؟ قال: إنهم ارتدوا بعدك على ادبارهم القهقري، فلا أراه يخلص منهم الا مثل همل النعم.

 

من، فرداي قيامت در كنار حوض مي آيم و گروهی از صحابه مي خواهند نزد من بيايند، ولي آنها را از طرف حوض بر مي گردانند به سوي ديگر. گفتم: اينها را كجا مي بريد؟ مي‌گويند: به خدا قسم! اينها را به سمت آتش جهنم مي بريم. عرضه مي كنم: مگر اينها چه كار كرده اند؟ خطاب مي آيد: درست است كه اصحاب تو هستند، ولي بعد از تو مرتدشدند و بدعت‌ها گذاشتند و به دوران جاهليت برگشتند. سپس گروه ديگري را اينگونه به سمت آتش مي برند و ... ، و از اينها هيچكس از آتش نجات پيدا نمي كند، مگر به اندازه هَمَل نعم

 

[هَمَل نعم : چهارپايانی كه از گله جدا مي شوند را می گویند و اين نشان قِلَّتْ و كمي تعداد آنهاست و البته نشان دهنده چیزه دیگری هم هست و آن اینکه جدا شدگان از آن جماعت رستگارند].

صحيح بخاري، ج7، ص208، ح6587، كتاب الرقاق

نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌فرمايد كه از اين صحابه، جز تعداد اندكي، از آتش جهنم خلاصي نمي يابند. اين روايت دلالت مي كند كه اكثريت صحابه گرفتار آتش جهنم مي شوند.

اشکالی که اهل تسنن وارد بر این حدیث کرده اند :

توجيهشان اين است كه در روايت آمده:

بينا انا قائم، فإذا زمرة

«زمره» يعني يك گروه و طائفه، و وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از دنيا رفت، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) 120 هزار صحابه داشت و يك گروهي از آنها را شامل مي شود و شامل همان اصحاب رده مي‌شود كه ابوبكر با آنها جنگيد. منظور از «زمره»، گروه كوچكي است از صحابه، نه تمام صحابه. در آخر حديث هم كه مي‌گويد:

فلا أراه يخلص منهم الا مثل همل النعم

از اين گروه، اكثريت وارد آتش جهنم مي شوند و ما هم قبول داريم كه اكثر آن گروهي كه در برابر ابوبكر قيام كردند و مشهور به اصحاب رده هستند، چون در برابر خليفه مسلمين قيام كردند، وارد آتش جهنم مي شوند و شامل همه صحابه نيست. پس اين به درد شيعه نمي خورد كه مي‌گويد: اكثريت صحابه وارد آتش جهنم مي شوند. اينها مي‌گويند كه «زمره»، يعني يك گروه 5 يا 10 هزار نفري.

جواب اول:

در صحيح بخاري، ج7، ص40 روايتي را مي آورد در رابطه با اينكه «زمره» چقدر است. روايت از ابوهريره است كه مي‌گويد:

يدخل من أمتي زمرة، هم سبعون ألفا، تضيء وجوههم إذا أتي القمر ليلة البدر

گروهي از أمت من كه آمارشان 70 هزار نفر است، وارد بهشت خواهند شد همش 70 هزار نفر چقدر کم

در روايت حوض، آمده كه: دو گروه وارد آتش مي‌شوند × هر گروهي 70 هزار نفر = 140 هزار نفر

كل صحابه 120 هزار نفر بيشتر نبوده است. اين روايت از خود صحيح بخاري است. آنها تكيه كلامشان بر كلمه «زمره» بود، لذا ما هم همين كلمه را زير سؤال مي بريم. پس عرب، به 5 هزار نفر زمره نمي گويد، بلكه واژه وسيعي است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در اينجا به هفتاد هزار نفر، «زمرة» اطلاق كرده است.

جواب دوم

در روايت ديگر صحيح بخاري آمده است:

مردم، پاي منبر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نشسته اند و بحث صحابه و حوض مطرح مي‌شود و پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌گويد:

انا فرطكم على الحوض و ليرفعن رجال منكم، ثم ليختلجن دوني، فأقول: يا رب! أصحابي! فيقال: انك لا تدري ما أحدثوا بعدك.

من پيشاپيش شما در حوض هستم و بخشي از شما را جدا مي‌كنند و ... . مي گويم: خدايا! اينها صحابه من هستند! جواب مي آيد: تو نمي داني كه اينها بعد از تو، چه بدعت‌هايي گذاشتند. آنها را به طرف جهنم مي برند.

صحيح بخاري، ج7، ص206

آيا پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) با امت حرف مي زند؟ يا با مردمي كه پاي صحبتش نشسته اند؟ اين صراحت دارد كه با صحابه خود است.

در روايت ديگر از أنس آمده كه:

ليردن على ناس من أصحابي الحوض، حتى إذا عرفتهم، اختلجوا دوني، فأقول: أصحابي! فيقول: لا تدري ما أحدثوا بعدك.

تعدادي از صحابه من، كنار من در حوض مي آيند و من آنها را مي شناسم، ... ، و مي گويم: خدايا! اصحاب من! گفته مي‌شود: تو نمي داني كه اينها بعد از تو، چه بدعت‌هايي گذاشتند.

صحيح بخاري، ج7، ص207

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در كجا به اُمت خود گفته است: اصحاب من؟

در روايت ديگر آمده كه:

ليردن على أقوام أعرفهم و يعرفوني ثم يحال بيني و بينهم

... من آنها را مي شناسم و آنها هم مرا مي شناسند و آنها را به جهنم مي برند.

صحيح بخاري، ج7، ص208

جواب سوم:

در بسياري از روايات حوض آمده كه:

لم يزالوا مرتدين منذ فارقتهم

از آن لحظه اي كه تو از آنها جدا شدي، اينها به ارتداد خود برگشتند.

البته مراد از ارتداد در اينجا، ارتداد از ايمان نيست.

وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اين حديث را مي‌گويد، خطاب به صحابه است.

إبن أبي مُليكه مي‌گويد:

يقول اللهم إنا نعوذ بك إن نرجع علي أعقابنا

وقتي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «فرداي قيامت، تعدادي از شما وارد آتش مي‌شويد و از حوض كوثر بهره نمي بريد»، پناه مي بريم به خداي عالم.

اگر مراد پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) صحابه نبود، پس اين دعاي إبن أبي مليكه چه معنايي دارد؟!

منظور از صحابه در حديث حوض، اصحاب پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است نه كسي ديگر و تمام صحابه را شامل مي‌شود. اين اعترافي است كه بعضي از صحابه كرده اند.

براء بن عازب از صحابه جليل القدر، نزد آقايان اهل سنت است. ايشان جزء «السابقون الأولون» است، جزء «اصحاب بيعت رضوان و اصحاب بدر» است و هر فضيلتي كه براي صحابه بياوريد، شامل ايشان است.

راوي مي‌گويد:

عن العلاء بن المسيب عن أبيه، قال: لقيت البراء بن عازب رضي الله عنهما، فقلت: طوبى لك! صحبت النبي صلى الله عليه و سلم! و بايعته تحت الشجرة! فقال: يا ابن أخي! انك لا تدرى ما أحدثنا بعده.

براء بن عازب را ملاقات كردم و گفتم: خوشا به حالت! تو صحابه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بودي و در زير شجره رضوان با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بيعت كردي، براء بن عازب گفت: اي برادر زاده ام! تو نمي داني كه ما صحابه، چه بدعت هايي بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) گذاشتيم.

صحيح بخاري، ج5، ص65

اين اعتراف صحابه، هم از طرف خودش است و هم از طرف صحابه. اين شكسته نفسي نيست، اعتراف به بدعت، به مراتب بدتر است از گناهان ديگر.

اعتراف دوم از ابو سعيد خُدري است كه در ميان صحابه، جايگاه ويژه اي دارد.

همين جناب مسيب مي‌گويد: روزي هم با ابو سعيد خدري ملاقات داشتم و گفتم:

هنيئا لك يا أبا سعيد برؤية رسول الله صلى الله عليه و سلم و صحبته! قال: أخي إنك لا تدري ما أحدثنا بعده.

گوارا باد بر تو كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را ديدي و صحابه او بودي! گفت: اي بردارم! تو نمي داني كه ما صحابه چه بدعت هايي بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) گذاشتيم.

الإصابة لإبن حجر، ج3، ص67- تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج20، ص391- الكامل لإبن عدي، ج3، ص63

كتاب الإصابه، از معتبرترين و بهترين و مفصل ترين كتاب‌هاي رجالي اهل سنت است.

اعتراف سوم از خود أم المؤمنين عايشه است. در روزهاي پاياني زندگي خود كه در حال احتضار بود، به او گفتند:

فقالت: انى أحدثت بعد رسول الله صلى الله عليه و سلم حدثا، ادفنوني مع أزواجه. فدفنت بالبقيع. هذا حديث صحيح على شرط الشيخين و لم يخرجاه.

آيا دوست داري كه شما را در كنار پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دفن كنيم؟ گفت: من بعد از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) چه بدعت هايي گذاشتم! مرا كنار همسران پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دفن كنيد. او را در بقيع دفن كردند.

مستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج4، ص6

حاكم نيشابوري مي‌گويد كه اين حديث شرايط صحيح بخاري و صحيح مسلم را دارد و صحيح است و جناب ذهبي هم اين حديث را تصحيح كرده است. آقايان مي‌گويند كه اگر روايتي را حاكم نيشابوري و ذهبي تصحيح كرده باشند، به منزله ورود روايت در صحيح بخاري است.

پس اين آقايان كه بحث را روي كلمه «زمرة» مي برند، سخن بي موردی است.

مجموع حديث حوض، چند پيام دارد:

1- عدالت صحابه را زير سؤال مي برد. اگر صحابه عادل هستند، چگونه اكثريت آنها مستحق آتش هستند؟

2- قداست صحابه را زير سؤال مي برد. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌گويد: اينها صحابه من هستند. خطاب مي آيد: تو خبر نداري كه چه بدعت هايي بعد از تو گذاشتند؟! و به دوران جاهليت برگشتند.

در بعضي از روايات است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نفرين مي كند:

فقلت سحقا لهم، سحقا لهم

به تعبير عاميانه ما: مرده شور اين صحابه را ببرد و گرفتار عذاب شوند و نابود گردند.

اين قداستي را كه آقايان اهل سنت براي صحابه و در برابر أئمه (عليهم السلام) درست كرده اند را زير سؤال مي برد. وقتي از جواب دادن به دليل ما عاجز مي مانند، مي روند پشت سنگر صحابه، شروع مي‌كنند عليه ما شبهه افكني كردن كه اگر عقيده شيعه دست باشد، تمام صحابه زير سؤال مي روند، در حاليكه اين حديث حوض، تمام صحابه را زير سؤال مي برد.

3- إرتداد صحابه ، يعني مخالفت با أهم واجبات إلهي. أهم واجباتي كه بعد از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ترك شد، عبارت است از بحث امامت و خلافت و جانشيني حضرت علي (عليه السلام).

در روز 28 صفر - به عقيده شيعه - و در روز 12 ربيع - به عقيده عزیزان اهل تسنن - پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از دنيا رفته است. ببينيد در آخرين هفته ای كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بود و اولين هفته ای كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از دنيا رفت، چه تغييري شده است؟ آيا غير از بحث خلافت، تغيير ديگري در جامعه اسلامي شده است؟

خير. پس ثابت مي كند عقيده شيعه را كه صحابه با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در بحث خلافت و امامت و وصايت و جانشيني اميرالمؤمنين (عليه السلام) مخالفت كردند.

مگر بعد رحلت پیامبر (ص) غیر اتفاق بالا مسئله دیگری پیش آمد!

حضرت مسیح بشارت به آمدن «فارقلیط»داد.این واژه یونانی ودراصل «پرکلیتوسه »(به فتح پ و ر) است چون معرب شدبه علم ابجد «فارقلیط»46 شد.چراغ بدین را نتوانند خاموش کنند محمد20+26 علی = 46ماه46 محمد و علی46 در تورات و انجیل آمده 31ستوده تر31 یعنی 5 تن +12 امام+14 معصوم=31

به ابجد صغیر مهدی 23 زمین 23 آزادی 23 وارث 23 حامی 23 بدینه23 مهدی23مایشح 23

 

در میان کتب دینی یهود، آیات مربوط به منجی کمتر دستخوش تحریف ودستبرد متخاصمان

قرار گرفته است.

 

برخی این امر را ناشی از گرایش شدید یهودیان به منجی دانسته آنچنان که "هارامبام"

(موشی بن میمون) از بزرگان و اکابر یهود می گوید:

 

"هر فرد یهودی که به 23ماشیح 23معتقد نباشد و یا چشم به راه

 

آمدنش نباشد منکر بیانات موسی و سایر پیامبران بنی اسرائیل

 

است(1) به ریاضی قرآن ماشیح 23 مهدی 23 وارث 23زمین 23

حامی23 آزادی 23حامی 23 بدینه23 ماشیح23

اینجانب قسم میخورم که جزء حق چیزی نگویم به ابجدقرآن ریاضی قرآن به ابجد31مقام بدین31  سرزمین31زلزله31کلام حق 31 صحف آدم  31 ابراهیم 31کلام حق31نور قرآن31قرآن ناطق31 سرزمین31براه قرآن31 جانه محمد31جانه رسول 31 اسم علی31 31رسم الله31 اسم علی 31رسم الله31امام عالم 31حتی معنای تفضیلی که در «احمد» است  (یعنی ستوده تر) احمد کسانی که خدا را بسیار حمد میکند میستایند ستایشگر است« 31 ستوده تر 31 صحف آدم 31 ابراهیم 31به ابجد31 ستوده تر 31 منظور 5 تن +12 امام +14 معصوم = 31 قرآن ناطق 31 کلام حق 31 نور قرآن 31 ستوده تر31 ابراهیم 31 صحف آدم 31 میباشد31جانه محمد 31جانه رسول 31 امام دینه 31 ارباب اسلامه 31 اسم علی 31 جانه محمد 31 یعنی 5تن +12 امام +14معصوم=31نور قرآن31صحف آدم31ابراهیم 31 سرزمین 31 براه قرآن31کلام حق 31رسم الله 31 مقام بدین31  سرزمین31زلزله31کلام حق 31 صحف آدم  31 ابراهیم 31کلام حق31نور قرآن31قرآن ناطق31 سرزمین31براه قرآن31جانه محمد31جانه رسول 31 اسم علی31 31رسم الله31 اسم علی 31رسم الله 31حتی معنای تفضیلی که در «احمد» است  (یعنی ستوده تر) احمد کسانی که خدا را بسیار حمد میکند میستایند ستایشگر است« 31 ستوده تر 31 صحف آدم 31 ابراهیم 31به ابجد31 ستوده تر 31 منظور 5 تن +12 امام +14 معصوم = 31 قرآن ناطق 31 کلام حق 31 نور قرآن 31 ستوده تر31 ابراهیم 31 صحف آدم 31 میباشد31جانه محمد 31جانه رسول 31 امام دینه 31 ارباب اسلامه 31 اسم علی 31 جانه محمد 31 یعنی 5تن +12 امام +14معصوم=31نور قرآن31صحف آدم31ابراهیم 31 سرزمین 31 براه قرآن31کلام حق 31رسم الله 31 و در «محمد»نیز،ازبه ابجد کلمه 47پرکلیتوسه  47 به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد  این آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47«پرکلیتوسه»47 یونانی نیز فهمیده می شود. به ایه ولایت که 47 حرف دارد توجه کنید بشمار47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا) 47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف به ابجد یهود امت محمد 588-47= 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی 541 آفت کلی 541 مکافات 541 آفتین 541 «پرکلیتوسه»یونانی نیز فهمیده می شود.که 47 شجره مطهره47 نام 12 امام جانشینان پیامبر هم 47 حروف میباشد به ایه ولایت که 47 حرف دارد توجه کنید بشمار47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا) 47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.«پرکلیتوسه» یونانی نیز فهمیده می شود.
نام‌ها به آدم آموخته شد؛ سپس بر ملائکه عرضه و از آن‌ها خواسته شد که از نام‌ها خبر دهند

نام‌ها به آدم آموخته شد؛ سپس بر ملائکه عرضه و از آن‌ها خواسته شد که از نام‌ها خبر دهند: «و‌عَلَّمَ ءَادمَ الأَسمَاءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُم عَلَی المَلـئِکةِ فَقالَ أَنبِئونِی بِأَسماءِ هـؤلاَءِ إِن کُنتُم صـدقینَ» [۱] و فرشتگان اظهار ناتوانی و ناآگاهی کردند: «قَالُوا سُبحـنَکَ لاَ عِلمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمتنَا.» [۲] خداوند خطاب به آدم فرمود: «یـاَدمُ أَنبِئهُم بِأَسمائِهِم فَلمّا أَنبَأَهُم بِأَسمَائِهم قالَ أَلم أَقل لَکُم إِنِّی أَعلمُ غَیبَ السَّمـوتِ و الأَرضِ و أَعلمُ ما تُبدونَ و مَا کُنتُم تَکتُمونَ _ ای آدم! آنان را از اسم‌های‌شان آگاه کن. چون آنان را آگاه کرد شیطان خیلی شرمنده شد و کم آورد فرمود ،سخنرانی پدرمان آدم در جمع ملائکه آنچنان سخنرانی قرائی ایراد فرمود  خداوند فرمود: آیا به شما نگفتم که من غیب آسمان‌ها و زمین را می‌دانم؟ و نیز می‌دانم آن‌چه را شما آشکار می‌کنید و آن‌چه را پنهان می‌داشتید؟» [۳] به گفته طبرسی و فخررازی ، خداوند آدم را به دانش برتری داده است. [۴] [۵] در این‌جا فرشتگان در برابر معلومات گسترده و دانش فراوان انسان ، سرتسلیم فرود آوردند در جای دیگر می گوید: ای 31 ابراهیم 31دعای ترا در حق31 سرزمین 31  31اسمعیل 31 کلام حق 31 نور قرآن 31 قرآن ناطق 31ستوده تر 31 ای ابراهیم دعای تو را در حق اسماعیل شنیدم  فرزندان اسماعیل ( 31ستوده تر31 )یعنی 5 تن +12 امام +14 معصوم = 31  دعای ترا در حق فرزندان اسماعیل شنیدم اینک او را25 با دین انسان  25 دین آدم 25برکت داده25 پیامبر25 بارور25شیعه25مکه 25 کربلا25شیعه 25کعبه 25دکترا 25 مهندسی25با برکت گردانیده 25به مقامه25 ارجمندان25 خواهیم رسانید، به وسیله محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و دوازده امام از نسل وی او را امت بزرگی خواهم نمود. که در این فراز به جانشینی علی ـ علیه السلام ـ بعد از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که هر دو از نسل ابراهیم ـ علیه السلام ـ هستند اشاره شده است.
و در «محمد»نیز،که به ابجد کلمه 47پرکلیتوسه  47 به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد  این آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47«پرکلیتوسه»47 یونانی نیز فهمیده می شود. به ایه ولایت که 47 حرف دارد توجه کنید بشمار47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا) 47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.«پرکلیتوسه» یونانی نیز فهمیده می شود.
نام‌ها به آدم آموخته شد؛ سپس بر ملائکه عرضه و از آن‌ها خواسته شد که از نام‌ها خبر دهند: «و‌عَلَّمَ ءَادمَ الأَسمَاءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُم عَلَی المَلـئِکةِ فَقالَ أَنبِئونِی بِأَسماءِ هـؤلاَءِ إِن کُنتُم صـدقینَ» [۱] و فرشتگان اظهار ناتوانی و ناآگاهی کردند: «قَالُوا سُبحـنَکَ لاَ عِلمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمتنَا.» [۲] خداوند خطاب به آدم فرمود: «یـاَدمُ أَنبِئهُم بِأَسمائِهِم فَلمّا أَنبَأَهُم بِأَسمَائِهم قالَ أَلم أَقل لَکُم إِنِّی أَعلمُ غَیبَ السَّمـوتِ و الأَرضِ و أَعلمُ ما تُبدونَ و مَا کُنتُم تَکتُمونَ _ ای آدم! آنان را از اسم‌های‌شان آگاه کن. چون آنان را آگاه کرد، شیطان کم آورد مثل شما سخنرانی پدرمان آدم در جمع ملائکه آنچنان سخنرانی قرائی ایراد فرمود  خداوند فرمود: آیا به شما نگفتم که من غیب آسمان‌ها و زمین را می‌دانم؟ و نیز می‌دانم آن‌چه را شما آشکار می‌کنید و آن‌چه را پنهان می‌داشتید؟» [۳] به گفته طبرسی و فخررازی ، خداوند آدم را به دانش برتری داده است. [۴] [۵] در این‌جا فرشتگان در برابر معلومات گسترده و دانش فراوان انسان ، سرتسلیم فرود آوردند در جای دیگر می گوید: ای 31 ابراهیم 31دعای ترا در حق31 سرزمین 31 امام عالم  31اسمعیل 31 کلام حق 31 نور قرآن 31 قرآن ناطق 31ستوده تر 31 ای ابراهیم دعای تو را در حق اسماعیل شنیدم  فرزندان اسماعیل ( 31ستوده تر31 )یعنی 5 تن +12 امام +14 معصوم = 31  دعای ترا در حق فرزندان اسماعیل شنیدم اینک او را25 با دین انسان  25 دین آدم 25برکت داده25 پیامبر25 بارور25شیعه25مکه 25 کربلا25شیعه 25کعبه 25دکترا 25 مهندسی25با برکت گردانیده 25به مقامه25 ارجمندان25 خواهیم رسانید، به وسیله محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و دوازده امام از نسل وی او را امت بزرگی خواهم نمود. که در این فراز به جانشینی علی ـ علیه السلام ـ بعد از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که هر دو از نسل ابراهیم ـ علیه السلام ـ هستند اشاره شده است.

حضرت مسیح بشارت به آمدن «فارقلیط»داد.این واژه یونانی ودراصل «پرکلیتوسه »(به فتح پ و ر) است چون معرب شدبه علم ابجد «فارقلیط»46 شد.چراغ بدین را نتوانند خاموش کنند محمد20+26 علی = 46ماه46 محمد و علی46 پیامبر فرمود من و پسر عمویم علی یک نور واحدبودیم خدامارابه نیم نمودمحمدو علی علی در کعبه چون آمد به دنیا شکاف کعبه میگوید همین را بی اذن علی قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهید محراب علیست سایه پیغمبر ندارد هیچ میدانی چرا آفتابی چون علی در سایه پیغمبر است گفتم که روم سایه لطفش بنشینم گفتا که علی نور بوود سایه ندارد بت شکن در کعبه بر دوش نبی وارث خاتم بوود مولاء علی  با هر تپشی که در دل آگاه است یک نغمه لا اله الا الله است توحیدو نبوت امامت هر سه در گفتن یک علی ولی الله است بت شکنی  دوش نبی جان نبی بوده ای

در تورات و انجیل فارقلیط 46به ابجد 46شد یعنی محمد 20+26 علی = 46 مباهله مهدی46 دینه شیعه 46 مکه حجازی46 سرزمین قرآن 46و به علم ریاضی قرآن  در تورات و انجیل  فارقلیط شد پرکلیتوسه 47به ابجد 47کسانی است که نام آنها بر سر زبان ها باشد و همه کس آنها را ستایش کنندبه علم ریاضی علم ابجد قرآن  پرکلیتوسه  47 منظور نبوت خاتم و اهل بیت او میباشند  پرکلیتوسه 47 به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد  این آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن 7 بار آمده چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی که در راه است انشاء الله با عصای و انگشتر سلیمان در راه است47 شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر میباشد ابجد 47 شجره مطهره 47 و ابجد عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49 میباشد، شجره ملعونه 49 بی دین امت اسلام 49 بناحق عالمی 49 ملحده خبیث 49 اهل کفار اسلام 49 بدترین خلق امت 49 به مجرمان خبیث 49 قصب خلافت الله 49 اهل ذلالت دین 49 جاهلان بدین اسلام 49 اهل کفار اسلام 49 عمر 22+27 ابوبکر= 49 بدترین خلق امت 49 دینه گمراهی 49  اهل ذلالت دین 49 مخالفه قرآنی 49 با فاسقان منافقان 49 منافق بدین اسلام 49 باطل فرقه ها 49 بی دین امت اسلام 49 اهل ذلالت دین 49 عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49شکاف دینهای 49مخالفه قرآنی 49 با فاسقان منافقان 49 منافق بدین اسلام 49 باطل فرقه ها 49 بی دین امت اسلام 49 اهل ذلالت دین 49 عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه49

و خوانندگان هر جا این کلمه را دیدند بدانند در اصلِ انجیل به جای آن کلمه «فارقلیط» که به ریاضی قرآن  علم ابجد فارقلیط 46فارقلیط 46 همان ابجد ریاضی نام محمد20+26 علی میباشد= 46 ماه46 سرزمین قرآن 46 مکه حجازی  46 +46= 92 محمد  به ابجد ریاضی قرآن 46فارقلیط 46 ماه 46 محمد 20+26 علی = 46 +46= 92 محمدوجانشینش علی46سرزمین قرآن46دینه شیعه46مباهله مهدی46 علی26 راه حق 26 وصیت 26 بیعت 26 انتخاب درست 26 راه حق 26 علی 26 غدیر 26 طالوت 26 علی 26با جانشینه26 علی 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26 امام دین 26 ارباب اسلام 26 علی 26 جانشنیه محمد بحق علی میباشددر غدیر خم پیامبر دست علی را بعنوان من کنتو مولاء فهذا علی مولاء بالا برد و ابوبکر رکب وبا عمر رمع بسیار ناراحت شدند و نقشه قتل پیامبر و علی را کشیدندولی چندین بار شکست خوردندو فدک فاطمه را بزور قصب خلافت نمودند18 بادزد18 18احمق18بقصب18و به عقیده مسیحیان کلمه «پرکلیتوسه» است. گفته اند اگر به کسر این دو حرف بود به معنای «احمد» بود چون به فتح است به معنای تسلی دهنده است؟ به ابجد40 تسلی دهنده 40 تسلی دهنده 40 همان نبوت خاتم 40است به علم ریاضی علم ابجد قرآن  پرکلیتوسه  47 منظور نبوت خاتم و اهل بیت او میباشند  پرکلیتوسه 47 به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد  این آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن 7 بار آمده چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی که در راه است انشاء الله با عصای و انگشتر سلیمان در راه است47 شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر مباشد ابجد 47 شجره مطهره 47 و ابجد عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49 بی دین امت اسلام 49 بناحق عالمی 49 ملحده خبیث 49 اهل کفار اسلام 49 بدترین خلق امت 49 به مجرمان خبیث 49 قصب خلافت الله 49 اهل ذلالت دین 49 جاهلان بدین اسلام 49 اهل کفار اسلام 49 عمر 22+27 ابوبکر= 49 بدترین خلق امت 49 دینه گمراهی 49  اهل ذلالت دین 49 مخالفه قرآنی 49 با فاسقان منافقان 49 منافق بدین اسلام 49 باطل فرقه ها 49 بی دین امت اسلام 49 اهل ذلالت دین 49 عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49 میباشدو به عقیده ما ترجمه اول صحیح است و در قرآن فرمود: «و مبشراً برسول یأتی من بعدی اسمه احمد».    زیبا ترین داستان قرآن مثل غدیر خم  

بنى‌‏اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمان‏‌روایى براى آنان از جانب خدا تعیین کند مثل قضییه غدیر خم یاران اصلی درخواست معرفی جانشین رسول خدا را نمودند از جانب خدا علی معرفی شد بنى‌‏اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمان‏‌روایى براى آنان از جانب خدا تعیین کند تا تحت امر او به جهاد بپردازند و زمین‏‌هاى غصب‏‌شده خود را بازستانند و اسیران خود را آزاد سازند. آنجا که گفتند:

«إِذْ قَالُواْ لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ». (سوره بقره، آیه 246) بنی اسرائیل 600 پیامبر خود را سر بریدند و نفرین شده پروردگار عالم میباشند
(آنان به یکى از پیامبران خود گفتند: براى ما فرمان‏‌روایى معین کن تا به جنگ در راه خدا بپردازیم ...)
پیامبر آنان به امر الهى فرمان‌‏روا را به نام معرفى کرده، گفت: «إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا ...» (سوره بقره، آیه 247) (به راستى که خدا طالوت را به فرمان‌‏روایى شما برگزیده است.) به ابجد ریاضی قرآن 26 طالوت 26 راه حق 26 طالوت 26علی 26 بیعت 26 وصیت 26 غدیر 26 انتخاب درست 26 جان رسول 26 امام دین 26جان محمد 26 راه حق 26 حدید 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26 علی 26خیلی 26مردی26طالوت 26 علی 26 امام بکل 26 امام دین26علی26 جانه قرآن 26بارهبر26دینی 26 عالمه 26 عشق اسلام 26 جان محمد 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26راه حق 26 بدین الهی 26 نجات دین 26 شیعها 26باجانشینه 26جانه دین 26 جان دینه 26 اسلام بحق26 با روح 26 جان محمد 26یدالله 26 دست الله 26 امام دین 26 امام بکل 26 دینی 26 غدیر26 عسلی 26 علی 26 جانه قرآن 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26با ریاست 26جان محمد 26 امام بکل 26 دینی 26 الحمدو الله رب العالمین  دین الهی   پیامبر در غدیر خم دست علی را بالای سر برد و ایشان را به امر خدا خلیفه بعد از خود معرفی نمود و چشم دشمنان اسلام کور شد  هم اکنون مولاء مهدی با دلایل قرآنی و علم ریاضی علمی حقیقی امام بکل 26 میباشد چرا نامردان بی همه چیز خود را به خرییت میزند
قوم بنی اسرائیل از پیامبر خود تقاضای جانشین و رهبری قوی نمودند و خداوند نام فرمانروا طالوت را معرفی نمود
با وجودى که نام فرمان‌‏روا به صراحت گفته شد، آنان زیر بار نرفتند و به اشکال تراشى پرداختند و گفتند: «أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِّنَ ...» (همان)
(از کجا مى‏‌تواند فرمان‌‏رواى ما باشد، حال آنکه ما به فرمان‌‏روایى از او شایسته‏‌تریم، و او توانمندى مالى ندارد؟ ...)

این امر، دلالت بر آن دارد که ذکر نام براى رفع اختلاف کافى نیست،صد بار نقشه ترور پیامبر و علی را کشیدند  بلکه باید شرایط جامعه، آماده پذیرایى نماینده پروردگار  باشد. چه بسا ذکر اسامى پیشوایان دوازده‏‌گانه، سبب مى‌‏شد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل‏ کشى گسترده بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیرى کنند، چنانکه این مسئله درباره حضرت موسى (ع) رخ داد و به قول معروف:

صد هزاران طفل سر ببریده شد/ تا کلیم‌‏الله موسى زنده شدهنگامی که رسول خدا(ص) علی(ع) را در روز" غدیر خم" به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه" هر کس من مولی و ولی او هستم، علی مولی و ولی او است" چیزی نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد" حرث بن نعمان فهری" خدمت پیامبر(ص) آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی تا به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم، ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی ما همه این ها را پذیرفتیم، اما با این ها راضی نشدی، تا اینکه این جوان(اشاره به علی ع است) را به جانشینی خود منصوب کردی، و گفتی: من کنت مولاه فعلی مولاه، آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟! پیامبر ص فرمود:" قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است".
" نعمان" روی بر گرداند در حالی که می گفت اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ:" خداوندا! اگر این سخن حق است، از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما به باران"! اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت، همین جا آیه «سَأَلَ سائِلٌ بعذاب واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ» نازل گشت".

يا چون [كسانى كه در معرض] رگبارى از آسمان كه در آن تاريكيها و رعد و برقى است [قرار گرفته‏ اند] از [نهيب] آذرخش [و] بيم مرگ سر انگشتان خود را در گوشهايشان نهند ولى خدا بر كافران احاطه دارد (۱۹)

دنباله این آیات انجیل و تورات  کمی پائین تر نام محمد و علی میباشد برو پائین تر به گنج تورات و انجیل می رسی

و چون شیطان جلوی آدم رو به خدا به سجده افتاده بود آدم با دست یا لگد به پشت او زد و گفت بلند شو برو پی کارت شیطان خیلی ناراحت شد کسی چون آدم نیامده به او لگد و یا دست بزند بگوید پاشو برو پی کارت شیطان خیلی حساس بود کسی از پشت به او بزند شیطان همیشه از عمر فرار میکرد ولی وقتی عمر از پشت شهید شد بسیار گریه میکرد و عمر را به آرامش فرا میخواند طبیبی که برای عمر آوردند خود شیطان بود نامرد فلفل روی زخم عمر ریخت آتش گرفت آتش به در عمر زد شیطان لعین این در تلافی آن درحضرت  ابولولو فرار برقرار کرد و مداوم میگفت خوب زدم بر دراین بی پدر   و بر آن‌ها، آشکار شد که او سزاوار چنین مقامی است. [۶]قدر این مملکت را نمی دانید، حضرت ابولولو باید اندازه مسجد النبی گنبد بارگاه داشته باشد انشاء الله آقام بیاد درست میکنیم وصیت کردم با کمک تمام یاران مولاء چنین مسجدی بسازیم  دنیا بداند از نظر دینی تمام دینها و تمام فرقه ها هزار سال از شیعه پائین ترند به علم ریاضی قرآن یا ریاضی الله

خداوند از کدام دین راضی میباشد به ابجد رضایت دین الهی الله 1587 - 1202 ابوبکرعمرعثمان = 385 شیعه 385 به ابجد یا بادین برتر الهی 926- 541 فتنه ها541 عمر ابوبکر541 =شیعه385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه385فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 سربازانه مهدی 385 فلسفه دین الله 385 با قانون الهی دین الله 385شهید 319 اسلام واقعی 319 فلسفه دین الله 385 شهید بدین 385 شهید 319 دین ناب محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله = 385 شیعه 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385مهدی امام حق دین ها 385

 در روز غدیر خم نور حق پیدا شد وز جهاز اشتران منبری بر پا شد بگرفت محمد چو علی را سر دست سوگند به ذات حق که حق پیدا شد به ابجد مردان قرآن کریمی 926-541=385 شیعه

به ابجد برترین دین 926-541 فتنه ها 541اهله شر541 عمر ابوبکر541 = 385 شیعه 385 با آل قرآن 385 مردعالم 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 به ابجد اهل دین نابقه جهان اسلامی حجت الله926-541 عمر ابوبکر= 385 شیعه 385 به ابجد برترین دین 926-541عمر ابوبکر= 385 شیعه 385قال رسوالله فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه385فقط دین اسلام385 فقط دین اسلام385شیعه 385اسلام پیامبر 385

با رهبر های شیعه ها 817-1202 سه خلیفه = 385

قولو لا اله الالله تفلهو آیه رستگاری به ابجد صغیر و کبیر926 -541 عمر ابوبکر = 385 شیعه رستگاران عالمند قال رسول الله یا علی انت و شیعتک هم الفائزون 385پیامبرفرمودیاعلی تو و شیعیان تو رستگارعالمید پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات استبه ابجد فرقه 385 شیعه 385 اسلام پیامبر 385 حکم الهی دین الله 385 بیداریهای اسلامی 385با وصی دین محمد علی385موسی به هارون385فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 سربازانه مهدی 385 فلسفه دین الله 385 با قانون الهی دین الله 385شهید 319 اسلام واقعی 319 فلسفه دین الله 385 شهید بدین 385 شهید 319 دین ناب محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله = 385 شیعه 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 با عقل کل اسلام 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385سربازانه مهدی 385فلسفه دین الله 385 با قانون الهی دین الله 385 با جان دین های محمد علی 385 باروح اهل اسلام 385 دین ناب الله محمد علی 385 شیعه 385 اهل محمدی با اصحاب اسلامی 385 385با اسلام ناب محمد علی 385دین ناب الله محمد علی 385 با جان دین های محمد علی 385باروح اهل اسلام385صاحب دین ها بحق محمد علی385با آل قرآن385بدین واقعی اسلام 385دینه حق اسلامی 385 اهل دین اسلام ناب محمد علی385 اسلام پیامبرگوهر بحق دین 385 براه دین حق 385 با عقل کل اسلام 385 فقط دین اسلام 385 بدین واقعی اسلام 385با وصی دین محمد علی 385 موسی به هارون 385فلسفه دین الله385 اسلام واقعی الله385بدین واقعی اسلام 385با آل قرآن385 معجزه دین اسلامی 385میباشد

به ابجد دین بحق پروردگار عالم926-541 عمر ابوبکر= 385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385

دین الهی 110 علی 110 یمین 110

 

یمین کسانی که نامه اعمالشان به دست راستشان میدهند 110نگین 110 دین الهی 110 حامیان110 دین الهی 110 یمین 110 دین الهی 110 علی 110 کف دست راستت نوشته 18 ذالحجه" چون نامه اعمالت را به دست راستت خواهند داد ان شاء الله 110+18 ذالجه" غدیر خم کف دستت نوشته 18 دست راستت چون نامه عملت را قرار است به دست راستت بدهند  ان شاء الله 110 دین الهی 110 +18 = 128 کلید دین 128 امام الهی 128 حسین 128 کلید دین128

حقیقت مذهب 669-541 عمر ابوبکر= 128 حسین کلید دین 128 امام الهی 128 سبب دین 128 کف دست چپ شما نوشته 81 - 18 ذالحجه" غدیر خم  = 73 فرقه گمراه به دوزخ میروند پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 مرد عالم 385 پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد سلام الله علیه اگر دینت کلید نداشته باشد جهنم کلید نمیخواهد باز است گمراه دین 310 منکر 310کفری 310 عمر310 فاسق دینه 310مفسدین بدین 310نیرنگ 310مکرن 310کفری310 ناحق عالمی310 عمر310نیرنگ 310گمراه دین310مفسدین بدین310مکرن310کفری310دزدان فدکه فاطمه 310دزدان فدک فاطمه 310بمارزنگی310 کفری310 اهل نابکار 310بعالم بی عملی 310 پرمدعاه 310با نادان کل عالمی 310 ابله بکل عالم 310 فاسق دینه 310 پلید فاسدان دین 310 احمق ها نادان پلید 310 پلیدها احمق نادان 310منکر 310جاهل منافق310ابله منافقا310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310حرامیان 310سامری310 گمراه دین310مکرن 310حرامیان 310با قاصب کل دین 310 بناحق پلید اهله دینه310 بیداد گرانه ابله 310 احمقان اهل دینی 310 یا وهابی منافقی 310احمقان اهل دینی 310 فاسدان پلید دین ها 310 بمار زنگی 310کفری 310 عمر 310 310کلب کلب هار 310 با چلپاسه گیرا 310 ابله منافقا 310نمرودی310 ناحق عالمی 310 عمر 310بمار زنگی 310منکر 310جاهل منافق 310 ابله منافقا 310 اباجهل در دین 310 ابالهبا در دین 310 اباجهل در دین 310 بیداد گران ابله 310 نامردیه 310 کفری 310 عمر 310 گمراه دین 310یا بلاء دین اسلام 310نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310دلیل نفاق310 عمر 310 جاهل منافق 310اباجهل در دین 310 کفری310 احمقهای فاسد 310 منکر 310 حرامزاده پلید 310وهابی کودن دین اسلامی 310 رمززناه 310 گمراه دین310 کوره دینیه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین310یا بلاء دین اسلام 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 دلیله نفاق310کفری310 نیرنگ310نمرودی310 کلب کلب هار 310 عمر 310سگ هار پلید 310 دلیل نفاقه 310 جهل عرب 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 ابله منافقا310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310یا بلاء دین اسلام 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی 310سامری310 گمراه دین 310 نیرنگ 310 منکر 310 کفری 310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلیددین310بقلدردینی310احمق ها بی دین310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 گراز ناهلی 310 دزده دین اسلامی 310 نار جهیما310 خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود ابجد شیطان صفت  عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد صغیر عمر22 ابابکر 22 شیطان 22 عمر 22 مقصر 22 بدبختی 22 دشمن اسلام 22 منافقان 22 مجرمان 22 به ابجد یهود امت محمد 588- 47شجره مطهره= 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی 541 آفت کلی 541 مکافات 541 آفتین 541

کف دست چپ شما نوشته 81 - 18 ذالحجه" غدیر خم  = 73 فرقه گمراه به دوزخ میروند پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 مرد عالم 385 پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد سلام الله علیه
حسین128کلید دین 128جانه جهانی 128حامی دینه128 امام الهی 128کلید دین128 حسین 128 زمان پیامبر هم دانشمندانی بودند ولی مقام آنهابه داشمندان اتمی و فضایی و دارویی کنونی نمیرسد هر چه علم پیشرفت کند مقام علمی و دینی انسانها بالاتر میرود حسین (ع) مقامش بالاتر از خیلی از  انبیاء الهی میباشد روزی پیامبر در مسجد در حال سجده بود کودکی 4 ساله وارد مسجد و دوید رفت و سر مبارک پیامبر را گرفت و مدام میبوسید و و رفت پشت مبارک روی مهر خاتم نشست  در دایره خاتم بجز جانشین کسی زنده نخواهد ماند  جبرئیل نازل و فرمود ای پیامبر پروردگار میفرماید اگر از سجده برخیزی مقام نبوت را از شما صلب خواهم نمود تا اینکه حسین پائین آمد و مشغول نماز با پیامبر شد مردم سبب دین و سجده طولانی را پرسیدند پیامبر فرمود این ماجراء را که جانشینان من از نسل حسین میباشند و هر کسی حسین را بیازارد مرا آزرده و دشمن خدا میباشد و دوست حسین دوست خداست به ابجد  حقیقت مذهب 669-541 عمر ابوبکر= 128 حسین کلید دین 128 امام الهی 128 سبب دین 128 الم به ابجد صغیر 11 و به ابجد کبیر 71+11 = 82مهدی 82 امام 82 +46 محمد علی =128 کلید دین 128 حسین 128 اگر دینت کلید ندارد خیلی خاک بر سری  

پیامبر فرمود منم نبی الله128 نبی الله128 بهای اله دینی128 حسین 128 کلید دین 128 اهل محمد 128کلید دین 128 امام الهی 128 بدین های الهی 128 یا با کل دین 128  جان دینی128حامیه دینه 128 کلید دین 128 آله محمد با حامی بدین128 جان دینی 128سبب دین 128 اهل محمد 128  حسین 128 جان دینی 128 نبی الله128 اهل محمد128 کلید دین 128با جانه الله 128 با کله دینها 128 بهای اهل دینی 128 حسین128 سبب دین 128جانه جهانی128  یاگنج دین128موج دینی 128 امام الهی 128 کلید دین 128 سبب دین 128 دین آزاده الهی 128 حسین 128 جان دینی 128به ابجد  دین خدا  669-541 عمر ابوبکر= 128 حسینبهابجد  دین خدا  669-541 عمر ابوبکر= 128 کلید  دین 128 اهل محمد 128=حسین128 گنجینهی 128 کلید دین 128 اهل محمد 128=  12 امام پدر برادر و فرزندانحسین میباشند رسول خدا (ص) فرمود جانشینان من از اهل بیت من و فرزندان حسینمیباشندبه ابجد جان خدای 669-541 عمر ابوبکر= 128 حسین خلیفه خدا 1330-1202 سه خلیفه = 128 حسین      128کلید دین 128 امام الهی 128دین خدا 669 - 541 عمر ابوبکر= 128 حسین       128 جانه جهانی 128 جانه دینه 128وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین128       128 اهل محمد 128سبب دین 128 دین جانباز 128 حسین است 128 یعنی 8 ضربدر2= 16+1= 17 نماز 17 رکعت نماز در 5 وقت بنام 5 تن آل عباء 12 امام 12+5 تن = 17 رکعت نماز در 5 وقت بنام 5 تن آل عباء جانشین بپیامبر669-541 = 128 حسین128 دین جانباز 128 نصب خلافت الله1320-1202سه خلیفه = 128 حسین و فرزندانش از جانب خدا منصوب شدنددین آزاده الهی128 اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشیدهم اکنون بدستور قائم آل محمد شیعیان آن حضرت فقط از مولایشان مهدی دستور میگیرند و مدام به زیارتش نائل میشوند و عشق واقعی آنان امام مبین قائم آل محمد (عج) میباشد در آیه 12 یاسین که 23 کلمه دارد مهدی هم به ابجد 23 میباشد این آیه قرآن هم 23 کلمه دارد23 وکل شیی احصیناه فی امام مبین 23 امام مبین بدون وحی به امر خدا از همه عالم آگاه میباشد از مولایم پرسیدم مورد اعتماد ترین قوم نزد الله پروردگار عالم  فرمود شیعیان من میباشند نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده است به ابجد مهدی 23 امانت اربابه 23 حامی 23 آزادی 23 زمین 23 وارث 23 زمین 23 مهدی 23 جانشینه23 امانت ارباب 23  مبارک 23 مباهله 23 ریاست 23 بعالم 23 سلیمان 23 مهدی  23 تورات 23 فرقان 23 سلیمان 23 قبولی 23وارث 23اصلی23  امام جن انسه23  زمین 23از آن 23مهدی 23 سلطانه 23 شاه مراد23  مهدی23 سلطانه 23 بعالم شاهنشهی 23

کلمه امام به علم ریاضی قرآن امام 82 مهدی هم به دو ابجد صغیر و کبیر 82 میباشد علمی هم ثابت شده است علم ریاضی قرآن مهدی به ابجد صغیر 23 این آیه قرآن هم 23 حرف میباشد وکل شیی احصیناه فی امام مبین 23 حرف امامی که به امر خدا از همه چیز با خبر است 23 مبارک23 زندگی 23 3 مباهله 23 ریاست 23 بعالم 23 سلیمان 23 مهدی23  مراد ها 23 سلطانه  23 شاهنشهی 23 

 

 

 

 

إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ     این آیه 23 حرف میباشد مهدی 23 وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ ﴿۱۲﴾

 

 

فقط یک امام میتواند مرده را هم  زنده کند به امر خدا کور مادر زاد را هم شفا میدهد23 با آقایم 23 مهدی 23سلیمان 23 بعالم23 سلطانه 23با ارباب 23 بدین ما 23 شاهنشهی 23 باوقارا23 مکتبه23 یعنی 3+2= 5 تن 5ضربدر5= 25 نام آدم 25 بار در قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر 5ضربدر5= 25 شیعه 25 دین آدم 25 شیعه 12 بار در قرآن آمده نام امام هم 12 بار در قرآن آمده است آدم باشد دیگه حق را بپذیر 5ضربدر 5 = 25 و دوازده امام 12ضربدر 12= 144 و چهارده معصوم 14 ضربدر 14= 196+25+144= 365 روز سال یا یک معادله علمی بیار یا آدم باش و حق را بپذیر و شیعه مولاء قائم آل محمد مهدی سالار جهان است
به تمام کتب آسمانی قسم فقط شیعه بحق میباشد و اینجانب با جانو دل تمام پیامبران الهی و حضرت موسی و حضرت عیسی و حضرت محمد و 12 جانشینش منجی عالم قائم آل محمد مهدی (عج) را دوست میدارم و هیچ کدام با دیگری برایم فرقی ندارد همه شان را یکسان دوست میدارم و عاشقشان میباشم ما همه باید با هم برابر و برادر باشیم همه دینها یکی شویم و نام دینی که در تمام کتب پیامبران آمده  385 منظور شیعه 385 میباشد ببینم زرنگ هستید 385 را بیابید در کتب پیامبرتان به ثنای اسم اعظم شده چون علی محمد بدرید کعبه از هم شده بت شکن به کعبه اسدالله اعظم

 

مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صدحدیث آئینه روی محمد علیست دره علم خدا غیر از علی نیست جانشینه مصطفا این مرتضی مولاء علیست اصول کافی جلد 2 صفحه 17 از پیامبر سئوال شدپیامبران چند نفر بودند فرمود 124 هزار نفر و فرمود رسولان حق چند نفر بودند ایشان فرمود 313 نفر به ابجد رمز الله 313هر سال 313 روز با 52 جمعه 52+313= 365 روز سال

به ابجد امت اهل دین شیعه926 -541 عمر ابوبکر = 385 شیعه پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385به ابجد کبیر و صغیر مهدی 82 امام 82 مهدی 82 امام 82

به ابجد امام82 یعنی 8+2= 10 فروع دین  82امام82 +10= 92 محمد  9ضربدر 2= 18 ذالحجه"غدیر 1214-1202 سه خلیفه = 12 امام جانشینان واقعی پیامبر فرمود جانشینان من 12 نفر از اولاد و اهل بیت من هستند

قال رسوالله کتابی الله و عترتی1587-1202 سه خلیفه =385

به ابجد امام82 یعنی 8+2= 10 فروع دین  82امام82 +10= 92 محمد  9ضربدر 2= 18 ذالحجه"غدیر خم به ابجد محمد 92+18 ذالحجه" غدیر خم = 110 علی 110 دین الهی 110

به ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها = 18 ذالحجه" غدیر خم

شیعه یعنی حق مدارو حق پذیر    در مدار حق بوود او بی نظیر میانه عاشقو معشوق رمزیست رمز الله 313 بنور امیدی 313 به یار اهل مهدی313 چشم بصیرت دارند 313 نرجس 313 ره حق 313 به نور الهی 313نورای الهی 313 بجان دینه الهی اسلامی313 با یاره الهی مهدی 313 و صیه محمد علی 313 ره حق 313 رمز الله313به مرد های الهی 313 رمز الله 313 هرسال313 روز با 52 جمعه 313 +52 = 365 روز سال 365 صاحب اصلی اهل کعبه 365  تعداد یاران امام زمان مهدی موعود (عج) یاران مهدی 313 +72 یاران امام حسین = 385 شیعه 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 مرد عالم 385 آبروی دین محمدی 385 شیعیان کسانی که همه پیامبران الهی را از صمیم قلب دوست دارند خداوند در قرآن چندین بار از کلمه شیعه استفاده نموده اگر خودش شیعه نبود چرا فقط از کلمه شیعه استفاده نموده والله منم شیعه الله هستم تا چشم شیطان کور شود به ابجد اهل دین نابقه جهان اسلامی حجت الله926-541 عمر ابوبکر= 385
پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 مرد عالم 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 به ابجد مردان قرآن کریمی 926-541 عمر ابوبکر = 385 شیعه 385 مرد عالم 385
راز قرآن 559-541 عمر ابوبکر541 اهله شر 541 فتنه ها 541 دشمن اسلامی 541 آفت کلی 541 مکافات 541 نفاق دزدان فدکه فاطمه541 احمق ملحد گمراه دین 541

به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 دین الهی +5 تن +12 امام +14 معصوم =365 روز سال 365+20 محمد= 385 شیعه نامت 110 یا علی حقا پلیس عالمی 

 

دین الهی 110 علی 110 یمین 110

 

یمین کسانی که نامه اعمالشان به دست راستشان میدهند 110نگین 110 دین الهی 110 حامیان110 دین الهی 110 یمین 110 دین الهی 110 علی 110 کف دست راستت نوشته 18 ذالحجه" چون نامه اعمالت را به دست راستت خواهند داد ان شاء الله 110+18 ذالجه" غدیر خم کف دستت نوشته 18 دست راستت چون نامه عملت را قرار است به دست راستت بدهند  ان شاء الله 110 دین الهی 110 +18 = 128 کلید دین 128 امام الهی 128 حسین 128 کلید دین 128 کف دست چپ شما نوشته 81 - 18 ذالحجه" غدیر خم  = 73 فرقه گمراه به دوزخ میروند پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 مرد عالم 385 پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد سلام الله علیه اگر دینت کلید نداشته باشد جهنم کلید نمیخواهد باز است گمراه دین 310 منکر 310کفری 310 عمر310 فاسق دینه 310مفسدین بدین 310نیرنگ 310مکرن 310کفری310 ناحق عالمی310 عمر310نیرنگ 310گمراه دین310مفسدین بدین310مکرن310کفری310دزدان فدکه فاطمه 310دزدان فدک فاطمه 310بمارزنگی310 کفری310 اهل نابکار 310بعالم بی عملی 310 پرمدعاه 310با نادان کل عالمی 310 ابله بکل عالم 310 فاسق دینه 310 پلید فاسدان دین 310 احمق ها نادان پلید 310 پلیدها احمق نادان 310منکر 310جاهل منافق310ابله منافقا310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310حرامیان 310سامری310 گمراه دین310مکرن 310حرامیان 310با قاصب کل دین 310 بناحق پلید اهله دینه310 بیداد گرانه ابله 310 احمقان اهل دینی 310 یا وهابی منافقی 310احمقان اهل دینی 310 فاسدان پلید دین ها 310 بمار زنگی 310کفری 310 عمر 310 310کلب کلب هار 310 با چلپاسه گیرا 310 ابله منافقا 310نمرودی310 ناحق عالمی 310 عمر 310بمار زنگی 310منکر 310جاهل منافق 310 ابله منافقا 310 اباجهل در دین 310 ابالهبا در دین 310 اباجهل در دین 310 بیداد گران ابله 310 نامردیه 310 کفری 310 عمر 310 گمراه دین 310یا بلاء دین اسلام 310نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310دلیل نفاق310 عمر 310 جاهل منافق 310اباجهل در دین 310 کفری310 احمقهای فاسد 310 منکر 310 حرامزاده پلید 310وهابی کودن دین اسلامی 310 رمززناه 310 گمراه دین310 کوره دینیه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین310یا بلاء دین اسلام 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 دلیله نفاق310کفری310 نیرنگ310نمرودی310 کلب کلب هار 310 عمر 310سگ هار پلید 310 دلیل نفاقه 310 جهل عرب 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 ابله منافقا310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310یا بلاء دین اسلام 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی 310سامری310 گمراه دین 310 نیرنگ 310 منکر 310 کفری 310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلیددین310بقلدردینی310احمق ها بی دین310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 گراز ناهلی 310 دزده دین اسلامی 310 نار جهیما310 خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود ابجد شیطان صفت  عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد صغیر عمر22 ابابکر 22 شیطان 22 عمر 22 مقصر 22 بدبختی 22 دشمن اسلام 22 منافقان 22 مجرمان 22 

 

کف دست چپ شما نوشته 81 - 18 ذالحجه" غدیر خم  = 73 فرقه گمراه به دوزخ میروند پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 مرد عالم 385 پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد سلام الله علیه
حسین128کلید دین 128جانه جهانی 128حامی دینه128 امام الهی 128کلید دین128 حسین 128 زمان پیامبر هم دانشمندانی بودند ولی مقام آنهابه داشمندان اتمی و فضایی و دارویی کنونی نمیرشد هر چه علم پیشرفت کند مقام علمی و دینی انسانها بالاتر میرود حسین (ع) مقامش بالاتر از خیلی از  انبیاء الهی میباشد روزی پیامبر در مسجد در حال سجده بود کودکی 4 ساله وارد مسجد و دوید رفت و سر مبارک پیامبر را گرفت و مدام میبوسید و و رفت پست مبارک روی مهر خاتم نشست  در دایره خاتم بجز جانشین کسی زنده نخواهد ماند  جبرئیل نازل و فرمود ای پیامبر پروردگار میفرماید اگر از سجده برخیزی مقام نبوت را از شما صلب خواهم نمود تا اینکه حسین پائین آمد و مشغول نماز با پیامبر شد مردم سبب دین و سجده طولانی را پرسیدند پیامبر فرمود این ماجراء را که جانشینان من از نسل حسین میباشند و هر کسی حسین را بیازارد مرا آزرده و دشمن خدا میباشد و دوست حسین دوست خداست  الم به ابجد صغیر 11 و به ابجد کبیر 71+11 = 82مهدی 82 امام 82 +46 محمد علی =128 کلید دین 128 حسین 128 اگر دینت کلید ندارد خیلی خاک بر سری  

پیامبر فرمود منم نبی الله128 نبی الله128 بهای اله دینی128 حسین 128 کلید دین 128 اهل محمد 128کلید دین 128 امام الهی 128 بدین های الهی 128 یا با کل دین 128  جان دینی128حامیه دینه 128 کلید دین 128 آله محمد با حامی بدین128 جان دینی 128سبب دین 128 اهل محمد 128  حسین 128 جان دینی 128 نبی الله128 اهل محمد128 کلید دین 128با جانه الله 128 با کله دینها 128 بهای اهل دینی 128 حسین128 سبب دین 128جانه جهانی128  یاگنج دین128موج دینی 128 امام الهی 128 کلید دین 128 سبب دین 128 دین آزاده الهی 128 حسین 128 جان دینی 128به ابجد  دین خدا  669-541 عمر ابوبکر= 128 حسینبهابجد  دین خدا  669-541 عمر ابوبکر= 128 کلید  دین 128 اهل محمد 128=حسین128 گنجینهی 128 کلید دین 128 اهل محمد 128=  12 امام پدر برادر و فرزندانحسین میباشند رسول خدا (ص) فرمود جانشینان من از اهل بیت من و فرزندان حسینمیباشندبه ابجد جان خدای 669-541 عمر ابوبکر= 128 حسین خلیفه خدا 1330-1202 سه خلیفه = 128 حسین      128کلید دین 128 امام الهی 128دین خدا 669 - 541 عمر ابوبکر= 128 حسین       128 جانه جهانی 128 جانه دینه 128وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین128       128 اهل محمد 128سبب دین 128 دین جانباز 128 حسین است 128 یعنی 8 ضربدر2= 16+1= 17 نماز 17 رکعت نماز در 5 وقت بنام 5 تن آل عباء 12 امام 12+5 تن = 17 رکعت نماز در 5 وقت بنام 5 تن آل عباء جانشین بپیامبر669-541 = 128 حسین128 دین جانباز 128 نصب خلافت الله1320-1202سه خلیفه = 128 حسین و فرزندانش از جانب خدا منصوب شدنددین آزاده الهی128 اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشیدهم اکنون بدستور قائم آل محمد شیعیان آن حضرت فقط از مولایشان مهدی دستور میگیرند و مدام به زیارتش نائل میشوند و عشق واقعی آنان امام مبین قائم آل محمد (عج) میباشد در آیه 12 یاسین که 23 کلمه دارد مهدی هم به ابجد 23 میباشد این آیه قرآن هم 23 کلمه دارد23 وکل شیی احصیناه فی امام مبین 23 امام مبین بدون وحی به امر خدا از همه عالم آگاه میباشد از مولایم پرسیدم مورد اعتماد ترین قوم نزد الله پروردگار عالم  فرمود شیعیان من میباشند نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده است به ابجد مهدی 23 امانت اربابه 23 حامی 23 آزادی 23 زمین 23 وارث 23 زمین 23 مهدی 23 جانشینه23 امانت ارباب 23  مبارک 23 مباهله 23 ریاست 23 بعالم 23 سلیمان 23 مهدی  23 تورات 23 فرقان 23 سلیمان 23 قبولی 23وارث 23اصلی23  امام جن انسه23  زمین 23از آن 23مهدی 23 سلطانه 23 شاه مراد23  مهدی23 سلطانه 23 بعالم 23شاهنشهی 23

کلمه امام به علم ریاضی قرآن امام 82 مهدی هم به دو ابجد صغیر و کبیر 82 میباشد علمی هم ثابت شده است علم ریاضی قرآن مهدی به ابجد صغیر 23 این آیه قرآن هم 23 حرف میباشد وکل شیی احصیناه فی امام مبین 23 حرف امامی که به امر خدا از همه چیز با خبر است 23 مبارک23 زندگی 23 3 مباهله 23 ریاست 23 بعالم 23 سلیمان 23 مهدی23  مراد ها 23 سلطانه  23 شاهنشهی 23 

إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ     این آیه 23 حرف میباشد مهدی 23 وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ ﴿۱۲﴾

 

فقط یک امام میتواند مرده را هم  زنده کند به امر خدا کور مادر زاد را هم شفا میدهد23 با آقایم 23 مهدی 23سلیمان 23 بعالم23 سلطانه 23با ارباب 23 بدین ما 23 شاهنشهی 23 باوقارا23 مکتبه23 یعنی 3+2= 5 تن 5ضربدر5=25 دین آدم25دلاور25 شیعه25 کربلا25مکه 25 کربلا25 نام آدم 25دین آدم 25 بار در قرآن25 بار نام آدم  آمده آدم باش و حق را بپذیر 5ضربدر5= 25 شیعه 25 دین آدم 25 شیعه 12 بار در قرآن آمده نام امام هم 12 بار در قرآن آمده است آدم باشد دیگه حق را بپذیر 5ضربدر 5 = 25 و دوازده امام 12ضربدر 12= 144 و چهارده معصوم 14 ضربدر 14= 196+25+144= 365 روز سال یا یک معادله علمی بیار یا آدم باش و حق را بپذیر و شیعه مولاء قائم آل محمد مهدی سالار جهان است
نام امام حسین (علیه السلام) در تورات و انجیل

همچنین در تورات نام مبارک حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ «هلیون» بوده است.
به گزارش طارق نیوز به نقل از شیعه نیوز، از برخی روایات اسلامی استفاده می شود که اسم مبارک امام حسن ـ علیه السلام ـ و امام حسین ـ علیه السلام ـ در تورات (کتاب مقدس یهودیان) «شبر» و «شبیر» و در انجیل (کتاب مقدس مسیحیان) «طاب» و «طیب» به  می باشند.(۱)

به ابجد راز قرآن 559-541= 18 ذالحجه" غدیر خم خداوند حضرت یونس را به سوی آنان فرستاد.او آنها را به راه راست وپرستش خدای یکتا دعوت مینمود اما آنها بر کفر خود اصرار میورزیدند.حرامیان  310گمراه دین 310 احمقهای فاسد 310    23بعد از 33 سال دعوت جز2 نفر به او نگرویدند که یکی از آندو دوست قدیمیش روبیل بود که از دانشمندان بود ودیگری عابد وزاهدی به نام ملیخا نام داشت.

هنگامی که زحمات یونس 18بی نتیجه ماند تصمیم گرفت تا مردمش را نفرین کند.روبیل به او گفت که اینکار را نکن زیرا که خداوند هلاکت آنها را نمیپسنددولی نظر ملیخا عابد 17با یونس یکی بود.در نتیجه یونس18 قومش را نفرین کرد.به ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها = 18 ذالحجه" غدیر خم آیه 18 صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ

﴿۱۸﴾كرند لالند كورند بنابراين به راه نمى‏آيند

حضرت یونس به ابجد یونس 18 واقعه ای برایش روخ داد و مردم حرف این پیامبر بزرگ را درک نکردندو مردم نادان اموالش را غارت نموده و ایشان هم از مردم دوری نمود حضرت الیاس 18 به علم ابجد الیاس 18هم مانند حضرت یونس 18  مثل غدیر خم 18 ذالحجه" عهد شکنان منافق نادان گمراه دین ابله منافقا جاهل منافق عهد خودبا امام علی و پیامبر رادر روز  18 ذالحجه"در غدیر خم را شکستند مردم قوم حضرت یونس و حضرت الیاس  و غریب پانصد سال مردم زجر و در بدری کشیدند و از خداوند طلب پوزش نمودند تا خداوند قحطی وخشک سالی را برطرف نمود اگر مردم ما امام خود حضرت مهدی(عج) را دوست داشته باشند خداوند برکات آسمانی را نازل خواهد نمود  قدر این مذهب شیعه که 12 بار در قرآن آمده را بدانیدقدر این قرآن که کلمه امام 12 بار درآن آمده بدانید ؤسخن انجیل و قرآن ای انسانها از راههائی مروید که روندگان آنها بسیارند ازراهی بروید که روندگان آن کم اند "" قرآن میفرماید  آنها که زیادند عقل ندارند و اکثرهم لا یعقلون اگر از روی طناب هزار نفر راه بروند قطعا" بی عقلند و پاره خواهد شد قوم هزار فرقه نباشید وامرهم بشوری با یکدیگر شورا و مشورت کنید26علی 26 امام دین 26 طناب اله26راه حق 26 علی26 ارباب اسلام 26 امام دین26بیعت 26 وصیت 26 بت شکنی 26بدوش نبی26 غدیر 26 ارباب اسلام 26 امام دین 26 جانه قرآن 26 جان محمد 26 وعتصمو بحبل الله جمیعا" ولاتفرقوا

مردم  مردمی بسیار مهربان و شریف میباشند اینجانب جوانان مومن      را خیلی خیلی دوست دارم و عاشق مسجد بسیار زیبایتان  هستم
مردمی حق جو و مومن میباشند امید وارم بزودی جوانان فرقه های گوناگون مثل زمان پیامبرخدا یک خدا و یک فرقه شویم تا شیطان نتواند بر مسلمانان پیروز شود و بدانید شیطان بزرگ آمریکا و اسرائیل است نظر شما رابه علم ریاضی قرآن علم ابجد که قرآن بر اساس علم حروف و ریاضی نگاشته شده است جلب مینمایم به ابجد بغدیر خم 926-541 عمر ابوبکر = 385 شیعه برنده میدان شد من کنت مولاء فهذا مولاء علی در روز غدیر خم نور حق پیدا شد وز جهاز اشتران منبری بر پا شد بگرفت محمد چو علی را سر دست سوگند به ذات حق که حق پیدا شد
نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده است   زیبا ترین داستان قرآن مثل غدیر خم به ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها = 18 ذالحجه" غدیر خم که در 18 ذالحجه"غدیر خم روخ داد  به ابجد یونس 18 پانصد سال خداوند قوم یونس رادر قعطی و خشکسالی قرار داد شما مواظب باشید که مولایمان مهدی از شما روی بر نگرداند که بیچاره عالم خواهید شد خیلی باید مواظب خود باشید که سگ تارک صلات نباشیدانسان بی نماز از سک پست تر است سگها هر روز زوزه می کشند 5 ساعت بازی کلاش و فوتبال دو دقیقه نماز نمیخوانی بدبخت عالمی از بی نمازی هر گناهی سر می زند

  نام امام حسین (علیه السلام) در تورات و انجیل
همچنین در تورات نام مبارک حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ «هلیون» بوده است.
به گزارش طارق نیوز به نقل از شیعه نیوز، از برخی روایات اسلامی استفاده می شود که اسم مبارک امام حسن ـ علیه السلام ـ و امام حسین ـ علیه السلام ـ در تورات (کتاب مقدس یهودیان) «شبر» و «شبیر» و در انجیل (کتاب مقدس مسیحیان) «طاب» و «طیب» به  می باشند.(۱)
 و در روایتی دیگر آمده است که نام پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و ائمه ـ علیهم السلام ـ در تورات به زبان عبرانی چنین بوده است: میذمیذی46 به علم ابجد محمد 20+26 علی = 46 میذ میذی 46 (مصطفی ـ صلی الله علیه و آله ـ) منظور محمد20+26علی=46 میباشد  ایلیا (علی مرتضی ـ علیه السلام ـ) قیذور (حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ) ایرییل (حسین شهید) مشفور (زین العابدین ـ علیه السلام ـ) مسهور (محمدباقر ـ علیه السلام ـ) مشموط (جعفر صادق ـ علیه السلام ـ) ذومرا (امام موسی کاظم ـ علیه السلام ـ) هذاد (علی بن موسی الرضا ـ علیه السلام ـ) تیمورا (محمدتقی ـ علیه السلام ـ) نسطور (علی النقی ـ علیه السلام ـ) 12نوقش (حسن عسگری ـ علیه السلام ـ) قدیمنا 25 (حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ)(۲)
 همچنین در تورات نام مبارک حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ «هلیون» بوده است.(۳) لازم به ذکر است که در تورات و انجیل که فعلاً موجودند و در دسترس قرار دارند نام مبارک پیامبر اسلام و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ ذکر نشده است و نامهایی که قبلاً ذکر شد در این کتب یافت نمی گردند. علت شان اینست که تورات و انجیل موجود تورات و انجیل واقعی نیست و تحریفات زیادی در آنها صورت گرفته است چیزهای زیادی از آن کم شده و مطالبی به آنها اضافه گردیده اند. در باب ۳۶ سفر پیدایش تورات شرح وفات و دفن حضرت موسی بیان گردیده است و معلوم می شود که این مطالب پس از حضرت موسی ـ علیه السلام ـ به تورات اضافه شده است.
 پس عدم ذکر نامهای مبارک ائمه ـ علیهم السلام ـ و حتی نام شخص پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در کتابهای فعلی یهودیان و مسیحیان دلیل بر عدم ذکر این نامها در کتب مقدس واقعی آنها نمی باشد. در انجیل برنابا نام حضرت پیامبر صریحاً ذکر شده(۴) و همین مطلب باعث شده که مسیحیان نسبت به این انجیل بی اعتنا باشد. و آن را جزء اناجیل رسمی محسوب نکنند.
 از سوی دیگر قرآن می فرماید: «کسانی که کتاب های آسمانی به آنان داده ایم او (پیامبر) را همچون فرزندان خود می شناسند (گرچه) جمعی از آنان حق را آگاهانه کتمان می کنند.»(۵) از این آیه مبارکه استفاده می شود که اهل کتاب پیامبر اسلام را به خوبی می شناخته اند. و نام و نشان او را در کتابهای مذهبی خود خوانده اند. و صفات جسمی و روحی و ویژگیهای پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در کتب پیش به قدری زنده و روشن بوده است که ترسیمی کامل از او در اذهان کسانی که با آن کتب سر و کار داشته اند بوده است. بنابراین معلوم می شود که تورات و انجیلی که فعلاً در دسترس می باشند غیر از تورات و انجیل واقعی و حقیقی است. و از نظر ما مسلمانان این کتب موجود هیچگونه اعتبار و ارزشی ندارد.
 در نتیجه: نامهای مبارک ائمه ـ علیهم السلام ـ و پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ در کتابهای مقدس که تورات و انجیل باشد بطور صریح ذکر شده و پیروان این دو دین براساس آنچه در تورات و انجیل راجع به پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ و اوصیاء آن حضرت ذکر شده بود. کاملاً با اوصاف و ویژگی های پیامبر و ائمه ـ علیهم السلام ـ آگاهی داشته اند.کلیدواژه ها: بشارات سفر پیدایش از عهد عتیق، بشارت فصل هفدهم سفر تکوین، مئودمئود، ربّانی، دوازده امام، امامان از نسل اسماعیل، امامت در تورات.
 پی نوشت ها:
 ۱٫ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ص ۱۶۶، نجف، مطبعه حیدریه، ۱۳۷۶ هـ ق.
 ۲٫ اعلمی، حسن، عیون الاخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۴۷، بیروت، مؤسسه اعلمی، اول ۱۴۰۴٫
 ۳٫ مفید، الاختصاص، ۳۷ قم، جامعه مدرسین بی تا.
 ۴٫انجیل برنابا،29:14

یکی از پرسش های مربوط به آیات 17: 18 و 17: 20 از سفر پیدایش تورات، این است که آیا این آیات را می توان اشارت و بشارتی به پیامبر اسلام و دوازده امام شیعیان دانست؟ با تأملی دقیق در دعای ابراهیم برای فرزندش اسماعیل علیهما السلام  (پیدایش 18: 17) و نیز نحوۀ استجابت الهی (پیدایش 20: 17) می توان ادعا کرد که خداوند به ابراهیم علیه السلام  بشارت داده که امامت را در پیامبر اسلام و دوازده امام از نسل اسماعیل علیهم السلام  قرار دهد. از سویی با توجّه به قرائن درون متنی و برون متنی ای که نشان می دهد مقصود از «مئود مئود»، پیامبر اسلام است و از سوی دیگر، با ریشه شناسی واژه «ربّی» و هماهنگی آن با مفهوم «امام»، می توان نشان داد که دوازده ربّانی در آیه 17: 20، اشاره ای به دوازده امام شیعیان دارد. هم چنین، هماهنگی ریشه شناختی نام های برخی از دوازده امام با شماری از نام هایی که به عنوان اسامیِ فرزندان اسماعیل در آیات 25: 13_ 15 ذکر شده است، ادّعای پیش گفته را تقویت می کند.

کلیدواژه ها: بشارات سفر پیدایش از عهد عتیق، بشارت فصل هفدهم سفر تکوین، مئودمئود، ربّانی، دوازده امام، امامان از نسل اسماعیل، امامت در تورات.

مقدمه

بشارت پیامبران پیشین به پیامبر اسلام و اهل بیت وی علیهم السلام  همواره یکی از موضوع های مورد گفتگو بین اسلام و یهود و مسیحیت بوده است. قرآن کریم در پاره ای از آیات، بشارات تورات و انجیل و انبیای پیشین به پیامبر اسلام را گوشزد کرده است؛ [5] روایات فراوانی نیز از سوی پیامبر و اهل بیت علیهم السلام  مطرح شده که در آن ها اشاره به بشاراتِ پیامبران پیشین شده است.[6]

فصل هفدهم سفر پیدایش، به ویژه آیات 17: 18 و 17: 20، یکی از بخش های مهم کتاب مقدّس در این زمینه است که در طول تاریخ، گفتگوهای زیادی را به وجود آورده است:

و ابراهیم به خداوند گفت: ای کاش ییشماعِل (اسماعیل) برای وجه تو باقی بماند... (خدا او را پاسخ چنین گفت:) و در مورد ییشماعِل (اسماعیل) (حرف) تو را اجابت کردم. اینک او را برکت خواهم کرد و بزرگش خواهم گردانید به واسطۀ مئودمئود؛ دوازده امام به وجود خواهد آورد و به قوم بزرگی مبدلش خواهم ساخت.[7]

شمار زیادی از دانشمندان مسلمان به این آیات به مثابۀ بشارتی به پیامبر اسلام و اهل بیت ایشان (دوازده امام) نگریسته اند. از  این جمله می توان از  میان اهل تسنن از  اسماعیل بن عبدالرحمن سدی[8] (د. 127 ق)  و نیز مورخ اهل سنت، ابن قتیبۀ دینوری[9] (د. 276 ق) و از میان علمای شیعه، از نعمانی[10] (د. 360 ق) و شیخ مفید[11] (د. 413 ق) یاد کرد. جالب آنکه عالم بزرگ اهل سنت، ابن کثیر دمشقی (د. 774 ق) نیز این آیۀ تورات را بشارتی به دوازده خلیفه پس از پیامبر اکرم می داند که مهدی یکی از  آنان است.[12]

علاوه بر این، شماری از دانشمندان اهل کتاب[13] نیز این آیات را بشارتی برای پیامبر اسلام و دوازده امام از نسل او دانسته اند. برخی از این دانشمندان در قرون متقدم و پیــــش از تکمیــــل دوازده امام از نســـــل پیامبـــــر اکــرم می زیسته اند؛ از جملۀ ایــــن
اشخاص می توان به کعب الاحبار[14]، سرج الیرموکی[15]، عثوا ابن أوسوا[16]، عمران بن خاقان[17] و الحسین بن سلیمان[18] اشاره کرد. همچنین در روایات شیعه، از حداقل یک عالم یهودی[19] و نیز یک راهب نصرانی[20] نقل شده است که بشارت به 12 امام پس از پیامبر اکرم را در کتاب های پدرانشان دیده اند. جالب تر از تمامی این موارد که همگی در سنت اسلامی نقل شده بودند، نقل مسیحی ماجرای بحیرا است که در کتابی به نام مکاشفات بحیرا[21] آمده است. در این نقل چنین آمده که بحیرا به طور سینا می رود و از سوی خدا، الهاماتی بر قلبش می شود.[22] او سپس با پیامبر اسلام روبه رو می شود و ایشان را از روی قرائن می شناسد و بشاراتی که راجع به ایشان شنیده را بازگو می کند.[23] در بخشی از مکالمه، بحیرا به پیامبر می گوید:

و در آن سال، وحی خداوند که با اسماعیل با آن چنین سخن گفته است برآورده خواهد شد: «دوازده مَلِک برای تو متولد خواهند شد» و نیز «دوازده مَلِک از دودمان تو پدید خواهد آمد»[24].

این گزارش نشان می دهد که در فضای مسیحیت در قرون ابتدایی اسلام، دوازده امام از نسل اسماعیل بر دوازده امام از نسل پیامبر منطبق می شده است.
کلمه «فرقليط» در فرهنگ هاي معتبر مختلف يوناني به معني «ستوده ترين ، برگزيده ترين و 46ارجمندترين 46» آمده است. اين كلمه لغتي است كه پس از تغيير صورت در اناجيل مختلف به معاني «تسلي دهنده،31 شفيع ، مدافع ، حامي و ... » ترجمه شده است. 

حضرت مسیح بشارت به آمدن «فارقلیط»داد.این واژه یونانی ودراصل «پرکلیتوسه »(به فتح پ و ر) است چون معرب شد«فارقلیط»46 شد.چراغ بدین را نتوانند خاموش کنند محمد20+26 علی = 46

در تورات و انجیل فارقلیط 46به ابجد 46شد پرکلیتوسه به ابجد 47کسانی است که نام آنها بر سر زبان ها باشد و همه کس آنها را ستایش کنندبه علم ریاضی علم ابجد قرآن  پرکلیتوسه  47 منظور نبوت خاتم و اهل بیت او میباشند  پرکلیتوسه 47 به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد  این آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن 7 بار آمده چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی که در راه است انشاء الله با عصای و انگشتر سلیمان در راه است47 شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر مباشد ابجد 47 شجره مطهره 47 و ابجد عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49 میباشد،
پرفسور عبدالاحد مي گويد نكته قابل تامل اين است كه واژه فوق از پيشوند 
«پري 18 (peri) «و كلمه «كلوس»»20 محمد20  (kleos)حاصل گشته است. در فرهنگ يوناني كلمه «پري»18 كاربردي معادل «خيلي»26 علی26  و به عبارتي مفهوم پسوندهاي «تر» و »ترين»فارسي را در بر دارد. كلمه «كلوس» 20 محمد 20نيز به معناي «ستايش و حمد و شكوه و جلال» است. بنابراين در معناي «ستوده ترين ، با شكوه ترين و ارجمندترين« عينا و دقيقا مي توان ترجمه كلمه «احمد» يا «محمد» منظور هم قائم آل محمد هم میباشد  در عربي را مشاهده كرد.۱۵ تنها مشكلي كه باقي مي ماند آن است كه براستي اصل اين كلمه در زبان »آرامي» يا «عبري» كه حضرت عيسي بدان سخن مي گفته چيست؟ با نگاهي به نسخه هاي زبان آرامي در مي يابيم كه اين واژه به صورت هاي «محمده» و « حميده» كه عينا معادل «محمد» و «احمد» در عربي و «پركليتی»46 در يوناني است مورد استفاده قرار گرفته است.  ابجد نام محمد 20+26 علی = 46 محمد و علی 46 ماه 46 +46= 92 محمد (ص)
 
اين كلمات متاسفانه توسط كاتبان انجيل – به عمد يا به سهو – از «پركليتی»46 (باستوده ترين) 46به «پركليتی»46 یعنی محمد 20+26 علی = 46 پرکلیتی 46 (  40تسلي دهنده)40منظور خاندان نبوت محمد و قائم آل محمد است  تحريف يافته و به تدريج از اصل خود دور گشته است.
امیر المومنین علی ـ علیه السلام ـ پسر چهارم ابو طالب، حدود سی سال بعد از واقعه فیل و 23 سال قبل از هجرت که مطابق با ده سال پیش از بعثت نبی مکرم اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در مکه مکرمه.

امام علی (ع) در خانه توحید و یکتا پرستی، از مادری گرامی و با شخصیت بنام فاطمه بنت اسد در روز جمعه سیزدهم رجب در کعبه متولد شد. دوران طفولیت را در دامن پر مهر مادر و پدر و تحت تربیت آن بزرگواران سپری کرد و به جهت قحطی که در سرزمین حجاز پدیدار شد، که گویا خواست الهی بود، نبی مکرم اسلام، سرپرستی علی ـ علیه السلام ـ را از شش سالگی به عهده گرفت و لذا با زندگی کردن با پیامبر اسلام در مکتب کمال و فضیلت آن حضرت رشد و تربیت یافت و نخستین کسی بود که به آیین پیامبر اسلام ایمان آورد و نخستین نماز جماعت را همراه آن حضرت اقامه کرد. با این که نام علی ـ علیه السلام ـ در قرآن به صراحت نیامده ولی بنا به تصریح روایات و تفسیر مفسرین آیات متعددی بیش از 700 آیه  در سوره های مختلف قرآن کریم در شأن و منزلت علی ـ علیه السلام ـ نازل شده که هر کدام بیانگر یکی از خصوصیات اخلاقی، دینی و انسانی آن حضرت می باشند علاوه بر قرآن کریم درکتب مقدس پیامبران گذشته نیز به کمالات و خصوصیات علی ـ علیه السلام ـ نیز اشاره شده است که این را می توان از کلمات خود آن حضرت فهمید. با وجود این که دو کتاب تورات و انجیل کنونی از دست برد تحریف کنندگان در امان نمانده ولی باز هم اشاراتی به نام و برخی ویژگی های علی ـ علیه السلام ـ دارند. بگفتا پیر دیرپاکبازان که مریم وقت زادن یا علی گفت نمی شد جان مرده زنده هرگز یقین عیسی ابن مریم یا علی گفت  چو عیسی زنده کرد او مردگان را برای زنده کردن یا علی گفت

روزی حضرت عیسی مسیح ـ علیه السلام ـ با صدای بلند فریاد زد ایلی ایلی به فریادم برس و مرا کمک کن، حاضرین برخی گفتند خدا را می خواند و برخی گفتند الیاس را می خواند.... ولی از آن جا که هیچ یک پیامبران خودشان به این که نام ایشان ایلی یا ایلیا باشد تصریح نکرده اند و فقط علی ـ علیه السلام ـ است که این نام خودش که در تورات و انجیل آمده است تصریح کرده و می گوید: «انا ایلیا الانجیل» قندوزی نقل می کند: امام علی ـ علیه السلام ـ در کوفه بر فراز منبر رفت و خطبه مفصلی برای مردم قرائت نمود بعد از حمد و ثنای الهی و بیان مطالب دیگر در معرفی خود و فضایل خود جملاتی بیان کرد که ازجمله به جمله فوق (انا ایلیا الانجیل) اشاره کرد.

طبرسی نیز می گوید: در دوره خلافت ابوبکر راهبی مسیحی به مدینه آمد. و وارد مسجد شد. سئوالاتی از ابوبکر و عمر و حاضرین نمود که هیچ کس نتوانستند جواب دهند در این زمان علی ـ علیه السلام ـ وارد مسجد شد و سلمان آن راهب را به سوی آن حضرت راهنمائی کرد. راهب از آن حضرت پرسید: ای جوان اسمت چیست؟ حضرت فرمود: اسم من نزد قوم یهود الیا نزد مسیحیان ایلیا، نزد پدرم علی و نزد مادرم حیدر می باشد راهب نیز گفت همانا اسم تو را در تورات و انجیل به آن چه گفتی یافته ام.
در جای دیگر انجیل از زبان یسوع درباره علی ـ علیه السلام ـ گفته است. آن که به سخن او( پیامبر آخر الزمان) ایمان آورد مبارک 23 مهدی 23 مبارک 23 خواهد شد. و یا این که من لایق نیستم که بند کفش او را باز کنم به نعمت و رحمت خدا رسیده ام که او را ببینم، برخی معتقدند علم ریاضی قرآن مهدی 23 مبارک 23 میباشد در قدیم  منظور تمام ائمه بوده این فراز از انجیل احتمال دارد اشاره به علی ـ علیه السلام ـ داشته باشد. چرا که علی برازنده ترین شاگرد مکتب حضرت ختمی مرتبت بود که در اثر ملازمت و متابعت با آن حضرت شایسته هر گونه کمال شد.پیامبر جانشینش از جانب خداوند از 6 سالگی 59دست پرورده محمد59 مهدی 59 میباشد نور چشم مصطفایی مرتضایی بت شکن در کعبه بر دوش نبی تاج کرمنا به مهر خاتم دوش نبی بت شکن در کعبه این مولاء علی  

در جای دیگر می گوید: ای 31 ابراهیم 31دعای ترا در حق 31 ابراهیم 31 کلام حق 31 نور قرآن 31 قرآن ناطق 31ستوده تر 31 فرزندان اسماعیل یعنی 5 تن +12 امام +14 معصوم = 31  دعای ترا در حق فرزندان اسماعیل شنیدم اینک او را برکت داده25 پیامبر25 بارور25شیعه25 گردانیده به مقام ارجمندان25 خواهیم رسانید، به وسیله محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و دوازده امام از نسل وی او را امت بزرگی خواهم نمود. که در این فراز به جانشینی علی ـ علیه السلام ـ بعد از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که هر دو از نسل ابراهیم ـ علیه السلام ـ هستند اشاره شده است.

در بخش هایی از کتب عهدین به انوار طیبه پنج تن ـ علیهم السلام ـ اشاره شده است آنجا که از زبان حضرت ادریس ـ علیه السلام ـ نقل می کند که فرزندان آدم در تعیین افضل مخلوقات دچار اختلاف شدند هر کدام چیزی گفتند و در نهایت اختلاف خود را نزد آدم ـ علیه السلام ـ بردند آن حضرت فرمود: چون خدا مرا آفرید و از روح خود در کالبدم دمید و من درست نشستم عرش اعظم الهی را دیدم و پنج شبح نورانی را نگریستم که در عرش هویداست در نهایت عظمت و جلال و کمال و حسن و ضیاء عرض کردم: پروردگارا این انوار با عظمت و جلال چه کسانی هستند خطاب رسید این ها اشرف مخلوقات من و واسطه بین من و سایر آفریدگانند. اگر این ها نبودند من تو را نمی آفریدم و نه آسمان و نه زمین و نه بهشت و نه جهنم و نه آفتاب و نه ماه را. عرض کردم پروردگارا نام این ها چیست؟ خطاب رسید به ساق عرش بنگر چون نگریستم دیدم این پنج نام مبارک نوشته شده است: پار غلیط (محمد) ایلیا (علی) طیطه (فاطمه) بشر (حسن) بشیّر (حسین)

اما در قرآن کریم آیات متعددی وجود دارد که هر کدام بیان گر برخی از ویژگی های اخلاقی و سیمای آن حضرت می باشند، که در اینها به برخی از آن ها به طور خلاصه اشاره می شود گوهر بهر ولاء علی آئینه تمام نمای قائم آل محمدی  حقا که تو داماد احمدی گنج نهان بارگه کبریاء علی زیر نگین توست همه ما سوای علی هفت آسمان به درت سجده میبرند  ای خاک پایت توتیای چشم عارفان علی ای نور جاودانه عرضو سماء حسن خدا در آئینه ات جلوه میکشد جلوه نمای مکتب شیعه مولاء علیست ای جلوه گاه نورجمال کبریاء علی هم آئینه رسالتو ام آئینه امامتی   اقیانوس نبی بحر کرامتی جانم به فدایت که بهر عنایتی هم آئینه خدا روز قیامتی کیست در این تصویر در آئینه احمد علی شب نشین عرش بوده پرده دار عالمی با نبی همراز سبحان الذی اسری علی پرده دار لو کشف باشد علی روز پیروزی به کعبه علی دوش نبی روز محشرهم لوای حمد بر دوش علی کیست در این تصویردر آئینه احمد علی شب نشین عرش بوده پرده دار عالمی با نبی همراز  سبحان الذی اسری پرده دار لوی کشف باشد علی شب نشین عرش بوده پرده دار عالمی با نبی همراز سبحان الذی اسری علی پرده دار لوکشف باشد علی پاک میکرد اشک را تا سحر مولا علی غربت نیمه شب او که خشمش بود خود آئینه غمها علی صهر ابن عم وصی مصطفی حله پوش هل اتی یو انماست وارث گنجینه سر قضاء قابل تشریف قوله لافتی مولا علیست شاه راه حق تو هستی در سلو کائنات پرورده بدامن خود مصطفی عجب گلی  صاحب لاسیف بر ارباب معرفت دین خدا قابل تشریف قول لافتی مولا علیست جانشینه حق پیغمبر علیست شیر عرشو ثاقی کوثر علیست  در حرم همچون خلیل الله گشته بت شکن آنکه پا دوش نبی بنهاده پا مولاء علیست آتشه عشقی که ابراهیم را بر گرفت کعبه را در هم شکست بتها به دوشه مصطفا بت شکن مثل احمد عشق زهرا ست تنها علی شاهنشه سریر ولایت علی قل انما ولی یوکموالله علیست برتر از عالم خداست نور الله تابشش  تنها علیست وارث کل تمام انبیاست دوست دارد خدا زیبا علی خوانداحمد خویشتن را با علی مولای امت تا بدانی ملک هستی جز علی سلطان ندارد تا بدانی این محمد با علی همتا ندارد در باغ نبی باغبان چشمه کوثر سه قایتی شاهراه حق تو هستی در سلوک کاینات پرورده بدامن خود مصطفا عجب گلینور چشم مصطفایی مرتضایی بت شکن در کعبه بر دوش نبی تاج کرمنا به مهر خاتم دوش نبی بت شکن در کعبه این مولاء علیست به ثنای اسم اعظم شده چون علی محمد بدرید کعبه از هم شده بت شکن به کعبه اسدالله اعظم  
با هر تپشی که در دله آگاه است یک نغمه لا اله الا الله است تو حیدو نبوتو امامت هر سه در گفتن یک علی ولی الله است در روزه غدیر خم نور حق پیدا شد وز جهازه اشتران منبری بر پا شد بگرفت محمد چو علی را سر دست سوگند به ذات حق که حق پیداشد حاتفی گفت دیدم من آن کتف نبی گرد خاتم با به شانه بود علیا" علیا" یا علی تا کور شود هر آنکه نتواند دید باشد در این عالم سه پلید رکب وبا رمع نام ثع هم دقل بودو پلید همچو نامرد معاویه شمرو یزید
با هر تپشی که در دله آگاه است یک نغمه لا اله الا الله است تو حیدو نبوتو امامت هر سه در گفتن یک علی ولی الله است در روزه غدیر خم نور حق پیدا شد وز جهازه اشتران منبری بر پا شد بگرفت محمد چو علی را سر دست سوگند به ذات حق که حق پیداشد

1. جوان مردی و دستگیری از ناتوانان حتی در حال نماز که بنا به فرموده قرآن کریم آیه «ولایت» « إِنَّمَا وَلِیُّکمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ رَاکعُونَ » بر این خصوصیت حضرت دلالت دارد. ولیّ امر و یاور شما تنها خدا و رسول و آن مومنانی هستند که نماز بپاداشته و به فقیران در حال رکوع زکات می دهند».

2. از جان گذشتگی برای اعتلای اسلام و حفظ جان نبی مکرم اسلام. طبق فرموده قرآن کریم: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ» در مورد علی ـ علیه السلام ـ نازل شده که شب هجرت، خود را فدائی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ کرد و برای فریب دشمنان در رختخواب آن حضرت خوابید، «بعضی از مردانند که از جان خود در راه رضای خدا درگذرند و خدا دوستدار چنین بندگان است»

3. قرآن کریم علی ـ علیه السلام ـ را کسی معرفی می کند که علم الکتاب در نزد وی است. آن جا که می فرماید: «قُلْ کفَى بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکتَابِ» ای پیامبر ما، به دشمنان بگو خدا گواه میان من و شما و آن کسیکه علم کتاب نزد اوست» در بحث و مناظره ای که بین قیس بن سعد بن عباده و معاویه صورت گرفت قیس شروع به شمارش فضایل علمی و اخلاقی علی ـ علیه السلام ـ کرد و گفت: علی صدیق، و عالم این امت است آن کسی که خداوند درباره او این آیه را فرستاده است.

4. طبق آیه مباهله قرآن کریم علی ـ علیه السلام ـ را جان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ معرفی می کند: آن جا می گوید: پس به مسیحیان بگو شما با پسران و زنان و جان های خود و با هم با پسران و زنان و جان های خود برای مباهله درموعد مقرر جمع شویم و در حقانیت خود از خدا برای دیگری نفرین طلب کنیم.

طبق گفته مفسرین منظور از «انفسنا» در آیه فوق علی است.

5. طبق آیه چهار سوره تحریم خداوند علی ـ علیه السلام ـ را صالح المومنین معرفی می کند: و مومنان شایسته و صالح و فرشتگان از آن پس یاور او خواهند بود»

علامه حلی حدود 85 آیه از قرآن را بیان می کند که طبق نظر اهل سنت بر ویژگی های حضرت علی ـ علیه السلام ـ دلالت دارند.

بنابراین در کتب انبیای گذشته به نام و جانشینی و خلقت آن حضرت قبل از خلقت آدم با وجود این که این کتب تحریف شده است، اشاره شده و خود علی ـ علیه السلام ـ بر این مطلب صحه گذاشته اند و هم چنین در قرآن کریم با این که صراحتا نامی از حضرت علی ـ علیه السلام ـ برده نشده، ولی آیات متعددی درباره سیما و خصوصیات اخلاقی آن حضرت وارد شده است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1ـ بشارات عهدین، محمد صادقی تهرانی.

2ـ اهل البیت فی الکتاب المقدس، کاظم النصیری.

قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ :

«انا مدینه العلم و علی بابها؛ من شهر علم هستم و علی درب آن پس هر کسی می خواهد وارد شهر علم

شود لاجرم باید از درب آن داخل شود.»

لازم به ذکـــر اســـت اکثــــر علمــــای یهــــودی و مسیـــحی که به اســــلام گرویده انـــد و در باب بشارات قلــــم زده اند، در نگاشته های خود به این بشــــارت نیز استناد کرده اند. برخی مانند ابن ربّن طبری[25]، سموئل مغربی[26] و سعید بن حسن اسکندری[27] تنها از بشارت آیۀ پیدایش 17: 20 به پیامبر اکرم صل الله علیه وآله  بحث کرده و برخی دیگر مانند محمدرضا جدید الاسلام[28]، به بخش دوم آیه[29] نیز اشاره کرده اند. همچنین شواهد تاریخی حاکی از آن است که این آیه نقش مهمی در اسلام آوردن یهودیان[30] و نیز تشیع[31] آنان داشته است.[32]

در دوران معاصر نیز پژوهش های متعدّدی، عمدتاً از سوی دانشوران مسلمان، در این زمینه صورت پذیرفته است. سید سامی بدری[33] تلاش ارزشمندی را به طور مبسوط در راستای تبیین این بشارت کرده است. غیر از وی، نویسندگان دیگری نیز به اجمال به این بشارت پرداخته اند؛ از این جمله اند: جمال الدین شرقاوی[34]، رحمة الله هندی[35]، دکتر حبیب بن عبدالملک[36]، دکتر منقذ بن محمود السقار[37] و صالح بن الحسین الجعفری[38].

یک آیه در انجیل هست که من خیلی دوستش دارم و فکر میکنم اگر همه ی انجیل تحریف شده باشد این آیه اصیل است زیرا بوی سخن یک پیغمبر را میدهد و تصور نمیکنم کسانی که به تحریف یک کتاب آسمانی می پردازند این قدر شعور و ذوق داشته باشند که چنین جمله زیبائی بسازند . میگوید :

"" ای انسانها از راههائی مروید که روندگان آنها بسیارند ازآن ره بروید که روندگان آن کم اند "" قرآن میفرماید  آنها که زیادند عقل ندارند و اکثرهم لا یعقلون
نوع مطلب : چهارده معصوم، 
برچسب ها : نام مبارک ائمه در انجیل و تورات، روایات اسلامی، امام حسن، اسم مبارك امام حسن، اسم مبارك، تورات (عهد قدیم)، «شبر» و «شبیر»، انجیل (عهد جدید)، «طاب» و «طیب»، نام پیامبر، ائمه، قیذور، تورات و انجیل، تحریفات، كتب مقدس، كتب، مقدس، اهل كتاب، نامهای مبارك ائمه، بشارت عهدین، ایلیا، سرگذشت بنی اسرائیل، سرگذشت، بنی اسرائیل، صلیب، مسیحی، مسیح، عهد عتیق، عهد جدید، اناجیل، انجیل، تورات، سنت، روایات اسلامی، یهود، دین حضرت موسی، قرآن کریم، تحریف، كتاب مقدس، حكم عقل، دلایل مسلمانها بر تحریف كتاب مقدس، عهد قدیم و جدید، كتاب آسمانی، آدم و حوّا، درخت ممنوعه، حیات ابدی، خدا و عیسی، سرانجام فرعون، حضرت عیسی، حضرت عیسی مسیح، شواهد تاریخی، آثار یهود، انجیل لوقا، مسیحیت، الوهیت، بعثت حضرت محمد، انجیل متی، اعتبار كتاب مقدس، تمایلات ضد الهی، فلسطین، تصویر پیامبران، بت پرستی، شرم آور، پیامبران الهی، حضرت لوط، حضرت ابراهیم، حضرت داود، امانت داری، مریم مقدس، میلاد حضرت مسیح، عیسی در زبان عبری، مصلوب شدن عیسی، آسمانی،

 

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کتاب دینی مسیحیان انجیل نامیده می‌شود، واژه انجیل در لغت یونانی به معنای مژده و بشارت است (قاموس کتاب مقدس: ۱۱۱) مسیحیان عقیده ندارند که عیسی کتابی به نام انجیل آورده است (کلام مسیحی: ۴۹ ـ ۵۰) آنان معتقدند که بعد از عروج عیسی(علیه السلام) پیروان وی اقوال، اعمال و حوادثی را که برای آن حضرت اتفاق افتاده بود به صورت روایت‌های شفاهی، نقل می‌کردند و یک سنت شفاهی در بین آن‌ها رایج بود. (تکوین الاناجیل: ۲۴، کلام مسیحی: ۴۳) تنها در نیمه دوم قرن اول میلادی بود که فکر کتابت این سنت شفاهی در میان پیروان مسیحیت، قوت گرفت و عده ای به نوشتن اقوال و اعمال عیسی که در آن زمان رایج بود و از سوی حواریون و شاگردان آن‌ها نقل می‌شد، پرداختند (تکوین الاناجیل:۳۰) و این نوشته‌ها را انجیل نامیدند[۱] هنگامی که نهضت کتابت سنت شفاهی مسیحیت آغاز شد هر کسی به تشخیص خود و سبک خاص که داشت، به تدوین اعمال و اقوال و حوادث مربوط به حضرت عیسی پرداخت (لوقا: ۱-۴) و بدین ترتیب نوشته‌های متعددی به نام انجیل به وجود آمد (کلام مسیحی: ۵۱-۵۲، دین مسیح: ۴۷، تکوین الاناجیل:۳۰) تعدد متون فوق، باعث شد تا کلیسا معین کند که کدام یک از نوشته‌های مسیحی را معتبر و معیار می‌داند و البته این کار آسانی نبود، زیرا همه، نوشته‌های خود را اصیل و معتبر می‌دانستند، افزون بر انجیل‌های چهار گانه، کتاب اعمال رسولان و کتاب مکاشفه که امروزه عهد جدید را تشکیل می‌دهند، متن‌های دیگری بنام انجیل توما، انجیل حقیقت، انجیل دوم متی، اعمال پطرس، اعمال یوحنا (دین مسیح: ۴۷:۴۸) و هم چنین برنابا، انجیل ناصریان، انجیل عبرانیان، انجیل مصریان و ... نیز تداول عام داشتند (مقایسه ای میان تورات و انجیل، قرآن و علم: ۱۱۰-۱۱۱)[۲]در قرن‌های نخستین میلادی، فهرست کتاب‌های عهد جدید، با زمان تغییر می‌کرد و کم و زیاد می‌شد، شک و تردید در این موضوع تا مجمع روحانی «هیپون» در سال ۳۹۳ میلادی، و مجمع روحانی «کارتاژ» در سال ۳۹۷ میلادی طول کشید، (مقایسه میان تورات و انجیل، قرآن و علم: ۱۱۱ و ۱۱۲، دین مسیح: ۴۷ ـ ۴۸، عیسی اسطوره یا تاریخ: ۳۰ – ۳۱) و در مجمع اخیر بود که حذف نهایی به عمل آمد و بیش از صد انجیل از بین برده شد و تنها چهار انجیل نگهداری شد، تا در لیست نوشته‌های عهد جدید که «کانن» نامیده می‌شود وارد شوند (دین مسیح:۴۸) بدین ترتیب در اوائل قرن پنجم میلادی تنها، چهار انجیل یاد شده در زیر توانستند به عنوان انجیل‌های رسمی جایگاه ثابتی را در عهد جدید پیدا کنند (تاریخ تفکر مسیحی:۵)

۱. انجیل مرقس، این انجیل در حوالی سال (۶۵ – ۷۰) میلادی توسط شخصی به نام «مرقس» تألیف شده است. تاریخ جامع ادیان: ۵۷۶، تکوین الاناجیل:۳۱)
۲. انجیل متی، این انجیل توسط شخصی به نام «متی» نوشته شده است.
۳. انجیل لوقا، این انجیل در سال‌های (۸۰-۹۰) میلادی توسط شخصی به نام «لوقا» در انطاکیه خطاب به مشرکین تألیف شده است (تاریخ تمدن ۳:۶۵۵، تکوین الاناجیل:۳۱)
۴. انجیل یوحنا، این انجیل در بین سال‌های (۹۵-۱۰۰) میلادی توسط شخصی به نام «یوحنا» در آسیای صغیر تألیف شده است (تکوین الاناجیل:۳۱)[۳]
یکی از اناجیل که امروزه در دست است، انجیل برنابا است، نام اصلی نویسنده این انجیل «یوسف» است، وی از پدر و مادر یهودی در جزیره قبرس به دنیا آمده است، جالب است که برنابا، می‌نویسد: چون آدم و حوا از بهشت بیرون شدند، مشاهده کردند که بالای دروازه بهشت نوشته شده: «لا اله الا الله محمد رسول الله، (انجیل برنابا فصل ۴۱ آیه ۳۳) در این انجیل بیش از ده مرتبه نام پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) به لفظ (محمد صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است (انجیل برنابا ۹۷:۱۹) این انجیل از دیدگاه دانشمندان مسلمان بیشتر از سایر انجیل‌ها با واقعیت‌های تاریخی تطابق دارد.[۴]
قرآن کریم که نخستین منبع معارف اسلامی است، عیسی(علیه السلام) را یکی از پیامبران الهی می‌شمارد (نساء:۱۷۱، مریم:۳۰، مائده:۱۷) که انجیل به عنوان کتاب آسمانی بر آن حضرت نازل شده است (مائده: ۴۲، حدید:۲۷) کلمه انجیل دوازده بار در قرآن تکرار شده است، ولی هیچ گاه به‌صورت جمع «اناجیل» وارد نشده است، و این یکی از ادله ای است که نشان می‌دهد، انجیل مورد نظر قرآن غیر از انجیل‌هایی است که مسیحیان آن‌ها را از جمله کتاب‌های مقدس خود می‌دانند نظر دانشمندان اسلامی در مورد انجیل‌های موجود این است که، انجیل اصلی به کلی به فراموشی سپرده شده و بجای آن کتاب‌های دیگری توسط کلیسا نوشته شده است (تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۶۸-۶۹، ملل و نحل، ج ۱، ص ۲۲۱) با وجود این در استناد این انجیل‌ها به حواری‌ها و شاگردان آن‌ها شک و تردید وجود دارد، زیرا این اناجیل در اواخر قرن چهارم و اوائل قرن پنجم رسمیت یافته‌اند (دین مسیح: ۴۷-۴۸) و آثار خطی باقی مانده از آن‌ها مربوط به قرن سوم میلادی است و قبل از این دوره اثری از آن انجیل‌ها به دست ما نرسیده است.[۵]
قرآن کریم در آیه ششم سوره صف با کمال صراحت از حضرت مسیح نقل می‌کند که وی گفته است: من به آمدن پیامبری که نام او احمد است بشارت می‌دهم.
این جا سؤال مهمی مطرح می‌شود و آن این است: پیامبری که حضرت مسیح از آمدن وی خبر داده، نام او احمد است، و نام مبارک پیامبر، محمد(صلی الله علیه و آله و سلم )می‌باشد، در این صورت چگونه این علامت بر او تطبیق می‌شود؟
در پاسخ این سؤال لازم است به نکات زیر توجه شود:
الف: در تواریخ آمده است که پیامبر اسلام از کودکی دو نام داشت، و حتی مردم او را با هر دو نام خطاب می کردند، یکی محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگری (احمد) اولی را جدش عبدالمطلب برای او برگزیده بود و دومی را مادرش آمنه.[۶]
ب: هنگامی که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آیه ششم سوره صف را برای مردم مدینه و مکه خواند، قطعاً به گوش اهل کتاب نیز رسید، هیچ کس از مشرکان و اهل کتاب ایراد نکردند که انجیل از آمدن (احمد) بشارت داده، نام تو محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) است، این سکوت خود دلیل روشن بر شهرت این اسم در آن محیط است، زیرا اگر اعتراض شده بود برای ما نقل می شد، از این بحث به این نتیجه می رسیم که احمد نیز از نام های معروف پیامبر اسلام بوده است.[۷]
قرآن مجید با صراحت هر چه تمام تر می فرماید: اگر پیروان انجیل و تورات، این دو کتاب را مورد مطالعه قرار دهند نام و خصوصیات پیامبر اسلام را در آن می یابند، رسول خدا در ضمن حدیث طولانی در جواب یهودی فرمود: اولین چیزی که در تورات نوشته شده است (محمد رسول الله) است، و آن در زبان عبری (طاب) است، آن گاه آیه ۱۷۵ سوره اعراف را قرائت فرمود: یجدونه مکتوبا عندهم فی التورات و الانجیل) یعنی نام و نشان و خصوصیات پیامبر اسلام را در این دو کتاب نوشته شده می یابند.[۸]
بشارت انجیل به آمدن فارقلیطا: مسیح به زبان عبری سخن می گفت زیرا او در میان عبری زبان پرورش یافته بود و از میان نویسندگان انجیل ها، متی، انجیل خود را به زبان عبری نوشته و سه نفر دیگر انجیل خود را به زبان یونانی نوشته اند در انجیل یوحنا در باب های ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ حضرت مسیح از آمدن شخصی به نام (فارقلیط) پس از خود خبر داده است، فارقلیط، لغت سریانی است که اهل سوریه با آن سخن می گفتند، و در انجیل هایی که به زبان سریانی نوشته شده است این لفظ به کار رفته است، دانشمندان اسلامی و مفسران انجیل اتفاق دارند که این لفظ سریانی شده لفظ یونانی است که انجیل یوحنا به آن زبان نوشته شده است، ولی در ریشه اصلی این لفظ اختلاف دارند، محققان اسلامی معتقدند که ریشه یونانی این کلمه (پریکلیطوس) به معنای محمد و احمد است، ولی مفسران انجیل ریشه آن را (پارکلیطوس) به معنای تسلی دهنده دانسته اند و بیشتر مفسران آن را به روح القدوس تفسیر نموده اند[۹] باید توجه داشت هنگامی که ارباب کلیسا دیدند که ترجمه (پریکلیطوس) به محمد و احمد به تشکیلات آن ها ضربه شدیدی وارد می کند، بجای آن (پارکلیطوس) نوشتند و این سند زنده را دگرگون ساختند.[۱۰]
در این جا قرائنی به روشنی گواهی می دهد که مراد از (فارقلیط) پیامبری است که پس از مسیح می آید نه روح القدوس.
۱. از برخی تواریخ مسیحی استفاده می شود که پیش از اسلام در میان علما و مفسران انجیل مسلم بود که «فارقلیط» همان پیامبر موعود است، حتی گروهی از این مطلب سوء استفاده نموده خود را فارقلیط موعود معرفی نموده اند، مثلاً «منتس» که مردی ریاضت کش بود و در قرن دوم میلادی می زیست، در سال ۱۸۷ میلادی در آسیای صغیر مدعی رسالت گردید و گفت: من همان فارقلیط هستم که عیسی از آمدن او خبر داده است.[۱۱]
۲. از تواریخ مسلم اسلامی کاملاً استفاده می شود که سران سیاسی و روحانی جهان مسیحیت در روز های بعثت پیامبر اسلام همگی در انتظار پیامبر موعود انجیل بودند، از این جهت هنگامی که سفیر پیامبر نامه او را به زمامدار حبشه داد، وی پس از خواندن نامه رو به سفیر کرد و گفت: من گواهی می دهم که او همان پیامبری است که جهان اهل کتاب، در انتظار او هستند. همانطور که حضرت موسی از نبوت حضرت مسیح خبر داده، وی نیز از نبوت پیامبر اسلام بشارت داده و علائم و نشانه های او را معین کرده است از این نصوص استفاده می شود که آنان در انتظار پیامبری بودند، و چنین انتظار به طور مسلم ریشه انجیلی داشته است.
هم اکنون این سؤال مطرح می شود که چرا عیسی(علیه السلام) در بشارت از آمدن پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) اسم احمد را برگزیده است؟ در پاسخ این سؤال نکات زیر قابل توجه می باشد:
۱. بشارت عبارت است از خبری که شنونده از شنیدنش خوشحال شود، با آمدن پیامبری بعد از پیامبر دیگر بدون برتری و فضیلت پیامبر بعدی، بشارت محسوب نمی شود، بشارت وقتی تصور دارد و دارای خاصیت بشارت است که پیامبر دوم دارای فضیلت و برتری بوده و دعوت پیشرفته تر، و دین کامل‌تری آورده باشد، در این صورت است که بشارت آمدنش باعث خرسندی شده و بشارت به مفهوم واقعی محقق می شود، بر این اساس خود آیه بشارت، اشعار و اشاره به برتری و فضیلت، شخصی مورد بشارت بر بشارت دهنده دارد، همان طور که در نص بشارت، لفظ (احمد) دلالت بر این دارد که وی، احمد و افضل از مسیح و انبیای پیش از او است.[۱۲]
۲. راغب می گوید: احمد اشاره به اسم پیامبر برای تنبه و توجه دادن به این مطلب است، هم چنان که قبل از وجود و ظهور اسم آن حضرت احمد است، وقتی جسم او وجود پیدا کند، در اخلاق و افعال و اقوال خود، محمود خواهد بود، عیسی (علیه السلام) لفظ (احمد) را بدین جهت برای بشارت برگزیده، تا اعلام نماید که او از من و انبیای پیش از من حمد کننده تر است، کشف الاسرار در تأیید راغب می گوید: الف در لفظ احمد برای مبالغه در حمد است، مبالغه یا در فاعل است، یعنی همه انبیا ستایشگران خدا هستند ولی پیامبر اسلام بیشتر از همه ستایشگر است، یا مبالغه در مفعول است، یعنی همه انبیا به خاطر صفات حمیده شان، محمود و مورد ستایش هستند، ولی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مناقب و فضائل و محاسن بیشتری دارد، که به خاطر آن ها مورد ستایش بیشتر است.[۱۳]
احمد اسم نقل داده شده از وصف افعل، است که برای تفضیل و برتری بکار می رود، سپس معنای احمد ستایشگر ترین ستایشگران است، همه انبیا ستایشگران خدا هستند ولی پیامبر اسلام بیشتر از همه ستایشگر است، محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز منقول از وصف است و آن وصف محمود است که متضمن مبالغه و تکرار است، بنابر این محمد به کسی گفته می شود که پیوسته و مکرر مورد ستایش قرار داشته باشد، رسول خدا بعد از تولد و بعثت چنین بوده است، چون پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از این که محمد و مورد ستایش باشد، احمد و ستایشگر خدای خویش بوده است، بدین جهت عیسی (علیه السلام) اسم احمد را بر محمد مقدم داشته، به اسم احمد از آمدن وی بشارت داده است.[۱۴]
از نصوص فوق این نتیجه استفاده می شود که «حضرت عیسی(علیه السلام) بدین جهت اسم احمد را برای بشارت برگزیده، تا تنبه داده و بفهماند که پیامبری که بعد از من می آید، احمد و افضل از من و انبیای قبل از من است و با دعوت پیشرفته تر و دین کامل‌تری خواهد آمد. و الله عالم بالصواب.

پی نوشت:

[۱]. ر.ک: رضوی رسول، مجله تخصصی کلام اسلامی، شماره ۴۹، ص ۷۷.
[۲]. همان، ص ۷۸.
[۳]. ر.ک: رضوی رسول، مجله تخصصی کلام اسلامی، شماره ۴۹، ص ۷۹-۸۰.
[۴]. همان، ص ۸۲-۸۳.
[۵]. رضوی، رسول، مجله تخصصی کلام اسلامی، شماره ۴۹، ص ۸۳.
[۶]. حلبی علی بن برهان الدین، سیره حلبیه، ج۱، ص ۱۲۸، دار المعرفه، بیروت، ۱۴۰۰.
[۷]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۷۸، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش.
[۸]. صدوق، محمد، امالی، ص ۲۵۹، مرکز الطباعه و النشر فی موسسه البعثه، ۱۴۱۷.
[۹]. سبحانی، جعفر، احمد موعود انجیل، ص ۱۰۴، بوستان کتاب ۱۳۸۵ ش.
[۱۰]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۷۵، دار الکتب الاسلامی، ۱۳۷۴ ش.
[۱۱]. سبحانی، جعفر، احمد موعود انجیل به نقل از آنیس الاعلام، ج۲، ص ۱۷۹.
[۱۲]. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج ۲۸، ص ۳۰۴، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.
[۱۳]. حقی اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ۹، ص ۴۹۸، دار الفکر بیروت.
[۱۴]. قرطبی محمد بن احمد، الجامع الاحکام القرآن، ج۱۹، ص ۸۳، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۶۴ ش، ابن حجر. عسقلانی، شهاب الدین، فتح الباری، ج۶، ص ۴۰۴، دار المعرفه للطباعه و النشر، بیروت.

به نظر نگارنده، علی رغم حجم بالای پژوهش های صورت گرفته، هنوز  قرائنِ درون متنیِ بسیار محکمی از خودِ نسخه های قدیمیِ تورات به زبان های عبری، سریانی، آرامی، یونانی و لاتین برای دلالتِ این آیات بر پیامبر اسلام و دوازده امام می توان یافت که تاکنون بدان پرداخته نشده است. از سوی دیگر همۀ این پژوهش ها تنها به آیۀ 20: 17 سفر پیدایش پرداخته و از آیات فصل 25 که در آن ها اسامی دوازده فرزند از نسل اسماعیل آمده، غفلت کرده اند. این نوشته تلاشی است برای ارائۀ شواهدی تازه برای دستیابی به فهمی بهتر از آیات موردبحث در عهد عتیق. در این نوشته، ابتدا متن آیۀ 17: 18 سفر پیدایش در نسخه های عهد عتیق به زبان های مختلف تحلیل و دلالت این آیه در موضوع موردبحث، بررسی شده است. پس ازآن، به بررسی متن آیۀ 17: 20 سفر پیدایش در نسخه های عهد عتیق پرداخته شده و تحلیلی برای معانی واژگانی از این آیه که در بحث تأثیرگذارند (یعنی «مئودمئود» و «ربی») ارائه شده است. در انتها نیز دربارۀ اسامی دوازده امام در عهد عتیق بحث شده است.

آنچه این تحقیق را از موارد مشابه پیش گفته متمایز می کند، عمدتاً سه ویژگی است: اول، تلاش برای بررسی نسخه های کهن آیات موردمطالعه و تجزیه وتحلیل واژگان کلیدی آن ها در زبان های عبری، آرامی، سریانی و یونانی؛ دوم، بررسی ارتباط نام های دوازده فرزند اسماعیل با نام های دوازده امام؛ و سوم، بررسی این بشارت در گفته های بحیرا که از طریق متونِ مسیحی به ما رسیده است.

1_ مقام امامت در نسل اسماعیل (پیدایش 17: 18)

یکی از آیات مهم تورات در موضوع بشارت به پیامبر اسلام و دوازده امام، آیۀ 18 از فصل 17 سفر پیدایش است. در این بخش، ابتدا متن این آیه را بر اساس نسخه های مهم و کهن نقل می کنیم و سپس دربارۀ دلالتِ این آیه گفتگو خواهیم کرد.

1_ 1_ متن سفر پیدایش 17: 18 در نسخه های مهم و کهن

متن آیۀ 17: 18 در شماری از نسخه های مهم عهد عتیق ازاین قرار است:

AVD وَقَالَ إِبْرَاهِيمُ  لِلهِ: «لَيْتَ إِسْمَاعِيلَ يَعِيشُ أَمَامَكَ!»[39]

KJV And Abraham said unto God, O that Ishmael might live before thee![40]

LXX εἶπεν δὲ Αβρααµ πρὸς τὸν θεόν Ισµαηλ οὗτος ζήτω ἐναντίον σου[41]

Samaritan ואמר אברהם לאלהים לוי ישמעאל יתוחי לרחותך[42]

 WTT וַיֹּאמֶר אַבְרָהָם אֶל־הָֽאֱלֹהִים לוּ יִשְׁמָעֵאל יִחְיֶה לְפָנֶֽיךָ[43]

 NFT ואמר אברהם קדם ייי אלווי לווי ישׁמעאל יחי קדמכמיך[44]

PJT ואמר אברהם קדם ייי הלואי ישׁמעאל יתקיים ויפלח קומך[45]

 TAR וַאֲמַר אַברָהָם קדם יוי לְוֵי יִשׁמָעֵאל יִתקַיַים קְדָמָך[46]

Peshitta ܘܐܡܼܪ ܐܒܪܗܡ ܠܐܠܗܐ܂ ܐܫܬܘܦ ܕܝܢ ܐܝܫܡܥܝܠ ܢܚܼܐ ܩܕܡܝܟ[47]

1_ 2_ دلالت آیه (دعای ابراهیم برای نسل اسماعیل)

در آیه 18 فصل 17 سفر پیدایش، ابراهیم برای فرزندش اسماعیل دعا می کند. باید به مضمون دعای ابراهیم برای اسماعیل دقت کرد؛ او از خدا چنین تمنا می کند: «کاش که اسماعیل در حضور تو زیست کند»؛ در ترجمۀ عربی نسخۀ سامری چنین آمده است: «یا لیت اسماعیل یحیی فی طاعتک»[48] (ای کاش اسماعیل در اطاعت تو زندگی کند).

این عبارت در نسخه های انگلیسی live before thee [49] می باشد که ترجمه ای از יִחְיֶה לְפָנֶֽיךָ در عبری است؛ اما ترجمۀ دقیق تر آن، «برای وجه تو زیست کند» است.

در نسخۀ آرامی سودو یوناتان יתקיים ויפלח קומך آمده است که معنای آن این است: «اسماعیل در برابر تو اقامه شود و عبادت کند».

حال باید دید معنای «زیستن در حضور خدا» چیست؟ آیا مگر همگان در حضور خدا زیست نمی کنند؟ برای فهم این جمله باید دید که آیا این مضمون در آیات دیگر از عهد عتیق نیز تکرار شده است یا خیر؟ با دقت در نسخه های تارگوم می بینیم که این مضمون در مورد ادریس (اخنوخ)، نوح، ابراهیم، اسحاق و داود نیز به کار رفته است. در نسخۀ تارگوم سفر پیدایش 5: 22 آمده است که اخنوخ به واقع بنده ای در برابر خدا بود. در تارگوم نئوفیتی آیۀ 6: 9 آمده است که نوح بنده ای در مقابل خدا بود[50]. این مضمون همچنین در سفر پیدایش، آیه 17: 1 راجع به ابراهیم علیه السلام  آمده است.

حال سؤال این است که خداوند به بندگانی که دارای این ویژگی اند، یعنی به تعبیر دقیق تورات عبری ماسوری، «برای وجه خدا سلوک می کنند» و به تعبیر تارگوم، «بنده ای در پیش روی خدا هستند»، چه وعده ای داده است؟ پاسخ این سؤال در وصیت داود به سلیمان معلوم می شود. در این وصیت، داود ضمن توصیه به فرزند خود برای اجرای دقیق تمام سنت های الهی، به او می گوید: خداوند به پسران من وعده داده که اگر «به راستی برای وجه خدا سلوک کنند»، همواره یکی از آن ها بر کرسی پادشاهی اسرائیل تکیه زند[51].

باز در جای دیگر، سلیمان از عهد الهی با بندگانی که با تمام قلب خویش در حضور خدا سلوک نمایند سخن می گوید که این عهد الهی همان مُلک از سوی خداست که خداوند به پسران داود وعده داده است.[52]

از مجموع آنچه گفته شد معلوم می شود که در تورات هرگاه عبارت هایی چون «سلوک در برابر خدا» یا «زیستن در پیش روی خدا» یا «بنده ای در پیش روی خدا بودن» به کار رفته، نشان از عهد الهی با بندگانی است که خداوند می خواهد به آنان مُلکِ الهی بخشیده یا آنان را پیشوا و امام مردمان قرار دهد.

حال به فصل 17 تورات بازمی گردیم؛ در ابتدای این فصل، خداوند به ابراهیم علیه السلام  می گوید: «برای وجه من سلوک کن» یا به تعبیر تارگوم: פלח קדמי [53] (بنده ای در پیش روی من باش). سپس به او وعده می دهد که من عهد خویش را با تو محکم می کنم[54] .

بر اساس آنچه گفته شد، این همان اعطای مقام امامت یا عهد امامت با حضرت ابراهیم علیه السلام  است. در چنین شرایطی ابراهیم همین مقام امامت را برای فرزندش اسماعیل نیز درخواست می کند و می گوید: «ای کاش اسماعیل در پیش روی تو زیست کند». این دعا در پیشگاه الهی موردقبول واقع می شود [55]و خداوند به ابراهیم وعده می دهد که نسل اسماعیل بمئود مئود برکت خواهد یافت و  از  او  دوازده پیشوا متولد خواهند شد[56].

از بیان خداوند در استجابت دعای ابراهیم در مورد مئودمئود و وعده به پدید آمدن دوازده پیشوا و امتی عظیم از نسل اسماعیل، معلوم می شود که ابراهیم در مورد امامت در نسل اسماعیل دعا کرده است.

جالب این است که شبیه این ماجرا در قرآن نیز آمده است[57]. خداوند ابراهیم را به کلماتی امتحان می کند و پس از سربلندی از این ابتلا، خداوند او را به مقام امامت مشرف می کند؛ آنگاه ابراهیم از خداوند برای فرزندانش نیز تقاضای امامت می کند[58]؛ خداوند در جواب می گوید که عهد الهی به ظالمان نمی رسد[59].

2_ دوازده امام از نسل اسماعیل (پیدایش 17: 20)

دومین آیه ای که در این نوشته موردبررسی قرار می گیرد، آیۀ 20 از فصل 17 سفر پیدایش است. برای بررسی این آیه نیز، پیش از آن که دلالت های آیه را موردبررسی قرار دهیم، متن آیه را از نسخه های مهم و کهن نقل می کنیم و پس از آن، دلالت های آیه را به تفکیک موردبررسی قرار می دهیم.

2_ 1_ متن سفر پیدایش 17: 20 در نسخه های مهم و کهن

AVD وَأَمَّا اسماعیل فَقَدْ سَمِعْتُ لَک فِیهِ. ها أَنَا أُبَارِکهُ وَأُثْمِرُهُ وَأُکثِّرُهُ کثِیراً جِدّاً. اِثْنَی عَشَرَ رَئِیساً یلِدُ، وَأَجْعَلُهُ أُمَّةً کبِیرَةً.

KJV And as for Ishmael, I have heard thee: Behold, I have blessed him, and will make him fruitful, and will multiply him exceedingly; twelve princes shall he beget, and I will make him a great nation.

LXX περὶ δὲ Ισμαηλ ἰδοὺ ἐπήκουσά σου ἰδοὺ εὐλόγησα αὐτὸν καὶ αὐξανῶ αὐτὸν καὶ πληθυνῶ αὐτὸν σφόδρα δώδεκα ἔθνη γεννήσει καὶ δώσω αὐτὸν εἰς ἔθνος μέγα

NFT ולישׁמעאל שׁמעית לקל צלותך הא ועל־עסק ישׁמעאל שׁמעית בקלך הא ברכת יתה ותוקפת יתיה וסגית וסגיית יתיה לחדא חדה לחדא תרין־עשׁר רברבין יולד תלד ואשׁוי יתה לאחסנה לאומה רבה

 PJT ועל ישׁמעאל קבילית צלותך הא בריכית יתיה ואפישׁ יתיה ואסגי יתיה לחדא לחדא תריסר רברבין יוליד ואיתיניניה לעם סגי

TAR וְעַל ִשׁמָעֵאל ולישׁמעאל קַבֵילִית צְלוֹתָך הָא בָרֵיכִית יָתֵיה וְאַפֵישִׁית יָתֵיה וְאַסגִיתִי יָתֵיה לַחדָא לַחדָא תְרֵי־עֲסַר רַברְבִין יוֹלִיד וְאִתְנִינֵיה לְעַם סַגִי

 WTT וּֽלְיִשְׁמָעֵ֘אל שְׁמַעְתִּיךָ֒ הִנֵּ֣ה בֵּרַ֣כְתִּי אֹת֗וֹ וְהִפְרֵיתִ֥י אֹת֛וֹ וְהִרְבֵּיתִ֥י אֹת֖וֹ בִּמְאֹ֣ד מְאֹ֑ד שְׁנֵים־עָשָׂ֤ר נְשִׂיאִם֙ יוֹלִ֔יד וּנְתַתִּ֖יו לְג֥וֹי גָּדֽוֹל

Peshitta ܘܥܠ ܐܝܫܡܥܝܠ ܫܡܥܬܟ܂ ܗܐ ܒܪܟܬܗ ܘܐܣܓܝܬܗ܂ ܘܐܟܒܪܬܗ ܛܒ ܛܒ܂ ܬܪܥܣܪ̈ ܪ̈ܘܪܒܢܝܢ ܢܘܠܕ ܘܐܬܠܝܘܗܝ ܠܥܡܐ ܪܒܐ܂

Samaritan ולישמעאל שמעתך אה ברכת יתה והפרית יתה והסגית יתה בשריר שריר תרי עסר נסיאים יולד ואתננה לגוי רב

2_ 2_ معنای مئود مئود

خداوند در پاسخ دعای ابراهیم می گوید:

اما در مورد اسماعیل دعایت را استجابت کردم، اکنون او را برکت داده، 25بارور25 شیعه 25بارور 25کرده25 (کثرت بخشم) و عظمت می دهم[60] به مئو مئود 46 محمد 20+26 علی =  46 ماه 46+46=92 محمد

تبیین معنای مئو مئود، نقشی کلیدی در فهم مراد این آیه خواهد داشت. جستجو در کتاب مقدّس نشان می دهد که واژۀ عبری מְאֹד (مِئود)[61] در هیچ آیه ای از عهد عتیق به همراه حرف اضافۀ باء به صورت בִּמְאֹד (بمئود) به کار نرفته است. هرگاه این کلمه به صورت قید به کار رود، به معنای «خیلی» یا «زیاد» است و در این صورت، دیگر نیازی به حرف اضافۀ باء ندارد.

 بنابراین می توان حکم کرد که کاربرد בִּמְאֹ֥ד מְאֹֽד (بمئودمئود) به معنای «بسیار زیاد»، علی القاعده نادرست است و به ناچار باید به دنبال معنای دیگری برای آن بگردیم.

یکی از راه های پیشنهاد شده برای فهمِ بهترِ آیه این است که مئود مئود را به عنوان اسمی عَلَم در نظر گیریم؛ در این صورت آیۀ 17: 20 به روشنی معنا می شود:

 خداوند به ابراهیم می گوید نسل اسماعیل را به واسطۀ مئودمئود برکت و کثرت و عظمت می بخشم.

اما این مئودمئود کیست؟ آیا شخصی از نسل اسماعیل وجود دارد که نامش مئودمئود باشد؟ قرائن درون متنی و برون متنیِ فراوانی وجود دارد که می توان از آن ها نتیجه گرفت که مئود مئود، همان مشهورترین فرزند از نسل اسماعیل، یعنی پیامبر اسلام است که اسماعیل و نسل او (اعراب) به برکت وجود ایشان، بزرگی، کثرت و برکت یافته اند و نامشان در جهان بلندآوازه شده است. ازجملۀ قرائن درون متنی می توان به واژگان هم ریشۀ این لغت و دیگر کاربردهای آن در کتاب مقدّس اشاره کرد. מוֹדֶה (مُودِه) صیغۀ اول شخص مضارع مفرد مذکر در باب هیفیل (Hiphil) از ریشۀ عبری ידה (یادا)[62] دقیقاً به معنای احمد است و بنابراین واژۀ مئودمئود (که در روایات اسلامی به صورت مودمود آمده) معادل احمد احمد یا برگردان صحیحِ آن در عربی محمد خواهد بود[63]. معادل های واژۀ مئودمئود در نسخه های سریانی ܛܒ ܛܒ (طاب طاب)[64] و آرامی לחדא לחדא (لَحدا لَحدا)[65] نیز به طرز جالب توجّهی این نظریه را تقویت می کند.

به علاوه، قرائن برون متنی برای اثبات مدّعای مذکور، شاملِ شواهد تاریخی، اقوال یهودیانِ مسلمان شده، روایات اسلامی و... می شود. اگرچه بررسی این شواهد (درون متنی و برون متنی) نقش مهمی در فهمِ معنای آیه دارد، در اینجا برای احتراز از طولانی شدن نوشته و دور افتادن از موضوع اصلی (دوازده امام در تورات)، از بحث مبسوط دراین باره خودداری می کنیم و آن را به موضع دیگری وا می گذاریم[66] ؛ در اینجا صرفاً می پذیریم که می توان نشان داد که ترکیب «בִּמְאֹ֣ד מְאֹ֑ד (بمئودمئود)» در آیۀ پیدایش 17: 20 باید اشاره ای به یک اسم عَلَم باشد که به «بمحمد» یا «باحمد احمد»[67] ترجمه می شود.[68]

2_ 3_ معنای ربّانی

در آیۀ 17: 20 سفر پیدایش به حضرت ابراهیم بشارت داده شده که دوازده شخص عظیم از نسل اسماعیل پدید خواهند آمد. این که این دوازده عظیم کیان اند و نام های آن ها چیست و این که آیا این ها فرزندان مستقیم اسماعیل اند یا خیر، در ادامه خواهد آمد. در نسخۀ عبری به جای واژۀ عظیم، נשיאם (نِسیئیم) و در نسخۀ سریانی ܪܘܪܒܢܝܢ (روربنین) و در نسخه های آرامی רברבין (ربربین) آمده است. נשיאם جمع נשיא (نِسی یا ناسی) به معنای پیشوا، رهبر، امیر، رئیس، مَلِک و کسی است که ترفیع یافته است[69].

ܪܘܪܒܢܝܢ (روربنین) جمع ܪܒܢ (ربن) از ریشۀ ܪܒ (رب) است. معنای رب و ربوبیت در سریانی، آرامی و عربی یکی است و آن، مالکیت و صاحب چیزی بودن، سروری و ولایت است. معنای لغویِ رِبّی، مولای ما، بزرگِ ما، آقای ما و ربّ ما است. این واژه در عهد عتیق برای روسای اسباط بنی اسرائیل و دیگر روسایی که ولایت و سرپرستی عده ای را بر عهده داشته اند، به کار رفته است.

اما کاربرد این واژه در عهد جدید قابل تأمل است. ܪܒܢ (ربن) به معنای «بزرگِ ما» و ܪܒܝ (رِبی) به معنای «بزرگِ من» یا «آقای من»، به صورت مطلق و بدون این که به کلمۀ بعدی اضافه شود، به هیچ وجه برای هیچ کسی جز حضرت عیسی به کار نرفته است. واژۀ ܪܒܝ (رِبی) در عهد جدید سریانی درمجموع 72 مرتبه و واژۀ ܪܒܢ (ربن) نیز در انجیل پشیتای سریانی، 17 مرتبه به کاررفته است که مخاطب همگی آن ها حضرت عیسی است و نه شخصی دیگر[70]. در ابتدای فصل 23 انجیل متی، حضرت عیسی می گوید:

کاتبان و فریسیان بر کرسی موسی تکیه زده اند... و... دوست دارند که مردم در بازارها آن ها را احترام کنند و به آن ها بگویند ܪܒܝ ܪܒܝ (ربی ربی). آنگاه رو به حواریون می گوید: اما شما هیچ گاه نباید ܪܒܝ خوانده شوید زیرا رب شما یکی است و شما همه باهم برادرید[71].

بر این اساس به نظر می رسد که واژۀ رِبّی یا ربّان در عهد جدید، به عالمِ الهی بلندمرتبه ای اشاره دارد که وقتی در موضوعی حکم می کند، باید از حکمِ او تبعیت شود؛ یعنی کسی که جنبۀ سرپرستی و ولایت بر گروهی دارد و حتی حواریونِ حضرت عیسی با آن مقام و منزلتی که داشته اند، لایق این عنوان نبوده اند.

در قرآن نیز واژۀ «رَبّانی» در سه آیه به کاررفته است[72]. خداوند در سورۀ مائده آیۀ 44 می فرماید:

إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فيها هُدىً وَ نُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذينَ أَسْلَمُوا لِلَّذينَ هادُوا وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّه‏... ؛ ما تورات را فرو فرستادیم، در آن هدایت است و نور. پیامبرانی که اسلام آوردند برای یهودیان به آن حکم کنند، نیز ربانیون و احبار به واسطۀ آنچه از کتاب خدا حفظ کنند... .

ذیل این آیه، روایتی جلب توجه می کند. امام صادق علیه السلام  در مورد این آیه فرموده اند:

منظور از ربانیون در این آیه، امامان اند که غیر از پیامبران اند. آنان مردم را با علمشان تربیت می کنند و احبار نیز غیر از ربانیون اند و به کسانی گفته می شود که مردم را به سوی ربانیون دعوت می کنند[73].

درمجموع، از روایات اسلامی معلوم می شود که منظور از «رَبّانی»، امام معصوم است که با علمِ الهی خویش، مردم را پرورش می دهد و مردم نیز ملزم به اطاعت از اویند.

در روایات دیگری نیز به لفظ «رِبّی» یا «رَبّانی» اشاره شده است. در روایتی، راوی از امیرالمؤمنین علیه السلام  از مصداق «دابة الارض» سؤال می کند. حضرت در جواب می گوید: «صِدِّيقُ هَذِهِ الْأُمَّةِ، وَ فَارُوقُهَا، وَ رِبِّيهَا، وَ ذی قَرْنَيْیهَا».[74]

بر اساسِ این روایت، امیرالمؤمنین علیه السلام  خویشتن را به عنوان رِبّیِ امتِ اسلام معرفی می کند.

در روایت دیگری به ابوذر غفاری _ صحابی جلیل القدر پیامبر اسلام_ می گویند وصیت کن. می گوید وصیت کرده ام، به او می گویند به امیرالمؤمنین عثمان وصیت کرده ای؟ می گوید نه بلکه به کسی که به حق امیرالمؤمنین است یعنی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب؛ و  او  به  یقین میخِ (محکم کننده) زمین است و او رِبّیِ این امت است.[75]

در روایتی نیز پیامبر اسلام می فرماید: «علی، رَبّانیِ این امت است»[76] .

2_ 3_ 1_ دوازده ربّانی در بشارت پیدایش 17: 20

با توجه به مطالبی که ذکر شد، «رِبّی» یا «ربّان»، واژه ای است به معنای مولا، پیشوا، رهبر و رئیس که در اسفار عهد عتیق برای امیرانی که سرپرستی قوم خویش را بر عهده داشته اند، به کاررفته است؛ و در عهد جدید، تنها حضرت عیسی علیه السلام  از چنان مقام رفیعی برخوردار بوده که به او «رِبّی» اطلاق شده است؛ پس این واژه اگر از سوی خداوند به کسی اطلاق شود، به معنای ولی الله، پیشوا و رهبری است که دارای علم الهی بوده و جایگاهی آسمانی دارد.

در آیۀ 17: 20 سفر پیدایش، خداوند به ابراهیم بشارت داده که از نسلِ اسماعیل، دوازده رِبّی پدید خواهند آمد. این دوازده مردِ ربّانی، مقامشان از حواریان عیسی بالاتر است. حتی دوازده فرزند یعقوب نیز به این مقام نائل نشده اند. با این وصف، باید به دنبال یافتن مصداق این دوازده ولیِ الهی در طول تاریخ بود. به نظر می رسد که منظور از ایشان، دوازده فرزند صلبیِ مستقیمِ حضرت اسماعیل نباشد؛ زیرا در هیچ کتاب آسمانی یا منبع تاریخی، نشانی از علم الهی یا رهبری آسمانی، در فرزندان مستقیم اسماعیل یافت نمی شود. تنها افرادی که به عنوان دوازده پیشوای آسمانی از فرزندان اسماعیل شناخته شده اند، همان دوازده  امامی اند که پیامبر اسلام ایشان را به عنوان رَبّانی امت اسلام معرفی کرده است که اولین آن ها علی بن ابی طالب و آخرینشان مهدی علیهم السلام  است.

3_ نام دوازده ربانی در تورات

در فصلی دیگر در تورات، نام دوازده ربانی از فرزندان اسماعیل آمده است. در این بخش بر آنیم که مصداقِ روشنی از این نام ها را بیان کنیم. در بدوِ امر می توان چهار گروهِ مختلف را به عنوان مصداق محتمل دوازده نفر از نسلِ اسماعیل در نظر گرفت. دستۀ اول: پسران بلا واسطۀ اسماعیل، دستۀ دوم: اجدادِ پیامبر اسلام (از نسل اسماعیل)، دسته سوم: قبائل عرب در هزارۀ پیش از میلاد، دستۀ چهارم: امامان معصوم از اهل بیت پیامبر اسلام. در ادامه با بررسیِ این نام های توراتی نشان خواهیم داد که کدام یک از  این چهار دسته مصداقِ کاملی برای دوازده ربانی از فرزندان اسماعیل اند.

3_ 1_ اسامی دوازده ربانی در نسخه های قدیمی کتاب مقدس و معانی آن ها

در تورات و نیز کتاب اول تواریخ ایام، نام دوازده فرزند اسماعیل آمده است:

و این است نام های پسران اسماعیل، موافق اسم های ایشان به حسب پیدایش ایشان. نخست زادۀ اسماعیل، نَبایوت و قیدار و اَدَبئیل و مِبسام و مشماع و دومه و مسا و حدار و تیما و یطُور و نافِیش و قِدْمَه[77].

نبایوت (عبری: נְבָיֹ֔ת، سریانی: ܢܒܝܘܬ، آرامی: נְבָיוֹת، یونانی: Ναβαιωθ و در تارگوم سامری: נבאות) هم ریشه با نبی و به معنای نبأ و  وحی است.

قیدار (عبری: קֵדָ֥ר، سریانی: ܩܕܪ، آرامی:  קדר، یونانی: Κηδαρ) در عبری به معنای تیره، سیاه و در آرامی به معنای تقدیر است.

ادبئیل (عبری و آرامی:  אַדְבְּאֵ֖ל، سریانی: ܐܪܒܠ (اربیل)، یونانی: αβδεηλ (ابدئیل)[78]، لاتین: Abdeel)[79] به معنای ادب شدۀ خداست. در مورد ادبئیل باید گفت که این اسم در قدیمی ترین نسخۀ تورات که نسخۀ سبعینۀ یونانی است و نیز در نسخۀ قدیمی و مشهور ولگات، به صورت ابدئیل آمده است؛ حال اگر ابدئیل را به جای ادبئیل در نظرگیریم، به معنای کسی است که در راه خدا کشته شده یا کسی که اعضایش برای خدا تکه تکه شده[80].

مبسام (عبری: מִבְשָֽׂם (مبوسام)، سریانی: ܡܒܣܡ (مبسم)، آرامی:  מִבשָׁם (میوشام)، یونانی: Μασσαμ (مَسّام)، لاتین: Mabsam) از ریشۀ בשם (بسم) در عبری به معنای خوشبو و طیّب و موردپسند است.[81]

مشماع (عبری و آرامی: מִשְׁמָ֥ע، سریانی: ܡܫܡܥ، یونانی: Μασμα، لاتین: Masma) از ریشۀ שׁמע به معنای شنوایی و پذیرش[82] یا به معنای شیوع، شهرت و مشهور است.

دومه (عبری و آرامی:  דוּמָ֖ה، سریانی: ܪܘܡܐ (روما)، یونانی: Ιδουμα (ایدوما)، لاتین: Duma) در عبری به معنای سکوت، آرامش و سکونت دائم است[83].

مَسّا (عبری: מַשָּֽׂא (مسّا)، آرامی: מַשָׁא (مَشّا)، سریانی: ܡܣܐ (مسا)، یونانی: Μασση (مَسّه)، لاتین: Massa) در عبری از ریشۀ נֹשֵׂא دقیقاً به معنای حَمل است که به معنای تحمّل، بار، وحی و بالا آوردن[84]  نیز به کار می رود.

حَدار (آرامی و عبری: חדר، سریانی: ܚܕܪ، یونانی: Χοδδαδ (حَدّاد)، لاتین (نسخه کلمنتین ولگات): Hadar)، به معنای احاطه کردن، حصار کشیدن و در جوف قرار دادن است[85].

تیما (عبری و آرامی:  תֵימָ֔א، سریانی: ܬܝܡܐ، یونانی: (Θαιμαν Thaiman)، لاتین: Thema) ریشه اش در عبری معلوم نیست؛ اما در آرامی  תימָ و תֵמה به معنای تحیّر، وله و سرگشتگی است[86]. واژه تیم در عربی، شبیه آرامی و به معنای حیرت شدید و زایل شدن عقل به خاطر محبت شدید چیزی است. ازاین رو «التّیم» به معنای «العبد» است[87] و عبد واقعی کسی است که معرفتش نسبت به خدا ولهی و در خدا متحیر است و این معرفتِ تحیری او را به تذلل و عبودیت می کشد. بر این اساس التَّیم به عبد یا عابد اطلاق می شود[88].

یطور (عبری و آرامی:  יְט֥וּר، سریانی: ܢܛܘܪ، یونانی: Ιετουρ، لاتین: Itur) هم ریشه با טִּירה به معنای لشکرگاه، اردوگاهِ نظامی (عسکر) است، که در این صورت יְט֥וּר به معنای کسی است که در پادگان محصور شده است [89].

نافیش (عبری و آرامی:  נָפִ֖ישׁ، سریانی: ܢܦܫ، یونانی: Ναφες، لاتین: Naphis)، از ریشۀ נפשׁ به معنای نفس، روح، شخص، جاندار، تنفس، تجدید نفس، روح تازه بخشیدن است[90]. در عربی از ریشۀ نفس، واژه های نافس و نفیس به معنای کریم و جواد و سخی به کار می رود[91] .

قدمه (عبری: קֵ֥דְמָה، آرامی:  קֵ֥דְמָה یا קדומא (1Ch 1: 31)، سریانی: ܩܕܡ، یونانی: Κεδμα، لاتین: Cedma) در عبری به معنای مشرق، فجر و محل طلوع شمس[92] است و در بیش از سی آیه در عهد عتیق به کاررفته است. معادل یونانی קֵ֥דְמָה، واژۀ ἀνατολὰς از ریشه ἀνατολὴ دقیقاً به معنای طلوع خورشید یا بالا آمدن ستاره یا طلوع فجر است و در برخی آیات در عهد عتیق و نیز در عهد جدید، برای ظهور منجی و مسیح، واژۀ ἀνατολὴ یا مشتقات آن به کاررفته است[93]. در آرامی نیز، واژۀ קידומ به معنای شرق یا فجر است[94].

برای یافتنِ مصداق اسامی پیش گفته، توجّه به چند ملاحظۀ تاریخی لازم می نماید که در ادامه بدان پرداخته خواهد شد.

3_ 2_ ملاحظاتی تاریخی در یافتن مصادیق نام های ذکر شده برای فرزندان اسماعیل

همان طور که بالاتر ذکر شد، در هیچ کتاب آسمانی یا منبع تاریخی، نشانی از علم الهی یا رهبری آسمانی در فرزندان مستقیم اسماعیل یافت نمی شود. اگر بزرگ بودن یا ربانی بودن دوازده فرزند مستقیم اسماعیل مسلّم بود، باید با جست وجو در کتب تاریخی، اثری از آنان به دست می آمد.

پس برای فهم مصادیق این نام ها و حلّ این معمّا، باید به نکات زیر دقت کرد:

1_ صاحبان نام های ذکر شده، نمی توانند همگی فرزندان بلا واسطۀ اسماعیل باشند که در یک نسل می زیسته اند؛ بلکه ایشان در نسل ها و ادوار  زمانی مختلف پدید آمده اند؛ زیرا در ابتدای آیۀ 25: 13 چنین آمده است: «و این است نام های پسران اسماعیل، موافق اسم های ایشان به حسب پیدایش ایشان».

به جای عبارت «پیدایش ایشان» در نسخۀ عربی، «موالیدهم»؛ در نسخه عبری «תוֹלְדֹתָם (تُولدُتام)» به معنای پیدایش یا دوره و عصر زمانی یا سلسلۀ نسب نامۀ آن ها و دوره تاریخی آن ها[95]؛ و در نسخه یونانی «γενεῶν» است[96]. این واژه در بیش از بیست آیه در عهد عتیق یونانی به کاررفته که همگی بدون استثنا به معنای اجیال، ادوار، زمان ها و نسل ها ترجمه شده است؛ بنابراین معلوم می شود که دوازده اسم مذکور همگی مربوط به فرزندان مستقیم اسماعیل که همه در یک دوره و یک نسل می زیستند، نیست؛ بلکه مربوط به افرادی است که به حسب زمانی، در نسل های مختلف پدید آمده اند.

2_ اساساً باید گفت در مورد دوازده پسرِ اسماعیل، اطلاعات قابل توجهی در عهدین[97] یا تاریخ[98] نمی یابیم. تنها جایی که از این دوازده نفر سخن به میان می آید، فصل 25 سفر پیدایش[99] است[100]. در میراث روایی اسلامی نیز _ چنانکه خواهیم گفت _ قیدار به عنوان پسرِ بزرگ اسماعیل و نبایوت (نبیت یا نبت) به عنوان پسر (و نه برادرِ) قیدار آمده است.

3_ به نظر می رسد واژه هایی که برای دوازده فرزند از نسل اسماعیل در تورات به کار رفته است، بیانگر صفت و ویژگی این افراد است و نه لزوماً اسم خاصی برای آن ها. این دوازده اسم در حقیقت ویژگی این افراد است که در سرزمین خود بدان شهرت یافته اند. دو قرینه دالّ بر این مطلب وجود دارد:

قرینۀ اول این است که در ابتدای آیۀ 25: 13 سفر پیدایش در ترجمۀ AVD عربی چنین آمده است: «وَهذِه أَسْمَاءُ بَنِی اسماعیل بِأَسْمَائِهِمْ». این ترجمه نمی تواند ترجمۀ صحیحی باشد، زیرا تکرار «اسماء» بی معنی است. «باسمائهم» برگردانِ واژۀ «בִּשְׁמֹתָם (بیشمیتام)» است که هم به معنی «به نام های ایشان» است و هم به معنی «به شهرت و وصف ایشان»[101]. بر این اساس بهتر است آیه چنین معنا شود: «و این است نام های فرزندان اسماعیل به حسب اشتهارشان (اسم یا صفت معروفشان)». پس این اسامی باید اسم یا وصف مشهور این افراد در سرزمینشان باشد.

قرینۀ دوم بر صفت بودن این اسامی آن است که برخی از متقدمینِ شارحینِ تورات، این اسامی را ترجمه و نقل به معنا کرده اند. برای مثال در تارگوم PST، برخی از این نام ها این گونه ترجمه شده اند: نبایوت به نبط[102] (נבט)، قیدار به عرب (ערב)، مشماع به مطیع و شنوا (צייתא)، دومه به ساکت و آرام (שׁתוקא)، مَسّا به حامل و بارور (מסוברא)، حدد به تندوتیز (חריפא) و تیما به معنای جنوب (אדרומא)[103]. این در حالی است که با بررسی نسب نامه های تورات درمی یابیم هیچ آیه ای نیست که در آن، شارحان تورات و نویسندگان تارگوم، نام ها را نقل به معنا کرده باشند. در سفر پیدایش، اسامی نسل آدم و نوح و ابراهیم و اسحاق و عیسو و یعقوب و دیگران به طور مبسوط آمده است؛ اما هیچ یک از این ها به صورت وصف توسط صاحبان تارگوم نقل به معنی نشده است. این مبحث، قرینه ای دیگر بر این مطلب است که این اسامی، اوصاف و ویژگی هایی برای فرزندان اسماعیل است؛ چراکه در غیر این صورت، نقل به معنا کردنِ این اسامی، بی وجه خواهد بود.

4_ در مورد دقت ثبت و ضبط اسامی موجود در تورات، باید توجه داشت که این اسامی، مسیر بسیار ناهموار 3300 ساله ای[104] را تا به امروز طی کرده اند. قدیمی ترین نسخۀ عبریِ موجود که حاویِ این اسامی است، نسخۀ لنینگراد و حلب است که هر دو در قرن نهم میلادی استنساخ شده است. قدیمی ترین نسخه های موجود تورات عبری (طومارهای قمران[105] )، همگی فاقد آیات موردنظر این مقاله هستند[106].به گفتۀ دانشمندان و محققانِ جدید، توراتی که امروز به دست ما رسیده، عیناً توراتی نیست که بر موسی نازل شده است؛ بلکه مکتوبی است که در طی 6 قرن از 4 منبع مختلف گردآوری شده است[107]. بنابراین بسیار طبیعی است که در ثبت و ضبط نام ها، تغییراتی اتفاق افتاده باشد.

به عنوان نمونه حتی در مورد نام عیسی مسیح که شخصیت اول مسیحیت است، اختلافات فراوانی در ترجمه های انجیل می یابیم؛ با این که عیسی یک شخص شناخته شده و معروف بوده و 500 سال پس از اسارت بابلی به دنیا آمده است، نامش در زبان سریانی به صورت ܝܫܘܥ (یِشوع)، در یونانی Ιησοῦς (یهسوس)، در لاتین Iesus (یسوس) و در قرآن، عیسی ضبط شده است. دیده می شود که در تلفظ یونانی، نام عیسی به کلی به شکلی متفاوت از تلفظ سریانی تغییر یافته است[108].

5_ تذکر این نکته نیز لازم است که نمی توان به ترتیب ذکر شدۀ این دوازده نام در تورات یقین داشت. نمونه های متعدد و مختلفی از فهرست اسامی در تورات امروز وجود دارد که نام های موجود در آن ها با اختلاف در ترتیب ذکرشده اند. برای نمونه می توان به اختلاف در ترتیبِ ذکرِ نام های فرزندان یعقوب بین فهرست های ارائه شده در پیدایش 20: 32 تا 30: 24 و خروج 1: 1 تا 1: 4 اشاره کرد.

6_ با توجه به این که بعضی از این دوازده نام[109] (مثل تیماء و دومه)، نام برخی قبائل یا شهرهای هزارۀ پیش از میلاد است، بد نیست به نظریۀ مشهور ولهوسن راجع به نحوۀ به وجود آمدنِ توراتِ کنونی توجه کنیم. به گفتۀ ولهوسن، شجره نامه های (نسب نامه های) تورات برای امت های غیرِیهود، توسط احبارِ یهود در نسخهP شکل گرفته است. خصوصاً شجرۀ فرزندان اسماعیل در فصل 25 سفر پیدایش، ساختۀ احبارِ یهود است[110]. بر این اساس برخی از این دوازده نام که احبارِ یهود (مولفانِ P) به عنوان فرزندان اسماعیل به او نسبت داده اند، نام برخی قبایل عربی بوده که در هزارۀ پیش از میلاد، معاصر آن احبار بوده اند و مؤلفانِ P، نام اسماعیل را به عنوان نیای اعراب، نامی مناسب برای نیای بزرگ قبایلِ عربِ هم عصر خویش دیده اند[111].

3_ 3_ بیان مصادیق برخی از دوازده نامِ توراتی در میراث اسلامی

با بررسی دقیق این دوازده نام در روایات اسلامی معلوم می شود که از این دوازده نام، قیدار و نبایوت (نبت یا نبیت) از اجداد پیامبر اسلام اند. همچنین مسّا که ترجمۀ عربی آن حمل است، از اجداد ایشان محسوب می شود؛ اما بقیۀ نام ها در بین اجدادِ پیامبر یافت نمی شود.[112] از سوی دیگر برخی از این اسامی، نام ها یا ویژگی هایی است که دوازده امام از خاندانِ پیامبر اسلام به آن شهرت یافته اند.

حدار (عبری חדר، سریانی ܚܕܪ) نام مشهور امیرالمؤمنین علی علیه السلام  است؛ به گونه ای که حتی یهودیان نیز این نام را می شناختند. در ماجرای جنگ خیبر، هنگامی که سردار رشید اسلام، امیرالمؤمنین علی علیه السلام  مقابل مرحب، جنگاور قلعۀ خیبر، قرار گرفت، خود را چنین معرفی کرد: «من کسی هستم که مادرم مرا حیدرة نامید»[113]. مرحب به محض این که این نام را شنید، ترس تمام وجودش را فراگرفت؛ چراکه از دایه اش شنیده بود که قاتل او شخصی به نام حیدر خواهد بود.[114]

در روایتِ دیگری از پیامبر اسلام صل الله علیه وآله  خطاب به یک یهودی چنین آمده است: «یا یهودی! وصیی علی بن ابی طالب علیه السلام ، و اسمه فی التوراة إلیا و فی الإنجیل حیدار»[115] در حدیثی آمده است که راهبی با امیرالمؤمنین علیه السلام  گفتگو کرد و نهایتاً زنّار درید و اسلام آورد و گفت: «من نام تو را در کتب پیشینیان، حیدره یافتم»[116].

جالب این است که در بین اعراب، اولین کسی که نامش حیدر نامیده شده، امیرالمؤمنین علی علیه السلام  بوده و قبل از ایشان، این نام در عرب سابقه نداشته است[117]. در کتاب های لغتِ عرب، ذیل ریشۀ «حدر» از ازهری نقل شده که حیدر نام امیرالمؤمنین علی علیه السلام  بوده و در این مطلب هیچ اختلافی وجود ندارد[118]. یکی از قدیمی ترین لغت دانان عرب، خلیل بن احمد فراهیدی[119]، در مورد این نام چنین آورده است: «حیدره: اسم علی بن ابی طالب علیه السلام  فی التوراة، وارتجز فقال: أنا الذی سمتنی أمی حیدره»[120].

یکی دیگر از این دوازده نام «ابدئیل» است. ابدئیل _ چنان که گفتیم _ به معنای کشتۀ خدا یا کسی است که برای خدا اعضایش تکه تکه و متفرق شده است؛ این معنا نیز به روشنی منطبق بر امام حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام  است.

تیما نیز یکی از این دوازده نام است که به معنای عابد یا کسی است که در نهایت عبادت است. این نام منطبق بر  زین العابدین فرزند امام حسین علیهما السلام  است[121].

یطور نیز که دهمین نام از این دوازده اسم است، به معنای عسکری، از مشهورترین القابِ امام هادی علیه السلام ، دهمین امام از خاندان پیامبر علیهم السلام  است.

سرانجام دوازدهمین نام از بین دوازده فرزندِ اسماعیل، قیدمه است؛ این نام چنان که گفته شد در زبان عبری و آرامی به معنای فجر است. فجر در روایات اسلامی یکی از نام های مشهور حضرت مهدی علیه السلام ، دوازدهمین فرزند از دودمان پیامبر اسلام و منجی آخرالزمان است. در روایتی از امام صادق علیه السلام  ذیل آیۀ اول سورۀ فجر نقل شده که «فجر همان قائم (حضرت مهدی علیه السلام ) است.»[122] در حدیث دیگر ذیل آیۀ آخر سورۀ قدر چنین آمده است: «سلام هی حتی مطلع الفجر یعنی حتی یخرج القائم علیه السلام .»[123] این لقب از این جهت به ایشان اعطا شده است که این بزرگوار، منجی نهایی جهان است و در وقتی که جهان آکنده از تاریکی کفر و ظلم و جهل است، همچون فجر طلوع می کند و زمانه را به نورِ توحید و عدل و علم روشن می سازد.

3_ 4_ جمع بندی

ما با چهار گروهِ مختلف به عنوان مصداق دوازده نفر از نسلِ اسماعیل روبه روییم. دستۀ اول: پسران بلا واسطۀ اسماعیل، دستۀ دوم: اجدادِ پیامبر اسلام (از نسل اسماعیل)، دستۀ سوم: قبائل عرب در هزارۀ پیش از میلاد، دستۀ چهارم: امامان معصوم از اهل بیت پیامبر اسلام. ما گزیری نداریم جز آن که یک دسته از این چهار گروه را به عنوان مصداق بشارت خدا به فرزندان اسماعیل انتخاب کنیم[124]. اما ابتدا باید توجه کرد که این گروه منتخب، باید شرایط زیر را دارا باشند:

یکم: این افراد باید یک مجموعۀ دوازده نفری باشند. دوم: این دوازده شخص باید ازلحاظ وجهۀ الهی، رَبّانی یا امام به شمار آیند و جایگاهشان به گونه ای باشد که حتی حواریون حضرت عیسی علیه السلام  نیز به مقام و منزلتشان نرسند. سوم: این اشخاص باید با پیامبر اسلام (مئودمئود) ارتباط نزدیک داشته باشند؛ به گونه ای که شاید بتوان گفت فرزندان ایشان باشند.

حال بر پایۀ ملاحظاتی که برای یافتن مصادیق این دوازده نام از فرزندان اسماعیل در سفر پیدایش 17: 20 بیان شد، و نیز بر اساس این سه شرط، به روشنی و بی تردید معلوم خواهد شد که منظور  از  این بشارت الهی به نسل اسماعیل، دستۀ چهارم، یعنی دوازده امام معصوم از خاندان پیامبر اسلام اند. درحالی که سه دستۀ اول، مجموعۀ دوازده تایی مشخصی نیستند، رَبّانی نبوده و ارتباط نزدیکی نیز با پیامبر اسلام ندارند.

از سوی دیگر راجع به نام های ذکر شده به عنوان دوازده فرزند اسماعیل در فصل 25 سفر پیدایش، با توجه به انطباق برخی از این دوازده نام با اسامی مختص دوازده امام از خاندان پیامبر صل الله علیه وآله  که هیچ ذکری از آن ها در بین اجداد پیامبر اسلام و نیز در بین اعراب پیش از اسلام نیامده است، می توان دریافت که یگانه مصداق این نام های توراتی، همین دوازده امام از خاندان پیامبر اسلام اند. به عبارت دیگر، این ادعا معقول است که در اصلِ تورات و نه لزوماً در توراتِ کنونی، خداوند نام همۀ این دوازده امام از خاندان پیامبر را برای موسی و بنی اسرائیل بازگو کرده بود که برخی از این نام ها در تورات کنونی باقی مانده اند. البته این دوازده نام قطعاً در دسترس پیامبران بنی اسرائیل در هزارۀ پیش از میلاد نیز بوده است و احبارِ بنی اسرائیل در طول هزارۀ پیش از میلاد، برخی از این اسامی را به عنوان نسل اسماعیل، در نسب نامه های توراتی ذکر کرده اند.

اما از سوی دیگر ما با این واقعیت روبه روییم که نام (یا وصف) بعضی از دوازده امام از دودمان پیامبر، به طور صریح در این فهرست دوازده تایی تورات یافت نمی شود و به جای آن، نام برخی از قبائل عرب پیش از اسلام و یا اجداد پیامبر، جایگزین آن شده است؛ این نشان می دهد که یا همین دوازده نام موجود توراتی، نام دوازده امام از خاندان پیامبر به زبان عبری است و این مشکل ماست که قادر به تبیین و تطبیق برخی از آن ها بر اسامی دوازده امام نیستیم؛ یا چنان که ولهوسن گفته، احبار یهود در ویرایش نهایی تورات، نام های قبائل بزرگ عرب در زمان خویش را که برخی از آن ها همان نام اجداد پیامبر اسلام بوده است، در میان اسامی گنجانده اند.

نتیجه گیری

در این مقاله، تلاش کردیم تا نشان دهیم شواهد متعدّد و مورد اعتمادی وجود دارد که بیان  می دارد آیات 17: 18 و 17: 20 در سفر پیدایش تورات، بشارتی برای ظهور پیامبر اسلام و دوازده امام است. این شواهد، از بررسی لغوی واژگان به کار رفته در این آیات در زبان های مختلف تا واکاوی کاربرد واژگان موردنظر در دیگر آیات تورات و هم چنین روایات اسلامی را شامل می شد. نتایجی که از این بررسی ها به دست آمد را می توان در چهار بخش تقسیم کرد: یکم: مفهوم امامت در دعای ابراهیم برای نسل خود؛ دوم: معنا ومصداق مئومئود؛46 منظور محمد 20+26 علی میباشد  سوم: معنای دوازده فرزند ربانی از نسل اسماعیل؛ و چهارم: مصادیق این دوازده فرزند بر اساس آیات مذکور در سفر پیدایش 25. به هرتقدیر، این نوشته می تواند آغازی باشد برای پژوهش بیشتر در شواهد ارائه شده از آیات و یافتن قرائن تطبیقی محکم تر جهت تبیین نام دوازده ربانی از نسل اسماعیل.

 

پی نوشت ها :

[1]. تاریخ دریافت: 15/6/93،تاریخ پذیرش: 20/9/93.

2. دانشجوی کارشناسی ارشد ادیان و عرفان، دانشگاه تهران h.taghavi@ut.ac.ir.

[3]. دانشجوی دکترای قرآن و حدیث، دانشگاه تهران ghandehari@ut.ac.ir.

[4]. دانشجوی دکترای فلسفه دین، دانشگاه تهرانfeyzbakhsh@ut.ac.ir.

[5]. صف/6: <وَ إِذْ قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیمَ یا بَنی‏ إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیکمْ مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَی مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یأْتی‏ مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَد>؛ أعراف/157: <الَّذینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الْأُمِّی الَّذی یجِدُونَهُ مَکتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیل‏>؛ بقرة/146: <الَّذینَ آتَیناهُمُ الْکتابَ یعْرِفُونَهُ کما یعْرِفُونَ أَبْناءَهُم‏>؛ آل ‏عمران/81: <وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ میثاقَ النَّبِیینَ لَما آتَیتُکمْ مِنْ کتابٍ وَ حِکمَةٍ ثُمَّ جاءَکمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّه‏>.

[6]. برای نمونه رجوع کنید به روایات طویل مناظرۀ امام رضا علیه السلام  با اهل ادیان مختلف که در آن ها، بشارات متعددی از سوی امام رضا علیه السلام  مطرح می شود: ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا علیه السلام ،  1/154.

[7]. ترجمۀ فارسی تورات که از قدیمی ترین نسخۀ عبری موجود (نسخۀ لنینگراد WTT مربوط به قرن دهم میلادی) توسط نویسنده انجام شده است.

[8]. اسماعیل بن عبدالرحمن بن ابی کریمة السدی از اصحاب امام سجاد و امام باقر علیهما السلام و مفسر شیعی معروف که تفسیر او باقی نمانده است؛ اما طبق نقل ابن طاووس (الطرائف،  1/172) و تستری (إحقاق الحق، 7/ 478) وی در تفسیر خود، این بشارت را به صورت تأویل شده در مورد نبی اکرم و ذریۀ او آورده است.

[9]. تاریخ نگار مسلمان، ابومحمـــــد عبدالله بن مســـــلم دینـــــوری مــــــروزی، معروف به ابن قتیبۀ دینـــوری (۲۱۳ _ ۲۷۶ هجـــــری قمـــــری)، در ابتــــــدای کتاب أعلام النبوة (در باب بشارات کتاب مقدس)، این آیه و آیات تکوین 16: 8_ 12 را آورده و در توضیح مراد آن ها می نویسد: «فتدبّر هذا القول فإن فیه دلیلا بیّنا على أن المراد به رسول اللَّه صل الله علیه وآله ، لأن إسماعیل لم تکن یده فوق ید إسحاق،... فلما بعث رسول اللَّه انتقلت النبوة إلى ولد إسماعیل، فدانت له الملوک وخضعت له الأمم، ونسخ اللَّه به کل شرعة، وختم به النبیین، وجعل الخلافة والملک فی أهل بیته إلى آخرالزمان، فصارت أیدیهم فوق أیدی الجمیع، وأیدی الجمیع مبسوطة بالخضوع...» (Schmidtke, The Muslim reception of biblical materials: Ibn Qutayba and his Aʿlām al-nubuwwa, p. 254)  طبق برداشت وی از این بشارت، خلافت پیامبر تا  آخر الزمان، از  آنِ «اهل بیت او» خواهد بود.

[10]. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، 108.

[11]. مفید، محمد بن محمد، المسائل السرویة، 43.

[12]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، 59، ذیل آیۀ 12 سورۀ مائده: «... فی التوراة البشارة بإسماعیل علیه السلام ، و أن اللّه یقیم من صلبه اثنی عشر عظیما، و هم هؤلاء الخلفاء الاثنا عشر المذکورون فی حدیث ابن مسعود و جابر بن سمرة». هرچند وی بدون ارائه هیچ دلیل نقضی، دوازده امام شیعه را مصداق این دوازده خلیفه نمی داند.

[13]. مقصود از دانشمندان اهل کتاب، اعم از افرادی است که از اهل کتاب بوده و سپس
 مسلمان شده اند.

[14]. ابو اسحاق کعب بن ماتع الحمیری الاحبار، پسر یک خاخام یهودی در یمن بود که مسلمان شده و در روزگار عمر بن خطاب می زیست. در منابع اسلامی، روایات متعددی به نقل از کعب الاحبار وجود دارد که طبق آن ها نام پیامبر در متون مقدس «ماذماذ» (یا کلماتی شبیه آن) بوده است. (به عنوان نمونه ر.ک: قاضی عیاض، عیاض بن موسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، 1/ 234 و ابن طاووس، علی بن موسی، التشریف بالمنن، 81) همچنین نعیم بن حماد مروزی (د. 228 ق) به سند خود از کعب نقل کرده است که در پاسخ سؤالی در مورد تعداد ملوک این امت، گفته است: «أجد فی التوراة اثنی عشر ربّیا» (الفتن، 55، ح 225) طبق نقل ابن عیاش، وی اسامی ذکر شده در تورات برای فرزندان اسماعیل را (ر.ک: بخش دوم همین مقاله) در حقیقت اسامی امامان می دانسته است که اولینشان حضرت علی علیه السلام  بوده است (مقتضب الأثر، 26). آگاهی کعب از این بشارت، مورد سوءاستفاده راویان بعدی قرارگرفته و هرکدام به دلخواه خود، اسامی برخی از خلفا را نیز در این مجموعه وارد کرده اند. (الفتن، 55، ح 224)

[15]. نعیم بن حماد از سرج الیرموکی، صحابی پیامبر که قبل از اسلام از یهودیان منطقۀ یرموک (نام رودخانه ای در اردن) بوده، نقل می کند که در تورات این گونه یافته است: «أن هذه الأمة إثنا عشر ربیا أحدهم نبیهم فإذا وفت العدة طغوا وبغوا ووقع بأسهم بینهم» (الفتن، 55، ح 223). همین روایت را با اندکی تفاوت، محمد بن أحمد الدولابی (د. 310 هـ) در الکنی والأسماء، 2/ 883 و ابن بابویه در الخصال،  2/474 با اسانیدی متفاوت نقل کرده اند؛ ولی حلقۀ مشترک هر سه سند، حماد بن سلمة، محدث بصری (د.167 ق) است. لازم به ذکر است که قسمت زیرخط دار در نقل ابن بابویه به صورت صحیح ضبط شده است: «و جدهم نبیهم». بخش پایانی روایت نیز مطابق نقل سنی احادیث اثناعشر به آخر نقل سرج افزوده شده است.

[16]. طبق نقل ابن عیاش جوهری، وی از اولاد هارون و «حبر الیهود» در منطقۀ حیرة در اطراف کوفه بوده و در قرن دوم می زیسته است. ابن عیاش از محدث بصری، ابوبکر هشام بن  أبی عبدالله الدستوائی (د.154 ق) نقل می کند که از این عالم یهودی شنیده است که اسامی ذکر شده در تورات برای فرزندان اسماعیل (ر.ک: بخش دوم همین مقاله) در حقیقت صفات اوصیای حضرت محمد علیهم السلام  است. (مقتضب الاثر، 28)

[17]. حاکم یهودیان جزیره که در زمان منصور مسلمان شده بود و اسامی حضرت محمد و دوازده وصی او را در تورات یافته بود. (همان، 39)

[18]. عالم یهودی قرن سوم در شهر ارگان (شهری تاریخی در شمال بهبهان که ساکنین آن یهودی بوده اند). نعمانی به یک واسطه از او نقل می کند که تعداد و اسامی عبرانی ائمه علیهم السلام  را در تورات دیده است؛ سپس وی به بشارت موردبحث اشاره می کند. (الغیبة، 108)

[19]. خبر پرسش و پاسخ عالم یهودی از نسل هارون از امیرالمؤمنین و اخبار ایشان به دوازده امام، از معروف ترین احادیث این باب است که در  کتاب های متعدد با اسانید مختلف نقل شده است. در چند نقل این حدیث، عالم یهودی اظهار می دارد که عدد ائمۀ عدل پس از پیامبر را در کتابی به خط هارون و املاء موسی دیده است. (ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، 1/530)

[20]. در کتاب سلیم بن قیس (متعلق به قرن اول هجری)، ماجرای نصرانی ای آمده است که پس از جنگ صفین نزد امیرالمؤمنین علیه السلام  آمده و به نقل از  کتاب های مقدس نزد خود، خبر از 13 بزرگ از نسل اسماعیل می دهد که عیسی بن مریم پشت آخرینشان نزول کرده و نماز می گزارد. (هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم،  2/ 705 و 706)

[21]. مکاشفات بحیرا را شخصی به نام اشوعیب در قرن 11 و 12 میلادی ضبط کرده است. با پژوهش هایی که اخیراً بر روی این منبع صورت گرفته، به نظر می رسد که چهار منبع مسیحی از قدیمی ترین منابعی هستند که داستان بحیرا را نقل کرده اند؛ دو منبع به زبان سریانی، دو منبع به زبان عربی. نسخه های سریانی، یکی حدود سال 810 میلادی و دیگری حدود 850 میلادی شکل گرفته است. منابع عربی از این دو نسخه متأخرترند:

krisztina Szilagyi, Muhammad and the monk: the making of the christian Bahira legend, pp. 185-192.

[22]. Barbara Roggema, The Legend of Sergius Bahira, p378,379.

[23]. همان، 394.

[24]. همان، 411.

[25]. ابوالحسن علی ابن سهل ربان طبری، پزشک معروف ایرانی در اوایل قرن سوم که ابتدا مسیحی بوده و سپس به اسلام گرویده است. برای ذکر  این بشارت ر.ک: طبری، علی بن ربَّن، الدین و الدولة، 131 و 132.

[26]. السموأل بن یحیی المغربی (د. 559 ق) منجم، ریاضیدان و پزشک یهودی که 17 سال قبل از فوتش مسلمان شد. برای ذکر این بشارت ر.ک: همو، إفحام الیهود، 115.

[27]. Halft, Saʿīd b. Ḥasan al-Iskandarī, A Jewish Convert to Islam; Editio princeps of the Later Recension (732) of His Biblical Testimonies to the Prophet Muḥammad, p. 285.

[28]. ملاآقابابا (1771_1849 م) فرزند ملارحمیم، یکی از دو خاخام یهود تهران و رییس یکی از کنیسه های محلۀ عودلاجان که در سال 1822 میلادی در حضور ملااحمد نراقی اسلام آورد و نام خود را به محمدرضا تغییر داد. جایگاه ملاآقابابا در بین یهود آن چنان رفیع بوده که حبیب لوی، نویسندۀ یهودیِ کتاب یهودیان ایران، اسلام آوردنِ ملاآقابابا را ضربۀ سهمگینی بر پیکر نحیفِ یهودِ آن زمان تلقی می کند (تاریخ یهود ایران، 3/ 1023). هم زمان با ایشان، هفتاد نفر از خاندانشان نیز اسلام آوردند. نگارنده نسبتِ خویشاوندیِ سببیِ نزدیکی با نوادگانِ محمدرضا جدید الاسلام دارد. هم اکنون نسلِ کثیری از ایشان به جای مانده که از این جمله اند خاندان های: سلیمانی، وکیلی، جواهریان، رحمانی، جواهری، ساعتچی، مظفریان، واعظ تهرانی، زمردیان، نقره چی و عظیم زاده.

[29]. «دوازده سرور که از ذریۀ حضرت اسماعیل به هم رسد باید همان دوازده امام شیعیان بوده باشد» (جدیدالاسلام، محمد رضا، اقامة الشهود فی رد الیهود، 48).

[30]. ابن طاووس در ص 81 التشریف بالمنن، با نقل روایتی از کعب الاحبار، ذکر نام مید (مئودمئود) را در تورات، دلیل اسلام وی می داند. همچنین ابن قیم جوزیه از یکی از علمای یهودی که اسلام آورده نقل می کند که وی گفته هیچ یک از علمای یهودی در مصداق این بشارت شکی ندارد. (ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی بکر، هدایة الحیاری فی أجوبة الیهود والنصاری، 370).

[31]. طرفه آن که ناقل خبر تشیع یهودیان به خاطر این بشارت، ابن تیمیه (د. 728 ق)، یکی از متعصب ترین مخالفان تشیع است؛ شاگرد وی، ابن کثیر، از او نقل می کند که دربارۀ دوازده بزرگ از نسل اسماعیل که در بشارت یاده شده اند، گفته است: «غلط کثیر ممن تشرف بالإسلام من الیهود فظنوا أنهم الذین تدعو إلیهم فرقة الرافضة فاتبعوهم» (البدایة والنهایة،  6/250) ابن کثیر در تفسیر خود نیز تشرف تعداد زیادی از یهودیان به تشیع را ذکر می کند: «فیتشیع کثیر منهم جهلا و سفها» (تفسیر القرآن العظیم، همان).

[32]. جالب آن که این امر مختص زمان های گذشته نبوده و در عصر حاضر نیز برخی از مبشرین مسیحی نیز به ارتباط این بشارت با دین اسلام اعتراف کرده اند. به عنوان نمونه، جاناتان کالور، مبلغ مسیحی دارندۀ مدرک دکترا از دانشکدۀ تبشیر جهانی (School of World Mission) زیرمجموعه حوزۀ علمیۀ مسیحی فولر (Fuller Theological Seminary)، که بزرگ ترین حوزۀ علمیۀ مسیحی آمریکاست، در مقالۀ خود دربارۀ بشارت سفر پیدایش: 17، این آیه را بشارتی دربارۀ امت اسلام تلقی می کند.

    ر.ک: Jonathan Culver, The Ishmael Promise and Contextualization Among Muslims.

[33]. محقق عراقی معاصر، صاحب مجله تراث النجف. ایشان در مقالۀ دعوة إبراهیم و إسماعیل عند رفع القواعد من البیت، به طور مبسوط راجع به این بشارت و ربط آن به امامت دوازده امام سخن گفته است.

[34]. مباحث هامة فی المسیحیة و الاسلام، 39؛ و کتاب نبی ارض جنوب، 14.

[35]. مختصر اظهار الحق، 1/355.

[36]. کتب و مقالات للدکتور حبیب بن عبدالملک، 143.

[37]. هل بَشَّر الکتاب المقدس بالنبی محمد صل الله علیه وآله ، 27_34.

[38]. تخجیل من حرف التوراة والإنجیل، 176_178.

[39]. نسخۀ AVD ترجمۀ کتاب مقدس به عربی است که در سال 1800 تحت نظر کشیش الی اسمیت (Eli Smith) آغاز شد و همکارش دکتر کرنیلیس ون دایک (Dr. Cornelius Van Dyke) کار او  را به سرانجام رساند. این ترجمه در سال 1860 کامل شد.

[40]. نسخۀ پادشاه جیمز King James Version که عموماً به نسخۀ کتاب مقدس پادشاه جیمز KJB معروف است، ترجمه انگلیسی بایبل است که نگارش آن برای کلیسای انگلیس در سال 1604 شروع شد و در 1611 پایان یافت. در سال 1604، شاه جیمز چهارم، مجلس همپتون را در دربار تشکیل داد که در آن نسخۀ جدیدی به زبان انگلیسی نوشته شود که مشکلات نسخه های قبل را نداشته باشد. این نسخه توسط 47 دانشمند که همگی آن ها از اعضای کلیسای انگلیس بودند ترجمه شد. همانند اکثر ترجمه های دیگر، عهد جدیدِ این نسخه از زبان یونانی و عهدِ قدیم از زبان عبری و آرامی ترجمه شده است، درحالی که آپوکریفا از یونانی و لاتین ترجمه شده است.

[41]. LXX (به لاتین: Septuaginta، در عربی: سبعینیه) نسخه ای از عهد عتیق است که در قرن سوم قبل از میلاد و در دوران فرمانروایی بطلمیوس فیلادلفوس در مصر، توسط یهودیان اسکندریه از عبری به یونانی ترجمه شد. نام این نسخه برگرفته از این روایت است که این کتاب را نزدیک به هفتاد تن از دانشمندان یهودی ترجمه کرده اند. LXX با متن عبری تفاوت هایی داشت. مهم ترین تفاوت های آن این بود که کتاب هایی در این نسخه وجود داشت که متن عبری آن در دست نبود. این هفت کتاب عبارت اند از: طوبیت، جودیت، حکمت سلیمان، حکمت یشوع بن سیراخ، باروخ و کتب مکابیان. نسخۀ LXX برخلاف نسخۀ عبری که دارای ۳۹ سفر است، دارای ۴۶ سفر می باشد. در بین سال های ۲۰۰ ق.م تا ۱۰۰ ب.م بسیاری از یهودیان و مسیحیان، از این نسخه استفاده می کردند.

[42]. Samaritan Targum تارگوم سامری که بر اساس لهجۀ سامری به زبان آرامی شکل گرفته، یکی از کهن ترین ترجمه های تورات سامری است. تورات سامری نسخه ای عبری از تورات است که سامریان به جای تورات ماسوری از آن استفاده می کنند. برای شناخت سامریان باید دانست که بعد از وفات حضرت سلیمان، بنی اسرائیل به دو فرقه تقسیم شدند؛ فرقۀ نخست، دو سبط یهودا و بنیامین بودند و فرقۀ دوم نیز  بقیۀ بنی اسرائیل را شامل می شدند. سامری ها ادعا می کنند که آن ها از نسل پادشاهی اسرائیل در شمال هستند و از نسل یوسف و لاوی که پس از مرگ سلیمان از پادشاهی یهودا در جنوب اسرائیل جداشده بود (اول پادشاهان 12). البته یهودیان هیچ گاه این مطلب را در مورد ریشۀ سامری ها قبول نکرده اند. سامری ها تلمود را قبول ندارند و سنت های شفاهی خاص مربوط به خود را دارند. اعمال سامری ها بر اساس همین نسخه از پنج کتاب موسی است که در اختیار دارند. بسیاری بر این باورند که نسخۀ سامری، در قرن سوم پیش از میلاد وجود داشته است. فیفر از این دیدگاه بسیار حمایت می کند و می گوید: می توان گفت جامعۀ سامری پس از شکل گیری در حدود 400 قبل از میلاد، اسفار خمسه را به عنوان کتاب مقدس پذیرفت و ما شواهدی داریم که نسخۀ سامری مانند ماسوری، در آن زمان وجود داشته و می توان گفت از همان ابتدا سامریان آن را به عنوان کتاب مقدس خود برگزیده اند. یکی از مهم ترین شواهد موجود، نسخه های قمران است که در سال 1947 یافت شد. در یافته های قمران، دستخط های زیادی وجود دارند که دارای بافت نوشتاری مانند نسخۀ سامری هستند که حاکی از وجود این نسخه در دوران قبل از میلاد است. سامریان، تاریخ کتابت تارگوم سامری را سال 20 پیش از میلاد می دانند و آن را به شخصی به نام ناتانایل (Nathanael) نسبت می دهند.

[43]. نسخۀ WTT نسخه ای عبری از عهد عتیق است که بر پایۀ متن میشیگان_ کلارمونت در سال های 1981 و 1982 در دانشگاه میشیگان آمریکا شکل گرفته است. این نسخه بر پایۀ نسخۀ Biblia Hebraica Stuttgartensia (1977) استوار گشته که آن نیز تلاشی برای احیای نسخۀ عبری قدیمی لنین گراد بوده است. نسخۀ لنین گراد، قدیمی ترین نسخۀ کامل عبری بایبل است که بر پایۀ متن عبری ماسوری استوار گشته و تاریخ کتابت آن سال 1008 میلادی است.

[44]. تارگوم نئوفیتی (NFT)، ترجمه ای آرامی از بیشتر بخش های تورات است. شرح آیات تورات در این تارگوم از تارگوم اونکلوس طولانی تر و از تارگوم یوناتان کوتاه تر است. تاریخ نگارش این تارگوم مشخص نیست. تاریخ کتابت نسخه ای از این تارگوم که اکنون موجود است، به سال 1504 در رُم بازمی گردد.

مارتین مک نامارا معتقد است که تاریخ نگارش این تارگوم به قرن چهارم میلادی بازمی گردد. زبان نگارش این تارگوم، آرامی فلسطینی است؛ به عکس تارگوم اونکلوس که آرامی بابلی است.

[45]. تارگوم سودو_ یوناتان (Targum Pseudo-Jonathan) (PJT) ترجمه ای شرح گونه از تورات در سرزمین اسرائیل به زبان آرامی است. (برعکس تفسیر شرقی بایبلی یعنی تارگوم اونکلوس (Targum Onkelos)). عنوان صحیح این کتاب، تفسیر اورشلیمی (Targum Yerushalmi) است که در قرون وسطی به این نام شناخته می شده، اما به علت اشتباهات چاپی، بعدها تفسیر  یوناتان نام گرفت که به یوناتان بن اوزّیِل (Jonathan ben Uzziel) منسوب است. امروزه هنوز برخی از ویرایش های تورات، این کتاب را همچنان تارگوم یوناتان می خوانند. بنا بر نقل تلمود، یوناتان بن اوزیل (Yonatan ben Uziel) طلبه ای اهل تحقیق از هیلل بوده است که ترجمه ای به زبان آرامی از کتب پیامبران بنی اسرائیل نوشت. در هیچ منبعی اشاره نشده که او مترجم تورات بوده است؛ بنابراین تمامی دانشمندان بر این موضوع که این تفسیر به یوناتان بن اوزاییل غیر مرتبط است، اتفاق نظر دارند. دی رُسی (de Rossi) در قرن 16 مدعی است دو نسخۀ کامل از تفسیر تورات دیده است که بسیار به هم شبیه بوده اند. یکی از آن ها به نام تفسیر  یوناتان بن اوزاییل و دیگری به نام تفسیر اورشلیمی بوده است.

[46]. تارگوم اونکلوس Targum Onkelos، (TAR) یک ترجمۀ آرامی رسمی از تورات در بین یهودیان شرقی (بابلی) بوده است. گفته می شود این ترجمه توسط یک تازه کیش یهودی به نام اونکلوس (אונקלוס) در حدود سال های 35 تا 120 میلادی صورت گرفته است. ساموئل لوتزاتو معتقد است که تارگوم اونکلوس برای فهم عموم مردم بوده است. تارگوم اونکلوس به همراه تورات عبری به صورت آیه به آیه با صدای بلند و از حفظ در کنیسه های یهود خوانده می شده است و این امر هنوز در بین یهودیان یمن ادامه دارد. جایگاه این تارگوم در بین یهودیان تا بدان جاست که به گفته تلمود: «یک شخص باید سهمش از کتاب مقدس را به همراه جماعت یهودیان به این نحو کامل کند: <کتاب مقدس را دو بار و تارگوم را یک بار بخواند>».

[47]. Peshita Old Testament پشیتا یا پشیطا (ܦܫܝܛܬܐ Pšîṭtâ) به معنی ساده، متداول و بسیط، نسخۀ معیار کتاب مقدس در کلیساهای مسیحی آشوری سریانی زبان است. اعتقاد عمومی بر این است که عهد عتیق پشیتا از عبری به سریانی در قرن دوم میلادی ترجمه شده است. کرافورد بورکیت به این نتیجه رسیده که ترجمۀ عهد عتیق پشیتا احتمالاً  کار یهودیانی که در اُدسا زندگی می کرده اند بوده است. عهد عتیقی که برای کلیسای سریانی شناخته شده بوده متعلق به جامعه یهودیان فلسطینی بوده است. نسخۀ فعلی که این آیات از آن اخذ گردیده است، مشهور به 7a1 است که آن را به قرن 6 یا 7 میلادی نسبت می دهند. این نسخه در سال 1866 توسط آنتونیو سریانی، کشف و بین سال های 1876 تا 1883 چاپ شده است.

[48]. شحاده، حسیب، الترجمة العربیة لتوراة السامریین، المجلد الاول لسفر التکوین و الخروج، 69.

[49]. پیدایش 17: 18 نسخه KJV.

[50]. تارگوم NFT  آیه 6: 9.

[51]. اول پادشاهان، فصل 2، آیات 3 و 4: «(3) وصایای یهُوَه، خدای خود را نگاه داشته، به طریق های وی سلوک نما، و فرایض و اوامر و احکام و شهادات وی را به نوعی که در تورات موسی مکتوب است، محافظت نما تا در هر کاری که کنی و به هرجایی که توجه نمایی، برخوردار باشی. (4) و تا آنکه خداوند، کلامی را که دربارۀ من فرموده و گفته است، برقرار دارد که اگر  پسران تو، راه خویش را حفظ نموده، به  تمامی دل و  به  تمامی جانِ خود در حضور من به راستی سلوک نمایند، یقین که از تو کسی که بر کرسی اسرائیل بنشیند، مفقود نخواهد شد».

[52]. اول پادشاهان، فصل هشتم، آیات 23 تا 25.

[53]. تارگوم اونقلوس سفر پیدایش، آیه 17: 1.

[54]. سفر پیدایش، فصل 17، آیه 2.

[55]. پیدایش 17: 20: «اما در مورد اسماعیل؛ من درخواست تو را دربارۀ او شنیدم (قبول کردم)». به تعبیر تارگوم: «در مورد اسماعیل دعای تو را پذیرفتم».

[56]. پیدایش 17: 20.

[57]. از نکاتِ جالب در این تحقیق این بود که پس از توجه به تشابه آیاتِ فصل هفدهم سفر پیدایش با آیۀ 124 سورۀ مبارکه بقره و نگارش و نتیجۀ این تطبیق همان گونه که در مقاله آمده،  روایتی از پیامبر اکرم صل الله علیه وآله  یافت شد که به این ارتباط به وضوح اشاره دارد؛ راوی این روایت عبدالله بن مسعود است که چنین می گوید: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صل الله علیه وآله : أَنَا دَعْوَةُ أَبِی‏ إِبْرَاهِیمَ‏. فَقُلْنَا: یا رَسُولَ اللَّهِ! وَ کیفَ صِرْتَ دَعْوَةَ أَبِیک إِبْرَاهِیمَ؟ قَالَ: أَوْحَى اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) إِلَى إِبْرَاهِیمَ‏ إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً، فَاسْتَخَفَّ إِبْرَاهِیمُ الْفَرَحَ، فَقَالَ: یا رَبِّ، وَ مِنْ ذُرِّیتِی‏ أَئِمَّةً مِثْلِی؟ فَأَوْحَى اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) إِلَیهِ: أَنْ یا إِبْرَاهِیمُ، إِنِّی لَا أُعْطِیک عَهْداً لَا أَفِی لَک بِهِ. قَالَ: یا رَبِّ! مَا الْعَهْدُ الَّذِی لَا تَفِی لِی بِهِ؟ قَالَ: لَا أُعْطِیک لِظَالِمٍ مِنْ ذُرِّیتِک. قَالَ: یا رَبِّ! وَ مَنِ الظَّالِمُ مِنْ وُلْدِی الَّذِی لَا ینَالُ عَهْدَک؟ قَالَ: مَنْ سَجَدَ لِصَنَمٍ مِنْ دُونِی لَا أَجْعَلُهُ إِمَاماً أَبَداً، وَ لَا یصِحُّ أَنْ یکونَ إِمَاماً. قَالَ إِبْرَاهِیمُ: وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِی أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ، رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کثِیراً مِنَ النَّاسِ‏. قَالَ النَّبِی صل الله علیه وآله : فَانْتَهَتِ الدَّعْوَةُ إِلَیّ وَ إِلَى أَخِی عَلِی لَمْ یسْجُدُ أَحَدٌ مِنَّا لِصَنَمٍ قَطُّ، فَاتَّخَذِنی اللَّهُ نَبِیاً، وَ عَلِیاً وَصِیاً. (طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، 379؛ و حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ‏1/ 411) قابل توجه است که روایتِ «أَنَا دَعْوَةُ أَبِی‏ إِبْرَاهِیم» را بسیاری از علمای شیعه و سنی نقل کرده اند.

[58]. به تعبیر قرآنی ابراهیم می گوید: «ومِن ذریتی»؛ یعنی خدایا آیا ممکن است از نسل من نیز امامانی قرار دهی؟

[59]. بقره/124.

[60]. واژۀ ְהִרְבֵּיתִי در عبری به معنای «عظمت می دهم»، «فزونی می بخشم» و «کثرت می بخشم» است. ر.ک: Strong, James, Strong’s Hebrew Lexicon, ذیل کد 07235 اما با توجه به این که برکت و باروری (کثرت در نسل) قبلاً در این آیه آمده است، لذا برای عدم تکرار بهتر است ְהִרְבֵּיתִ را به معنای «عظمت می بخشم» گرفت.

[61]. منظور زمانی است که این کلمه به تنهایی به کار رفته نه به صورت مئودمئود.

[62]. این ریشه و مشتقات آن در هر آیه از کتاب مقدس که به کار رفته در ترجمه های عربی به «حمد» برگردان شده است (تکوین 35: 29، اشعیا 1: 12، 1: 25 و بیش از دوازده آیه از مزامیر داود). برای معنای ریشۀ این کلمه نگاه کنید به Strong, James, Strong’s Hebrew ذیل کد H3034.

[63]. اگر مود یا مئود چنانچه گفته شد به معنای احمد معنا شود، در این حالت مئود مئود شکل مضاعف مئود (احمد) و به معنای بسیار ستوده شده (محمّد) است. به علم ریاضی الله ابجد مئود مئود

[64]. طاب طاب به معنای طیب طیب است که به معنای مرغوب فیه یا تحسین شده، با همان معنای احمد یا محمد در عربی کاملاً سازگار است و با توجه به این که مکررِ واژۀ مئود یا طیب به صورت مئودمئود یا طیب طیب بسیار به ندرت در کتاب مقدس به کاررفته است و نیز در آیۀ 17: 20 سفر پیدایش با حرف اضافۀ باء به کار گرفته شده است. در روایات اسلامی نیز مئودمئود را به طیب طیب معنا کرده اند: «... فَقَالَ لَهُ النَّبِی: فَمَا مَعْنَى میدمید؟ قَالَ: طَیبْ‏ طَیب‏...» (ابن شاذان قمی، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهما السلام ، 222.) همچنین در بسیاری از روایات شیعه و اهل سنت، نام پیامبر در تورات یا صحف ابراهیم، طاب طاب دانسته شده است. (به عنوان نمونه، ر.ک: ابن حمزه، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب، 269 به نقل از امیرالمؤمنین در پاسخ یهودی ای که اسامی پیامبر و اهل بیت علیهم السلام  را از تورات می پرسد. همچنین ر.ک: نبهانی، یوسف بن اسماعیل، حجة الله علی العالمین فی معجزات سید المرسلین، 87)

[65]. معادل عربیِ واژه لحدا لحدا، حادّ به معنای تیز، تند و شدید است که از ریشۀ حدد می باشد. این واژه و هم خانواده های آن در زبان عربی و آرامی، گاهی برای اشخاص نیز استفاده می شود. می توان نشان داد که چه بر پایۀ زبان عبری و چه آرامی، می شود واژۀ חדה را به «الحادّ» معنا کرد. در این صورت این واژه تداعی کنندۀ اسمِ خاص دیگری برای پیامبر اسلام است به معنای «الحادّ»، یعنی کسی با دشمنان خدا حِدّت دارد و دشمنی می کند؛ اما نکتۀ جالب این است که اَلحادّ دقیقاً همان نامی است که در برخی متون روایی اسلامی به عنوان «نام پیامبر اسلام در تورات» آمده است. (به عنوان نمونه، ر.ک: ابن بابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، 4/177؛ همچنین: همو، الامالی، 171 به نقل از امام باقر علیه السلام ).

[66]. در آینده، مقاله ای از همین نویسنده در این موضوع منتشر خواهد شد.

[67]. سعید بن حسن الاسکندری، یهودیِ مسلمان شده در قرن هفتم نیز این معنا را تأیید می کند. او می گوید: «مفسران لغت عبری، در شرحِ لفظ ماذماذ، شروحی متفاوت داده اند. یک عده از آن ها گفته اند که ماذماذ به معنای احمد احمد است... ».

( Halft, Saīd b. Hasan al-Iskandarī: A Jewish Convert to Islam, Mideo(30), P267)

[68]. دقت کنید که مئودمئود واژه ای است که در زبانِ عبری بر اسم خاصی از ریشۀ حمد دلالت می کند. به عبارت دیگر می توان گفت این واژه هم ردیف احمد و حامد و محمود و محمد و حمید است با این تفاوت که صیغۀ تأکید شدۀ حمد است؛ بنابراین همان طور که اگر مئود در معنای زیاد به کار رود، در ترجمۀ فارسی، مئود مئود را زیاد زیاد معنا نمی کنیم، بلکه بسیار زیاد معنا می کنیم، در اینجا نیز روش صحیحِ ترجمه آن است که به جای این که آن را دقیقاً احمد احمد معنا کنیم، آن را حمید و محمّد (بسیار ستوده شده) بدانیم.

[69]. ر.ک: واژه נשיא 5954 # Strong, James, Strong’s Hebrew Lexicon.

[70]. البته به صورت اضافی به کاهنان و مجمع اضافه شده است که معنای آن بزرگ کاهنان یا بزرگ مجمع یهودیان و... است.

[71]. ر.ک: انجیل پشیتا، متی 23: 1 تا 23: 8.

[72]. آل عمران/79؛ مائده/44 و 63.

[73]. «...فَالرَّبَّانِیونَ هُمُ الْأَئِمَّةُ دُونَ الْأَنْبِیاءِ الَّذِینَ یرَبُّونَ النَّاسَ بِعِلْمِهِمْ وَ الْأَحْبَارُ دُونَهُمْ وَ هُمْ دُعَاتُهُمْ». (ابن حیون، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام،  1/ 37)

[74]. حلی، حسن بن سلیمان، مختصر البصائر، 147، به نقل از کتاب سلیم بن قیس.

[75]. ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، 37 / 331.

[76]. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، المناقب، 2 / 45.

[77]. سفر پیدایش 15 _ 25: 13؛ سفرِ اولِ تواریخ ایام آیات 29 تا 31.

[78]. نسخۀ ABP.

[79]. نسخۀ VUL.

[80]. ابد در عربی و نیز عبری به معنای از بین رفتن و قطع شدن و متفرق شدن و ایل در عبری به معنای خداست. بَادَ الشی ءُ یبِیدُ بَیاداً: إذا تفرّق و توزّع  (مفردات راغب اصفهانی ذیل بید). بَید: فنا، از بین رفتن (قاموس قرآن ذیل واژه بید). نیز در عبری نگاه کنید به koehler-baumgartner,Hebrew and Aramaic lexicon ذیل واژه אבד (ابد) که به معنای to get lost, perish است.

[81]. koehler-baumgartner,Hebrew and Aramaic lexicon ذیل واژۀ דוּמָה.

[82]. همان، ذیل واژۀ שׁמע.

[83]3. koehler-baumgartner,Hebrew and Aramaic lexicon ذیل واژۀ דוּמָה.

[84]. همان، ذیل واژۀ שׁמע.

[85]. Brown, Driver, Briggs, Hebrew and English Lexicon ذیل واژۀ חדר.

[86]. Marcus Jastrow, A Dictionary of the Targumim, the Talmud Babli and Yerushlami, and the Midrashic Literature (ذیل واژۀ תמה)

[87]. قاموس المحیط و لسان العرب ذیل واژۀ تیم.

[88]. این مطلب بسیار دقیق و لطیف است که در جایگاه دیگری باید به آن پرداخته شود.

[89]. Brown, Driver, Briggs, Hebrew and English Lexicon ذیل همین واژه.

[90]. همان، ذیل واژۀ נפש.

[91]. مصباح المنیر، ذیل واژۀ نفس: کرم الشی ء کرما: نفس و عزّ، فهو کریم. نَفُسَ الشَّیءُ بِالضَّمِّ نَفَاسَةً کرُمَ فَهُوَ نَفِیسٌ کریم؛ العین 7/ 270: النفس: الروح الّذی به حیاة الجسد. و رجل له نفس، أی خلق و جلادة و سخاء.

[92]. Brown, Driver, Briggs, Hebrew and English Lexicon ذیل همین واژه.

[93]. ذیل واژۀ ἀνατολὴ در Friberg, Analytical Greek Lexicon.

[94]. Marcus Jastrow, A Dictionary of the Targumim, the Talmud Babli and Yerushlami, and the Midrashic Literature, P1355.

[95]. Strong, James, Strong’s Hebrew Lexicon، ذیل کد 08435.

[96]. اصولاً واژۀ γενεῶν برای ذکر فرزندانِ بلا واسطۀ یک شخص به کار نمی رود. برای نمونه در آیات ابتدایی فصل اول سفر خروج چنین آمده است: «1 و این است نام های پسران اسرائیل که به  مصر آمدند، هر کس با اهل خانه اش همراه یعقوب آمدند: 2 رؤبین و شمعون و لاوی و یهودا، 3 یساکار و زبولون و بنیامین، 4 و دان و نفتالی، و جاد و اشیر». (نسخۀ Old Persian) در اینجا می بینیم که سخنی از این نیست که این است نام های پسران اسرائیل به حسب نسل هایشان. نیز در آیات دیگری از تورات، نسب نامۀ نسل عیسو چنین بیان شده است: «9 و این است پیدایش عیسو پدر ادوم در جبل سعیر 10 این است نام های پسران عیسو: الیفاز پسر عاده، زن عیسو، و رعوئیل، پسر بسمه، زن عیسو...» (آیات 9 و 10 فصل 36 سفر پیدایش، نسخۀ Old Persian). در این آیات نیز دقتِ مذکور  اعمال شده است. در آیۀ 9 وقتی که نسب نامۀ نسل هایی که از  عیسو  پدید می آیند بیان شده است، گفته شده: این است پیدایش (یا نسل های) عیسو  و  واژۀ תלְדֹוֹת (تُلدُوت) به معنای «نسل ها» به کاررفته است. اما در آیۀ 10، وقتی پسرانِ مستقیمِ عیسو  را نام می برد، این واژه دیگر به کار  نمی رود.

[97]. از بین این دوازده نام، تنها نامِ قیدار در عهد عتیق در کتاب اشعیا (16: 21 و 17: 21 و 11: 42 و 7: 60) و کتاب ارمیا (10: 2 و 28: 49 تا 33: 49) و حزقیال (21: 27) و مزامیر (5: 120) و امثال سلیمان (5: 1) و نام نبایوت در پیدایش (9: 28 و 3: 36) و اشعیا (7: 60) و نام یطور و نافیش در اول تواریخ (19: 5) آمده است. بقیۀ اسامی به عنوان فرزندان اسماعیل در جای دیگری از عهد عتیق نیامده است.

[98]. هیچ ذکر قابل اعتمادی در تاریخ از این دوازده پسر اسماعیل نیست. تنها تاریخ نگار یهودی، جوزفوس، این فرض را مطرح کرده که بر اساس شباهت آوایی بین نَبَطیان (Nabataeans) که در دورۀ هلینستیک در منطقۀ اردن حاکم بوده اند و نبایوت، قاعدتاً این ها باید نبطیان از نسل نبایوت باشند (The complete works of Flavius Josephus, translated by William Whiston, Thompson & thomas, Chicago, 1901, P43). ژروم (Jerome) به تبعیت از جوزفوس و دیگر مورخین کتاب مقدس به تبعیت از ژروم، همین مطلب را تکرار کرده اند. مورخان جدید هیچ ارتباطی بین نبطیان و قبیلۀ نبایوت نیافته اند. در قدیمی ترین سند تاریخی نیز که از قیدار به دست آمده، باستان شناسان تنها کتیبه هایی از نئوآشوریان در قرن 8 و 7 قبل از میلاد را کشف کرده اند که در آن ها نام تعدادی پادشاهان قیداری آمده که از اعراب بوده اند و با نئوآشوریان جنگیده و شکست خورده اند (Saana Teppo, Women and their agency in the Neo-Assyrian Empire, P.47)؛ البته ارتباط بین قیدار پسر اسماعیل و این پادشاهان قیداری، برای تاریخ دانان مسلّم نیست. وضعیت بقیۀ اسامی در مکتوباتِ تاریخ نگاران از قیدار و نبایوت بسیار ضعیف تر است.

[99]. همین دوازده نام با اندکی تفاوت در اول تواریخ ایام (29: 1 تا 31: 1) نیز تکرار شده است.

[100]. از بندِ قبل معلوم شد که با دقت در متن آیاتِ فصل 25 سفر پیدایش نیز می توان دریافت که حتی تورات نیز این دوازده نفر از نسلِ اسماعیل را به عنوانِ پسران بلا واسطۀ او معرفی نمی کند.

[101]. Strong, James, Strong’s Hebrew Lexicon, ذیل کد 08034

[102]. گفته شد که نَبَطیان گروهی در هزارۀ پیش از میلاد بوده اند که در منطقۀ اردن می زیسته اند. ربط نبایوت به نبط یک تفسیر است نه ترجمه.

[103]. تارگوم PST ذیل سفر پیدایش، آیات 25: 13 تا 25: 15.

[104]. رابی های یهود، محدوده زندگی موسی را بین سال های 1391 تا 1271 پیش از میلاد، ژروم، سال تولد موسی را 1592 و آشر ، 1612 پیش از میلاد دانسته اند.

[105]. این طومارها در سال 1947 کشف شده اند و حاوی مکتوباتی بین سال های 100 پیش از میلاد تا 200 میلادی هستند.

[106]. بسیار عجیب است که در هر پنج نسخه ای که از سفر پیدایش تورات در قمران کشف شده، قسمتی از طومارها که شامل متنِ فصل 17 راجع به اسماعیل و این آیات است، از بین رفته است.

[107]. Riches, The Bible: A Very Short Introduction, pp. 19–20.

جدیدترین و معتبرترین نظریه ای که راجع به زمان کتابتِ تورات وجود دارد، نظریۀ «فرضیۀ مستند» یا نظریۀ «ولهوسن» است. این نظریه در قرن 18 و 19 برای تلاش در وفق دادنِ برخی تناقضات کتاب مقدس شکل گرفته است. بر طبق این نظریه، تورات، مأخوذ از منابع مستقل اولیه ای است که جمعی ویراستار آن را به شکل کنونی ترکیب کرده اند. این منابع عبارت اند از: منبع J که مخفف عبارت  Jahwist است، منبع E که اشاره به Elohist دارد، منبع D که به Deuteronomist اشاره دارد و منبع P که Priestly به معنای نوشته های احبار و بزرگان یهود است.

زمان نگارش منبع J حدود 950 سال قبل از میلاد و منبع E حدود 850 سال قبل از میلاد است. این نظریه بیان می کند که زمان نگارش منبع P بین 400 تا 600 قبل از میلاد است. این مطلب به معنای این نیست که اصلِ توراتِ امروزی هیچ ارتباطی به توراتی که بر موسی نازل شده ندارد؛ بلکه بدین معناست که شکلِ فعلیِ ویرایشِ تورات در هزارۀ پیش از میلاد شکل گرفته است و اسامی توراتی، مسیری بس طولانی را در زبان ها و لغت های گوناگون طی کرده اند تا به امروز رسیده اند. (ر.ک: Harris, Understanding the Bible)

[108]. اختلاف کتابت اسامی در عهدین بیش از آن است که بتوان در این مقاله آن را احصا کرد. برای نمونه می توانید برخی از آن ها را در این پایگاه مشاهده کنید:

www.familysearch.org/learn/wiki/en/Variations-of-Biblical-Names-in-Old-Documents

 

[109]. به این مطلب دقت کنید که گفته شد برخی از این دوازده نام، اسامیِ قبائل در هزارۀ پیش از میلاد بوده، نه همۀ آن ها.

[110]. Noble, John Travis, “Let Ishmael Live Before You!” Finding a Place for Hagar’s Son in the Priestly Tradition, p.68.

[111]. همان، ص 141.

[112]. «رَسُولُ اللَّهِ صل الله علیه وآله  أَبُو الْقَاسِمِ مُحَمَّدٌ وَ أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ بْنِ هَاشِمِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ قُصَی بْنِ کلَابِ بْنِ مُرَّةَ بْنِ لُوَی بْنِ غَالِبِ بْنِ فِهْرِ بْنِ مَالِک بْنِ النَّضْرِ بْنِ کنَانَةَ بْنِ خُزَیمَةَ بْنِ مُدْرِکةَ بْنِ إِلْیاسَ بْنِ مُضَرَ بْنِ نِزَارِ بْنِ مَعَدِّ بْنِ عَدْنَانَ بْنِ أَدِّ بْنِ أُدَدَ بْنِ الْیسَعِ بْنِ الْهَمَیسَعِ بْنِ سَلَامَانَ بْنِ النَّبْتِ بْنِ حَمَلِ بْنِ قَیدَارِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیل... . وَ قَالَ ابْنُ بَابَوَیهِ عَدْنَانُ بْنُ أَدِّ بْنِ أُدَدَ بْنِ زَیدِ بْنِ یعدد بْنِ یقْدُمَ بْنِ الْهَمَیسَعِ بْنِ نَبْتِ بْنِ قَیذَارِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ وَ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ عَدْنَانُ بْنُ أَدِّ بْنِ أُدَدَ بْنِ الْیسَعِ بْنِ الْهَمَیسَعِ وَ یقَالُ ابْنُ یامِینَ بْنُ یحشب بْنِ منحد بْنِ صابوع بْنِ الْهَمَیسَعِ بْنِ نَبْتِ بْنِ قَیذَارِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ إِبْرَاهِیم... ». (حلی، علی بن یوسف، العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، 134)؛ همچنین طبرسی، نسب حضرت را اینگونه ذکر کرده است: «وَ رُوِی عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ زَوْجِ النَّبِی صل الله علیه وآله  قَالَتْ: سَمِعْتُ النَّبِی صل الله علیه وآله  یقُولُ: مَعَدُّ بْنُ عَدْنَانَ بْنِ أُدَدَ بْنِ زَیدِ بْنِ ثَرَا بْنِ أَعْرَاقِ الثَّرَی. قَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ: زَیدٌ هَمَیسَعٌ وَ ثَرَا نَبْتٌ وَ أَعْرَاقُ الثَّرَی إِسْمَاعِیلُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ. قَالَتْ: ثُمَّ قَرَأَ رَسُولُ اللَّهِ صل الله علیه وآله : وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّسِّ وَ قُرُوناً بَینَ ذلِک کثِیراً لَا یعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّه» (طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، 6)

[113]. «أَنَا الَّذِی سَمَّتْنِی أُمِّی حَیدَرَةَ». در مدارکِ فراوانی به این مصرع اشاره شده است. به عنوان نمونه، ر.ک: نصر بن مزاحم، وقعة صفین، 390.

[114]. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، 4.

[115]. ابن بابویه، محمد بن علی، التوحید، 397.

[116]. طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، 1/ 207.

[117]. نگارنده دو شاهد بر این مدعا دارد: یکی این که با جستجوی کلیدواژه های حیدره و حیدر در نرم افزار «المکتبة الشاملة»، با بیش از دویست عنوان کتابِ مشهورِ تاریخی و سی عنوان کتابِ انسابِ عرب، اثری از این نام پیش از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهما السلام یافت نمی شود. دیگر این که با بررسی کتب لغت عرب (شامل معجم ها و لغتنامه ها و کتب علم لغت) معلوم می شود که حیدر  یا حیدره، یکی از اسامیِ شیر (اسد) بوده و پیش از امیرالمؤمنین علیه السلام  کسی به این نام شهرت نداشته است. به عنوان نمونه، صاحب بن عباد می نویسد: «الحَیْدَرَةُ: من أَسْمَاءِ الأسَدِ، و به سُمِّیَ عَلیُّ بنُ أبی طالبٍ _ رضی اللَّه عنه _ حَیْدَرَةَ». (المحیط فی اللغة، 3/ 36). ابن منظور نیز در لسان العرب تصریح می کند یکی از نام های امام علی علیه السلام  حیدر بوده است. (لسان العرب، ۳/ ۲۶۱)

[118]. همان، 4/174؛ زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس، 6/ 253.

[119]. خلیل بن احمد (100 تا 175 هجری) صاحب کتاب لغتنامه العین که قدیمی ترین کتاب لغتِ عرب است.

[120]. خلیل بن احمد، العین، ذیل لفظ حدر.

[121]. خزّاز، علی بن محمد، کفایة الأثر، 83: «... فَقَالَ لَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْعُودٍ: مَا هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ الَّذِینَ ذَکرْتَهُمْ یا رَسُولَ اللَّهِ فِی صُلْبِ الْحُسَینِ؟ فَأَطْرَقَ مَلِیاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ: یا عَبْدَ اللَّهِ! سَأَلْتَ عَظِیماً وَ لَکنِّی أُخْبِرُک أَنَّ ابْنِی هَذَا وَ وَضَعَ یدَهُ عَلَی کتِفِ الْحُسَینِ علیه السلام  یخْرُجُ مِنْ صُلْبِهِ وَلَدٌ مُبَارَک سَمِی جَدِّهِ عَلِی علیه السلام  یسَمَّی الْعَابِدَ».

[122]. بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، 5/650.

[123]. کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، 582.

[124]. هرچند برخی محققان احتمال داده اند که مصداق این دوازده نفر از نسل اسماعیل، منحصر در یک گروه نباشد و علاوه بر افراد ذکر شده در فصل 25 سفر پیدایش، شاید بتوان در آینده مصداق دیگری برای این دوازده نفر یافت؛ چنانکه کتاب مقدس در مورد دوازده نفر از پیشوایان فرزندان اسرائیل (نقباء بنی اسرائیل) در دو زمان مختلف، دو مصداق متفاوت تعیین کرده است. (امامی، مسعود، دلیلی نوین بر امامت دوازده امام شیعه، 171).

 

فهرست منابع :

ابن بابویه، محمد بن علی، الأمالی، کتابچی، تهران، چاپ: ششم، 1376 ش.

_____________، التوحید، جامعه مدرسین، ایران؛ قم، چاپ: اول، 1398 ق.

_____________، الخصال، جامعه مدرسین، قم، چاپ: اول، 1362 ش.

_____________، عیون أخبار الرضا علیه السلام ، نشر جهان، تهران، چاپ: اول، 1378 ق.

_____________، من لا یحضره الفقیه، 4 جلد، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ: دوم، 1413 ق.

ابن طاووس، علی بن موسی، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن المعروف بالملاحم و الفتن، مؤسسۀ صاحب الأمر عجل الله تعالی فرجه الشریف ، قم، چاپ: اول، 1416 ق.

ابن قیم الجوزیة، محمد بن أبی بکر، هدایة الحیاری فی أجوبة الیهود والنصاری، دار القلم، دار الشامیة، 1416 ق.

ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق محمد حسین شمس الدین، دار الکتب العلمیه، بیروت.

ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414 ق.

امامی، مسعود، دلیلی نوین بر امامت دوازده امام شیعه، مجلۀ امامت پژوهی، زمستان 1391، شماره 8.

بدری، سیدسامی، دعوة إبراهیم و اسماعیل عند رفع القواعد من البیت، مجله میقات الحج، السنۀ اﻷولی، سنة 1415، العدد 1.

جدید الاسلام، محمدرضا، اقامة الشهود فی رد الیهود، چاپ سنگی.

الجعفری الهاشمی، صالح بن الحسین، تخجیل من حرف التوراة والإنجیل، دراسة وتحقیق: محمود عبد الرحمن قدح، الناشر: مکتبة العبیکان، الریاض، المملکة العربیة السعودیة، الأولی، 1419 ق.

حبیب بن عبدالملک، کتب و مقالات للدکتور حبیب بن عبدالملک، نرم افزار المکتبة الشامله.

حسکانی، عبید الله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، التابعة لوزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، تهران، چاپ: اول، 1411 ق.

حلی، علی بن یوسف، العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، چاپ اول، 1408 ق.

خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، بیدار، قم، 1401 ق.

الدولابی الرازی، محمد بن أحمد، الکنی والأسماء، المحقق: أبو قتیبة نظر محمد الفاریابی، دار ابن حزم، بیروت/ لبنان، الطبعة: الأولی، 1421 ق.

السقار، منقذ بن محمود، هل بَشَّر الکتاب المقدس بمحمد صلی الله علیه وسلم،
دار الإسلام للنشر والتوزیع، بی جا، 1428 ق.

شرقاوی، جمال الدین، مباحث هامه فی المسیحیة و الاسلام، نرم افزار المکتبة الشامله.

شرقاوی، جمال الدین، نبی أرض الجنوب فی الأسفار الیهودیة والمسیحیة، دار هادف للنشر والتوزیع، قاهره، بی تا.

صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، عالم الکتاب، بیروت، چاپ اول، 1414 ق.

طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، نشر مرتضی، مشهد، چاپ اول، 1403 ق.

الطبری، علی بن ربَّن، الدین والدولة فی اثبات نبوة النبی محمد صلی الله علیه وسلم، حققه وقدم له: عادل نویهض، دار الآفاق الجدیدة، الطبعة الأولی، 1393 ق.

طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، 1 جلد، دار الثقافة، قم، چاپ اول، 1414 ق.

قاضی عیاض، عیاض بن موسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، دار الفکر لطباعة والنشر والتوزیع، قم، 1409 ق.

کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.

الکیرانوی الهندی، رحمة الله بن خلیل الرحمن، مختصر اظهار الحق، تحقیق محمد أحمد عبد القادر ملکاوی، وزارة الشئون الإسلامیة والأوقاف والدعوة والإرشاد، المملکة العربیة السعودیة، 1415 ق.

لوی، حبیب، تاریخ یهود ایران، بروخیم، 1339 ش.

مروزی، نعیم بن حماد، الفتن، محقق: أیمن محمد محمد عرفة، المکتبة التوفیقیة، القاهرة، 1412 ق.

المغربی، السموأل بن یحیی بن عباس، إفحام الیهود، وقصة إسلام السموأل، ورؤیاه النبی صلی الله علیه وسلم، المحقق: محمد عبد الله الشرقاوی، دار الجیل، بیروت الطبعة: الثالثة، 1410 ق.

مفید، محمد بن محمد، المسائل السرویة، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، قم، چاپ: اول، 1413 ق.

منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ: دوم، 1404 ق.

نبهانی، یوسف بن اسماعیل، حجة الله علی العالمین فی معجزات سید المرسلین، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1417 ق.

نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، نشر صدوق، تهران، چاپ: اول، 1397 ق.

هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، الهادی، ایران؛ قم، چاپ: اول، 1405 ق.

Brown, F., S. R. Driver, and C. A. Briggs. Brown-Driver-Briggs Hebrew Lexicon. With an appendix containing the Biblical Aramaic based on the lexicon of W. Gesenius as translated by E. Robinson. Oxford: Clarendon Press 1907

Culver, Jonathan, “The Ishmael Promise and Contextualization Among Muslims”, International Journal of Frontier Missions, Vol. 17: 1 Spring 2000

Friberg, Analytical lexicon of the Greek New Testament, Baker Books, 2000

Halft, Denis, “Sa،īd b. Hasan al-Iskandarī, A Jewish Convert to Islam; Editio princeps of the Later Recension (732) of His Biblical Testimonies to the Prophet Muhammad”, Mideo 30 (2014), p. 285

Harris, Stephen, Understanding the Bible. Palo Alto: Mayfield. 1985

Jastrow, Marcus, A Dictionary of the Targumim, the Talmud Babli and Yerushlami, and the Midrashic Literature, London and NewYork, 1903

Josephus, Flavius, The complete works of Flavius Josephus, translated by William Whiston, Thompson & thomas, Chicago, 1901

koehler-baumgartner, Hebrew and Aramaic lexicon

Noble, John Travis, “Let Ishmael Live Before You!” Finding a Place for Hagar’s Son in the Priestly Tradition, doctoral Dissertation, Harvard University, 2013

Riches, John, The Bible: A Very Short Introduction. Oxford: Oxford University Press, 2000

Roggema, Barbara, The Legend of Sergius Bahīrā. Eastern Christian Apologetics and Apocalyptic in Response to Islam (History of Christian-Muslim Relations, 9.) Leiden and Boston: Brill, 2009.

Schmidtke, Sabine, “The Muslim reception of biblical materials: Ibn Qutayba and his A،lām al-nubuwwa”, Islam and Christian–Muslim Relations, 22: 3, 249-274

Strong, James, Strong’s Hebrew Lexicon. (http: //www.sacrednamebible.com/kjvstrongs/index2.htm)

Szilagyi, Krisztina, “Muhammad and the Monk: The Making of the Christian Bahīrā Legend”, Jerusalem Studies in Arabic and Islam, 34, 2008.

Teppo, Saana, Women and their agency in the Neo-Assyrian Empire. Master thesis, University of Helsinki, 2005

نسخه ها

ترجمۀ فارسی تورات ماشاءالله رحمان پور، خاخام مشه زرگری، انجمن کلیمیان تهران، چاپ اول 1364

KJV, (1769 Blayney Edition of the 1611 King James Version of the English Bible - with Larry Pierce’s Englishman’s-Strong’s Numbering System, ASCII version) 1988-1997 by the Online Bible Foundation and Woodside Fellowship of Ontario, Canada.

AVD, (Van Dyke Arabic Bible. Copyright (c) 1998-2005, Arabic Bible Outreach Ministry, P.O. Box 486, Dracut, MA 01826.)

LXX, Septuaginta (LXT) (Old Greek Jewish Scriptures) edited by Alfred Rahlfs, Copyright © 1935 by the Württembergische Bibelanstalt / Deutsche Bibelgesellschaft (German Bible Society), Stuttgart.

WTT, (Codex Leningradensis Hebrew Text. Includes changes as of Westminster Morph 4.14.)

NFT, PJT, TAR, Samaritan Targum, Peshitta (TAR/TAM Targumim: Aramaic Old Testament) The Targum material is derived from the Hebrew Union College CAL (Comprehensive Aramaic Lexicon) project. For information, see http: //cal1.cn.huc.edu/searching/targum_info.html.

از برخی روایات اسلامی استفاده می شود كه اسم مبارك امام حسن ـ علیه السلام ـ و امام حسین ـ علیه السلام ـ در تورات (عهد قدیم) «شبر» و «شبیر» و در انجیل (عهد جدید) «طاب» و «طیب» می باشند.[1]
و در روایتی دیگر آمده است كه نام پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و ائمه ـ علیهم السلام ـ در تورات به زبان عبرانی چنین بوده است: میذمیذ (مصطفی ـ صلی الله علیه و آله ـ) ایلیا (علی مرتضی ـ علیه السلام ـ) قیذور (حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ) ایرییل (حسین شهید) مشفور (زین العابدین ـ علیه السلام ـ) مسهور (محمدباقر ـ علیه السلام ـ) مشموط (جعفر صادق ـ علیه السلام ـ) ذومرا (امام موسی كاظم ـ علیه السلام ـ) هذاد (علی بن موسی الرضا ـ علیه السلام ـ) تیمورا (محمدتقی ـ علیه السلام ـ) نسطور (علی النقی ـ علیه السلام ـ) نوقش (حسن عسگری ـ علیه السلام ـ) قدیمنا (حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ)
[2]
همچنین در تورات نام مبارك حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ «هلیون» بوده است.
[3] لازم به ذكر است كه در تورات و انجیل كه فعلاً موجودند و در دسترس قرار دارند، نام مبارك پیامبر اسلام و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ ذكر نشده است و نامهایی كه قبلاً ذكر شد، در این كتب یافت نمی گردند. علت شان اینست كه تورات و انجیل موجود تورات و انجیل واقعی نیست و تحریفات زیادی در آنها صورت گرفته است، چیزهای زیادی از آن كم شده و مطالبی به آنها اضافه گردیده اند؛ در باب 36 سفر پیدایش تورات، شرح وفات و دفن حضرت موسی بیان گردیده است و معلوم می شود كه این مطالب پس از حضرت موسی ـ علیه السلام ـ به تورات اضافه شده است. پس عدم ذكر نامهای مبارك ائمه ـ علیهم السلام ـ و حتی نام شخص پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در كتابهای فعلی یهودیان و مسیحیان دلیل بر عدم ذكر این نامها در كتب مقدس واقعی آنها نمی باشد. اما در انجیل برنابا نام حضرت پیامبر صریحاً ذكر شده[4] و همین مطلب باعث شده كه مسیحیان نسبت به این انجیل بی اعتنا باشد. و آن را جزء اناجیل رسمی محسوب نكنند.
از سوی دیگر قرآن می فرماید: «كسانی كه كتاب های آسمانی به آنان داده ایم او (پیامبر) را همچون فرزندان خود می شناسند (گرچه) جمعی از آنان حق را آگاهانه كتمان می كنند.»
[5] از این آیه مباركه استفاده می شود كه اهل كتاب پیامبر اسلام را به خوبی می شناخته اند. و نام و نشان او را در كتابهای مذهبی خود خوانده اند. و صفات جسمی و روحی و ویژگیهای پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در كتب پیش، به قدری زنده و روشن بوده است كه ترسیمی كامل از او در اذهان كسانی كه با آن كتب سر و كار داشته اند بوده است. بنابراین معلوم می شود كه تورات و انجیلی كه فعلاً در دسترس می باشند غیر از تورات و انجیل واقعی و حقیقی است. و از نظر ما مسلمانان این كتب موجود هیچگونه اعتبار و ارزشی ندارد.
در نتیجه: نامهای مبارك ائمه ـ علیهم السلام ـ و پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ در كتابهای مقدس كه تورات و انجیل باشد بطور صریح ذكر شده و پیروان این دو دین براساس آنچه در تورات و انجیل راجع به پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ و اوصیاء آن حضرت ذكر شده بود. كاملاً با اوصاف و ویژگی های پیامبر و ائمه ـ علیهم السلام ـ آگاهی داشته اند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مقایسه ای میان تورات، انجیل و قرآن، دكتر بوكای.
2. بشارت عهدین، صادقی.

 


 

[1] . ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، نجف، مطبعه حیدریه، 1376 هـ ق، ص 166.
[2] . اعلمی، حسن، عیون اخبار الرضا، بیروت، مؤسسه اعلمی، اول، 1404، ج2، ص147.
[3] . مفید، الاختصاص، قم، جامعه مدرسین، بیتا، ص37.
[4] . انجیل برنابا، 29/14.
[5] . بقره/146.

نوع مطلب : چهارده معصوم، 
برچسب ها : نام مبارک ائمه در انجیل و تورات، روایات اسلامی، امام حسن، اسم مبارك امام حسن، اسم مبارك، تورات (عهد قدیم)، «شبر» و «شبیر»، انجیل (عهد جدید)، «طاب» و «طیب»، نام پیامبر، ائمه، قیذور، تورات و انجیل، تحریفات، كتب مقدس، كتب، مقدس، اهل كتاب، نامهای مبارك ائمه، بشارت عهدین، ایلیا، سرگذشت بنی اسرائیل، سرگذشت، بنی اسرائیل، صلیب، مسیحی، مسیح، عهد عتیق، عهد جدید، اناجیل، انجیل، تورات، سنت، روایات اسلامی، یهود، دین حضرت موسی، قرآن کریم، تحریف، كتاب مقدس، حكم عقل، دلایل مسلمانها بر تحریف كتاب مقدس، عهد قدیم و جدید، كتاب آسمانی، آدم و حوّا، درخت ممنوعه، حیات ابدی، خدا و عیسی، سرانجام فرعون، حضرت عیسی، حضرت عیسی مسیح، شواهد تاریخی، آثار یهود، انجیل لوقا، مسیحیت، الوهیت، بعثت حضرت محمد، انجیل متی، اعتبار كتاب مقدس، تمایلات ضد الهی، فلسطین، تصویر پیامبران، بت پرستی، شرم آور، پیامبران الهی، حضرت لوط، حضرت ابراهیم، حضرت داود، امانت داری، مریم مقدس، میلاد حضرت مسیح، عیسی در زبان عبری، مصلوب شدن عیسی، آسمانی،

قبول نیست تو همه دشمنان را خفه کردی قبول نیست گفتیم نه دیگه اینطوری
نفس زکیه 232 +351 قرآن = 583 پنج تن آل عباء 583 شبکه نور 583 این عدد نورانی را از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان بحق اهل بیت پیامبرند علم ابجد قرآن تقدیم میکند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند یک بی نماز ذاتش خراب است و شیطان بر روح پلیدش سایه افکنده بخاطر 541با سایه شیطان ملحد541 سنگین شده سعی کنید خود را نجات دهید با ذکر استغفرالله ربی و اتوب الیه
خداوند دوست واقعی انسان هاست وفقط به بی نمازها پس گردنی محکم خواهد زد هم در دنیا خار و ذلیل هم در آخرت از زیانکاران خواهند بودخسر الدنیاوالاخره" روز قیامت74درصد انسانها بخاطر بی نمازی به دوزخ میروند
 به ابجدمحمد 92+18 ذالحجه" غدیر خم= 110 کعبه 97+13 رجب تولید مولاء در کعبه = 110  نماز 98+12 امام=110بحق 110دین الهی110اهل دینی110حامیان 110علی 110 حامیان110دین الهی110 اهل دینی  110بحق110 علی110جلوه الله 110جهانه الهی 110 صبحی 110به ابجد اسلام132+92محمد +110علی  علی+17 نماز+14 معصوم =365 روز سال 5+6+3=14 معصوم  365+20 محمد=385 شیعه پیامبرفرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد علم ریاضی قرآن به ابجد فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه385فلسفه دین الله385مردعالم385اسلام واقعی الله385مهدی امام حق دین ها385مرد عالم 385باعقل کل اسلام385یاجمال الهی امام مهدی385 بقبله عالم اهلدین385سربازانه مهدی385مردعالم385 فلسفه دین الله385با قانون الهی دین الله385شهیدالله 385  شهید 319اسلام واقعی319فلسفه دین الله 385شهید بدین385 شهید الله 385 شهید319دین ناب محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله =385شیعه 385دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385مهدی امام حق دین ها 385«نفس زکیه 232 +351 قرآن = 583 پنج تن آل عباء 583 شبکه نور 583 این عدد نورانی را از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان بحق اهل بیت پیامبرندما از کسانی هستیم که می‌دانیم و دشمنان ما از کسانی هستند که نمی‌دانند و شیعیان ما صاحبان خردند.»این سخن امام ششم شیعیان، امام جعفر صادق علیه السلام است که مرحوم کلینی در جلد اول کافی آن را نقل نموده است
خداوند سال را بخاطر 5 تن و 12 امام و 14 معصوم سال را 365 روز قرار داد ضرب این سه عدد هر کدام در خودش جمع سه ضرب میشود 365 روز سال ارزش بعالم 651 -541 عمر و ابوبکر= 110 مولاء علی110 دین الهی 110 نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه شما یک بار هم نیامده حق را باید قبول کرد مگه آدم نباشی حیوان باشی بحیوان صفت ابله ملحده 772-541  عمر ابوبکر=231 ابوبکر رکب وبا بر عکس بخوان ابوبکر   رکب وبا دو سال خلافت نکرده ازدنیا رفت یکی از وهابی ها گفت من فکر کردم 1450 سال خلافت کرده آخه اسم مولوی ما ابوبکر بود هر وقت میپرسیدم میگفت 1450 سال عمر رمع گوسفند ده سال خلافت نکرد دوسال بعد از همین مولوی پرسیدم چرا مسجد نمیری گفت جوانان شیعه شده اند و مرا توی راه کتک میزنند771 اشرار دینه771-110 دین الهی = 661 عثمان  با پلید ترین ملحده  771-110دین الهی =661 عثمان
به ابجد گرگ خبیث1312 -110 دین الهی= 1202 سه خلیفه گرگ خبیث  بوده اند اینم آیه قرآن به ابجدسه خلیفه1202ان من المجرمین منتقمون 1202قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت انتقام میگیریم
پرتگاه منافقا 878-337 محمد علی فاطمه = 541 عمر ابوبکر541 سقوط بدین کفر 541 فتنه ها 541 اهله شر541 دشمنه اسلامی541 سقوط بدین کفر 541 احمق اهله قرآن 541مارقان احمق 541 منافق کوردلی 541دام ها شیطان پلید 541تلاشی 541منافق کوردلی 541بله دشمن علی541عمر ابوبکر 541 ظالم971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541سقوط بدین کفر 541 کافر پلید دین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 فتنه ها 541 اهله شر541

با پرتگاه اهل دین اسلام 851-541 عمر ابوبکر = 310 عمر ظالم 971- 310 عمر = 661 عثمان  661مردان رجس یا ابله پلید661عثمان661 -971 ظالم = 310 یامردان رجس ملحد 651 بله اسراف کاران 651 مردانه فاسده دینه اسلام 651-110دین الهی=541 فتنه ها 541 مکافات541 عمرابوبکر541 اهله شر541 آفت کلی 541 آفتین 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541
دروغ گویان دین اسلام 1473-271 منافق = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت به ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202 احمق پلیدی دشمن خدا 1202 ارتش کفار 1202  بخیانت کاران ابله 1473-271 منافق = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفتبه ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202 احمق پلیدی دشمن خدا 1202 ارتش کفار 1202 بخیانت کاران ابله1473 -271= 1202 -بخیانت کاران ابله1473 - 271 منافق =1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت
به ابجد بدعت کنندگان 651-110دین الهی=541 عمر ابوبکر 541فتنه ها541اهله شر541دشمنه اسلامی 541عمرابوبکر 541فتنه ها541دشمنه اسلامی541مکافات541آفت کلی541 پیامبرفرمودبعدازمن فتنه هابپا خیزندبه ابجدفتنه ها541عمر ابوبکر 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 ظالم 971-430 مقصر=541عمر ابوبکر541
قال رسوالله هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد { قال رسوالله} کتابی الله وعترتی1587-1202 عمر ابوبکرعثمان =فرقه 385شیعه385 پیامبر فرمودفقط یک فرقه  اهل نجات است پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه ۳۸۵ شیعه ۳۸۵مرد عالم 385 شهید بدین 385علی110-495بمب اتمی =385 شیعه 385 با منجی علم اسلامی385 با اسلام ناب محمد علی 385 مذهب اسلام محمدی385
به ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها = 18 ذالحجه" غدیر خمبه ابجد بدعت کنندگان 651-110 دین الهی = 541 فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی 541 مکافات 541 آفت کلی 541عمر ابوبکر541 پیامبر فرمود بعداز من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 ظالم 971-430 مقصر =  541عمر ابوبکر 541 عمر ابوبکر بارها در جمع یاران خود را ملامت نموده چرا حق علی و فاطمه را باغ فدک را غصب نمودند و بدعتها در دین نمودند خود را بسیار ملامت مینمودند عمر میگفت بدعت کردم 740 -430 مقصر = 310 عمر بدعت کردم 740 مقصر عمر 740 بدعت کردم 740 مقصر عمر 740 توجه شمارا به معادله و صیغه بدعت جلب می کنم به ابجد دین بدعتا 541 عمر ابوبکر541 بدعتی پلیدیه 541  بدعتگر 676-135 دینه الله135 فاطمه 135 = 541 عمر ابوبکر541 بدعتگرهای پلیدا 737-196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم 196 = 541
بدعتگرانی 737-196 دین اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 بدعت کرد 700-430 مقصر = 370 شیطان +170 آل سعود= 541 عمر ابوبکر541 بدعت کردی 710-661 عثمان = 49 عمر ابوبکر 49 به ابجد صغیر 49 شجره ملعونه 49ابوبکر عمر49 عمر میگفت  740 بدعت کردم 740-430 مقصر = 310 عمر مقصر عمر 740 به ابجد کبیر ظالم 971 -430 مقصر = 541 عمر ابوبکر پرتگاه منافقا 878-337 محمد علی فاطمه = 541 عمر ابوبکر541 فتنه ها 541 اهله شر541 دشمنه اسلامی541 سقوط بدین کفر541عمر ابوبکر541 دشمنه اسلامی541 فتنه ها 541
با پرتگاه اهل دین اسلام 851-541 عمر ابوبکر = 310 عمر ظالم 971- 310 عمر = 661 عثمان  661مردان رجس یا ابله پلید661 بدتره پلیدیها 661عثمان661 -971 ظالم = 310 عمر= یامردان رجس ملحد 651 بله اسراف کاران 651 مردانه فاسده دینه اسلام 651-110دین الهی=541 فتنه ها 541 مکافات541عمرابوبکر541 اهله شر541 آفت کلی 541 آفتین 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541
دروغ گویان دین اسلام 1473-271 منافق = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت به ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202 احمق پلیدی دشمن خدا 1202 ارتش کفار 1202  بخیانت کاران ابله 1473-271 منافق = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفتبه ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202 احمق پلیدی دشمن خدا 1202 ارتش کفار 1202
بخیانت کاران ابله1473 -271= 1202 -بخیانت کاران ابله1473 - 271 منافق =1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت
به ابجد بدعت کنندگان 651-110دین الهی=541 عمر ابوبکر 541فتنه ها541اهله شر541دشمنه اسلامی541عمرابوبکر 541فتنه ها541دشمنه اسلامی541مکافات541آفت کلی541 پیامبرفرمودبعدازمن فتنه هابپا خیزندبه ابجدفتنه ها541عمر ابوبکر 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 ظالم 971-430 مقصر=541عمر ابوبکر541
زیبا ترین داستان قرآن مثل غدیر خم حضرت مسیح بشارت به آمدن «فارقلیط»که  به علم ریاضی قرآن فارقلیط 46 منظور محمد 20+26 علی جانشین بحق رسول خدا 46 با کلام وحی 46میباشدبه ابجد ماه 46 لا اله الا الله 46 +ماه 46= 92محمد 92+18ذالحجه غدیر خم = 110 علی110 دین الهی 110علی  را به عنوان جانشین انتخاب نمود در تمام کتب اهل سنت موجود میباشد قرآن میفرماید انی جاعلک لناس اماما خداوند میفرماید ما امام را انتخاب میکنیم و در غدیر خم مولاء علی توسط پیامبر انتخاب گردید در کتب اهل سنت نیز موجود میباشد
عفان بن مسلم بن عبد الله الباهلى (219هـ)
از روات صحیح بخاری، مسلم، أبو داود، الترمذی، النسائی، ابن ماجه
عفان بن مسلم بن عبد الله الباهلی أبو عثمان الصفار البصری ثقة ثبت.
تقریب التهذیب، ابن حجر، ج1، ص393، رقم: 4625
حماد بن سلمه (167هـ)
از روات صحیح بخارى (تعلیقا)، مسلم، أبو داود، الترمذی، النسائی، ابن ماجه.
حماد بن سلمة بن دینار البصری أبو سلمة ثقه عابد أثبت الناس فی ثابت.
تقریب التهذیب، ابن حجر، رقم: 1499
علی بن زید بن جدعان (131هـ)
از روات صحیح مسلم و بقیه صحاح سته و بخارى در أدب المفرد.
علی بن زید بن جدعان التیمی البصری الضریر أحد الحفاظ.
الکاشف، ذهبی، ج2، ص40، رقم: 3916
عدی بن ثابت (116هـ)
از روات بخاری، مسلم، أبو داود، الترمذی، النسائی، ابن ماجه
عدی بن ثابت الأنصاری عن أبیه والبراء وابن أبی أوفى وعنه شعبة ومسعر وخلق ثقة.
الکاشف، ذهبی، ج2، ص15، رقم: 3758
براء بن عازب (بعد از 70هـ)
صحابی
الکاشف، ج1، ص246، رقم:546
خطیب بغدادی نیز این روایت را با سندی صحیح از ابوهریره نقل کرده است.تاریخ بغداد، ج 8، ص 289، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت.
[2] . ترمذی، محمد بن عیسی، بیروت، دارالفکر، ج12، ص175.
[3] . المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص495، بیروت، دارالفکر، 1409.
[4] . معجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص4.
[5] . معارج/1.
[6] . تفسیر اللباب، ابن عادل، ج15، ص456؛ ارشاد العقل السلیم، محمد بن محمد العمادی (ابوالسعود) ج6، ص376.
[7] . الدر المنثور، جلال الدین سیوطی، ج3، ص323.
[8] . تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، محقق سامی بن محمد، ج3، ص28، دارطیبه للنشر، 1420.
[9] . روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، ج5، ص67 ـ 68.
[10] . فتح القدیر، آلوسی، ج6، ص20.
[11] . مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج6، ص113.
[12] . امالی، المحاملی(235 ـ 330)، اسماعیل بن محمد، ج1، ص36، دار ابن القیم و المکتبه الاسلامیه، 1991م.
[13] . الکنی و الاسماء، الدولابی(224 ـ 310)، احمد بن حمادبن سعید، ج5، ص38، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420.
[14] . شرح مذاهب اهل السنه، ابن شاهین (385.ق)، احمد بن عثمان، ج1، ص104، مصر، مؤسسه قرطبه، 1415.
[15] . المستدرک علی الصحیحین، الحاکم، ابو عبدالله محمد بن عبدالله ، ج3، ص109.
[16] . همان، ص110.
[17] . مجمع الزوائد و منبع الفوائد، الهیثمی(807ق)، نورالدین علی بن ابی بکر، ج9، ص103، بیروت دارالکتب العلمیه، 1408.
[18] . همان، ص104.
[19] . سیر اعلام النبلاء، الذهبی(748)، شمس الدین محمد بن احمد، ج8، ص200. موسسه الرساله، 1413.
[20] . همان، ص335.
[21] . لسان المیزان، ابن حجر العسقلانی، ج1، ص335.
[22] . سیر اعلام النبلاء، ج19، ص331.
[23] . السیره النبویه، اسماعیل بن کثیر(741)، تحقیق مصطفی عبدالواحد، ج4، ص417 ـ 419، دارالمعرفه للطباعه و النشر بیروت، 1396.
[24] . تاریخ دمشق، الشافعی، ابی القاسم علی بن الحسن (ابن عساکر) (571ق)، دارالفکر، ج42، ص233.
[25] . مصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص503.
[26] . سرّ العالمین و کشف ما فی الدارین، الغزالی، ابوحامد، ج1، ص4.
بیعت عمر با امیرالمومنین ع در غدیر خم با سند صحیح+تصویر
براء بن عازب مى‌گوید: در حجة الوداع همراه رسول خدا بودیم،...سپس رسول خدا صلى الله علیه و آله دست على را گرفت و فرمود: آیا من نسبت به مؤمنان از جان آنان به خودشان برتر نیستم؟ گفتند: آری، فرمود: هر کس که من مولای او بودم علی نیز مولای اوست، خداوندا دوست بدار آنکه على را دوست بدارد و دشمن بدار دشمن او را، عمر بعد از آن گفت: مبارک باشد بر تو اى علی، تو اکنون مولا و رهبر من و تمام مؤمنان هستی.
حدثنا عَفَّانُ ثنا حَمَّادُ بن سَلَمَةَ أنا عَلِىُّ بن زَیْدٍ عن عَدِىِّ بن ثَابِتٍ عَنِ الْبَرَاءِ بن عَازِبٍ قال: کنا مع رسول اللَّهِ ص ... وَأَخَذَ بِیَدِ علی رضی الله عنه فقال: أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ انى أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ من أَنْفُسِهِمْ؟ قالوا: بَلَى، قال: أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ انى أَوْلَى بِکُلِّ مُؤْمِنٍ من نَفْسِهِ؟ قالوا: بَلَى، قال: فَأَخَذَ بِیَدِ عَلِىٍّ فقال: من کنت مَوْلاَهُ فعلی مَوْلاَهُ اللهم وَالِ من ولاه وَعَادِ من عَادَاهُ. قال: فَلَقِیَهُ عُمَرُ بَعْدَ ذلک فقال: له هنیاء یا بن أبی طَالِبٍ أَصْبَحْتَ وَأَمْسَیْتَ مولى کل مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ.اسناده صحیح مسند احمد ج4ص185 و186 .

 مرتدون بدینها 772-541= 231 ابوبکر



گمراه دین 310 عمر 310 یا بلاء دین اسلام310 جهل عرب 310ابا جهل در دین 310کفری310 حرامیان 310 نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان عمر310 اباجهل دردین310 فاسق دینه310کفری 310 ابله منافقا 310 منکر310نیرنگ310احمقها احمقها 310 بمار زنگی310کلب کلب هار310 ابله منافقا310جاهل منافق310دلیل نفاقه 310کفری310 منکر 310دلیل نفاقه310جهل عرب310جاهل منافق310جهل عرب 310نیرنگ 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری310 دلیل نفاقه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310 وهابیه منافقی 310 ابله منافقا 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی 310 310ابله منافقا 310جاهل منافق 310به ابحد عمر310نیرنگ 310حرامیان 310جاهل منافق 310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری 310 فاسق دینه 310منکر 310نیرنگ310 عمر310نامردیه310 کفری 310نیرنگ 310گمراه دین310ابله منافقا310 نامردیه310حرامیان 310عمر310منکر 310نمرودی 310نیرنگ310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری310 قاصبان بدین310حرامزاده پلید310 حرامیان 310بدجنس عالم احمقا 310گبر پلید دین 310 منکر 310سگ هار پلید 310وحشی هاریا 310بابقره 310حاهل منافق 310 بمردک پلید 310حرامزاده پلید310 فاسق دینه310کلب کلب هار310جهل مرکبی 310بمار زنگی 310 رمز زناه310 فسق کلیه310گمراه دین310گمراه دین310 فسق دینها 310گمراه دین 310 جاهل منافق310 فاسق دینه 310 فسق دینها310 دزدان فدکه فاطمه 310دزدان فدکه فاطمه310حرامیان310بی ایمان دین اسلام 310گبرپلید دین310 310 حرامیان310 دقلبازملحد310ببقرها 310بقلدره دینه310کلب کلب هار310 جاهل منافق 310نارجهیما 310سم ری310سامری قوم محمد عمرابن خطاء 310 گمراه دین310جهل مرکبی310با کافرها 310بانادانه دین اسلام310 بمردک پلید310 آشوبا310 دقل بازملحد310کفری310 منکر310سامری310 گمراه دین 310جاهل منافق 310حرامیان 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند 310 منکر 310سگ هارپلید310 310کلب کلب هار310وحشی هاریا310فس قینی310ابله منافقا 310سامری 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 دلیل نفاق 310 و ابوبکر 231به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر احمق ملحد 231 احمق ملحد 231 فاسق ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231 احمق ملحد 231 قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند 310بمار زنگی 310

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در دو شنبه 2 آذر 1396برچسب:,ساعت 11:34 توسط برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110+ 135فاطمه = 245 و آدرس aaaali110.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.به ابجد اسلامه حق 245 یعنی فاطمه و علی 245 وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169 با نماینده بحق محمد علی حسن حسین مهدی 245 اسلامه حق 245 یعنی علی110+ +135= 245 اسلامه حق 245 منظور علی و فاطمه پدر مادر شیعیان میباشنددرود و صلوات خدا بر پدر و مادر شیعیان اهل بیت پیغمبر اسلام |




حکم الله حکم قرآن 553 -541 فتنه ها عمر ابوبکر= 12 امام هویت اسلام 553 -541 عمر ابوبکر = 12 قرآن چهار
مذاهب باطل دردین اسلام خدایی بایداز خجالت بمیرند ده سال است قادر به جواب گویی نیستند
مناظره جاثلیق بزرگ مسیحیان با ابوبکر رکب وبا و شکست ابوبکر خائن منافق قاصب جاه طلب
مناظره مامون خلیفه عباسی با علمای 73 فرقه باطل در حقانیت امام علی
شیعه یعنی اصل مذهب اصل اسلام110مذهب واقعی الله شیعه میباشد 110یگانه مذهب الله محمد علی 385 شیعه385
با کلمه 66 الله 66 زنده 66 یگانه66آگاه جهان 66دادگاه مذهب 66 ادیان66 الله 66 امام و اسلام خود را ثاب
سیزده رجب به ابجد سیزده 86+110علی=196 دین اسلام 196 کلید اسلام196 کلید بدین الله 196 امام کل دین 196
گوهر بحر ولایت علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست
گریه و خنده پیامبر اسلام =اصل اسلام 253+132 بدین الله = 385 شیعه 385
دین واقعی جهان اسلام است مذهب واقعی جهان شیعه است
به دو ابجد =مجاهد 70+40اصل ولایت 110 علی 110ولی دین110 مجاهد53 احمد53 علی فاطمه53 آل طاها آل یاسین53
مذهب امام اول ثانی ثالث رابع خامس سادس سابع ثامن تاسع عاشرهادی عشر ثانی عشر253+132 اسلام =385 شیعه
انسان خلیفه خداوند برای کارهای ارزشی قایل است به ابجد انسان کامل253+132 اسلام= 385 شیعه 385
بانوی عترت الله زهراست سرحلقه انبیایو اولیاء زهراست
مومن136 آئینه136علی136به ابجد کبیر وصغیر علی 136 مومن الله202 آئینه الله202 محمد علی202آقای من 20202
امیر المومنین 12 حرف و ابجدش58+12= 70+40 اصل ولایت = 110 علی 110ولی دین 110 دین الهی110 یمین110 اصحا
علی 110+135 فاطمه =245 کلید مذهب اسلام 245 علی فاطمه 245 مذهب الله150+46 نماینده الله محمد علی = 19
قرآن 351 یعنی 132 اسلام +202 محمد علی +17 نماز = 351 قرآن 351+34باکلام حق =385 شیعه
دین الله130+183مذهب اسلام +72دین الله130 +183مذهب اسلام +72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود
پسر قرضاوی مفتی اهل سنت مصر شیعه شد ایجانب تمام دکترین دنیا را به مبارزه علمی علم ابجد ریاضی قرآن دع