ایرانیان در قرآن شیعه نام شیعه چند بار در قرآن آمده با مشتقاتش 12 بار 5 بار مستقیم 12+5= 17 نماز
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است {عج} والله ندیدم حق را نپذیرند برادران اهل سنت شریف ترین مردم دنیا هستند و درجا کلام حق رامیپذیرند نام شیعه 12بار در قرآن آمده { وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ} به ابجد وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی 110 + 135 فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169به ابجدبرترین دین 926-541عمر ابوبکر=385 با آل قرآن 385 فلسفه دین الله 385با قانون الهی دین الله 385یا الله وصی بحق محمد 385با آل قرآن385 شیعه 385راز اهل عالم 385 شیعه 385بدین واقعی اسلام 385فلسفه دبن الله 385 به دین الهی الله محمد علی 385به اهله محمد فاطمه علی385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 این عدد نورانی را جلوی آئینه بگیر ابجد 5 تن آل عباء میشود 583 = 385 شیعیان فرزندان اهل بیت میباشند وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: نام شیعه چندین بار در قرآن آمده شیعه یعنی چه385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه یعنی اسلامه حق 245+140 با اسلامه= 385 شیعه نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده پس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولی اگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی ..... شیعه دوازده امامی385 ابجد385بدین واقعی اسلام385اسلام پیامبر385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385 به علم ابجد 385 بدین واقعی اسلام 385 شیعه385 یعنی حق اسلامه385 اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام 385 بدین اسلام واقعی 385اسلام پیامبر385بدین واقعی اسلام 385اسلام واقعی الله 385 شیعه 385 دوازده بار در قرآن آمده ولی نام شما و فرقه هایتان یک بار هم نیامده استوَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: به علم ابجد بهترین دین ها 737-541 عمر ابوبکر= دین اسلام 196 کلید اسلام 196 ضرب 14 معصوم شیعه میباشد 196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196 از پیامبر سئوال شد جانشینان شما چند نفرند فرمود 12 نفر پیامبران چند نفر بودند فرمود 124 هزار نفر و فرمود رسولان حق چند نفر بودند ایشان فرمود 313 نفر به ابجد رمز الله 313هر سال 313 روز با 52 جمعه 52+313= 365 روز سال رمز الله 313+72 یاران امام حسین72 +313 یاران امام زمان = 385 شیعه 385با آل قرآن385 شیعه 385 سلام به نام زیبایت یا قائم آل محمد من فقط دانم که مولایم توایی مولاء دیر نشده دیدار مجدد بنظر شما انگار یادت رفته ما را آقا ما شما را میخواهیم آقا هر وقت شما خواستی که نشد بگو ما بیائیم به دیدن شما وقتی روبروی شما قرار میگیرم تمام حاجاتم بر آورده میشود و دلم آرام میگیردشادی واقعی دیدار با شماست افتخار شیعه نام قائم است لطف مولایم بما هم دائم است مولاء منتظرم تا شکایت به مادرم زهرا نکرده ام بیا آقا جمالتو عشق است یا قائم آل محمدی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست سرور کائنات محمد استو جمال قائم آل محمد علیست جانشینه حق مولایم علی خیبر کنی بت شکنی یا قائم آل محمدی تو آقایی تو مولایی جمال محمدی کمال علی جمال خدا با رسول توایی جانه شیعه و جانه رسول مگر نام محمد هم علی نیست جانشینه حق پیغمبر علیست همین بس که نام محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست وصی خدا بت شکن به کعبه به دوش نبی ست جمالتو عشق است یاقائم آل محمدی تو چقدر خوبو زیبایی روح علی جانه محمدی جمال رسولو کمال علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست بوود نام تو چون مولاء الهی بوود نام مولاء الهی عزیزه بتولو جانه مصطفایی مرتضایی بحق هم که وصی مصطفایی مرتضایی فرق حیدر کعبه ومحراب چیست هر دو باشد یک نشان حق با علیست قسم به ذات کبریاء که جانشینه مصطفی بوود علی مرتضی مگر نام محمدهم علی هم علی نیست آئینه روی محمد علیست نگینه روی مصطفی بوود علی مرتضی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست همین بس که نام محمد علیست وصی بحق 110 محمد علیست بت شکن در کعبه بر دوش نبی ست بلغ العلی بکمالهی کشف الدجا بجمالهی حسنت جمیع خصالهی صلو علیه و الهی چه جمال با صفایی شده نامت الهی هم ساقی کوثر علی حیدر علی صحر ابن عم وصی مصطفی حله پوش هل اتایو انما وارث گنجینه سرر قضاء قابل تشریف قوله لا فتا مولاء علیست شا هراره حق تو هستی در سلوک کائنات پرورده به دامن خود مصطفا عجب گلی گل کوثر گل حیدر یا قائم آل محمدی چه جمال با صفایی شه عالمی فدایی که به جای مصطفایی که تو بعداز خدایی شده نامت الهی تو جمال مصطفایی که علی مرتضایی شده بت شکن به کعبه که به دوش مصطفا یی که جمال مرتضایی شده نامت طلایی تو طلای ناب مایی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست مگر نام محمد هم علی نیست ائینه روی محمد علیست اگه کسی با هوش باشه که عمری نمیشه ولی مکه لیاقت فرزندان پیامبررا از دست داد همه به عراق و ایران آمدند شما اگر دینتان را از ایرانیها فرزندان پیامبر گرفته اید خوشا به حالتان قرآن 351 فارسی351 رسول خدا فرمود روزی یاران سلمان فارسی در عین دانایی و حقیقت شما را به اسلام دعوت و شمانمیپذیرید پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم کوثر باشد شیعیان فرزندفاطمه میباشند ما ایرانیان افتخارمان این است که نوهای رسول خدائیم یا از مادری یا پدری فرق نمیکند نسل ایران نسل فاطمه سلامه الله علیه میباشداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشنداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند دوست دارم دوباره بنویسم یک بارم برای مولایم مهدی مینویسم مولاء افتخار کن نوکرای خوبی داری اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند یک بار هم برای مادرم حضرت حواء و حضرت فاطمه سلام الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیک بار هم برای شهدای شیعه از حضرت آدم تا حضرت مهدی صلوات الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیگ بار هم برای سنیها که حق را بپذیرند خودشونو مثل عمر به خریت نزنند بخدا اگر حق را نپذیرید روز قیامت بیچاره اید من نوشتم و شما هم خواندید دیگر جای هیچ بهانه ای نیست اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند گمراه دین 310 عمر 310 310کفری 310 دلیل نفاقه جهل عرب 310اباجهل در دین 310منکر310نیرنگ310مار زنگی 310کفری310 منکر 310جاهل منافق310 نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310310نمرودی 310جاهل منافق310ابله منافقا310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 یا باء دین اسلام 310قاصبان بدین 310عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 فاسق دینه 310وهابی کودن دین اسلامی 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما310 خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام 310چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 احمق ملحد 231 ابوبکر 231 رکب وبا 231ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231 یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231راه دزدی 231 نفاق 231احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 ابوبکر و عمر 541در غدیر خم دین کامل شد اکملتو لکم دینکم بعد از وفات پیامبر دشمنان دین خدا گمراه دین 310مکرن کفری عمر310نیرنگ 310گمراه دین 310 مکرن310کفری دزدان فدکه فاطمه310بمارزنگی310 کفری310منکر 310جاهل منافق منافق ابلها 310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310 سامری310 گمراه دین310مکرن 310 بکج راه 231 ابوبکر231 دزده دینه اسلامی 231دزدا فدک نگونه 231ابوبکر 231رکب وبا 231 ابوبکر+310عمر= 541فتنه عالم 676-135 فاطمه = 541 عمر وابوبکر فتنه عالم بودند شرم گینان 651-110 علی = 541 عمر ابوبکر رکب وبا 541 عدواهل بیت بوده اند 541 گرگ منافقینی 541
JSN-LGRP1-CHN 10.0.0.168 1
ابزار وبلاگ 1
خرید لایسنس نود32 1
خرید عینک آفتابی اصل 1
سر دنده ال ای دی led
ردیاب مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110 + 135فاطمه = 245 =5 ضربدر4ضربدر2= 40 و آدرس alialiali.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 680
بازدید کل : 76520
تعداد مطالب : 313
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

به ابجد مقصر 430+541 عمر ابوبکر = 971 ظالم به دست می آید به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 قاتلی 541 مرگ کافر 541 به ابجدکبیر ابوبکر عمر عثمان 1202تفرقه در ادیانه اسلامی 1202نگین ترین مردانه ملحد 1202ننگین ترین نامردان پلید 74 ابجد صغیر 74 به ابجد مردان رجس پلیدی615-541عمر ابوبکر=74 ابجد صغیر سه خلیفه 74 میباشد ان من المجرمین منتقمون74 به ابجد فتنه های دین 615-541=74 فرقه ابجدصغیرسه خلیفه 74 میباشد دین اسلام 74 فرقه شد 74 فرقه ابجد سه خلیفه میباشد (ان من المجرمین منتقمون 74) فرقه شدن دین اسلام توسط عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74=74والشجرتها الملعونه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نادان یا ملحد دینه اسلامی 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 74منافق دین اسلام 467-541=74 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نامرده دینه اسلام 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467- 541 ابوبکر عمر= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 شیطان گمره 615- 541 عمر و ابوبکر= 74به ابجد کفره 305-231 = 74فرقه در کفر میباشند 74 ابجد عمر 22+27 ابوبکر +25 عثمان = 74 فرقه شدن دین اسلام توسط ابوبکر وعمر و عثمان صورت گرفته 74نفرته 735-661 عثمان = 74 ابجد سه خلیفه 74 میباشد74 ان من المجرمین منتقمون74 سه خلیفه =سه خلیفه تفرقه در دین نمودند آیه قرآن به ابجد صغیر و کبیر عمر و ابوبکر و عثمان این هم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 عمر 310+231 ابوبکر +661 عثمان = 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 از تورات و انجیل و اوستا هم خواستید میآورم خیلی پروئید و نامرد آیه قرآن هم به ابجد صغیر هم به ابجد کبیر باید از خجالت بمیرید جواب خدا را چه خواهید داد گمراه دین310 عمر 310 منکر310نیرنگ 310بمار زنگی 310کفری310 منکر 310ابله منافقا310جاهل منافق310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310عمر 310 ابله منافقا 310وهابیه منافقی 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310 نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین310 جاهل منافق 310نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 بمار زنگی 310به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد 231عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق 231دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند


نام شیعه زینت قرآن بوود غیر شیعه نیست در قرآن ابد فرقه های دین همه باطل بوود

به ابجدکبیروصغیرالله86+110دین الهی =196دین اسلام196به ابجدکبیروصغیر مهدی 82+114سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 اسلامه مهدی 196+52 هر سال 52 جمعه داریم = 196 دین اسلام196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود دین اسلام 196 نشانه های دین الهی الله

 

وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:سلام بر صلابت حیدرمولاء قائم آل محمد(عج) به ابجدکبیروصغیرالله86+110دین الهی =196دین اسلام196به ابجدکبیروصغیر مهدی 82+114سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 اسلامه مهدی 196+52 هر سال 52 جمعه داریم = 196 دین اسلام196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود دین اسلام 196 نشانه های دین الهی الله  72 ان الله یحب المتقین 72 یاران مهدی 313+72 یاران امام حسین = 385 شیعه به ابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی = 196دین اسلام 196 بدین های الهی الله196 امام بدین الهی196 دین اسلام 196+114سوره قرآن + 103 با اهل دین +82 مهدی= 385 شیعه=با اسلامی دین الله  275 +110 دین الهی = 385 شیعه385 با اسلامی دین الله دین الهی 385 مداره 250+135 دین الله فاطمه = 385 شیعه مادرره 250 + 135 دین الله = 385 پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد دین اسلام196+ 166لا اله الا الله=362+23مهدی= 385شیعه 385یا طبیب قرآن 385یاران مهدی313+72یاران امام حسین= 385شیعه شیعه385 شیداء 385 شهید الله 385

 

وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: سلام بر صلابت حیدرمولاء قائم آل محمد(عج) 196 با مذهب اسلامی 196 دین اسلام 196قلب دین 196 به ابجد کبیر و صغیر الم 82 الم 82 امام 82 مهدی 82 +114 سوره قرآن = 196 دین اسلام 196شیعه یعنی چه شیعه یعنی دین اسلام 196+دین الله 130+ 59 مهدی = 385 دین الهی 110+135 دین الله +128 کلید دین +12 امام = 385 شیعه یعنی قول هو الله احد در دل هر زره باشد نورحق شیعه یعنی لا اله الا الله166+92 محمد +110 علی +17 رکعت نماز = 385شیعه یعنی لا اله الاالله166+82 مهدی امام +11 امام شهید = 385 شیعه یعنی با آل قرآن 385مرد عالم 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385     به علم ریاضی قرآن دینت را ثابت کن نام شیعه  بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل عمری یک بار هم نامشان در قرآن نیامده است چون باطل و قاصب بوده اند به قرآن رجوع کنیم هر چه در قرآن نبود محکم به دیوار بزنیم فرقه های عمری خیلی.... یک بار هم در قرآن نیامده تو خوبی میکنو در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز

به ابجدکبیروصغیرالله86+110دین الهی =196دین اسلام196به ابجدکبیروصغیر مهدی 82+114سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 اسلامه مهدی 196+52 هر سال 52 جمعه داریم = 196 دین اسلام196 دین اسلام196کلید اسلام  196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود دین اسلام 196 نشانه های دین الهی الله
385این عدد 385شیعه را از راست بخوان میشه583ابجد 5 تن آل عباء 583امت اسلامی 583 جمع ملت 583 با شرف 583 انسان شناسی 583 سال تا سال583شعور ادب 583 شروع ابدی583 اسلام پیامبر بدین الهی 583 آیین و روش 583اهل بیت فاطمه 583 از راست بخوان میشه 385 براستی شیعیان فرزندان اهل بیت پیامبرند
 ا
نام شیعه چندین بار در قرآن آمده 12باردر قرآن آمده ولی نام فرقه شما که باطل است یک بار هم در قرآن نیامده است حقانیت امام زمان به ابجد علم ریاضی قرآن به امام 82 طبیب جهان 82 مهدی 82 طبیب جهان 82 امام 82 مهدی 82 +114 سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196 اساس دینی 196 قلب دین 196 دین اسلام196 با اماما اهل دینی196 اماما بدین الهی 196قلب دین196امام کل دین196مهدی امام کله196کلید بدین الله196اماما بدین الهی 196اسلامه مهدی 196 امام بدین الهی 196یااصل دین196 اسلامه مهدی196 امام بدین الهی 196 کلید بدین الله 196 کلید اسلام 196 دین اسلام196 امام کل دین 196قلب دین 196 منتسب به  14 معصوم باشد  امام 82+114 سوره قرآن =196 دین اسلام 196  اصوله دین 196 کلید اسلام 196به ابجد یاجانشین بحق محمدعلی737-541 عمر ابوبکر= 196دین اسلام 196 اسلامه مهدی 196کلید بدین الله 196 امام کل دین 196 دین اسلام 196دین اسلام به ابجدکبیروصغیرالله86+110دین الهی =196دین اسلام196به ابجدکبیروصغیر مهدی 82+114سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 امام کل دین 196 اسلامه مهدی 196+52 هر سال 52 جمعه داریم = 196 دین اسلام196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود دین اسلام 196 نشانه های دین الهی الله
196به ابجد اسلام 132+92 محمد +110علی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم  به علم ابجد بهترین دین ها 737-541 عمر ابوبکر=196قل الله 196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196 امام 82 مهدی82+114 سوره قرآن = 196 دین اسلام 196 قلب دین 196 امام کل دین 196دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم در خودش میشود 196 با هر علمی میتوانید حقانیت خود را ثابت نمائید اسلام هم به علم ابجد کبیر و صغیر اسلام 144 ضرب 12 امام میباشدو و کعبه هم 25 تقواء 25 عدالت25 شیعه 25+144+196 = 365 روز سال
نفس زکیه 232 +351 قرآن = 583 پنج تن آل عباء 583 شبکه نور 583 این عدد نورانی را از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان بحق اهل بیت پیامبرند علم ابجد قرآن تقدیم میکند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
نام شیعه 5 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم نیامده خجالت بکشید نامرد نباشید بقرآن اگر نام شما در قرآن بود به عنوان برادر دینی قبولتان میکردم بزودی جنبش مکتب وحی قرآن حکومتهای پلید را سرنگون خواهد کرد اولین دولتی که باید از بین برود دولت دزد آدمیان در حج آل سقوط کافر است دولت وهابی کافر باید از بین برود  پیامبر فرمود دشمن اهل بیتم را به بهشت راه نخواهند داد پیامبر فرمود از مردم بپرسید هر کسی علی را دوست دارد اهل بهشت و هر کسی علی را دوست ندارد اهل دوزخ است دنیا اگر علی نداشت آبرو نداشت دنیا مدام شکر چنین آبرو کند سلطان سریر ولایت علی  قل انما ولی یکم الله علیست

خلقت به روی دست علی را گرفتو گفت دست کسی اگرنظیر او هست روکند  قال رسوالله کتابی الله و عترتی  به ابجد عترت برسوالله 1404-1202 سه خلیفه = 202 ابجد محمد و علی 202 فاصله ندارندجانشینه مصطفی این مرتضی مولاء علیست یا صاحب الزمان قبول داری من مسلم ابن عقلیلت باشم آقا نیا آقا نیا این جوانانی که من دیدم به درد لای جرز هم نمیخورند

حضرت مهدی موعود فرمودند: اگر شیعیان من مرا به اندازه آب خوردن میخواستند ظهور اتفاق افتاده بود......... این آبی که نوش میکنی حلالت باد سلام کن بگو صلوات بر جمال قائم آل محمد ولی مولاء
 فقط با ترک گناه و برای یک بار هم که شده از ته دل بخواهیم برگرده....
بخداوندی خود خدا زندگی هامون بااومدنش رنگ وبوی واقعی زندگیو میگیره
بیایید عادت نکنیم به این که بدون مهدی(عج) زندگی کنیم...

ساعت به وقت شر عي زهرا ،دوازده"

سالها کشیدایم دردتمنا ماه هادوازده 

دوازدهیم سوره قرآن یوسف است  جانم به فدایت یوسف زهراء دوازده علمی هم بگو حق بگو12 حق  12 اسلام 12 اهل 12 اخلاق 12 بهریاضی قرآن12 اسلام 12 حق 12 اسلام 12 اهل 12 اسلام 12 حم 12 قلب 12 نجاتبخش 12 هوا 12 ساعت 12 ماه ها 12واجب 12 اخلاق 12 امامن 12  پیامبر فرمود جانشینان من 12 نفر از اهل بیت من میباشند شما هم حقانیت مذهب خود را علمی ثابت کنید اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشید ای قبله ی ابرهای بار آور تو!  دریا به نماز ایستاده دربرتو

باران که گرفته است تسبیح به دست
دارد صلوات می فرستد بر جمال با شکوه گوهر بی مثال تو  این سینه پراز شهوت دنیاست نیا کاخی است که با دروغ بر پاست نیا

بگذار که بی پرده بگویم آقاگر آمدنت به خاطر ماست نیا چندیست دلم تشنه دیدار شماست

شایع شده بدجور طرفدارشماست اما به عمل که می رسد آقا جان انگار که بی شرم طلبکار شماست  جز چند بسیجی که طرفدار نداری جانباز تر از من که شما یار نداری هر جا که روم گریه زاریست پنهان چون من گریه کن زار نداری

بگذار بمیرم که طرفدار نداری آقایی و ارباب ولی یار نداری جزنیمه شعبان که پرازشادی وشوراست سرباز زنند خیمه سردار نداری

تنهایی و در شهر خریدار نداری بگذار که راحتت کنم آقا جان این جمله دروغ است که جایت همه خالیست

ای وای دوباره ازشما دور شدیم کم کم دلمان سیاه وتاریک شدیم  .. بر دامنتان وصله ناجور شدیم

تا کی بنشینم و ببینم با وهابی کافردشمن قدار چنین کار نداری امری بکن امروز که فردا دیر است با یاد خدا حج بکنیم دشمن قدار نداریم

بگذار بمیرم که طرفدار نداری آقایی و ارباب ولی یار نداری جزنیمه شعبان که پرازگریه وشوراست سرباز زنند خیمه سردار نداری

تنهایی و در شهر خریدار نداری بگذار که راحتت کنم آقا جان این جمله دروغ است که جایت همه خالیست

ای وای دوباره ازشما دور شدیم کم کم دلمان سیاه وتاریک شدیم .. بر دامنتان وصله ناجور شدیم

یک عمر تو زخم های ما را بستی هر روز کشیدی به سر ما دستی شعبان که به نیمه می رسد آقا جان!

ما تازه به یادمان می آید هستی!هم چاه سر راه تو باید بکنیم هم اینکه از انتظار تو دم بزنیم نیا نیا گل نرگس ز رنجمان تو مکاه
کسی ز خلق و خلائق فدای راه تو نیست نیا نیا گل نرگس زمین که جای تو نیست  دو صد ترانه به لبها یکی برای تو نیست

این نامه ی چندم است که می خوانی  داریم رکورد کوفه را می شکنیم  هر چند که خسته ایم از این حال نیا!

شرمنده! اگر ندارد اشکال نیا! ما خط تمام نامه هامان کوفی است  آقای ی گلم زبان من لال نیا! از هر که سراغ او گرفتم دیدم
در شهر کسی نمی شناسد او وای نیا آقا خودمانیم چه کیفی دارد وقتی بزنی به برجک بعضی ها

نیا نیا گل نرگس جهان که جای تو نیست  دو صد ترانه به لبها یکی برای تو نیست نیا نیا گل نرگس که در زلال دلی

هزار آینه نقش و یکی ز خال تو نیست نیا نیا گل نرگس تو را به خاک بقیع  که شهر ما نه مُهیای گامهای تو نیست

نیا نیا گل نرگس به آسمان سوگند قسم به نام و نهادت دلی برای تو نیست  نیا نیا گل نرگس ز رنجمان تو مکاه

کسی ز خلق و خلائق فدای راه تو نیست  نیا نیا گل نرگس بدان و آگه باش که جای سجده گه ِ ما هنوز مال تو نیست

 

نیا نیا گل نرگس که چون علی تنها به فجر صبح ظهورت کسی کنار تو نیست نیا نیا گل نرگس به مجلس ندبه که ندبه ، ندبه

خرقه است و پایگاه تو نیست نیا نیا گل نرگس دعای عهد کجاست؟ نه این نماز جماعت به اقتدای تو نیست نیا نیا گل نرگس به جان تشنه عشق دعا دعای ظهور است ولی برای تو نیست نیا نیا گل نرگس سقیفه ها برپاست
ردای سبز خلافت ولی برای تو نیست نیا نیا گل نرگس به مادرت زهرا کسی برای شهادت به کربلای تو نیست
نیا نیا گل نرگس نیا به دعوت ما  هزار نامه کوفی یکی برای تو نیست نیا نیا گل نرگس فدا شوی مولا

برای عصر عجیبی که خواستار تو نیست

السلام علیک یا مظلوم یا حجه ابن الحسن العسکری

 

این شکاف کعبه را منظور چیست عصمت آل عباء مولاء علیست علی در کعبه چون آمد به دنیا شکاف کعبه میگوید همین را بی اذن علی قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهید محراب علیست  به ابجد کعبه 97+13 رجب تولد مولاء در محراب کعبه =110 علی 110 دین الهی 110 به ابجد110 بحق 110دین الهی 110 علی 110 نگین 110 دین الهی 110 بحق 110حامیان 110 دین الهی 110 نان جو 110 نمک110 به نانو نمک مرتضاء علی قسم

این دو سه خط اگر در باره عمر بود من عمری میشدم پاره گین را کی قریه با ثاقی کوثر کنم من از خار سر دیوار دانستم که ناحقی ابوبکررکب وبا بخوان نام خلفاء بر عکس میفهمی حق با علی مولاء است عمر رمع  عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام عمر چیست که عرعر میکند اهل وهابی همه خر میکند تف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکر و عمر عثمان بوود ابجد شیطان صفت به ابجد شیطان 22 عمر 22 شیطان 22 ابابکر22 دشمن اسلام 22 بدبختی 22پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامدهنام شیعه 5 بار در قرآن آمده و 7 بار با ترکیباتش 7+5= 12 بار نام شیعه در قرآن آمده نام امام هم 12 بار آمده  ولی نام فرقه های باطل دین یک بار هم در قرآن نیامده مرد باشید و حرف حق را بپذیرید اینقدر بدبخت و نامرد نباشید اینها دارنداز مظلومیت شیعه سوء استفاده میکنند یکی ازوهابی ها دائشی گفت خجالت بکش نام ما هم در قرآن آمده پرسیدم بفرما ما قبول میکنیم فرمود ما پیروان شیطان میباشیم و نام شیطان 22 میباشد به ابجد شیطان 22 عمر هم 22 ابابکر 22 شیطان 22 مقصر 22 دشمن اسلام 22 هذیان 22 دروغ 22 نیرنگ 22 کلک 22 کید 22مکارا 22 روباه 22بدبختی 22 بدیها 22بانامرد22 ۲۲کلک۲۲نیرنگ 22 بظلمت22دوزخه22 نیرنگ۲۲لامذهب۲۲نفرت ۲2انزجار 22 ناخلفه 22نابحقه22 پررو۲۲خائن هست ۲۲عمر22 مقصر22بمنافقا ۲۲شرابیا ۲۲ عمر ۲۲ ابابکر۲۲ شیطان دشمن اسلام 22 لا مذهب 22 بدبختی 22 بدیها 22 روباه 22  نام ما بیشتر از نام شماست گفتم درست میفرمائید جمالتو عشق است شما خود شیطان میباشی فرمود نه من الاغ شیطانم گفتم تا شیطان الاغهایی مثل شما دارد هیچ غمی ندارد

      یونس 18 الیاس 18   در 18 ذالحجه" غدیر خم رهبران 18 کشوراسلامی حظور داشتند  18انوار18 امامانه18 امام جن انس18ملک 18سلطان 18جانشین18حقو 18قبول 18 درها 18جان اسلام18 جان حق 18جان امانت 18 امانت جان 18امامانه 18 امانت ارباب 18انوار18 حی18 امامانه18 امام جن انس18ملک 18سلطان 18جانشین18حقو 18قبول 18 درها 18جان اسلام18 جان حق 18جان امانت 18 امانت جان 18امامانه 18 امانت ارباب 18 در 18ذالحجه" درغدیر خم علی بعنوان نماینده الهی انتخاب گردید امانت اربابه مهدی به ابجد محمد 92+18 ذالحجه" غدیر خم = 110 علی 110 دین الهی 110 کعبه 97+13 رجب تولد مولاء در کعبه = 110 دین الهی 110

 

به ابجد صغیرعلم ریاضی قرآن به ابجد مهدی 23 زمین 23 آزادی 23 وارث 23 حامی 23 بدینه23 مهدی23ماشیح 23

 

در میان کتب دینی یهود، آیات مربوط به منجی کمتر دستخوش تحریف ودستبرد متخاصمان

 

قرار گرفته است.

 

برخی این امر را ناشی از گرایش شدید یهودیان به منجی دانسته آنچنان که "هارامبام"

 

(موشی بن میمون) از بزرگان و اکابر یهود می گوید:

 

 

 

"هر فرد یهودی که به 23ماشیح 23معتقد نباشد و یا چشم به راه

 

 

 

آمدنش نباشد منکر بیانات موسی و سایر پیامبران بنی اسرائیل

 

 

 

است(1) به ریاضی قرآن ماشیح 23 مهدی 23 وارث 23زمین 23

 

حامی23 آزادی 23حامی 23 بدینه23 ماشیح23مهدی23

 در تورات و انجیل فارقلیط 46به ابجد 46شد یعنی محمد 20+26 علی = 46 مباهله مهدی46 دینه شیعه 46 مکه حجازی46 سرزمین قرآن 46و به علم ریاضی قرآن  در تورات و انجیل  فارقلیط شد پرکلیتوسه 47به ابجد 47کسانی است که نام آنها بر سر زبان ها باشد و همه کس آنها را ستایش کنندبه علم ریاضی علم ابجد قرآن  پرکلیتوسه  47 منظور نبوت خاتم و اهل بیت او میباشند  پرکلیتوسه 47 به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد  این آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن 7 بار آمده چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی که در راه است انشاء الله با عصای و انگشتر سلیمان در راه است47 شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر میباشد ابجد 47 شجره مطهره 47 و ابجد عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49 میباشد، شجره ملعونه 49 بی دین امت اسلام 49 بناحق عالمی 49 ملحده خبیث 49 اهل کفار اسلام 49 بدترین خلق امت 49 به مجرمان خبیث 49 قصب خلافت الله 49 اهل ذلالت دین 49 جاهلان بدین اسلام 49 اهل کفار اسلام 49 عمر 22+27 ابوبکر= 49 بدترین خلق امت 49 دینه گمراهی 49  اهل ذلالت دین 49 مخالفه قرآنی 49 با فاسقان منافقان 49 منافق بدین اسلام 49 باطل فرقه ها 49 بی دین امت اسلام 49 اهل ذلالت دین 49 عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49شکاف دینهای 49مخالفه قرآنی 49 با فاسقان منافقان 49 منافق بدین اسلام 49 باطل فرقه ها 49 بی دین امت اسلام 49 اهل ذلالت دین 49 عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه49

و خوانندگان هر جا این کلمه را دیدند بدانند در اصلِ انجیل به جای آن کلمه «فارقلیط» که به ریاضی قرآن  علم ابجد فارقلیط 46فارقلیط 46 همان ابجد ریاضی نام محمد20+26 علی میباشد= 46 ماه46 سرزمین قرآن 46 مکه حجازی  46 +46= 92 محمد  به ابجد ریاضی قرآن 46فارقلیط 46 ماه 46 محمد 20+26 علی = 46 +46= 92 محمدوجانشینش علی46سرزمین قرآن46دینه شیعه46مباهله مهدی46 علی26 راه حق 26 وصیت 26 بیعت 26 انتخاب درست 26 راه حق 26 علی 26 غدیر 26 طالوت 26 علی 26با جانشینه26 علی 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26 امام دین 26 ارباب اسلام 26 علی 26 جانشنیه محمد بحق علی میباشددر غدیر خم پیامبر دست علی را بعنوان من کنتو مولاء فهذا علی مولاء بالا برد و ابوبکر رکب وبا عمر رمع بسیار ناراحت شدند و نقشه قتل پیامبر و علی را کشیدندولی چندین بار شکست خوردندو فدک فاطمه را بزور قصب خلافت نمودند18 بادزد18 18احمقا 18قاصبها 18و به عقیده مسیحیان کلمه «پرکلیتوسه» است. گفته اند اگر به کسر این دو حرف بود به معنای «احمد» بود چون به فتح است به معنای تسلی دهنده است؟ به ابجد40 تسلی دهنده 40 تسلی دهنده 40 همان نبوت خاتم 40است به علم ریاضی علم ابجد قرآن  پرکلیتوسه  47 منظور نبوت خاتم و اهل بیت او میباشند  پرکلیتوسه 47 به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد  این آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن 7 بار آمده چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی که در راه است انشاء الله با عصای و انگشتر سلیمان در راه است47 شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر مباشد ابجد 47 شجره مطهره 47 و ابجد عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49 بی دین امت اسلام 49 بناحق عالمی 49 ملحده خبیث 49 اهل کفار اسلام 49 بدترین خلق امت 49 به مجرمان خبیث 49 قصب خلافت الله 49 اهل ذلالت دین 49 جاهلان بدین اسلام 49 اهل کفار اسلام 49 عمر 22+27 ابوبکر= 49 بدترین خلق امت 49 دینه گمراهی 49  اهل ذلالت دین 49 مخالفه قرآنی 49 با فاسقان منافقان 49 منافق بدین اسلام 49 باطل فرقه ها 49 بی دین امت اسلام 49 اهل ذلالت دین 49 عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49 میباشدو به عقیده ما ترجمه اول صحیح است و در قرآن فرمود: «و مبشراً برسول یأتی من بعدی اسمه احمد».    زیبا ترین داستان قرآن مثل غدیر خم 
زیبا ترین داستان قرآن مثل غدیر خم
 

بنى‌‏اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمان‏‌روایى براى آنان از جانب خدا تعیین کند مثل قضییه غدیر خم یاران اصلی درخواست معرفی جانشین رسول خدا را نمودند از جانب خدا علی معرفی شد بنى‌‏اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمان‏‌روایى براى آنان از جانب خدا تعیین کند تا تحت امر او به جهاد بپردازند و زمین‏‌هاى غصب‏‌شده خود را بازستانند و اسیران خود را آزاد سازند. آنجا که گفتند:

«إِذْ قَالُواْ لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ». (سوره بقره، آیه 246) بنی اسرائیل 600 پیامبر خود را سر بریدند و نفرین شده پروردگار عالم میباشند
(آنان به یکى از پیامبران خود گفتند: براى ما فرمان‏‌روایى معین کن تا به جنگ در راه خدا بپردازیم ...)
پیامبر آنان به امر الهى فرمان‌‏روا را به نام معرفى کرده، گفت: «إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا ...» (سوره بقره، آیه 247) (به راستى که خدا طالوت را به فرمان‌‏روایى شما برگزیده است.) به ابجد ریاضی قرآن 26 طالوت 26 راه حق 26 طالوت 26علی 26 بیعت 26 وصیت 26 غدیر 26 انتخاب درست 26 جان رسول 26 امام دین 26جان محمد 26 راه حق 26 حدید 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26 علی 26خیلی 26مردی26طالوت 26 علی 26 امام بکل 26 امام دین26علی26 جانه قرآن 26بارهبر26دینی 26 عالمه 26 عشق اسلام 26 جان محمد 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26راه حق 26 بدین الهی 26 نجات دین 26 شیعها 26باجانشینه 26جانه دین 26 جان دینه 26 اسلام بحق26 با روح 26 جان محمد 26یدالله 26 دست الله 26 امام دین 26 امام بکل 26 دینی 26 غدیر26 عسلی 26 علی 26 جانه قرآن 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26با ریاست 26جان محمد 26 امام بکل 26 دینی 26 الحمدو الله رب العالمین  دین الهی   پیامبر در غدیر خم دست علی را بالای سر برد و ایشان را به امر خدا خلیفه بعد از خود معرفی نمود و چشم دشمنان اسلام کور شد  هم اکنون مولاء مهدی با دلایل قرآنی و علم ریاضی علمی حقیقی امام بکل 26 میباشد چرا نامردان بی همه چیز خود را به خرییت میزند
قوم بنی اسرائیل از پیامبر خود تقاضای جانشین و رهبری قوی نمودند و خداوند نام فرمانروا طالوت را معرفی نمود
با وجودى که نام فرمان‌‏روا به صراحت گفته شد، آنان زیر بار نرفتند و به اشکال تراشى پرداختند و گفتند: «أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِّنَ ...» (همان)
(از کجا مى‏‌تواند فرمان‌‏رواى ما باشد، حال آنکه ما به فرمان‌‏روایى از او شایسته‏‌تریم، و او توانمندى مالى ندارد؟ ...)

این امر، دلالت بر آن دارد که ذکر نام براى رفع اختلاف کافى نیست،صد بار نقشه ترور پیامبر و علی را کشیدند  بلکه باید شرایط جامعه، آماده پذیرایى نماینده پروردگار  باشد. چه بسا ذکر اسامى پیشوایان دوازده‏‌گانه، سبب مى‌‏شد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل‏ کشى گسترده بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیرى کنند، چنانکه این مسئله درباره حضرت موسى (ع) رخ داد و به قول معروف:

صد هزاران طفل سر ببریده شد/ تا کلیم‌‏الله موسى زنده شدهنگامی که رسول خدا(ص) علی(ع) را در روز" غدیر خم" به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه" هر کس من مولی و ولی او هستم، علی مولی و ولی او است" چیزی نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد" حرث بن نعمان فهری" خدمت پیامبر(ص) آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی تا به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم، ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی ما همه این ها را پذیرفتیم، اما با این ها راضی نشدی، تا اینکه این جوان(اشاره به علی ع است) را به جانشینی خود منصوب کردی، و گفتی: من کنت مولاه فعلی مولاه، آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟! پیامبر ص فرمود:" قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است".
" نعمان" روی بر گرداند در حالی که می گفت اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ:" خداوندا! اگر این سخن حق است، از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما به باران"! اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت، همین جا آیه «سَأَلَ سائِلٌ بعذاب واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ» نازل گشت".

بقرآن اگر یهودی ها میدانستند شیعه هزار برابر بالاتر و شریف تر از دین یهود ماقبل تاریخ خجالت بکشید یهودی ها 600 پیامبر خود را سر بریدند یعنی احمق تر از امت یهود در تاریخ نخواهد آمد آدم اینقدر کودن بیشعور باشه که بجای پرستش خدا مجسمه و گوساله بپرستد دروغ میگویند حضرت موسی را هم قبول ندارند مسیح را نپذیرد و محمد(ص) قائم آل محمد (عج) را نشناسند رهبر من پور ابیطالب است پیرو هر بی پدری نیستم
لعن به روح پدر دومی شکر خدا من عمری نیستم...
لعن چیست؟
لعن ما باشد جواب لعن ها پاسخ زخم زبان و طعن ها
لعن اعلان برائت از عدوست بغض تاریخ است که، اندر گلوست
لعن شد مولای ما هشتاد سال حال می گوئید ای شیعه منال
لعنتی که بر لبان شیعه است جلوۀ رنج نهان شیعه است
لعن یعنی آتشی در سینه ها دفتر ابراز بغض و کینه ها
لعن شرح اعتراض ما بود چون شعار مرگ بر اعدا بود
لعن یعنی مرگ بر کفر و نفاق آن که در امت فکند این انشقاق
لعن یعنی یک عبادت یک دعا بر علیه دشمن دین خدا
لعن رسمی عاطفی دینی بود کاشف از نوعی جهان بینی بود
لعن یک اصل است نزد شیعیان می کند اصل تبری را بیان
لعن یعنی فاطمی هستیم ما با علی عهد وفا بستیم ما
لعن یعنی ما سپاه حیدریم گوش بر فرمان چو مالک اشتریم 
به ابجد قرآن بسم الله الرحمان الرحیم 786-541 عمر ابوبکر= 245 به ابجد اسلامه حق 245 یعنی علی 110+135 فاطمه = 245 دینه بحق الله 245 علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق فاطمه و علی میباشند به ابجد کاغذ و دواته 1447 -1202 سه خلیفه = 245 علی 110 +135 فاطمه =245 دین بحق الله 245 اسلامه حق 245 پیامبر کاغذ و دوات خواست عمر فرمود هذیان میگوید و قرآن ما را بس است

به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 دین الهی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 روز سال

خداوند سال را بخاطر 5 تن و 12 امام و 14 معصوم سال را 365 روز قرار داد ضرب عالم امکان محمد استو جمال محمد علیست ضرب 5 تن در خودش ضرب 12 امام در خودش ضرب 14 معصوم در خودش جمع سه ضرب میشود365 روز سال5+6+3= 14 معصوم نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده است خجالت بکشید تکلیف خودتان را روشن کنید ما فرزندان آدم و حواء یک پدر و مادر داریم و دینمان خدایمان هم باید یکی باشد با مولایتان مهدی(عج) عهد ببندید تا رستگار شوید چرا خداوند حیوانات درنده را آفرید وقتی پیامبر رحلت نمود گرگهای پلید نادان به گله اسلام حمله ور شدند کفتارها آمدند گروه شیرها که معروف به شیداء و شیعه میباشند پیامبر را بخاک سپردند و کفتارهای سقیفه بنی ضاعده از بین خود ابومکر یا ابوبکر رکب وبا   روباه را انتخاب نمودند من از خار سر دیوار دانستم که ناحقی تمام ناحقها دوسال نشده به درک میروند ابوبکر رکب وبا دوسال خلافت نکرده از دنیا رفت چون310ناحق عالمی310 کمکش کرد عمر 310 گمراه دین 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 ابله منافقا310عمر 310مکاره پلید310 بی ایمان دین اسلام 310فاسق دینه 310 جاهل منافق 310 نیرنگ 310 منکر310 کفری 310 گمراه دین 310 عمر310 حرامیان310مکارپلیده310ناحق عالمی 310قاصبان بدین310 نمرودی310بی ایمان دین اسلام 310 310جهل عرب 310 اباجهل در دین 310گمراه دین310عمر 310 حرامیان310حرامزاده پلید310اباجهل در دین310مکارپلید 310نمرودی 310سم ری 310سامری310دزدانه فدک فاطمه نامردیه 310عمر 310اباجهل دردین310جهل عرب310 درصحیح مسلم و بخاری گفته اگر آب نبود نماز نخوان تیمم بلد نبود چلپاسه خور وهابی عمر گفته در زمان جاهلیت هیچ گناهی نبوده که مرتکب نشده باشم کسی که به خواهر مادرش رحم نمیکند میخواهد به خلافت رحم کند آیه شراب که نازل شد عمر گفت گمان نکنم از پس این یکی بر بیایم و تا آخر عمر شراب را ترک نکرد غلامانش را با شلاق  حد میزند نه به خاطر خدا بلکه ای پدر سوخته چرا شراب مرا خورده ای از گوزه من چرا می نوشی و شراب مرا تمام میکنید تا یکی از غلامان مس میکرد میگفت بخدا از کوزه شما خوردم عمر میگفت غلط کردی باید حد بخوری و یک بار هم بدهی تا دیگراز شراب من نخوری عمر میگفت باکی ندارم کسی با من لواط و یا من باکسی لواط کنم والله این حدیث در کتب عمری موجود میباشد

{ قال رسوالله} کتابی الله وعترتی1587-1202 عمر ابوبکرعثمان =فرقه 385شیعه385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه  اهل نجات است  به ابجد فرقه ۳۸۵ شیعه ۳۸۵مرد عالم 385 شهید بدین385 شهید الله 385علی110-495بمب اتمی=385شیعه 385 با منجی علم اسلامی385 با اسلام ناب محمد علی 385 مذهب اسلام محمدی 385 اسلامنا محمد علی 385بطریق دین 385 شهید بدین 385 معجزه دینه اسلامه 385 با روزنه امید جهان 385 با راه دین حق 385 با بیداریه اسلامیه 385علی110-495بمب اتمی=385شیعه 385مکتب قرآنه حق 926 -541 عمر ابوبکر=385 شیعه 385 فقط یک فرقه اهل نجات است فرقه 385 شیعه 385 به ذات پروردگار قسم فقط حق با شیعه میباشدبه ابجد عترت محمد فاطمه =1162-1202 سه خلیفه قاصب = 40 +135 فاطمه = 175+110 علی = 285+110دین الهی = 385 شیعه  عترت پیامبرشیعه است = بقرآن العظیم 1404-1202 سه خلیفه = 202 محمد 92+110علی = 202 در غدیرخم محمد علی را جانشین خود فرمود خداوند در قرآن میفرماید ما امام و جانشین پیامبر را ما انتخاب می کنیم انی جاعلک الناس اماما ما امام را انتخاب می کنیم نه مردم نادان منافق و بت پرست

به ابجدبرترین دین 926-541 عمر ابوبکر= 385 شیعه 385 دین ناب الله محمد علی 385بیداریهای اسلامی385راز اهل عالم 385با قانون دین الله 385فلسفه دین الله 385با آل قرآن 385شیداء 385 شیعه 385بدین واقعی اسلام 385فلسفه دین الله 385یگانه دره دین الهی385 نور واحد اهل دینی385 این عدد را از راست بخوانی میشه ابجد 5 تن خانواده محترم رسول خدا 538 اهل دین قرآن اسلام 583 به ابجد  اهل دین 100+351 قرآن +132 اسلام = 583شبکه نور 583 ابجد 5 تن آل عباء 583  این عدد نورانی را از راست بخوانی میشود 385 شیعه براستی شیعیان فرزندان اهل بیت پیامبرندپیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد امت اسلام باید ید واحده باشند هزار چهارصد سال کعبه دست شما بوده 5 سال هم دست فرزندان پیامبر باشد وگرنه ما مجبور میشویم با جهاد حق خود را طلب کنیم پیامبر اسلام بارها توسط جانشین بحقش علی از توطعه منافقان جان سالم به در برد و پیامبر جانشینش را بجای خود خابانید و تا میخواست منزل را ترک کند با یکی از منافقان روبرو شد خبرچین کشیک خانه پیامبر را میکشید که به بت پرستان و منافقان خبر بدهد پیامبر مجبور شد او راباخود به غار ببرد والله مجبور شد خدا من را بکشه همین الان اگر دروغ بگویم

در قرآن داستان غدیر خم در باره قوم بنی اسرائیل هم بوده است بنى‌‏اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمان‏‌روایى براى آنان از جانب خدا تعیین کند مثل قضییه غدیر خم یاران اصلی درخواست معرفی جانشین رسول خدا را نمودند از جانب خدا علی معرفی شد بنى‌‏اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمان‏‌روایى براى آنان از جانب خدا تعیین کند تا تحت امر او به جهاد بپردازند و زمین‏‌هاى غصب‏‌شده خود را بازستانند و اسیران خود را آزاد سازند. آنجا که گفتند:

«إِذْ قَالُواْ لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ». (سوره بقره، آیه 246) بنی اسرائیل 600 پیامبر خود را سر بریدند و نفرین شده پروردگار عالم میباشند

(آنان به یکى از پیامبران خود گفتند: براى ما فرمان‏‌روایى معین کن تا به جنگ در راه خدا بپردازیم ...)

پیامبر آنان به امر الهى فرمان‌‏روا را به نام معرفى کرده، گفت: «إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا ...» (سوره بقره، آیه 247) (به راستى که خدا طالوت را به فرمان‌‏روایى شما برگزیده است.) به ابجد ریاضی قرآن طالوت 26 راه حق 26 طالوت 26علی 26 بیعت 26 وصیت 26 غدیر 26 انتخاب درست 26 جان رسول 26 امام دین 26 راه حق 26 حدید 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26 علی 26 خیلی 26 مردی 26 طالوت 26 علی 26 امام بکل 26 پیامبر در غدیر خم دست علی را بالای سر برد و ایشان را به امر خدا خلیفه بعد از خود معرفی نمود هم اکنون مولاء مهدی با دلایل قرآنی و علم ریاضی علمی حقیقی امام بکل 26 میباشد چرا نامردان بی همه چیز خود را به خرییت میزند

با وجودى که نام فرمان‌‏روا به صراحت گفته شد، آنان زیر بار نرفتند و به اشکال تراشى پرداختند و گفتند: «أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِّنَ ...» (همان)

(از کجا مى‏‌تواند فرمان‌‏رواى ما باشد، حال آنکه ما به فرمان‌‏روایى از او شایسته‏‌تریم، و او توانمندى مالى ندارد؟ ...)

این امر، دلالت بر آن دارد که ذکر نام براى رفع اختلاف کافى نیست،صد بار نقشه ترور پیامبر و علی را کشیدند  بلکه باید شرایط جامعه، آماده پذیرایى نماینده پروردگار  باشد. چه بسا ذکر اسامى پیشوایان دوازده‏‌گانه، سبب مى‌‏شد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل‏ کشى گسترده بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیرى کنند، چنانکه این مسئله درباره حضرت موسى (ع) رخ داد و به قول معروف:

صد هزاران طفل سر ببریده شد/ تا کلیم‌‏الله موسى زنده شد

اگر شما دین الهی را یاری نکنید، خدا قوم دیگری را خواهد آورد که دین را به کمک آن‌ها یاری خواهد کرد. بسیاری از تفاسیر شیعه و سنی، قوم مذکور را ایرانیان دانسته‌اند:

 

 مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابوصد حدیث آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است 

نام شیعه 5 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل مثل شما یک بار هم نیامده ولی نام فرشته خدا شیطان آمده پستر از شیطان نیامده پست تر از شیطان سگ بی نماز است اسم سگ و خوک آمده ولی اسم فرقه شما نیامده اسم یهود و مسیحیان آمده ولی اسم شما نیامده خداوند از آنها انتظار ندارد ولی از شما که اسم اسلام را به یدک میکشید ولی ولایت ندارید و به فرموده رسول خدا محمد (ص) هر کسی امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا میرود ولایت علی و قائم آل محمد (عج) نداشته باشی از سگ کمتری سگی که صاحبش را نشناسد وهابی بهایی عمریست انگار مسلمان باشی ولی نماز نخوانی مسلمان باشی ولی جهاد نروی مسلمان باشی ولی خدا را نشناسی مسلمان باشی ولی آدم نباشی مسلمان باشی حق دیگران را ضایع کنی مسلمان دزد باشی کسانی که ولایت ندارند بیچاره عالمند خفاش صفتند نمیتوانند خورشید را درک کنند چشمشان کور دندشان نرم اهل دوزخند 

به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 دین الهی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 روز سال

خداوند سال را بخاطر 5 تن و 12 امام و 14 معصوم سال را 365 روز قرار داد ضرب عالم امکان محمد استو جمال محمد علیست ضرب 5 تن در خودش ضرب 12 امام در خودش ضرب 14 معصوم در خودش جمع سه ضرب میشود365 روز سال5+6+3= 14 معصوم نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده است خجالت بکشید تکلیف خودتان را روشن کنید ما فرزندان آدم و حواء یک پدر و مادر داریم و دینمان خدایمان هم باید یکی باشد با مولایتان مهدی(عج) عهد ببندید تا رستگار شوید چرا خداوند حیوانات درنده را آفرید وقتی پیامبر رحلت نمود گرگهای پلید نادان به گله اسلام حمله ور شدند کفتارها آمدند گروه شیرها که معروف به شیداء و شیعه میباشند پیامبر را بخاک سپردند و کفتارهای سقیفه بنی ضاعده از بین خود ابومکر یا ابوبکر رکب وبا   روباه را انتخاب نمودند من از خار سر دیوار دانستم که ناحقی تمام ناحقها دوسال نشده به درک میروند ابوبکر رکب وبا دوسال خلافت نکرده از دنیا رفت چون310ناحق عالمی310 کمکش کرد عمر 310 گمراه دین 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 ابله منافقا310عمر 310مکاره پلید310 بی ایمان دین اسلام 310فاسق دینه 310 جاهل منافق 310 نیرنگ 310 منکر310 کفری 310 گمراه دین 310 عمر310 حرامیان310مکارپلیده310ناحق عالمی 310قاصبان بدین310 نمرودی310بی ایمان دین اسلام 310 310جهل عرب 310 اباجهل در دین 310گمراه دین310عمر 310 حرامیان310حرامزاده پلید310اباجهل در دین 310مکارپلید 310نمرودی 310سم ری 310سامری310دزدانه فدک فاطمه نامردیه 310عمر 310اباجهل دردین310جهل عرب310 مکاره پلید310 عمر310 گمراه دین 310 فاسق دینه 310 قاصبان بدین 310 ناحق عالمی 310 عمر 310 جهل عرب 310 ابا جهل در دین 310 مکاره پلید310 فاسق دینه310 ناحق عالمی 310 قاصبان بدین 310 درصحیح مسلم و بخاری گفته اگر آب نبود نماز نخوان تیمم بلد نبود چلپاسه خور وهابی عمر گفته در زمان جاهلیت هیچ گناهی نبوده که مرتکب نشده باشم کسی که به خواهر مادرش رحم نمیکند میخواهد به خلافت رحم کند آیه شراب که نازل شد عمر گفت گمان نکنم از پس این یکی بر بیایم و تا آخر عمر شراب را ترک نکرد غلامانش را با شلاق  حد میزند نه به خاطر خدا بلکه ای پدر سوخته چرا شراب مرا خورده ای از گوزه من چرا می نوشی و شراب مرا تمام میکنید تا یکی از غلامان مس میکرد میگفت بخدا از کوزه شما خوردم عمر میگفت غلط کردی باید حد بخوری و یک بار هم بدهی تا دیگراز شراب من نخوری عمر میگفت باکی ندارم کسی با من لواط و یا من باکسی لواط کنم والله این حدیث در کتب عمری موجود میباشد

براساس نقل مفسران شیعه[۱۳] و سنی[۱۴] هنگامی که آیهٔ ۱۳۳ سورهٔ نساء نازل شد که: «اِن یَشَأ یُذهِبکُم اَیُّهَا النّاسُ ویَأتِ بِـاخَرینَ وکانَ اللّهُ عَلی ذلِکَ قَدیرا = ای مردم، اگر او بخواهد شما را از میان می‌بَرد و افراد دیگری را به‌جای شما می‌آورَد، و خدا بر این کار تواناست»، پیامبر اسلام دست بر پشت سلمان فارسی زد و گفت: آنها عجم و فارس، قوم سلمان هستند.از سعیدبن جبیر نقل شده که مرادازقوم دگرا،به ابجد351قرآن351فارسی351قوم دگرا351قرآن 351 قوم دگرا 351 دین اسلام ناب محمدی351باگنجینه نابه دین اسلام351+14 معصوم =365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم اَبنای فارس هستند.17

385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ریاضی قرآن به ابجد فرقه 385 شیعه 385راز اهل عالم 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 شیعه 385 با امرای دین الله 385راز اهل عالم 385 مهدی راه بحقی 385آبروی دین محمدی385 مهدی راه بحقی 385جمال روی الهی مهدی 385 دین اسلام ناب محمدی 385 با گنجینه نابه دین اسلام 385 به قبله عالم اهل دین 385 جمال روی الهی مهدی 385امام اهل دین بجهان اسلام385به اهله قانون دین الله385با امرای دین الله 385 فلسفه دین الله با امرای دین الله 385راز اهل عالم 385اسلام پیامبر 385عجب مردانیه385 با آل قرآن 385یاره اهله حسنی 385یاره اهل حسین 385پیروه علی جان385مردان ابولولوی 385 ایرانی عجم 385اهل بدین سلمان محمدی 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به علم ریاضی قرآن به ابجد فرقه 385 شیعه 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 شیعه  385باآل قرآن 385 اهل میباشدد385آبروی دین محمدی 385جمال روی الهی مهدی 385 دین اسلام ناب محمدی 385 با گنجینه نابه دین اسلام 385 به قبله عالم اهل دین 385 جمال روی الهی مهدی 385 دین الهی الله محمد علی 385 با امرای دین الله 385با باطنه اهل قبله اسلامی 385 دین ناب الله محمد علی 385 با جان دین های الهی محمد علی 385 بدین اسلام واقعی 385 کل دین اسلام ادیانه الله 385 امام اهل دین بجهان اسلام385به اهله قانون دین الله385با امرای دین الله 385 فلسفه دین الله 385شیعه 385فرقه 385 جمال روی الهی مهدی 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 شیداء 385شهید الله 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 شیعه 385 با آل قرآن 385دین ناب الله محمد علی 385 بدین واقعی اسلام 385 با قانون الهی دین الله 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385 حکم الهی دین الله 385 بیداریهای اسلامی 385 با وصی دین محمد علی 385 شیعه 385 در تفسیر آیهٔ «اِلاّ تَنفِروا یُعَذِّبکُم عَذابـًا اَلیمـًا ویَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ولا تَضُرّوهُ شیــًا واللّهُ عَلی کُلِّ‌شَیء قَدیر = اگر (به‌سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی می‌کند و گروه دیگری غیر از شما را به‌جای شما قرار می‌دهد و هیچ زیانی به او نمی‌رسانید، و خداوند بر هر چیزی تواناست». (توبه، ۳۹) از سعیدبن جبیر نقل شده که مراد از قوم دگرا،به ابجد قرآن 351 فارسی 351قوم دگرا 351  اَبنای فارس هستند351 دین اسلام ناب محمدی 351 با گنجینه نابه دین اسلام 351 +14 معصوم =365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم

پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ریاضی قرآن به ابجد فرقه 385 شیعه 385راز اهل عالم 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 شیعه 385 با امرای دین الله 385راز اهل عالم 385 مهدی راه بحقی 385

در آیهٔ «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللّهُ بِقَوم یُحِبُّهُم ویُحِبّونَهُ اَذِلَّة عَلَی‌المُؤمِنینَ اَعِزَّة عَلَی الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ ولا یَخافونَ لَومَةَ لائِم...» = ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر کسی از شما که از آیین خود بازگردد [به خدا زیانی نمی‌رسانَد و] خداوند در آینده جمعیتی را می‌آورَد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند. در برابر مؤمنان، فروتن و در برابر کافران نیرومندند. آنها در راه خدا جهاد می‌کنند و از ملامت سرزنش‌کنندگان هراسی ندارند...» (مائده، ۵۴)، روی سخن با مرتدّانی است که طبق پیش‌بینی قرآن از آیین اسلام روی برمی‌گردانند. خداوند در این آیه به مسلمانان عرب هشدار می‌دهد که اگر شما از دین بازگردید خدا به‌جای شما گروهی را می‌آورَد که دارای صفاتی ممتاز بوده، دین خدا را یاری خواهند کرد. برخی مفسران اهل سنت[۱۵] و تشیع[۱۶] مقصود از آن قوم را ایرانیان دانسته و نوشته‌اند: چون این آیه نازل شد، یاران پیامبر از او پرسیدند: آنها چه کسانی هستند که اگر ما بازگردیم خدا آنان را جایگزین ما می‌کند؟ در آن هنگام،سلمان فارسی نزد پیامبر بود. پیامبر دست خود را بر دوش او نهاد و گفت: این شخص و کسان او (هذا و ذووه) یا مردمی که این از آنان است. سپس پیامبر گفت: اگر دین در ستارهٔ ثریا باشد، هرآینه مردانی از فارس به آن دست خواهند یافت.نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم نیامده است که نیامده  نام شیعه زینت قرآن بوود غیر شیعه نیست در قرآن ابد فرقه های دیگری باطل بوود

در تفسیر آیهٔ «اِلاّ تَنفِروا یُعَذِّبکُم عَذابـًا اَلیمـًا ویَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ولا تَضُرّوهُ شیــًا واللّهُ عَلی کُلِّ‌شَیء قَدیر = اگر (به‌سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی می‌کند و گروه دیگری غیر از شما را به‌جای شما قرار می‌دهد و هیچ زیانی به او نمی‌رسانید، و خداوند بر هر چیزی تواناست». (توبه، ۳۹) از سعیدبن جبیر نقل شده که مراد از قوم دگرا،به ابجد قرآن 351 فارسی 351قوم دگرا 351  اَبنای فارس هستند.[۱۷]ازسعد ابن جبیر نقل شده که مراد از قوم دگرا،به ابجد قرآن 351 فارسی 351قوم دگرا 351  اَبنای فارس هستند351 دین اسلام ناب محمدی 351 با گنجینه نابه دین اسلام 351 +14 معصوم =365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم

بخش پایانیِ آیهٔ ۳۸محمد  «واِن تَتَوَلَّوا یَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ثُمَّ لا یَکونوا اَمثالَکُم» هشداری است به عرب مسلمان که اگر قدردان نعمت پاسداری از آیین اسلام نباشند و از آن روی برگردانند، خداوند این مأموریت را به گروه دیگری خواهد سپرد که در ایثار و فداکاری و نثار جان و مال در راه خدا به‌مراتب از آنان برترند. نقل شده که پس از نزول این آیه، برخی صحابه از پیامبر اسلام پرسیدند: مقصود از این گروهی که خداوند به آنان اشاره کرده چه کسانی هستند؟ در آن هنگام سلمان کنار پیامبر بود. او دستش را بر ران او زد و گفت: سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، او و قومش اگر ایمان به ثریا آویخته‌باشد، آنها بدان دست خواهند یافت.[۱۸] جعفر بن محمد الصادق نیز آنان را غیرعرب و از مَوالی دانسته‌است.[۱۹] بنا به نقل برخی مفسران، با نزول این آیه، پیامبر خوشحال شد و گفت: «هیَ أَحَبّ إلَیَّ مِنَ الدّنیا = این برای من محبوب‌تر است از دنیا».[۲۰]

برخی مفسران چون میبدی، آلوسی و رشید رضا ذیل آیهٔ «فَاِن یَکفُر بِها هـؤُلاءِ فَقَد وکَّلنا بِها قَومـًا لَیسوا بِها بِکافِرین» (اَنعام، ۸۹) مقصود از قومی را که در راه کفر گام برنمی‌دارند و در برابر حق تسلیم‌اند، ایرانیان دانسته‌اند[۲۱]، که به‌زودی اسلام را پذیرفته، در پیشرفت آن، با تمام قوا کوشیدند و دانشمندان آنها در فنون مختلف اسلامی کتاب‌های فراوانی تألیف کردند.[۲۲] برخی ذیل این آیه روایتی از پیامبر آورده‌اند که در آن، او قریش را بهترین عرب و فارس را بهترین عجم (غیرعرب) معرفی کرد.[۲۳]

در صحیح مسلم روایت شده‌است که هنگام نزول آیهٔ «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسولاً... = او کسی است که در میان مردم بی‌سواد رسولی از جنس خودشان مبعوث کرد...». او آن را تلاوت کرد تا به آیهٔ «وءاخَرینَ مِنهُم لَمّا یَلحَقوا بِهِم... = (و همچنین او) رسول است بر گروه دیگری که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند...» (جُمُعة، ۳)، یکی از صحابه از پیامبر پرسید: مقصود از کسانی که هنوز به ما نپیوسته‌اند، کیان‌اند؟ پیامر دست را بر سلمان نهاد و گفت: اگر ایمان در ثریّا باشد، هرآینه مردانی از آنها (ایرانیان) بدان دست خواهند یافت.[۲۴] مانند این روایت به طرق دیگر نیز از قیس‌بن سعدبن عباده و... نقل شده‌است.[۲۵] سیوطی این روایت را از برخی کتب حدیث، ازجمله صحیح بخاری، صحیح مسلم و... از پیامبر اسلام نقل کرده‌است.[۲۶] قُرطُبی بهترین تفسیرِ «وَ‌آخَرینَ مِنهُم» را ایرانیان می‌داند.[۲۷]

براساس روایتی، جعفر بن محمد الصادق هنگامی که آیهٔ «فَإذا جاءَ وَعدُ اُولاهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَأس شَدید...» (اِسراء، ۵) را تلاوت نمود، از او پرسیده شد: مراد از این بندگان رزمنده و پیکارجو در این آیه، که با بنی‌اسرائیل و یهود در هنگام فسادشان می‌جنگند، کیان‌اند؟ گفت: به خدا سوگند آنان اهل قم هستند.[۲۸]

سلفی‌گری تکفیری به گرایش گروهی از سلفیون گفته می‌شود که مخالفان خود را کافر می‌شمارند کافر همه را به کیش خود پندارد  و مطرح‌ترین آنان «وهابیت تکفیری» با محوریت عربستان سعودی لعنت الله علیه میباشد است. فرعون وقتی شنید دشمنش بدنیا آمده همه پسرها را سر میبرید وقتی شنیدند طالوت فرمانده است همه فرار کرده و زمستان و تابستان کردند وقتی فهمیدند حضرت مهدی خواهد آمد  به دنیا خواهد آمد امامان شیعه یکی پس از دیگری شهید می شدند هم اکنون بدستور قائم آل محمد شیعیان آن حضرت فقط از مولایشان مهدی دستور میگیرند و مدام به زیارتش نائل میشوند و عشق واقعی آنان امام مبین قائم آل محمد (عج) میباشد در آیه 12 یاسین که 23 کلمه دارد مهدی هم به ابجد 23 میباشد این آیه هم 23 کلمه دارد23 وکل شیی احصیناه فی امام مبین 23 امام مبین بدون وحی به امر خدا از همه عالم آگاه میباشد از مولایم پرسیدم مورد اعتماد ترین قوم نزد الله پروردگار عالم  فرمود شیعیان من میباشند نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده است 

در مسلک عـشق با تو بودن چـه خـــوش است حسرت به دل وحریص بودن چــــه خــوش است

 دردی اســـت نــهـــان در دل عُشــــــــاق صــبور  بر صبر نشستن وســــــرودن چـــه خــوش است 

 دیـــــدم هــــمه را عـــــاشق و مـعشوق هم اند  بـــا دیــــده دل بصیر بـــودن چـــــــه خوش است

 هـــــر کــس ز جفـــای دل یــــــــارش گــــــویـد   دور اسـت زمن، از تـو ســتودن چــه خوش است

 چندی اســــت کــــه دل گرفــــته وبیـــــــــــمارم   در وصف تـو این چنین سرودن چـه خوش است

 هر لحظه غـــــبار غــــم تــــــو محسوس اســت   گرد از رخ آئینــه زدودن چـــــــه خـــــوش اســت

 حـــــاشا کـــــــه هــــــــوای رخ تو در نظر است      تـقدیم بــــه تو کـــــه دل ربودن چه خوش است خوشحالم از اینکه تو امام حقی حق بودن حق گفتن برای تو خوش است  گریه کردن چو باران برای تو خوش است سیل آسا ببرد غم ز دلو جان چه خوش است

سر راهت نشستن داره اما نگاه کردی نگاه کردن به رویت جان مولاء وهابیت تکفیری یکی از مشکلات دنیای کنونی مسلمانان (شیعه و سنی) است. آنها با اتهام‌های ناشایستی که به شیعیان می‌زنند باعث گمراهی مسلمانان و عده زیادی از مردم دنیا می‌شوند. گروه آیین و اندیشه خبرگزاری فارس بر آن است تا در سلسله مطالبی، به عمده‌ترین شبهاتی که وهابیت درباره شیعیان مطرح می‌کند پاسخ گوید.

 

یکی از شبهاتی که وهابی‌ها مطرح می‌کنند این است که چرا نام امامان شیعه در قرآن نیامده است؟

 

در پاسخ باید گفت: پرسشگر تصور مى‏‌کند اگر نام امام و یا امامان در قرآن مى‌‏آمد، اختلاف از بین مى‌‏رفت، در حالى که این اصل، کلیّت ندارد. به موارد زیر دقت کنید:

 

1. چه بسا ذکر اسامى پیشوایان دوازده‏‌گانه، سبب مى‏‌شد که آزمندان حکومت و ریاست مانند بنی‌امیه به نسل‏‌کشى گسترده بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیرى کنند.

بنى‌‏اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمان‏‌روایى براى آنان از جانب خدا تعیین کند تا تحت امر او به جهاد بپردازند و زمین‏‌هاى غصب‏‌شده خود را بازستانند و اسیران خود را آزاد سازند. آنجا که گفتند:

«إِذْ قَالُواْ لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ». (سوره بقره، آیه 246)

(آنان به یکى از پیامبران خود گفتند: براى ما فرمان‏‌روایى معین کن تا به جنگ در راه خدا بپردازیم ...)

پیامبر آنان به امر الهى فرمان‌‏روا را به نام معرفى کرده، گفت: «إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا ...»علم حروف این آیه 23 کلمه مهدی 23 میباشد فرمانروای عالم مهدی میباشد  (سوره بقره، آیه 247) (به راستى که خدا طالوت را به فرمان‌‏روایى شما برگزیده است.) به ابجد ریاضی قرآن طالوت 26 راه حق 26 طالوت 26علی 26 بیعت 26 وصیت 26 غدیر 26 انتخاب درست 26 جان رسول 26 امام دین 26 راه حق 26 حدید 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26 علی 26 خیلی 26 مردی 26 طالوت 26 علی 26 امام بکل 26 الفجر 26 پیامبر در غدیر خم دست علی را بالای سر برد و ایشان را به امر خدا خلیفه بعد از خود معرفی نموددر حدیثی از رسول خدا (ص )خواندم ، دعائی که توسط دیگران برای شخص خوانده می شود اجابت می گردد ، پس در آن لحظه التماس دعا .هنگامی که رسول خدا(ص) علی(ع) را در روز" غدیر خم" به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه" هر کس من مولی و ولی او هستم، علی مولی و ولی او است" چیزی نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد" حرث بن نعمان فهری" خدمت پیامبر(ص) آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی تا به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم، ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی ما همه این ها را پذیرفتیم، اما با این ها راضی نشدی، تا اینکه این جوان(اشاره به علی ع است) را به جانشینی خود منصوب کردی، و گفتی: من کنت مولاه فعلی مولاه، آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟! پیامبر ص فرمود:" قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است".
" نعمان" روی بر گرداند در حالی که می گفت اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ:" خداوندا! اگر این سخن حق است، از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما به باران"! اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت، همین جا آیه «سَأَلَ سائِلٌ بعذاب واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ» نازل گشت".

سالی سرشار از خوشی و خوشبختی برای تک تک شما به همراه سلامت خواهانم ، و این هفت سین قرآنی عیدی من به شما ، باشد که در سایه قرآن پیروز و کامیاب گردید . یا حق
به امید ظهور منجی انشاالله

هفت سین آیات قرآن:
*سلام علی نوح فی العالمین (آیه 79 سوره صافات)
* سلام علی ابراهیم (آیه 109 سوره صافات)
*سلام علی موسی و هارون (آیه 120 سوره صافات)
* سلام علی آل یاسین (آیه 130 سوره صافات)
*سلام علی المرسلین (آیه 181 سوره صافات)
* سلام علیکم بما صبرتم (آیه 24 سوره رعد)
*سلام هی حتی مطلع الفجر (آیه 5 سوره قدر)

هم اکنون مولاء مهدی با دلایل قرآنی و علم ریاضی علمی حقیقی امام بکل 26 میباشد چرا نامردان بی همه چیز خود را به خرییت میزنند والله این هم مثل واقعه غدیر و قوم موسی و یهودی های احمق نادان و پررو میباشند

با وجودى که نام فرمان‌‏ روا طالوت  به صراحت در کتاب خداگفته شد،و قرآن هم برای ما روشن ساخت باز آنان زیر بار نرفتند و به اشکال تراشى پرداختند و گفتند:46 «أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِّنَ ...»علم حروف این ایه 46 ابجد محمد 20+26 علی = 46 حروف میباشد  (همان)

 

(از کجا مى‏‌تواند فرمان‌‏رواى ما باشد، حال آنکه ما به فرمان‌‏روایى از او شایسته‏‌تریم، و او توانمندى مالى ندارد؟ ...)

 

این امر، دلالت بر آن دارد که ذکر نام براى رفع اختلاف کافى نیست، بلکه باید شرایط جامعه، آماده پذیرایى باشد. چه بسا ذکر اسامى پیشوایان دوازده‏‌گانه، سبب مى‌‏شد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل‏ کشى گسترده بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیرى کنند، چنانکه این مسئله درباره حضرت موسى (ع) رخ داد و به قول معروف:

 

صد هزاران طفل سر ببریده شد/ تا کلیم‌‏الله موسى زنده شد فرعون برای نابودی موسی هر پسری را میکشت و در زمان عمر310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 ای مفسد دین اسلام 310 کفری 310 منکر 310 عمر 310 دختران را زنده به گور میکردند ولی در این زمان هم دختر هم پسر دویست میلیون در سال گورتاژ و از این بچه های سه تا شش ماهه برای تهیه لوازم آرایشی از آنان استفاده میکنند کرم های صورت روژ لب غنچه لپ سفید کننده ها کرم های نرم کنند و در نوشابه ها ی طعم دار از کبد این بچه های مرده استفاده میکنند  در نوشابه های خارجی از کبد بچه ها ی مرده استفاده میشود

درباره حضرت مهدى (عج) هم که اشاره‏‌اى به نسب و خاندان ایشان در روایات شده بود، حساسیت‌‏هاى فراوانى پدید آمد و خانه حضرت عسکرى (ع) مدت‏‌ها تحت‌‏نظر و مراقبت بود تا فرزندى از او به دنیا نیاید و در صورت تولد، هر چه زودتر به حیات او خاتمه دهند.

2. چه بسا برخی، نام فرزندان و نوه‌‌های خود را مطابق نام‌‌هایی که در قرآن آمده، انتخاب می‌کردند و اختلافات در تعیین مصداق بیشتر می‌شد.

3. با توجه به جو سنگینی که علیه ائمه شیعه بود چه بسا این مساله، باعث تحریف قرآن کریم می‌شد.

4. رسول‏ خدا (ص) نه تنها مأمور به تلاوت قرآن بود، بلکه در تبیین آن نیز مأموریت داشت، چنانکه مى‏‌فرماید: «و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للنّاس ما نزّل إلیهم و لعلّهم یتفکّرون». (سوره نحل، آیه 44)

(و قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه براى مردم نازل شده است، براى آنها بیان کنى و آشکارسازى، شاید آنان بیندیشند.)

در آیه یادشده دقت کنید، مى‌‏فرماید: «تبیّن» و نمى‏‌گوید: «لتقراً» یا «لیتلو» و این نشانه آن است که پیامبر (ص) علاوه بر تلاوت، باید حقایق قرآنى را روشن کند.

گاهى شرایط ایجاب مى‏‌کند که فردى را به نام معرفى کنند، چنانکه مى‌‏فرماید: «و مبشّراً برسولٍ یأتى من بعدى اسمه احمد» (سوره صف، آیه 6)، ((عیسى مى‌‏گوید): من به شما مژده پیامبرى را مى‌‏دهم که پس از من مى‏‌آید و نامش احمد است.)

در این آیه حضرت مسیح، پیامبر پس از خویش را به نام معرفى مى‌‏کند و قرآن نیز آن را از حضرتش نقل مى‏‌نماید.

 

گاهی شرایط ایجاب مى‏‌کند که افرادى را با عدد معرفى کند، چنانکه مى‏‌فرماید: «و لقد أخذ الله میثاق بنى‌‏اسرائیل و بعثنا منهم اثنى عشر نقیباً ....» (سوره مائده (5)، آیه 11) (و خدا از فرزندان اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده سرگروه برانگیختم.)

 

بعضى اوقات شرایط ایجاب مى‏‌کند که فرد مورد نظر را با اوصاف معرفى کند، چنانکه پیامبر خاتم را در تورات و انجیل، با صفاتى معرفى کرده است.

 

«الذین یتّبعون الرسول النّبىّ الأمّىّ الذى یجدونه مکتوباً عندهم فى التوراة و الإنجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحلّ لهم الطیّبات و یحرّم علیهم الخبائث و یضع عنهم إصرهم و الأغلال التى کانت علیهم ....» (سوره اعراف (7)، آیه 157)

 

(کسانى که از رسول و نبى درس ناخوانده‌‏اى پیروى مى‏‌کنند که نام و خصوصیات او را در تورات و انجیل نوشته مى‌‏یابند، که آنان را به نیکى دعوت کرده و از بدى‌‏ها بازشان مى‌‏دارد، پاکى‌‏ها را براى آنان حلال کرده و ناپاکى‌‏ها را تحریم مى‏‌نماید و آنان را امر به معروف و نهى از منکر مى‌‏کند و بارهاى گران و زنجیرهایى که بر آنان بود، از ایشان بر مى‌‏دارد ...

درباره ولایت امیرالمومنین (ع) نیز آیات مهمی وجود دارد که در تفاسیر شیعه و سنی آمده است و برخی از علما مانند آیت‌الله مکارم شیرازی کتابی درباره «آیات ولایت در قرآن کریم» نوشته‌اند که می‌توانید مراجعه کنید

همچنین پیامبر اکرم (ص) در مکان‌ها و زمان‌های مختلف مانند غدیر خم، ولایت امیر المومنین علی (ع) را ابلاغ فرموده است.

5. مسائل زیادى وجود دارد که قرن‏‌ها مایه جنگ و جدل و خونریزى در میان مسلمانان شده است، ولى قرآن درباره آنها به طور صریح و قاطع که ریشه‌ ‏‌کن کننده نزاع باشد سخن نگفته است، مانند:

- صفات خدا عین ذات اوست یا زائد بر ذات؟

- حقیقت صفات خبرى مانند استوارى بر عرش چیست؟

- کلام خدا قدیم یا حادث است؟

- خلقت بر اساس جبر استوار است یا اختیار؟

این مسائل و امثال آنها هر چند از قرآن قابل استفاده است، ولى آن چنان شفاف و قاطع که نزاع را یک سره از میان بردارد، در قرآن وارد نشده است.

6. همیشه علت اختلاف، جهل علمی نیست. بسیاری از کسانی که در عاشورا، مقابل امام حسین علیه‌السلام ایستادند و ایشان و یارانش را کشتند و خاندانش را به اسارت بردند، می‌دانستند که حسین (ع) به حق است اما هوای نفس، امور مادی، رسیدن به مقام و پول و ...، ترس از جان و .... باعث شد دست به این کار بزنند.

اینهمه در آیات قرآن، تاکید بر نماز و زکات شده است. آیا همه مسلمانان (به طور صد در صد) آن را اقامه می‌کنند؟

در آیات فراوانی، از ربا، نهی شده است. آیا ربا از کشورهای اسلامی، ریشه کن شده است؟

این مثال‌ها فراوان است و روشن می‌کند که مشکل، تنها جهل علمی نیست تا با ذکر آن در قرآن، مساله حل شود

قرطبي، از مفسّران نامدار (م 671ق)، مي نويسد: هنگامي كه اين آيه نازل شد، رسول خدا خوش حال گرديد و فرمود: اين آيه نزد من از همه دنيا محبوب تر است.5
منظور از جمله (يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ) ايرانيان هستند. برخي مفسّران نيز آنان را يكي از احتمالات آيه دانسته اند.6
در حديث آمده است: هنگامي كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) آيه شريفه (وَإِن تَتَوَلَّوْا) را تلاوت كردند، حاضران عرض كردند: اي رسول خدا! كساني كه اگر ما اعراض كرديم خدا آنان را جانشين ما مي كند و آنان مانند ما نخواهند بود، كيانند؟ رسول خدا دست بر ران سلمان فارسي زد و فرمود: اين و طايفه اش هستند. (سپس اضافه نمود:) اگر دين خدا آويزه ستاره ثريا باشد، حتماً مرداني از فارس به آن خواهند رسيد.7
ابونعيم مي نويسد: بيشترين بهره اسلام از آنِ ايرانيان است و اگر اسلام در ستاره ثريا قرار داشته باشد، مرداني از ايران آن را به دست مي آورند.
ابوبصير از امام صادق(عليه السلام) نقل مي كند: به خدا سوگند خداوند به اين وعده خود وفا كرد و گروهي از غيرعرب را، كه بهتر از آنان بودند، جانشينانشان ساخت.8
2. (أُولِي بَأس): (قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَي قَوْم أُوْلِي بَأْس شَدِيد تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ) (فتح: 16); به متخلّفان از اعراب بگو: به زودي از شما دعوت مي شود كه به سوي قومي رزمنده و جنگجو برويد و با آنان پيكار كنيد، تا اسلام بياورند.
از مفسّر بزرگ، ابن عباس، نقل شده است كه گفت: «منظور از اين قوم جنگجو و رزمنده، ايرانيان هستند.»9
همچنين خداوند مي فرمايد: (فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَاداً لَّنَا أُوْلِي بَأْس شَدِيد فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْداً مَّفْعُولا) (اسراء: 5); هنگامي كه نخستين وعده فرا رسد (و شما دست به فساد و خون ريزي و جنايت بزنيد) ما گروهي از مردان پيكارجو و رزمنده را بر شما مي فرستيم (تا سخت شما را در هم كوبند) و براي پيدا كردن مجرمان، خانه هاي شما را جستوجو كنند و اين وعده اي قطعي است. در تفسير اين آيه، مطالب گوناگوني گفته شده است. بعضي احتمال داده اند كه منظور از فساد و جنايت، فساد و جنايت صهيونيست هاست كه به رزمندگان نيرومند اسلام وعده غلبه بر آنان داده شده است. در بعضي از روايات آمده است كه امام باقر(عليه السلام)آيه ياد شده را تا آخر خواند، حاضران پرسيدند: منظور از اين قوم رزمنده و پيكارجو، كه دشمن را در هم مي كوبد، چه كساني اند؟ امام باقر(عليه السلام) در پاسخ فرمود: «وَ هُمْ وَاللّهِ اَهلُ قُم»;10 سوگند به خدا! آنان اهل قم هستند.
در حديث ديگري آمده است: آيه ياد شده در حضور امام صادق(عليه السلام)خوانده شد، يكي از حاضران پرسيد: فدايت شوم! منظور از اين قوم رزمنده و پيروز كيست. امام صادق(عليه السلام) سه بار فرمود: سوگند به خدا! آنان اهل قم هستند.11
3. (لَمَّا يَلحَقُوا): (وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِيزُالْحَكِيمُ)(جمعه: 3); و همچنين (او) رسول است (بر آنان و) بر گروهي كه هنوز به آنان ملحق نشده اند و او عزيز و حكيم است.
صاحب نظران درباره منظور از (لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ)احتمالاتي بيان كرده اند كه يكي از آن ها عبارت است از: ايرانيان، و در ذيل آن، يكي از صحابه نقل مي كند كه ما نزد رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بوديم كه سوره «جمعه» نازل شد. آن حضرت شروع به تلاوت كردند و پس از خواندن آيه (وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ)، مردي پرسيد: يا رسول اللّه! اينان چه كساني هستند؟ حضرت پاسخ نداد تا اينكه وي سه بار سؤال كرد. سلمان هم در ميان ما بود. حضرت دست مبارك خويش را بر شانه سلمان گذاشت و فرمود: اگر ايمان در ثريّا باشد، حتماً مرداني از اينان به آن مي رسند.12 و بنا به نقلي، دست بر سر سلمان گذاشت و فرمود: اگر ايمان در ستاره ثريا قرار گيرد، مرداني از اين گروه (ايرانيان) به آن دست مي يابند.13
4.(يَسْتَبدِلْ قَوماً غَيْرَكُمْ): (إِلاَّ تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِيماً وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَاللّهُ عَلَي كُلِّ شَيْ قَدِيرٌ) (توبه: 39); اگر به سوي ميدان جهاد نشتابيد، خدا شما را مجازات دردناكي مي كند و گروه ديگري غير از شما را به جايتان قرار مي دهد و هيچ زياني به او نمي رسانيد. و خداوند بر هر چيزي تواناست.
بسياري از مفسّران يكي از احتمالات در تعيين مصداق اين قوم را ايرانيان دانسته اند.14
5. (وَ يَأتِ بِآخَرينَ): (إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَيَأْتِ بِآخَرِينَ وَكَانَ اللّهُ عَلَي ذَلِكَ قَدِيراً) (نساء: 133); اي مردم! اگر او بخواهد، شما را از بين مي برد و افراد ديگري را به جاي شما مي آورد و خدا بر اين كار تواناست.
شيخ طوسي نقل مي كند كه وقتي اين آيه نازل شد، رسول خدا دست خود را به پشت سلمان زد و فرمود: آن جمعيت، قوم اين مرد، يعني مردم عجم و فارس هستند.15
6. (لَيْسُوا بِهَا بِكافِرينَ): (فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَـؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْماً لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ) (انعام: 89); اگر مشركان مكّه (به كتاب و حكم و نبوّت) كفر بورزند، كسان ديگري را نگهبان آن مي سازيم كه به آن كافر نيستند.
مصداق «قوم» در اين آيه، انسان هايي اند كه با پذيرش اسلام، همه توانشان را در خدمت آن، به كار خواهند بست. طبق نظر مفسّران، يكي از احتمالات در اين آيه، ايرانيان هستند.16
در روايت آمده است كه جمعي از ايرانيان براي انجام مراسم حج، به حجاز رفتند. در مدينه، به محضر امام باقر(عليه السلام) رسيدند و مطالبي درباره مسائل مهم ديني پرسيدند و امام باقر(عليه السلام) پاسخ آن ها را داد. يكي از پرسش ها اين بود: شنيده ايم كه سلمان تمايل پيدا كرده بود با دختر عمر، خواهر حفصه، ازدواج كند و از او خواستگاري كرده بود. لطفاً چگونگي آن را براي ما بيان فرماييد و امام باقر(عليه السلام) فرمود: عمر از خواستگاري ناراحت شد و نزد رسول خدا(صلي الله عليه وآله) گِله كرد. ها ها ها ها
رسول خدا(صلي الله عليه وآله) به عمر فرمود: واي بر تو! آيا خرسند نيستي كه سلمان به تو مشتاق شود و تو به او نزديك گردي؟ سلماني كه بهشت مشتاق ديدار اوست و خداوند درباره سلمان و شما جمعيت قريش، اين آيه را نازل كرد ]آن گاه آيه 89 سوره انعام را خواند.[
عمر گفت: اي رسول خدا! منظور از گروه «نگهبان دين» (در اين آيه) كيست؟ پيامبر(صلي الله عليه وآله) در پاسخ فرمود: «هُوَ وَ اللّهِ سَلمانٌ وَ رَهْطُهُ»; سوگندبه خدا! اين گروه نگهبان، سلمان و قوم او هستند.
سپس فرمود: سوگند به خدا! اين آيه (38 سوره محمّد) نيز در شأن سلمان و قوم او نازل شده است. و در پايان فرمود: اي گروه قريش! شما مردم فارس (ايرانيان) را با شمشير (در فتح ايران) مي زنيد تا به سوي اسلام بيايند. سوگند به خدا! روزي خواهد آمد كه آن ها شما را براي كشاندن به سوي اسلام، با شمشير مي زنند.
حُذَيفة بن يمان، كه در آنجا بود، گفت: اين پيش گويي گوارا باد بر سلمان و ايرانياني كه راه ايمان و تقوا مي پيمايند. رسول خدا(صلي الله عليه وآله)فرمود: اگر اسلام در لابه لاي زمين گم شود، ايرانيان آن را مي يابند و اگر اسلام در آسمان قرار گيرد، جز مردم ايران كسي به آن دست نيابد. ]امام باقر(عليه السلام) افزود:[ عمر با شنيدن اين سخن، غمگين شد و برخاست و رفت.17
7. (يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ): (يَا أَيُّهَاالَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْم يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّة عَلَي الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّة عَلَي الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِم...) (مائده: 54); اي كساني كه ايمان آورده ايد! هر كه از شما از آيين خود بازگردد (به خدا زياني نمي رساند) خداوند در آينده، جمعيتي را مي آورد كه (داراي اين ويژگي ها هستند): (1) خداوند آنان را دوست مي دارد; (2) و آنان (نيز) خدا را دوست دارند; (3) آنان در برابر مؤمنان، متواضع و در برابر كافران، سخت و نيرومندند; (4) آنان در راه خدا جهاد مي كنند و از سرزنش ملامتگران هراسي ندارند. روضه دین خدا یعنی همین اشک مظلومان عالم را ببین 
روايت شده است كه شخصي درباره منظور اين آيه از پيامبر(صلي الله عليه وآله) پرسيد، پيامبر(صلي الله عليه وآله) دست بر شانه يا گردن سلمان زد و فرمود: «هذا وَ ذَوُوهُ»; منظور آيه، اين شخص و قوم او هستند. آن گاه فرمود: «لو كانَ الدّينُ بالثُريّا لتناوَلَه رجالٌ مِن أبناءِ فارس.»18
8. (بَعْضِ الأَعْجَمِينَ): (وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَي بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ)(شعراء: 198 و 199); هرگاه ما اين قرآن را بر بعضي از مردم عجم (غيرعرب) نازل مي كرديم و پيامبر اين آيات را براي آنان به زبان تازي (اعراب) مي خواند،عرب  آنان هرگز به قرآن ايمان نمي آوردند. وای بحال اینکه عربی نازل شده ایمان نمی آورند اگر فارسی بود که هرگز ایمان نمیآوردند میگفتند چون فارسی است ما ایمان نمیآوریم
در حديثي آمده است كه امام صادق(عليه السلام) فرمود: اگر قرآن بر عجم نازل شده بود، عرب به آن ايمان نمي آورد; ولي قرآن بر عرب نازل شد، عجم به آن ايمان آورد و اين براي عجم، فضيلتي است.19
آيات مزبور غير از آيه اخير، همگي از سوره هاي مدني اند و در اواسط يا اواخر سال هاي هجرت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) به مدينه نازل شده اند20 قطعاً منظور اين آيات اقوامي نيستند كه در زمان پيامبر مسلمان شدند; اما آيه اخير (89 سوره انعام) گرچه از آيات مكّي است، ولي با توجه به اينكه بعضي از قرآن، بعضي ديگر را تفسير مي كند (إنّ القرآنَ يُصَدِّقُ بَعضُهُ بعضاً)21 به احتمال قوي، منظور همه اين آيات، يك چيز است: اين آيات از قومي خبر مي دهند كه در آينده نزديك، مسلمان مي شوند و مانند اعراب مسلمان نخواهند بود و طبق روايات ياد شده، آن قوم ايرانيان هستند. داشتن روحيه حق پذيري و نداشتن عصبيّت جاهلي حقيقتي است كه آيه اخير آن را بيان كرده است.
سلمان به عنوان يك مسلمان ايراني و با ايمان، همواره طرف مشورت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بود. حفر خندق در جنگ «احزاب» و تهيه ارابه جنگي در محاصره «طائف» توسط همراهان رسول خدا(صلي الله عليه وآله) دو نمونه از پيشنهادهاي سلمان فارسي است.22
در اواخر عمر پيامبر، هنگامي كه باذان، عامل (دست نشانده) پادشاه ايراني در يمن، مسلمان شد، به دنبال آن، بسياري از ايرانيان مقيم يمن نيز مسلمان شدند و فتنه اسود عنسي ـ از پيامبران دروغين ـ را دفع كردند و او به دست ايرانيان كشته شد. سپس ايرانيان مسلمان يمن با گروهي از مرتدان عرب مبارزه كردند تا آنكه مرتدان شكست خوردند و سركرده آنان اسير شد و او را به مدينه فرستادند.23
در احاديث مربوط به ايمان ايرانيان آمده است: ايرانيان با ميل و رغبت خود، مسلمان شدند.24
در نبرد «قادسيه»، چهارهزار ايراني به سپاهيان عرب پيوستند. اين عده براي پيوستن خود به سپاهيان عرب، شرط كردند كه پس از جنگ، به هر جا خواستند، بروند و با هر قبيله اي خواستند، هم پيمان شوند و سهمي از غنايم جنگي برگيرند. اينان پس از پيوند با بعضي از قبايل عرب (زهرة بن حويه سعدي، از قوم بني تميم) موالي آن قبايل ناميده شدند و در كوفه مسكن گزيدند. «حمراء» نام ديگر آن ها بود.25
در تاريخ آمده است: چهار هزار نفر از اهالي «بحر خزر»، پس از مشاوره با بزرگان خود، تصميم گرفتند به ميل خود، مسلمان و به قوم عرب (مسلمان) ملحق شوند. اين عده، در تسخير «جلولاء»، در زمان عمر به لشكر اسلام كمك كردند و سپس با مسلمانان در كوفه ساكن شدند. اشخاص ديگري نيز گروه گروه به رضا و رغبت خود به اسلام گرويدند.26

 

ايرانيان در ركاب موعود اسلام

 

منظور از «اهل مشرق»، «اصحاب الرايات السود»، «اهل خراسان» و «الرجل
الخراساني»، «فرس»، «اعاجم»، «موالي»، «بنوالحمراء»، «قوم سلمان»، «اهل قلم» و «اهل طالقان» كه در برخي از احاديث به چشم مي خورند، ايرانيانند. اينان زمينه ساز حكومت حضرت مهدي(عليه السلام)هستند. رسول خدا(صلي الله عليه وآله) فرمود: مردماني از مشرق زمين قيام مي كنند و زمينه را براي حكومت جهاني مهدي آماده مي سازند.27
بيشترين ياران مهدي (عج) را ايرانيان تشكيل مي دهند. در احاديث آمده است: بسياري از ياران امام زمان (عج) از اهالي مرورود، مرو، توس، مغان، جابروان، قومس، اصطخر، فارياب، طالقان، سجستان، نيشابور، طبرستان، قم، گرگان، اهواز، سيراف، ري و كرمان هستند.28 اميرمؤمنان(عليه السلام) درباره ياران حضرت مهدي (عج) از طالقان مي فرمايد: «خوشا به حال طالقان! زيرا براي خداوند ـ عزّوجل ـ در آنجا گنج هايي ذخيره شده كه از جنس طلا و نقره نيستند، بلكه در آنجا مرداني هستند كه خدا را واقعاً شناخته اند و آنان همچنين ياران مهدي در آخرالزمان هستند.»29
همچنين است بيانات امام صادق(عليه السلام) درباره ويژگي هاي ياران امام مهدي (عج) از مردم طالقان.30
يكي از ياران اميرمؤمنان (اصبغ بن نباته) مي گويد: از اميرمؤمنان شنيدم كه مي فرمود: گويا چادرهاي عجم را مي بينم كه در مسجد كوفه برپا شده اند و در ايّام حكومت امام مهدي، قرآن را همان گونه كه نازل شده است، به مردم ياد مي دهند.31 محيي الدين عربي، عارف معروف، در كتاب خود، فتوحات، درباره وزيران امام مهدي (عج) مي نويسد: همه آنان از عجمند و در ميان آنان هيچ فردي از عرب وجود ندارد.32

 

نفي ملّي گرايي

 

توجه بدين نكته ضروري است كه مطرح كردن ايرانيان در قرآن، با مسئله «ملّي گرايي» ارتباطي ندارد. در اينجا نمي خواهيم بگوييم كه نژاد ايراني، از ديگر نژادها برتر است، بلكه فقط مي گوييم: ايرانيان نيز در كنار ديگران مورد توجه و مرحمت قرآن هستند.
پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) در موارد گوناگون، از جمله پس از فتح مكّه، با تأكيد و صراحت لازم اعلام كرد كه همه خرافات و تعصّبات جاهليت را نابود كرده ام. هيچ افتخاري براي عرب بر عجم و سفيد بر سياه و... نيست، مگر به ملاك تقوا. و فرمود: «ايُّها النّاسُ كُلُّكُم لادَمَ و آدَمُ مِنْ تُراب لاَفضَلَ لِعَرَبي علي أعجَمي الاّ بالتَّقوي.»33
همچنين فرمود: آنان كه به قوم و ملت خود افتخار مي كنند، بايد اين عقيده را رها كنند. آن مايه هاي افتخار، جز هيمه دوزخ نيستند و اگر انسان ها دست از اين عقيده برندارند، نزد خدا از سوسك هايي كه كثافت را با بيني خود حمل مي كنند، پست تر خواهند بود.34
ابن حجر در الاصابة نقل مي كند كه مردي از ايران، به نام ابي شاه، پس از خطبه بليغ و سودمند رسول خدا(صلي الله عليه وآله) برخاست و تقاضا كرد كه دستور دهد آن را بنويسند و در اختيارش قرار دهند. پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) به ياران فرمود: آن را براي ابي شاه بنويسيد. اين مسئله نشان مي دهد كه هرگز عصبيّت و قوم گرايي در ديار اسلام راه ندارد.
در تاريخ آمده است هنگامي كه جواني ايراني در جنگ «احد» در صف سپاه اسلام، ضربتي سخت بر دشمن وارد ساخت و فرياد برآورد: اين ضربت را از من بگير كه جواني ايراني هستم، رسول خدا(صلي الله عليه وآله) دريافت كه سخن او ممكن است شعله تعصّب نژادي ديگران را برافروزد. به آن جوان فرمود: بگو: از يك جوان انصاري!35
امام صادق(عليه السلام) در ردّ شخصي كه مي خواست بين عرب و عجم فرق بگذارد و عرب را بر عجم برتري دهد، فرمود: مگر سخن رسول خدا(صلي الله عليه وآله) به تو نرسيده است كه فرمود: من مولاي هر فرد مسلمان هستم، خواه عرب باشد، خواه عجم. آن گاه فرمود: كسي كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) را دوست بدارد، آيا از جان رسول خدا(صلي الله عليه وآله) نيست؟36
امام باقر(عليه السلام) فرمود: روزي پيامبر(صلي الله عليه وآله) بر بلندي كوه صفا ايستاد. بني هاشم و بني عبدالمطلّب در آنجا حاضر بودند، آن حضرت به آنان رو كرد و فرمود: من رسول خدا به سوي شما هستم و با شما مهربانم، ولي بدانيد كه هر كس در گرو عمل خويش است; من در گرو عمل خود هستم و شما نيز در گرو عمل خودتانيد. نگوييد: محمّد از ماست و به زودي در همان جايگاه محمّد قرار مي گيريم (و در كنار او به پاداش مي رسيم.) سوگند به خدا! هيچ كس از شما و غير شما دوست من نيست، مگر آنكه پرهيزگار باشد. آگاه باشيد كه مبادا شما را در قيامت، در حالي ملاقات كنم كه بار دنياپرستي را بر پشت خود حمل مي كنيد، ولي ديگران با توشه معنوي با من روبه رو گردند! آگاه باشيد كه اكنون حجت و عذر را بين خود و شما و بين خود و خدا تمام كردم.37

 

سلمان; افتخار ايرانيان

 

اگر ديده مي شود كه به واسطه پيامبر(صلي الله عليه وآله) يا امامان(عليهم السلام) به وجود حمزه و جعفر و ديگر رجال برجسته اسلامي افتخار شده، به دليل تقوا و كمال آنان است، نه به علت قوميّت و ملّيت. چنان كه بيان شد، افتخار به افرادي كه در پيش خدا منزلتي دارند، ملّي گرايي نيست. به همين دليل، در احاديث فراواني به وجود برخي از انسان هاي الهي افتخار شده است. در احاديث آمده است: روزي سلمان فارسي در مسجد پيامبر(صلي الله عليه وآله) نشسته بود، عده اي از بزرگان اصحاب نيز حاضر بودند، سخن از اصل و نسبت به ميان آمد. هر كس درباره اصل و نسب خود، چيزي مي گفت و آن را بالا مي برد. نوبت به سلمان فارسي رسيد. به او گفتند: تو از اصل و نسب خودت بگو. اين مرد فرزانه و تعليم يافته و تربيت شده مكتب اسلام، به جاي آنكه از اصل و نسب و افتخارات نژادي سخن بگويد، گفت: «أَنا سَلمانُ بنُ عبداللّهِ كُنتُ ضالّاً فَهَداني اللّهُ ـ عزَّو جَلَّ ـ بِمُحَمَّد، و كُنتُ عائلا فأغناني اللّهُ بِمُحمَّد و كُنتُ مَملُوكاً فَأعتَقِني اللّهُ بِمُحَمَّد»; نام من سلمان است و فرزند يكي از بندگان خدا هستم. گم راه بودم، خداوند به وسيله محمّد، مرا راه نمايي كرد. و فقير بودم، خداوند به وسيله محمّد، مرا بي نياز كرد. برده بودم، خداوند به وسيله محمّد، مرا آزاد كرد.
در اين هنگام، رسول خدا(صلي الله عليه وآله) وارد شد و سلمان آنچه را گذشته بود، به عرض آن حضرت رساند. رسول خدا رو به آن جماعت، كه همه از قريش بودند، كرد و فرمود: اي گروه قريش! نسب افتخارآميز هر كس، دين اوست; مردانگي هر كس، خوي و شخصيت اوست; و اصل و ريشه هر كس، عقل و ادراك او.38يعني: ملاك هاي برتري در اسلام، با دين و اخلاق و انديشه سنجيده مي شوند، نه با نژاد و قبيله و رنگ و زبان. سپس پيامبر(صلي الله عليه وآله) آيه 13 سوره حجرات را خواند و به سلمان فرمود: هيچ يك از اينان بر تو برتري ندارند، مگر به ملاك پرهيزگاري. اگر تقواي تو از آنان بيشتر است، از آنان برتري.
روزي سلمان به مجلس پيامبر(صلي الله عليه وآله) وارد شد. حاضران برخاستند و به او احترام كردند و او را در بالاي مجلس نشاندند. در اين هنگام، فردي وارد شد و تا نگاهش به سلمان افتاد، گفت: اين عجمي كيست كه در بالاي مجلس، در ميان عرب ها نشسته؟ پيامبر(صلي الله عليه وآله) براي محكوم كردن چنين عقيده اي، بر منبر رفت و خطبه خواند و در بخشي از آن فرمود: انسان ها از زمان آدم تا امروز، مانند دندانه هاي شانه (كنار هم مساوي)اند. عرب را بر عجم و سرخ پوست را بر سياه پوست برتري نيست، جز به ملاك تقوا. سلمان دريايي است كه به انتهايش نتوان رسيد و گنجي است كه تمام نمي شود. سلمان از ما اهل بيت است. او آب گوارايي است كه از آن حكمت مي تراود و برهان ارائه مي دهد.
در بعضي از روايات آمده است كه سلمان وارد مسجد شد و در محضر رسول خدا(صلي الله عليه وآله) نشست. عده اي از اشراف عرب خشمگين شدند و به او گفتند: تو كيستي؟ سلمان گفت: من پسر اسلامم.
پيامبر در اين هنگام سلمان را تصديق كرد و فرمود: كسي كه مي خواهد به مردي بنگرد كه خداوند قلبش را سرشار از ايمان كرده است، به سلمان نگاه كند.39
در زمان پيامبر(صلي الله عليه وآله) روزي ابوسفيان با گروهي از مسلمانان، از كنار سلمان فارسي، صهيب رومي و بلال حبشي، كه با هم بودند، عبور كردند. آنان تا ابوسفيان را ديدند، گفتند: افسوس كه شمشيرها در گلوي اين دشمن خدا كارساز نشد.
ابوسفيان اين سخن را شنيد (با توجه به اينكه او به ظاهر مسلمان بود.) ابوبكر به آنان گفت: آيا شما به بزرگ قريش (ابوسفيان) چنين كنايه اي مي زنيد؟ سلمان و همراهان از اعتراض ابوبكر ناراحت شده، نزد پيامبر آمدند و ماجرا را به اطلاع آن حضرت رساندند.
پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) به ابوبكر فرمود: گويا آنان را خشمگين كرده اي! اين را بدان كه اگر آنان را خشمگين كرده باشي، خدا را خشمگين كرده اي. ابوبكر نزد سلمان، بلال و صهيب رفت و عذرخواهي كرد و آنان نيز عذر او را پذيرفتند.
پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) فرمود: پروردگار حكيم، مرا به دوست داشتن چهار تن امر كرده است. گفتند: يا رسول اللّه! آنان چه كساني هستند؟ پيامبر پاسخ داد: علي بن ابي طالب. سپس فرمود: «خدا مرا به محبت چهار نفر امر كرد» اين بار، وقتي پرسيدند: آن چهار دسته، چه كساني هستند، پاسخ داد: علي بن ابي طالب. اين كلام رسول خدا(صلي الله عليه وآله) چهار بار تكرار شد و فقط علي(عليه السلام) را نام برد و بار چهارم افزود: علي، مقدادبن اسود، ابوذر غفاري و سلمان فارسي.40
نيز آن حضرت فرمود: «سلمان از من است. هركس در حق او ستم كند، در حق من ستم كرده است و هر كس او را بيازارد، مرا آزار داده است.»4

 

پي‌نوشت‌ها

 


 

1 «فرس» (forc) كلمه اى است عربى كه مورّخان اسلامى و عرب زبانان بر ايرانيان اطلاق كرده اند; همان گونه كه واژه «عجم» را نيز در مورد ايشان به كار برده اند.
2ـ غلامحسين مصاحب، دائرة المعارف فارسى، ج 2، ص 1876، واژه «فرس».
3ـ ابن منظور نيز مى نويسد: «والعرب تسمّى الموالى الحمراء»; عرب ها موالى را حمراه مى ناميدند. (ابن منظور، لسان العرب، ج 4، ص 210.)
4ـ بلاذرى، فتوح البلدان، ترجمه آذرتاش آذرنوش، بخش مربوط به ايران، ص 41 / ابن منظور، لسان العرب، بيروت، داراحياء التراث العربى، 1405ق، ج 4، ص 210.
5ـ قرطبى، تفسير قرطبى، ج 7، ص 259.
6ـ محمّدبن جرير طبرى، تفسير طبرى، ج 26، ص 86 / اسماعيل بن كثير قرشى دمشقى، تفسير القرآن العظيم، بيروت، دارالمعرفه، 1412 ق، ج 6، ص 196 / فضل بن حسن طبرسى، مجمع البيان، بيروت، مؤسسة الاعلمى، 1415 ق، ج 9، ص 179.
7ـ ابونعيم اصفهانى، تاريخ اصفهان، ج 1، ص 4 / متقى هندى، كنزالعمّال، ج 12، ص 90، ح 34126.
8ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين، ج 5، ص 108.
9ـ همان، ج 9، ص 192.
10ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 57، ص 216.
11ـ همان، ج 60، ص 216.
12ـ محمّدبن اسماعيل بخارى، صحيح بخارى، بيروت، دارالفكر، 1401 ق، ج 6، ص 63 / مسلم بن حجّاج نيشابورى، صحيح مسلم، بيروت، دارالفكر، ج 4، ص 191.
13ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين / جلال الدين سيوطى، الدّرالمنثور، بيروت، دارالمعرفه، 1365 ق / جاراللّه زمخشرى، تفسير كشاف، بيروت، دارالمعرفه / محمّد مصطفى مراغى، تفسيرالمراغى، چ دوم، بيروت، داراحياء التراث العربى، 1985 م / سيد قطب، فى ضلال القرآن / قرطبى، تفسير القرطبى، بيروت، داراحياء التراث العربى، 1405 ق، ذيل آيه 16 سوره فتح.
14ـ محمّدبن جرير طبرى، جامع البيان، ج 9و 10، ص 93 / سيد محمود آلوسى بغدادى، روح المعانى، بيروت، داراحياء التراث العربى، ج 10ـ12، ص 85.
15ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين، ج 3، ص 122 / محمّدبن حسن طوسى، التبيان، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1409 ق، ج 3، ص 352 / جاراللّه زمخشرى، پيشين، ج 1، ص 574.
16ـ جاراللّه زمخشرى، پيشين، ج 2، ص 43 / خواجه عبداللّه انصارى، كشف الاسرار و عدة الابرار، تهران، اميركبير، 1363، ج 3، ص 418 / محمّد عبده، المنار / سيد محمود آلوسى بغدادى، پيشين.
17ـ ميرزا حسين نورى، نفس الرحمان، بيروت، مؤسسة الآفاق، 1411 ق، ص 48.
18ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين، ج 3، ص 208.
19ـ عبدعلى جمعه عروسى حويزى، نورالثقلين، چ چهارم، قم، اسماعيليان، 1412ق، ج 4، ص 165/ على بن ابراهيم قمى، تفسير قمى، چ سوم، قم، دارالكتاب،1404 ق، ج 2، ص 124 / بهاءالدين محمّد لاهيجى، تفسير شريف لاهيجى، ج 2، ص 14.
20ـ سيد محمّدباقر حجتى، پژوهشى در تاريخ قرآن كريم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1362، ص 399 و 401.
21ـ نهج البلاغه، خ 18.
22ـ ابن اثير، الكامل فى التاريخ، بيروت، دارصادر، 1402 ق، ج 2، ص 336 / محمّدبن جرير طبرى، تاريخ طبرى، ج 2، ص 538.
23ـ مرتضى مطهرى، خدمات متقابل اسلاموايران،ج2، ص 716.
24ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، چ دوم، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق، ج 67، ص 169.
25ـ بلاذرى، پيشين، ص 41.
26ـ مرتضى مطهرى، پيشين، ج 2، ص 716.
27ـ ابن ماجه قزوينى، سنن ابن ماجه، كتاب «الفتن»، ج 2، ص 1366، ح 4088 / محمّدباقر مجلسى، پيشين، ج 51، ص 87.
28ـ محمدبن جرير طبرى، دلائل الامامة، قم، بعثت، 1412 ق، ص 556.
29ـ سليمان بن ابراهيم حنفى قندوزى، ينابيع المودة، چ هشتم، قم، بصيرتى، ص 449.
30ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 52، ص 307.
31ـ شيخ عباس قمى، سفينة البحار، تهران، سنايى، ج 2، ص 165.
32ـ محيى الدين بن عربى، الفتوحات المكيّة، مصر، المكتبة العربيه، 1985م، ج 3، باب 366، ص 328.
33ـ عبدالحسين امينى، الغدير، قاهره، درالكتاب العربى، 1397، ج 6، ص 187 و 188.
34و35،ـ احمدبن حنبل، مسند احمدبن حنبل، ج 2، ص 624 / ص 503.
36ـ محمّدباقر مجلسى، پيشين، ج 67، ص 169.
37ـ محمّدبن يعقوب كلينى، الروضة من الكافى، ص 182.
38ـ همان، ص 181، ح 203.
39ـ احمدبن على طبرسى، الاحتجاج، نجف، دارالنعمان، ج 1، ص 150.
40و41ـ محمّدباقر مجلسى، پيشين، ج 22، ص 246 / ص 347.

 

آیات ابتداییِ سورهٔ روم پس از آن نازل شد که مشرکان از شنیدن خبر پیروزی ایرانیان بر رومیان خوشحال شدند و آن را به فال نیک گرفتند، زیرا مجوس (زرتشتیان) دوگانه‌پرست بر اهل کتاب (مسیحیان) موحَد پیروز شده‌بودند. آن‌ها به شماتت مسلمانان پرداختند و از این حربه برای تضعیف روحیهٔ مسلمانان بهره جستند.[۳] در این شرایط، آیات «الم * غُلِبَتِ الرّوم * فی اَدنَی الاَرضِ وهُم مِن بَعدِ غَلَبِهِم سَیَغلِبون * فی بِضعِ سِنینَ لِلّهِ الاَمرُ مِن قَبلُ ومِن بَعدُ ویَومَئِذ یَفرَحُ المُؤمِنون * بِنَصرِ اللّهِ یَنصُرُ مَن یَشاءُ وهُوَ العَزیزُ الرَّحیم * وَعدَ اللّهِ لا یُخلِفُ اللّهُ وَعدَهُ ولـکِنَّ اَکثَرَ النّاسِ لا یَعلَمون» (روم: ۱ـ۶) نازل شد. در این آیات، خداوند از شکست ایرانیان از رومی‌ها در آیندهٔ نزدیک خبر داده و وعدهٔ الهی را تخلف‌ناپذیر دانسته‌است. مفسران، «بِضعِ سِنینَ» را در روایتی از پیامبر اسلام از ۳ تا ۹ سال شمرده‌اند.[۴] «فی اَدنَی‌الاَرضِ» نیز در آیات یادشده بر محلی به نام اَزْرُعات شام تطبیق شده که رومی‌ها در آنجا از ایرانیان شکست خوردند.[۵] بنا به نقل قتاده با نزول آیات مذکور، مسلمانان گفتهٔ پروردگار را تصدیق کردند تا اینکه خبر شکست ایران در سال ششم هجرت در جریان صلح حدیبیه به مؤمنان رسید و آنها شاد شدند.[۶]بنا به نقل برخی مفسران، پیامبر اسلام پیروزی مسلمانان بر ایرانیان و روم را در غزوه خندق[۷] (سال پنجم هجری) یا هنگام فتح مکه[۸] (سال هشتم هجری) نوید داد. منافقان آن را بعید دانسته، گفتند: آیا مکه و مدینه برای محمّد کافی نیست که در حکومت فارس و روم طمع کرده‌است؟ در این باره آیهٔ «قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ المُلکِ تُؤتی المُلکَ مَن تَشاءُ وتَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشاءُ... = بگو بارالها مالک حکومت‌ها تویی. به هرکس بخواهی حکومت می‌بخشی و از هر کس بخواهی حکومت را می‌گیری...» (آل‌عمران، ۲۶)[۹] نازل شد. مطابق روایتی دیگر، این آیه پس از آن نازل گشت که پیامبر از خداوند خواست تا مُلک فارس و روم را برای امتش قرار دهد.[۱۰]مفسران، کلمهٔ «مجوس» در آیهٔ ۱۷ سورهٔ حجّ را معتقدان به دیانت زرتشتی می‌دانند که مصداق بارز آن ایرانیان بودند: «اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا والَّذینَ هادوا والصّابِـینَ والنَّصاری والمَجوسَ...». حاکمان اسلامی، پس از فتح ایران، به پیروی از پیامبر، مردم آن را در زمرهٔ اهل کتاب قلمداد کرده، مطابق با آنان رفتار کردند[۱۱]، چنان‌که از پیامبر و علی بن ابی طالب نقل شده که مجوس، پیامبر و کتاب آسمانی داشته‌اند.[۱۲]

 

در آیات متعددی از قرآن، به اعراب خطاب شده‌است که: اگر شما دین الهی را یاری نکنید، خدا قوم دیگری را خواهد آورد که دین را به کمک آن‌ها یاری خواهد کرد. بسیاری از تفاسیر شیعه و سنی، قوم مذکور را ایرانیان دانسته‌اند:

براساس نقل مفسران شیعه[۱۳] و سنی[۱۴] هنگامی که آیهٔ ۱۳۳ سورهٔ نساء نازل شد که: «اِن یَشَأ یُذهِبکُم اَیُّهَا النّاسُ ویَأتِ بِـاخَرینَ وکانَ اللّهُ عَلی ذلِکَ قَدیرا = ای مردم، اگر او بخواهد شما را از میان می‌بَرد و افراد دیگری را به‌جای شما می‌آورَد، و خدا بر این کار تواناست»، پیامبر اسلام دست بر پشت سلمان فارسی زد و گفت: آنها عجم و فارس، قوم سلمان هستند.

در آیهٔ «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللّهُ بِقَوم یُحِبُّهُم ویُحِبّونَهُ اَذِلَّة عَلَی‌المُؤمِنینَ اَعِزَّة عَلَی الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ ولا یَخافونَ لَومَةَ لائِم...» = ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر کسی از شما که از آیین خود بازگردد [به خدا زیانی نمی‌رسانَد و] خداوند در آینده جمعیتی را می‌آورَد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند. در برابر مؤمنان، فروتن و در برابر کافران نیرومندند. آنها در راه خدا جهاد می‌کنند و از ملامت سرزنش‌کنندگان هراسی ندارند...» (مائده، ۵۴)، روی سخن با مرتدّانی است که طبق پیش‌بینی قرآن از آیین اسلام روی برمی‌گردانند. خداوند در این آیه به مسلمانان عرب هشدار می‌دهد که اگر شما از دین بازگردید خدا به‌جای شما گروهی را می‌آورَد که دارای صفاتی ممتاز بوده، دین خدا را یاری خواهند کرد. برخی مفسران اهل سنت[۱۵] و تشیع[۱۶] مقصود از آن قوم را ایرانیان دانسته و نوشته‌اند: چون این آیه نازل شد، یاران پیامبر از او پرسیدند: آنها چه کسانی هستند که اگر ما بازگردیم خدا آنان را جایگزین ما می‌کند؟ در آن هنگام، سلمان فارسی نزد پیامبر بود. پیامبر دست خود را بر دوش او نهاد و گفت: این شخص و کسان او (هذا و ذووه) یا مردمی که این از آنان است. سپس پیامبر گفت: اگر دین در ستارهٔ ثریا باشد، هرآینه مردانی از فارس به آن دست خواهند یافت.

 

در تفسیر آیهٔ «اِلاّ تَنفِروا یُعَذِّبکُم عَذابـًا اَلیمـًا ویَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ولا تَضُرّوهُ شیــًا واللّهُ عَلی کُلِّ‌شَیء قَدیر = اگر (به‌سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی می‌کند و گروه دیگری غیر از شما را به‌جای شما قرار می‌دهد و هیچ زیانی به او نمی‌رسانید، و خداوند بر هر چیزی تواناست». (توبه، ۳۹) از سعیدبن جبیر نقل شده که مراد از قوم دیگر، اَبنای فارس هستند.[۱۷]

 

بخش پایانیِ آیهٔ ۳۸ محمد «واِن تَتَوَلَّوا یَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ثُمَّ لا یَکونوا اَمثالَکُم» هشداری است به عرب مسلمان که اگر قدردان نعمت پاسداری از آیین اسلام نباشند و از آن روی برگردانند، خداوند این مأموریت را به گروه دیگری خواهد سپرد که در ایثار و فداکاری و نثار جان و مال در راه خدا به‌مراتب از آنان برترند. نقل شده که پس از نزول این آیه، برخی صحابه از پیامبر اسلام پرسیدند: مقصود از این گروهی که خداوند به آنان اشاره کرده چه کسانی هستند؟ در آن هنگام سلمان کنار پیامبر بود. او دستش را بر ران او زد و گفت: سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، او و قومش اگر ایمان به ثریا آویخته‌باشد، آنها بدان دست خواهند یافت.[۱۸] جعفر بن محمد الصادق نیز آنان را غیرعرب و از مَوالی دانسته‌است.[۱۹] بنا به نقل برخی مفسران، با نزول این آیه، پیامبر خوشحال شد و گفت: «هیَ أَحَبّ إلَیَّ مِنَ الدّنیا = این برای من محبوب‌تر است از دنیا».[۲۰]

 

برخی مفسران چون میبدی، آلوسی و رشید رضا ذیل آیهٔ «فَاِن یَکفُر بِها هـؤُلاءِ فَقَد وکَّلنا بِها قَومـًا لَیسوا بِها بِکافِرین» (اَنعام، ۸۹) مقصود از قومی را که در راه کفر گام برنمی‌دارند و در برابر حق تسلیم‌اند، ایرانیان دانسته‌اند[۲۱]، که به‌زودی اسلام را پذیرفته، در پیشرفت آن، با تمام قوا کوشیدند و دانشمندان آنها در فنون مختلف اسلامی کتاب‌های فراوانی تألیف کردند.[۲۲] برخی ذیل این آیه روایتی از پیامبر آورده‌اند که در آن، او قریش را بهترین عرب و فارس را بهترین عجم (غیرعرب) معرفی کرد.[۲۳]

 

در صحیح مسلم روایت شده‌است که هنگام نزول آیهٔ «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسولاً... = او کسی است که در میان مردم بی‌سواد رسولی از جنس خودشان مبعوث کرد...». او آن را تلاوت کرد تا به آیهٔ «وءاخَرینَ مِنهُم لَمّا یَلحَقوا بِهِم... = (و همچنین او) رسول است بر گروه دیگری که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند...» (جُمُعة، ۳)، یکی از صحابه از پیامبر پرسید: مقصود از کسانی که هنوز به ما نپیوسته‌اند، کیان‌اند؟ پیامر دست را بر سلمان نهاد و گفت: اگر ایمان در ثریّا باشد، هرآینه مردانی از آنها (ایرانیان) بدان دست خواهند یافت.[۲۴] مانند این روایت به طرق دیگر نیز از قیس‌بن سعدبن عباده و... نقل شده‌است.[۲۵] سیوطی این روایت را از برخی کتب حدیث، ازجمله صحیح بخاری، صحیح مسلم و... از پیامبر اسلام نقل کرده‌است.[۲۶] قُرطُبی بهترین تفسیرِ «وَ‌آخَرینَ مِنهُم» را ایرانیان می‌داند.[۲۷]

 

براساس روایتی، جعفر بن محمد الصادق هنگامی که آیهٔ «فَإذا جاءَ وَعدُ اُولاهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَأس شَدید...» (اِسراء، ۵) را تلاوت نمود، از او پرسیده شد: مراد از این بندگان رزمنده و پیکارجو در این آیه، که با بنی‌اسرائیل و یهود در هنگام فسادشان می‌جنگند، کیان‌اند؟ گفت: به خدا سوگند آنان اهل قم هستند.[۲۸]

 

    1. پانویس

       
    2. دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ۵، ایرانیان
    3. کلیات تاریخ و تمدن ایران، ص۱۸۷-۱۸۸؛ اطلس تاریخ اسلام، ص۲۸.
    4. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۲-۲۳.
    5. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۶؛ کشف‌الاسرار، ج۷، ص۴۲۷؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج۳، ص۴۳۶.
    6. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۲، ۲۴؛ الدّرّالمنثور، ج۶، ص۴۸۱ـ۴۸۲.
    7. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۴ـ۲۵.
    8. اسباب‌النّزول، ص۸۷ـ۸۸؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۴.
    9. اسباب‌النّزول؛ ص۸۶؛ کشف‌الاسرار، ج۲، ص۷۰ـ۷۱.
    10. اسباب‌النّزول، ص۸۶؛ کشف‌الاسرار، ج۲، ص۷۱.
    11. اسباب‌النّزول، ص۸۶؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۴.
    12. الدّرّالمنثور، ج۳، ص۲۲۸ـ۲۲۹؛ مسند ابی‌یعلی، ج۱، ص۲۵۷.
    13. وسائل‌الشیعه، ج۱۵، ص۱۲۶ـ۱۲۹.
    14. التِّبیان، ج۳، ص۳۵۲؛ مجمع‌البیان، ج۳، ص۱۸۷.
    15. تفسیر ماوردی، ج۱، ص۵۳۴؛ کشف‌الاسرار، ج۲، ص۷۲۰.
    16. کشف‌الاسرار، ج۳، ص۱۴۷؛ الکَشّاف، ج۱، ص۶۴۶؛ التّفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۱۹-۲۰.
    17. مجمع‌البیان، ج۳، ص۳۲۱.
    18. الکَشّاف، ج۲، ص۲۷۱؛ مجمع‌البیان، ج۵، ص۴۷؛ تفسیر قُرطُبی، ج۸، ص۹۱.
    19. جامع‌البیان، مجلد ۱۳، ج۲۶، ص۸۶؛ الکَشّاف، ج۴، ص۲۳۱؛ مجمع‌البیان، ج۹، ص۱۶۴.
    20. مجمع‌البیان، ج۹، ص۱۶۴؛ نورالثّقلین، ج۵، ص۴۶.
    21. التِّبیان، ج۹، ص۳۱۱؛ تفسیر قُرطُبی، ج۱۶، ص۱۷۱.
    22. کشف‌الاسرار، ج۳، ص۴۱۸؛ تفسیرالمنار، ج۷، ص۵۹۴؛ روح‌المعانی، مجلد ۵، ج۷، ص۳۱۳.
    23. تفسیر نمونه، ج۵، ص۳۳۴.
    24. کشف‌الاسرار، ج۳، ص۴۱۸؛ روح‌البیان، ج۸، ص۵۲۶.
    25. صحیح مسلم، ج۷، ص۱۹۲؛ جامع‌البیان، مجلد ۱۴، ج۲۸، ص۱۲۲؛ کشف‌الاسرار، ج۱۰، ص۹۶-۹۷؛ الدّرّالمنثور، ج۸، ص۱۵۲ـ۱۵۳.
    26. مجمع‌البیان، ج۹، ص۴۲۹؛ الدّرّالمنثور، ج۸، ص۱۵.
    27. الدّرّالمنثور، ج۸، ص۱۵۳.
    28. تفسیر قُرطُبی، ج۱۸، ص۶۱.

 

بحارالانوار، ج۵۷، ص۲۱۶.

بابودنِ توحال من اصلاخراب نیست میخواهم توبهترازاین انتخاب نیست

احساس میکنم که خداقول داده است  دیگردراین جهان خبری ازعذاب نیست

 

 دیگرمیان خاطره هامان،ازاین به بعد   چیزی به اسم دلهره واضطراب نیست

 

 باورکن این خداکه خودش عاشق آفرید   حتماًزیادخشک ومقدّس مآب نیست

 برخیز و سر به شانه ام بگذار ،تا   باورکنم حضورتواین دفعه خواب نیست

 بگذار سر به شانه ام ،تاهمه ی شهرپُرشود   این اتفاق هرچه که باشدسراب نیست

 دنیاسرجدایی ماشرط بسته است     امّادعای شومِ کسی مستجاب نیست ...

هاتان الجنتان خضراوان، قد اشتدَّت خضرتهما حتى مالت إلى السواد. فبأي نِعَم ربكما -أيها الثقلان- تكذِّبان

مدهامتان يعني چه ؟ (آيه 64, الرحمن ) تكذِّبان تکذبان ملحد559-541 عمرابوبکر=18ذالحجه" عهدخودراشکستندظالم971-430مقصر=541عمر ابوبکر541مردان گمراه541+430مقصر= 971ظالم 971+231 ابوبکر=1202 بکافران محض1202 خداوند کوچکترین آیه قرآن را 1202پست ترین ملحد1202عمر ابوبکرعثمان 1202تفرقه در ادیانه اسلامی 1202 ارتش کفار 1202 بکافران محض 1202ان من المجرمین منتقمون1202بکافران محض1202 ظالم971+231نفاق=1202مخالف قرآن اهل دین 1202 دزد هاغافله ادیان 1202
ظالم971+430مقصر=541 عمر ابوبکر541 +430 مقصر= 971ظالم 971+231 ابوبکر = 1202ابجدسه خلیفه قاصب نادان 1202دزدها غافله ادیان 1202 بکافران محض1202 1202مقصرکافر پلید دین اسلام ابوبکر1202قرآن میفرماید ما جرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202عمر ابوبکرعثمان 1202 

 

در اين آيه خداوندمي‏فرمايد مدهامتان يعني هر دو كاملاً مشنگ خرم و سرسبزند برای قصب خلافت مدهامتان از ماده «ادهيمام» و از ريشه «دُهَمَهْ» است و در اصل به معني سياهي و تاريكي شب است  دره باغ سبز نشان میدهد شیطان گول نخورید که باغ بی ثمراست خلیفه حیوان  تكذِّبان کوچکترين آيه قرآن کدام است؟
 آيه «مدها متان» در سوره الرحمن.در باره 370مردان حیوان 370 شیطان 370 تکذبان

 

به ابجد آل سعود 171+370 شیطان = 541 مردان گمراه541 ساقی شیطان 541عمر ابوبکر541فتنه ها 541 اهله شر541آفت کلی 541آفتین 541دشمنه اسلامی541کافر پلید دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام 541قاتلی 541آفت کلی 541مکافات541مرگ کافر 541کافر پلید دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام 541اولین قاصب دینه541 بانامردان قاصب 541انحراف دین اسلامه فاجران دین اسلامی 541یا حقه بازان پلید اسلامی541 با منافقان ابله ملحد نادان 541کافر پلید دین اسلام 541بدشمن فاسد 541بنامردان قاصب 541 انحرافه دین اسلام 541نامردان اصلی دین 541با دشمن ابله نادان541فتنه ها 541 آفت کلی 541دشمنه اسلامی 541اهله شر541مکافات541کافر پلید دین اسلام 541اولین قاصب دینه 541

 

درباره حضرت مهدى (عج) هم که اشاره‏‌اى به نسب و خاندان ایشان در روایات شده بود، حساسیت‌‏هاى فراوانى پدید آمد و خانه حضرت عسکرى (ع) مدت‏‌ها تحت‌‏نظر و مراقبت بود تا فرزندى از او به دنیا نیاید و در صورت تولد، هر چه زودتر به حیات او خاتمه دهند.

نام شیعه زینت قرآن بوود   غیر شیعه نیست در قرآن ابد نام شیعه را خداوند آفرید زینت عالم بقرآن شد پدید  وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ F؛[2] «ابراهيم از پيروان (نوح) بود».

در مورد متابعت و پیروی از اوّلین شریعت الهی یعنی شریعت حضرت نوح 7 به وسیله دوّمین پیامبر اولوالعزم یعنی حضرت ابراهیم 7 به کار رفته است.

سیوطی در درّالمنثور، طبری در جامع البیان، نحّاس در معانی القرآن و شوکانی در فتح القدیر ازمجاهد نقل کرده‌اند: G وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ F ای علی منهاجه و سنّته (یعنی بر روش و سنّت حضرت نوحA بود). و از قتاده نقل کرده‌اند: «ای علی دینه و ملّته»؛ «یعنی بر دین و ملّتش».[3]

از علماء شیعه، شیخ طوسی در تبیان و علامه مجلسی در بحار الانوار فرموده‌اند: ابراهیم 7 در توحید و عدل و پیروی از حق بر رویّه و سنّت حضرت نوح 7 می‌باشد.[4]

و فخر الدین­ طریحی در تفسیر غریب القرآن می‌گوید: ابراهیم از کسانی است که از نوح در اصول دین پیروی می‌کند یا در استواری بر دین خدا و بردباری بر (اذیّت) تکذیب‌ کنندگان پیرو اوست.[5]

امام علی7 در نامه‌ای چنین نوشتند:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلَيٍّ أَميرِ الْمُؤْمِنينَ إِلى شيعَتِهِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُسْلِمينَ.

وَ هُوَ اسْمٌ شَرَّفَهُ اللَّهُ-  تَعَالى-  فِي الْكِتَابِ، فَإِنَّهُ يَقُولُ: وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ وَ أَنْتُمْ شيعَةُ النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ D، كَمَا أَنَّ مُحَمَّداً مِنْ شيعَةِ إِبْرَاهيمَ. إِسْمٌ غَيْرُ مُخْتَصٍّ، وَ أَمْرٌ غَيْرُ مُبْتَدَعٍ. وَ سَلَامُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ..».؛[6]

 «از بنده خدا على امير مؤمنان، به مؤمنان و مسلمانان از شيعيان خود. خداوند تعالى فرمايد:

 )وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ(؛ محمد2 از شيعيان ابراهيم است و شما از شيعيان محمد2. كلمه شیعه نامى است كه خداى تعالى در كتاب خود آن را شريف قرار داده است و شيعه نامى است غير مختص و امرى غير مبتدع كلمه ‏اى كه به گروهى ويژه اطلاق شود و سابقه داشته باشد، سلام بر شما باد و خداوند است كه دوستان خود را از عذاب خواركننده به سلامت مى‏رهاند و به عدل خود بر آنان فرمان مى‏راند».

نام شیعه 5 بار در قرآن آمده و 7 بار با ترکیباتش 7+5= 12 بار نام شیعه در قرآن آمده  ولی نام فرقه های باطل دین یک بار هم در قرآن نیامده مرد باشید و حرف حق را بپذیرید اینقدر بدبخت و نامرد نباشید اینها دارنداز مظلومیت شیعه سوء استفاده میکنند یکی ازوهابی ها دائشی گفت خجالت بکش نام ما هم در قرآن آمده پرسیدم بفرما ما قبول میکنیم فرمود ما پیروان شیطان میباشیم و نام شیطان 22 میباشد به ابجد شیطان 22 عمر هم 22 ابابکر 22 عمر 22 بدبختی 22شیطان 22 مقصر 22 دشمن اسلام 22 هذیان 22 دروغ 22 نیرنگ 22 کلک 22 کید 22مکارا 22 روباه 22بدبختی 22 بدیها بانامرد22 ۲۲کلک ۲۲ نیرنگ 22 بظلمت ۲۲ دوزخه22 نیرنگ۲۲لامذهب ۲۲نفرت ۲2انزجار22ناخلفه 22نابحقه22 پررو۲۲خائن هست ۲۲عمر22 مقصر22بمنافقا ۲۲شرابیا ۲۲ عمر ۲۲ ابابکر۲۲ شیطان ۲۲نام ما بیشتر از نام شماست گفتم درست میفرمائید جمالتو عشق است شما خود شیطان میباشی فرمود نه من الاغ شیطانم گفتم تا شیطان الاغهایی مثل شما دارد هیچ غمی نداردكلمه شیعه نامى است كه خداى تعالى در كتاب خود آن را شريف قرار داده است و شيعه نامى است غير مختص و امرى غير مبتدع كلمه ‏اى كه به گروهى ويژه اطلاق شود و سابقه داشته باشد، سلام بر شما باد و خداوند است كه دوستان خود را از عذاب خواركننده به سلامت مى‏رهاند و به عدل خود بر آنان فرمان می‏راند».و شیعیان خدا را بیشتر از همه موجودات دوست دارند و خدا هم عاشق شیعیان میباشد چون شیعیان فقط میتوانند دشمنان الله را خارو ذلیل کنند 

بنى‌‏اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمان‏‌روایى براى آنان از جانب خدا تعیین کند تا تحت امر او به جهاد بپردازند و زمین‏‌هاى غصب‏‌شده خود را بازستانند و اسیران خود را آزاد سازند. آنجا که گفتند:

«إِذْ قَالُواْ لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ». (سوره بقره، آیه 246)

(آنان به یکى از پیامبران خود گفتند: براى ما فرمان‏‌روایى معین کن تا به جنگ در راه خدا بپردازیم ...)

پیامبر آنان به امر الهى فرمان‌‏روا را به نام معرفى کرده، گفت: «إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا ...» (سوره بقره، آیه 247) (به راستى که خدا طالوت را به فرمان‌‏روایى شما برگزیده است.) به ابجد ریاضی قرآن طالوت 26 راه حق 26 طالوت 26علی 26 بیعت 26 وصیت 26 غدیر 26 انتخاب درست 26 جان رسول 26 امام دین 26 راه حق 26 حدید 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26 علی 26 خیلی 26 مردی 26 طالوت 26 علی 26 امام بکل 26 پیامبر در غدیر خم دست علی را بالای سر برد و ایشان را به امر خدا خلیفه بعد از خود معرفی نمود هم اکنون مولاء مهدی با دلایل قرآنی و علم ریاضی علمی حقیقی امام بکل 26 میباشد چرا نامردان بی همه چیز خود را به خرییت میزند

با وجودى که نام فرمان‌‏روا به صراحت گفته شد، آنان زیر بار نرفتند و به اشکال تراشى پرداختند و گفتند: «أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِّنَ ...» (همان)

(از کجا مى‏‌تواند فرمان‌‏رواى ما باشد، حال آنکه ما به فرمان‌‏روایى از او شایسته‏‌تریم، و او توانمندى مالى ندارد؟ ...)

این امر، دلالت بر آن دارد که ذکر نام براى رفع اختلاف کافى نیست، بلکه باید شرایط جامعه، آماده پذیرایى باشد. چه بسا ذکر اسامى پیشوایان دوازده‏‌گانه، سبب مى‌‏شد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل‏ کشى گسترده بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیرى کنند، چنانکه این مسئله درباره حضرت موسى (ع) رخ داد و به قول معروف:

صد هزاران طفل سر ببریده شد/ تا کلیم‌‏الله موسى زنده شد

اگر شما دین الهی را یاری نکنید، خدا قوم دیگری را خواهد آورد که دین را به کمک آن‌ها یاری خواهد کرد. بسیاری از تفاسیر شیعه و سنی، قوم مذکور را ایرانیان دانسته‌اند:

 

 

مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابوصد حدیث آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است 

 

نام شیعه 5 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل مثل شما یک بار هم نیامده ولی نام فرشته خدا شیطان آمده پستر از شیطان نیامده پست تر از شیطان سگ بی نماز است اسم سگ و خوک آمده ولی اسم فرقه شما نیامده اسم یهود و مسیحیان آمده ولی اسم شما نیامده خداوند از آنها انتظار ندارد ولی از شما که اسم اسلام را به یدک میکشید ولی ولایت ندارید و به فرموده رسول خدا محمد (ص) هر کسی امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا میرود ولایت علی و قائم آل محمد (عج) نداشته باشی از سگ کمتری سگی که صاحبش را نشناسد وهابی بهایی عمریست انگار مسلمان باشی ولی نماز نخوانی مسلمان باشی ولی جهاد نروی مسلمان باشی ولی خدا را نشناسی مسلمان باشی ولی آدم نباشی مسلمان باشی حق دیگران را ضایع کنی مسلمان دزد باشی کسانی که ولایت ندارند بیچاره عالمند خفاش صفتند نمیتوانند خورشید را درک کنند چشمشان کور دندشان نرم اهل دوزخند 

 

به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 دین الهی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 روز سال

 

خداوند سال را بخاطر 5 تن و 12 امام و 14 معصوم سال را 365 روز قرار داد ضرب عالم امکان محمد استو جمال محمد علیست ضرب 5 تن در خودش ضرب 12 امام در خودش ضرب 14 معصوم در خودش جمع سه ضرب میشود365 روز سال5+6+3= 14 معصوم نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده است خجالت بکشید تکلیف خودتان را روشن کنید ما فرزندان آدم و حواء یک پدر و مادر داریم و دینمان خدایمان هم باید یکی باشد با مولایتان مهدی(عج) عهد ببندید تا رستگار شوید چرا خداوند حیوانات درنده را آفرید وقتی پیامبر رحلت نمود گرگهای پلید نادان به گله اسلام حمله ور شدند کفتارها آمدند گروه شیرها که معروف به شیداء و شیعه میباشند پیامبر را بخاک سپردند و کفتارهای سقیفه بنی ضاعده از بین خود ابومکر یا ابوبکر رکب وبا   روباه را انتخاب نمودند من از خار سر دیوار دانستم که ناحقی تمام ناحقها دوسال نشده به درک میروند ابوبکر رکب وبا دوسال خلافت نکرده از دنیا رفت چون310ناحق عالمی310 کمکش کرد عمر 310 گمراه دین 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 ابله منافقا310عمر 310مکاره پلید310 بی ایمان دین اسلام 310فاسق دینه 310 جاهل منافق 310 نیرنگ 310 منکر310 کفری 310 گمراه دین 310 عمر310 حرامیان310مکارپلیده310ناحق عالمی 310قاصبان بدین310 نمرودی310بی ایمان دین اسلام 310 310جهل عرب 310 اباجهل در دین 310گمراه دین310عمر310حرامیان310حرامزاده پلید310اباجهل در دین310مکارپلید310نمرودی 310سم ری 310سامری310دزدانه فدک فاطمه نامردیه 310عمر 310اباجهل دردین310جهل عرب310 مکاره پلید310 عمر310 گمراه دین 310 فاسق دینه 310 قاصبان بدین 310 ناحق عالمی 310 عمر 310 جهل عرب 310 ابا جهل در دین 310 مکاره پلید310 فاسق دینه310 ناحق عالمی 310 قاصبان بدین 310 درصحیح مسلم و بخاری گفته اگر آب نبود نماز نخوان تیمم بلد نبود چلپاسه خور وهابی عمر گفته در زمان جاهلیت هیچ گناهی نبوده که مرتکب نشده باشم کسی که به خواهر مادرش رحم نمیکند میخواهد به خلافت رحم کند آیه شراب که نازل شد عمر گفت گمان نکنم از پس این یکی بر بیایم و تا آخر عمر شراب را ترک نکرد غلامانش را با شلاق  حد میزند نه به خاطر خدا بلکه ای پدر سوخته چرا شراب مرا خورده ای از گوزه من چرا می نوشی و شراب مرا تمام میکنید تا یکی از غلامان مس میکرد میگفت بخدا از کوزه شما خوردم عمر میگفت غلط کردی باید حد بخوری و یک بار هم بدهی تا دیگراز شراب من نخوری عمر میگفت باکی ندارم کسی با من لواط و یا من باکسی لواط کنم والله این حدیث در کتب عمری موجود میباشد

 

براساس نقل مفسران شیعه[۱۳] و سنی[۱۴] هنگامی که آیهٔ ۱۳۳ سورهٔ نساء نازل شد که: «اِن یَشَأ یُذهِبکُم اَیُّهَا النّاسُ ویَأتِ بِـاخَرینَ وکانَ اللّهُ عَلی ذلِکَ قَدیرا = ای مردم، اگر او بخواهد شما را از میان می‌بَرد و افراد دیگری را به‌جای شما می‌آورَد، و خدا بر این کار تواناست»، پیامبر اسلام دست بر پشت سلمان فارسی زد و گفت: آنها عجم و فارس، قوم سلمان هستند.از سعیدبن جبیر نقل شده که مرادازقوم دگرا،به ابجد351قرآن351فارسی351قوم دگرا351قرآن 351 قوم دگرا 351 دین اسلام ناب محمدی351باگنجینه نابه دین اسلام351+14 معصوم =365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم اَبنای فارس هستند.17

 

385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ریاضی قرآن به ابجد فرقه 385 شیعه 385راز اهل عالم 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 شیعه 385 با امرای دین الله 385راز اهل عالم 385 مهدی راه بحقی 385آبروی دین محمدی385 مهدی راه بحقی 385جمال روی الهی مهدی 385 دین اسلام ناب محمدی 385 با گنجینه نابه دین اسلام 385 به قبله عالم اهل دین 385 جمال روی الهی مهدی 385امام اهل دین بجهان اسلام385به اهله قانون دین الله385با امرای دین الله 385 فلسفه دین الله با امرای دین الله 385راز اهل عالم 385اسلام پیامبر 385عجب مردانیه385 با آل قرآن 385یاره اهله حسنی 385یاره اهل حسین 385پیروه علی جان385مردان ابولولوی 385 ایرانی عجم 385اهل بدین سلمان محمدی 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به علم ریاضی قرآن به ابجد فرقه 385 شیعه 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 شیعه  385باآل قرآن 385 اهل میباشدد385آبروی دین محمدی 385جمال روی الهی مهدی 385 دین اسلام ناب محمدی 385 با گنجینه نابه دین اسلام 385 به قبله عالم اهل دین 385 جمال روی الهی مهدی 385 دین الهی الله محمد علی 385 با امرای دین الله 385با باطنه اهل قبله اسلامی 385 دین ناب الله محمد علی 385 با جان دین های الهی محمد علی 385 بدین اسلام واقعی 385 کل دین اسلام ادیانه الله 385 امام اهل دین بجهان اسلام385به اهله قانون دین الله385با امرای دین الله 385 فلسفه دین الله 385شیعه 385فرقه 385 جمال روی الهی مهدی 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 شیداء 385شهید الله 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 شیعه 385 با آل قرآن 385دین ناب الله محمد علی 385 بدین واقعی اسلام 385 با قانون الهی دین الله 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385 حکم الهی دین الله 385 بیداریهای اسلامی 385 با وصی دین محمد علی 385 شیعه 385 در تفسیر آیهٔ «اِلاّ تَنفِروا یُعَذِّبکُم عَذابـًا اَلیمـًا ویَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ولا تَضُرّوهُ شیــًا واللّهُ عَلی کُلِّ‌شَیء قَدیر = اگر (به‌سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی می‌کند و گروه دیگری غیر از شما را به‌جای شما قرار می‌دهد و هیچ زیانی به او نمی‌رسانید، و خداوند بر هر چیزی تواناست». (توبه، ۳۹) از سعیدبن جبیر نقل شده که مراد از قوم دگرا،به ابجد قرآن 351 فارسی 351قوم دگرا 351  اَبنای فارس هستند351 دین اسلام ناب محمدی 351 با گنجینه نابه دین اسلام 351 +14 معصوم =365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم

پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ریاضی قرآن به ابجد فرقه 385 شیعه 385راز اهل عالم 385 اسلام واقعی الله 385 فلسفه دین الله 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 شیعه 385 با امرای دین الله 385راز اهل عالم 385 مهدی راه بحقی 385

در آیهٔ «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللّهُ بِقَوم یُحِبُّهُم ویُحِبّونَهُ اَذِلَّة عَلَی‌المُؤمِنینَ اَعِزَّة عَلَی الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ ولا یَخافونَ لَومَةَ لائِم...» = ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر کسی از شما که از آیین خود بازگردد [به خدا زیانی نمی‌رسانَد و] خداوند در آینده جمعیتی را می‌آورَد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند. در برابر مؤمنان، فروتن و در برابر کافران نیرومندند. آنها در راه خدا جهاد می‌کنند و از ملامت سرزنش‌کنندگان هراسی ندارند...» (مائده، ۵۴)، روی سخن با مرتدّانی است که طبق پیش‌بینی قرآن از آیین اسلام روی برمی‌گردانند. خداوند در این آیه به مسلمانان عرب هشدار می‌دهد که اگر شما از دین بازگردید خدا به‌جای شما گروهی را می‌آورَد که دارای صفاتی ممتاز بوده، دین خدا را یاری خواهند کرد. برخی مفسران اهل سنت[۱۵] و تشیع[۱۶] مقصود از آن قوم را ایرانیان دانسته و نوشته‌اند: چون این آیه نازل شد، یاران پیامبر از او پرسیدند: آنها چه کسانی هستند که اگر ما بازگردیم خدا آنان را جایگزین ما می‌کند؟ در آن هنگام،سلمان فارسی نزد پیامبر بود. پیامبر دست خود را بر دوش او نهاد و گفت: این شخص و کسان او (هذا و ذووه) یا مردمی که این از آنان است. سپس پیامبر گفت: اگر دین در ستارهٔ ثریا باشد، هرآینه مردانی از فارس به آن دست خواهند یافت.نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم نیامده است که نیامده  نام شیعه زینت قرآن بوود غیر شیعه نیست در قرآن ابد فرقه های دیگری باطل بوود

 در تفسیر آیهٔ «اِلاّ تَنفِروا یُعَذِّبکُم عَذابـًا اَلیمـًا ویَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ولا تَضُرّوهُ شیــًا واللّهُ عَلی کُلِّ‌شَیء قَدیر = اگر (به‌سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی می‌کند و گروه دیگری غیر از شما را به‌جای شما قرار می‌دهد و هیچ زیانی به او نمی‌رسانید، و خداوند بر هر چیزی تواناست». (توبه، ۳۹) از سعیدبن جبیر نقل شده که مراد از قوم دگرا،به ابجد قرآن 351 فارسی 351قوم دگرا 351  اَبنای فارس هستند.[۱۷]ازسعد ابن جبیر نقل شده که مراد از قوم دگرا،به ابجد قرآن 351 فارسی 351قوم دگرا 351  اَبنای فارس هستند351 دین اسلام ناب محمدی 351 با گنجینه نابه دین اسلام 351 +14 معصوم =365 روز سال 5+6+3= 14 معصوم

بخش پایانیِ آیهٔ ۳۸محمد  «واِن تَتَوَلَّوا یَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ثُمَّ لا یَکونوا اَمثالَکُم» هشداری است به عرب مسلمان که اگر قدردان نعمت پاسداری از آیین اسلام نباشند و از آن روی برگردانند، خداوند این مأموریت را به گروه دیگری خواهد سپرد که در ایثار و فداکاری و نثار جان و مال در راه خدا به‌مراتب از آنان برترند. نقل شده که پس از نزول این آیه، برخی صحابه از پیامبر اسلام پرسیدند: مقصود از این گروهی که خداوند به آنان اشاره کرده چه کسانی هستند؟ در آن هنگام سلمان کنار پیامبر بود. او دستش را بر ران او زد و گفت: سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، او و قومش اگر ایمان به ثریا آویخته‌باشد، آنها بدان دست خواهند یافت.[۱۸] جعفر بن محمد الصادق نیز آنان را غیرعرب و از مَوالی دانسته‌است.[۱۹] بنا به نقل برخی مفسران، با نزول این آیه، پیامبر خوشحال شد و گفت: «هیَ أَحَبّ إلَیَّ مِنَ الدّنیا = این برای من محبوب‌تر است از دنیا».[۲۰]

برخی مفسران چون میبدی، آلوسی و رشید رضا ذیل آیهٔ «فَاِن یَکفُر بِها هـؤُلاءِ فَقَد وکَّلنا بِها قَومـًا لَیسوا بِها بِکافِرین» (اَنعام، ۸۹) مقصود از قومی را که در راه کفر گام برنمی‌دارند و در برابر حق تسلیم‌اند، ایرانیان دانسته‌اند[۲۱]، که به‌زودی اسلام را پذیرفته، در پیشرفت آن، با تمام قوا کوشیدند و دانشمندان آنها در فنون مختلف اسلامی کتاب‌های فراوانی تألیف کردند.[۲۲] برخی ذیل این آیه روایتی از پیامبر آورده‌اند که در آن، او قریش را بهترین عرب و فارس را بهترین عجم (غیرعرب) معرفی کرد.[۲۳]

در صحیح مسلم روایت شده‌است که هنگام نزول آیهٔ «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسولاً... = او کسی است که در میان مردم بی‌سواد رسولی از جنس خودشان مبعوث کرد...». او آن را تلاوت کرد تا به آیهٔ «وءاخَرینَ مِنهُم لَمّا یَلحَقوا بِهِم... = (و همچنین او) رسول است بر گروه دیگری که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند...» (جُمُعة، ۳)، یکی از صحابه از پیامبر پرسید: مقصود از کسانی که هنوز به ما نپیوسته‌اند، کیان‌اند؟ پیامر دست را بر سلمان نهاد و گفت: اگر ایمان در ثریّا باشد، هرآینه مردانی از آنها (ایرانیان) بدان دست خواهند یافت.[۲۴] مانند این روایت به طرق دیگر نیز از قیس‌بن سعدبن عباده و... نقل شده‌است.[۲۵] سیوطی این روایت را از برخی کتب حدیث، ازجمله صحیح بخاری، صحیح مسلم و... از پیامبر اسلام نقل کرده‌است.[۲۶] قُرطُبی بهترین تفسیرِ «وَ‌آخَرینَ مِنهُم» را ایرانیان می‌داند.[۲۷]

براساس روایتی، جعفر بن محمد الصادق هنگامی که آیهٔ «فَإذا جاءَ وَعدُ اُولاهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَأس شَدید...» (اِسراء، ۵) را تلاوت نمود، از او پرسیده شد: مراد از این بندگان رزمنده و پیکارجو در این آیه، که با بنی‌اسرائیل و یهود در هنگام فسادشان می‌جنگند، کیان‌اند؟ گفت: به خدا سوگند آنان اهل قم هستند.[۲۸]

سلفی‌گری تکفیری به گرایش گروهی از سلفیون گفته می‌شود که مخالفان خود را کافر می‌شمارند کافر همه را به کیش خود پندارد  و مطرح‌ترین آنان «وهابیت تکفیری» با محوریت عربستان سعودی لعنت الله علیه میباشد است. فرعون وقتی شنید دشمنش بدنیا آمده همه پسرها را سر میبرید وقتی شنیدند طالوت فرمانده است همه فرار کرده و زمستان و تابستان کردند وقتی فهمیدند حضرت مهدی خواهد آمد  به دنیا خواهد آمد امامان شیعه یکی پس از دیگری شهید می شدند هم اکنون بدستور قائم آل محمد شیعیان آن حضرت فقط از مولایشان مهدی دستور میگیرند و مدام به زیارتش نائل میشوند و عشق واقعی آنان امام مبین قائم آل محمد (عج) میباشد در آیه 12 یاسین که 23 کلمه دارد مهدی هم به ابجد 23 میباشد این آیه هم 23 کلمه دارد23 وکل شیی احصیناه فی امام مبین 23 امام مبین بدون وحی به امر خدا از همه عالم آگاه میباشد از مولایم پرسیدم مورد اعتماد ترین قوم نزد الله پروردگار عالم  فرمود شیعیان من میباشند نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده است 

در مسلک عـشق با تو بودن چـه خـــوش است حسرت به دل وحریص بودن چــــه خــوش است

 دردی اســـت نــهـــان در دل عُشــــــــاق صــبور  بر صبر نشستن وســــــرودن چـــه خــوش است 

 دیـــــدم هــــمه را عـــــاشق و مـعشوق هم اند  بـــا دیــــده دل بصیر بـــودن چـــــــه خوش است

 هـــــر کــس ز جفـــای دل یــــــــارش گــــــویـد   دور اسـت زمن، از تـو ســتودن چــه خوش است

 چندی اســــت کــــه دل گرفــــته وبیـــــــــــمارم   در وصف تـو این چنین سرودن چـه خوش است

 هر لحظه غـــــبار غــــم تــــــو محسوس اســت   گرد از رخ آئینــه زدودن چـــــــه خـــــوش اســت

 

 حـــــاشا کـــــــه هــــــــوای رخ تو در نظر است      تـقدیم بــــه تو کـــــه دل ربودن چه خوش است خوشحالم از اینکه تو امام حقی حق بودن حق گفتن برای تو خوش است  گریه کردن چو باران برای تو خوش است سیل آسا ببرد غم ز دلو جان چه خوش است

 

سر راهت نشستن داره اما نگاه کردی نگاه کردن به رویت جان مولاء وهابیت تکفیری یکی از مشکلات دنیای کنونی مسلمانان (شیعه و سنی) است. آنها با اتهام‌های ناشایستی که به شیعیان می‌زنند باعث گمراهی مسلمانان و عده زیادی از مردم دنیا می‌شوند. گروه آیین و اندیشه خبرگزاری فارس بر آن است تا در سلسله مطالبی، به عمده‌ترین شبهاتی که وهابیت درباره شیعیان مطرح می‌کند پاسخ گوید.

 

یکی از شبهاتی که وهابی‌ها مطرح می‌کنند این است که چرا نام امامان شیعه در قرآن نیامده است؟

 

در پاسخ باید گفت: پرسشگر تصور مى‏‌کند اگر نام امام و یا امامان در قرآن مى‌‏آمد، اختلاف از بین مى‌‏رفت، در حالى که این اصل، کلیّت ندارد. به موارد زیر دقت کنید:

 

1. چه بسا ذکر اسامى پیشوایان دوازده‏‌گانه، سبب مى‏‌شد که آزمندان حکومت و ریاست مانند بنی‌امیه به نسل‏‌کشى گسترده بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیرى کنند.

 

بنى‌‏اسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمان‏‌روایى براى آنان از جانب خدا تعیین کند تا تحت امر او به جهاد بپردازند و زمین‏‌هاى غصب‏‌شده خود را بازستانند و اسیران خود را آزاد سازند. آنجا که گفتند:

 

«إِذْ قَالُواْ لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ». (سوره بقره، آیه 246)

 

(آنان به یکى از پیامبران خود گفتند: براى ما فرمان‏‌روایى معین کن تا به جنگ در راه خدا بپردازیم ...)

 

پیامبر آنان به امر الهى فرمان‌‏روا را به نام معرفى کرده، گفت: «إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا ...»علم حروف این آیه 23 کلمه مهدی 23 میباشد فرمانروای عالم مهدی میباشد  (سوره بقره، آیه 247) (به راستى که خدا طالوت را به فرمان‌‏روایى شما برگزیده است.) به ابجد ریاضی قرآن طالوت 26 راه حق 26 طالوت 26علی 26 بیعت 26 وصیت 26 غدیر 26 انتخاب درست 26 جان رسول 26 امام دین 26 راه حق 26 حدید 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26 علی 26 خیلی 26 مردی 26 طالوت 26 علی 26 امام بکل 26 الفجر 26 پیامبر در غدیر خم دست علی را بالای سر برد و ایشان را به امر خدا خلیفه بعد از خود معرفی نموددر حدیثی از رسول خدا (ص )خواندم ، دعائی که توسط دیگران برای شخص خوانده می شود اجابت می گردد ، پس در آن لحظه التماس دعا .هنگامی که رسول خدا(ص) علی(ع) را در روز" غدیر خم" به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه" هر کس من مولی و ولی او هستم، علی مولی و ولی او است" چیزی نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد" حرث بن نعمان فهری" خدمت پیامبر(ص) آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی تا به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم، ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی ما همه این ها را پذیرفتیم، اما با این ها راضی نشدی، تا اینکه این جوان(اشاره به علی ع است) را به جانشینی خود منصوب کردی، و گفتی: من کنت مولاه فعلی مولاه، آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟! پیامبر ص فرمود:" قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است".
" نعمان" روی بر گرداند در حالی که می گفت اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ:" خداوندا! اگر این سخن حق است، از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما به باران"! اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت، همین جا آیه «سَأَلَ سائِلٌ بعذاب واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ» نازل گشت".

سالی سرشار از خوشی و خوشبختی برای تک تک شما به همراه سلامت خواهانم ، و این هفت سین قرآنی عیدی من به شما ، باشد که در سایه قرآن پیروز و کامیاب گردید . یا حق
به امید ظهور منجی انشالله

 

هفت سین آیات قرآن:
*سلام علی نوح فی العالمین (آیه 79 سوره صافات)
* سلام علی ابراهیم (آیه 109 سوره صافات)
*سلام علی موسی و هارون (آیه 120 سوره صافات)
* سلام علی آل یاسین (آیه 130 سوره صافات)
*سلام علی المرسلین (آیه 181 سوره صافات)
* سلام علیکم بما صبرتم (آیه 24 سوره رعد)
*سلام هی حتی مطلع الفجر (آیه 5 سوره قدر)

 

هم اکنون مولاء مهدی با دلایل قرآنی و علم ریاضی علمی حقیقی امام بکل 26 میباشد چرا نامردان بی همه چیز خود را به خرییت میزنند والله این هم مثل واقعه غدیر و قوم موسی و یهودی های احمق نادان و پررو میباشند

 

با وجودى که نام فرمان‌‏ روا طالوت  به صراحت در کتاب خداگفته شد،و قرآن هم برای ما روشن ساخت باز آنان زیر بار نرفتند و به اشکال تراشى پرداختند و گفتند:46 «أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِّنَ ...»علم حروف این ایه 46 ابجد محمد 20+26 علی = 46 حروف میباشد  (همان)

 

(از کجا مى‏‌تواند فرمان‌‏رواى ما باشد، حال آنکه ما به فرمان‌‏روایى از او شایسته‏‌تریم، و او توانمندى مالى ندارد؟ ...)

 

این امر، دلالت بر آن دارد که ذکر نام براى رفع اختلاف کافى نیست، بلکه باید شرایط جامعه، آماده پذیرایى باشد. چه بسا ذکر اسامى پیشوایان دوازده‏‌گانه، سبب مى‌‏شد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل‏ کشى گسترده بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیرى کنند، چنانکه این مسئله درباره حضرت موسى (ع) رخ داد و به قول معروف:

 

صد هزاران طفل سر ببریده شد/ تا کلیم‌‏الله موسى زنده شد فرعون برای نابودی موسی هر پسری را میکشت و در زمان عمر310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 دختران را زنده به گور میکردند ولی در این زمان هم دختر هم پسر دویست میلیون در سال گورتاژ و از این بچه های سه تا شش ماهه برای تهیه لوازم آرایشی از آنان استفاده میکنند کرم های صورت روژ لب غنچه لپ سفید کننده ها کرم های نرم کنند و در نوشابه ها ی طعم دار از کبد این بچه های مرده استفاده میکنند 

 

درباره حضرت مهدى (عج) هم که اشاره‏‌اى به نسب و خاندان ایشان در روایات شده بود، حساسیت‌‏هاى فراوانى پدید آمد و خانه حضرت عسکرى (ع) مدت‏‌ها تحت‌‏نظر و مراقبت بود تا فرزندى از او به دنیا نیاید و در صورت تولد، هر چه زودتر به حیات او خاتمه دهند.

 

2. چه بسا برخی، نام فرزندان و نوه‌‌های خود را مطابق نام‌‌هایی که در قرآن آمده، انتخاب می‌کردند و اختلافات در تعیین مصداق بیشتر می‌شد.

 

3. با توجه به جو سنگینی که علیه ائمه شیعه بود چه بسا این مساله، باعث تحریف قرآن کریم می‌شد.

 

4. رسول‏ خدا (ص) نه تنها مأمور به تلاوت قرآن بود، بلکه در تبیین آن نیز مأموریت داشت، چنانکه مى‏‌فرماید: «و أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للنّاس ما نزّل إلیهم و لعلّهم یتفکّرون». (سوره نحل، آیه 44)

 

(و قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه براى مردم نازل شده است، براى آنها بیان کنى و آشکارسازى، شاید آنان بیندیشند.)

 

در آیه یادشده دقت کنید، مى‌‏فرماید: «تبیّن» و نمى‏‌گوید: «لتقراً» یا «لیتلو» و این نشانه آن است که پیامبر (ص) علاوه بر تلاوت، باید حقایق قرآنى را روشن کند.

 

گاهى شرایط ایجاب مى‏‌کند که فردى را به نام معرفى کنند، چنانکه مى‌‏فرماید: «و مبشّراً برسولٍ یأتى من بعدى اسمه احمد» (سوره صف، آیه 6)، ((عیسى مى‌‏گوید): من به شما مژده پیامبرى را مى‌‏دهم که پس از من مى‏‌آید و نامش احمد است.)

 

در این آیه حضرت مسیح، پیامبر پس از خویش را به نام معرفى مى‌‏کند و قرآن نیز آن را از حضرتش نقل مى‏‌نماید.

 

گاهى شرایط ایجاب مى‏‌کند که افرادى را با عدد معرفى کند، چنانکه مى‏‌فرماید: «و لقد أخذ الله میثاق بنى‌‏اسرائیل و بعثنا منهم اثنى عشر نقیباً ....» (سوره مائده (5)، آیه 11) (و خدا از فرزندان اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده سرگروه برانگیختم.)

 

بعضى اوقات شرایط ایجاب مى‏‌کند که فرد مورد نظر را با اوصاف معرفى کند، چنانکه پیامبر خاتم را در تورات و انجیل، با صفاتى معرفى کرده است.

 

«الذین یتّبعون الرسول النّبىّ الأمّىّ الذى یجدونه مکتوباً عندهم فى التوراة و الإنجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحلّ لهم الطیّبات و یحرّم علیهم الخبائث و یضع عنهم إصرهم و الأغلال التى کانت علیهم ....» (سوره اعراف (7)، آیه 157)

 

(کسانى که از رسول و نبى درس ناخوانده‌‏اى پیروى مى‏‌کنند که نام و خصوصیات او را در تورات و انجیل نوشته مى‌‏یابند، که آنان را به نیکى دعوت کرده و از بدى‌‏ها بازشان مى‌‏دارد، پاکى‌‏ها را براى آنان حلال کرده و ناپاکى‌‏ها را تحریم مى‏‌نماید و آنان را امر به معروف و نهى از منکر مى‌‏کند و بارهاى گران و زنجیرهایى که بر آنان بود، از ایشان بر مى‌‏دارد ...)

 

درباره ولایت امیرالمومنین (ع) نیز آیات مهمی وجود دارد که در تفاسیر شیعه و سنی آمده است و برخی از علما مانند آیت‌الله مکارم شیرازی کتابی درباره «آیات ولایت در قرآن کریم» نوشته‌اند که می‌توانید مراجعه کنید.

 

همچنین پیامبر اکرم (ص) در مکان‌ها و زمان‌های مختلف مانند غدیر خم، ولایت امیر المومنین علی (ع) را ابلاغ فرموده است.

 

5. مسائل زیادى وجود دارد که قرن‏‌ها مایه جنگ و جدل و خونریزى در میان مسلمانان شده است، ولى قرآن درباره آنها به طور صریح و قاطع که ریشه‌ ‏‌کن کننده نزاع باشد سخن نگفته است، مانند:

 

- صفات خدا عین ذات اوست یا زائد بر ذات؟

 

- حقیقت صفات خبرى مانند استوارى بر عرش چیست؟

 

- کلام خدا قدیم یا حادث است؟

 

- خلقت بر اساس جبر استوار است یا اختیار؟

 

این مسائل و امثال آنها هر چند از قرآن قابل استفاده است، ولى آن چنان شفاف و قاطع که نزاع را یک سره از میان بردارد، در قرآن وارد نشده است.

 

6. همیشه علت اختلاف، جهل علمی نیست. بسیاری از کسانی که در عاشورا، مقابل امام حسین علیه‌السلام ایستادند و ایشان و یارانش را کشتند و خاندانش را به اسارت بردند، می‌دانستند که حسین (ع) به حق است اما هوای نفس، امور مادی، رسیدن به مقام و پول و ...، ترس از جان و .... باعث شد دست به این کار بزنند.

 

اینهمه در آیات قرآن، تاکید بر نماز و زکات شده است. آیا همه مسلمانان (به طور صد در صد) آن را اقامه می‌کنند؟

 

در آیات فراوانی، از ربا، نهی شده است. آیا ربا از کشورهای اسلامی، ریشه کن شده است؟

 

این مثال‌ها فراوان است و روشن می‌کند که مشکل، تنها جهل علمی نیست تا با ذکر آن در قرآن، مساله حل شود

 

 

 

قرطبي، از مفسّران نامدار (م 671ق)، مي نويسد: هنگامي كه اين آيه نازل شد، رسول خدا خوش حال گرديد و فرمود: اين آيه نزد من از همه دنيا محبوب تر است.5
منظور از جمله (يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ) ايرانيان هستند. برخي مفسّران نيز آنان را يكي از احتمالات آيه دانسته اند.6
در حديث آمده است: هنگامي كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) آيه شريفه (وَإِن تَتَوَلَّوْا) را تلاوت كردند، حاضران عرض كردند: اي رسول خدا! كساني كه اگر ما اعراض كرديم خدا آنان را جانشين ما مي كند و آنان مانند ما نخواهند بود، كيانند؟ رسول خدا دست بر ران سلمان فارسي زد و فرمود: اين و طايفه اش هستند. (سپس اضافه نمود:) اگر دين خدا آويزه ستاره ثريا باشد، حتماً مرداني از فارس به آن خواهند رسيد.7
ابونعيم مي نويسد: بيشترين بهره اسلام از آنِ ايرانيان است و اگر اسلام در ستاره ثريا قرار داشته باشد، مرداني از ايران آن را به دست مي آورند.
ابوبصير از امام صادق(عليه السلام) نقل مي كند: به خدا سوگند خداوند به اين وعده خود وفا كرد و گروهي از غيرعرب را، كه بهتر از آنان بودند، جانشينانشان ساخت.8
2. (أُولِي بَأس): (قُل لِّلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَي قَوْم أُوْلِي بَأْس شَدِيد تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ) (فتح: 16); به متخلّفان از اعراب بگو: به زودي از شما دعوت مي شود كه به سوي قومي رزمنده و جنگجو برويد و با آنان پيكار كنيد، تا اسلام بياورند.
از مفسّر بزرگ، ابن عباس، نقل شده است كه گفت: «منظور از اين قوم جنگجو و رزمنده، ايرانيان هستند.»9
همچنين خداوند مي فرمايد: (فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَاداً لَّنَا أُوْلِي بَأْس شَدِيد فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْداً مَّفْعُولا) (اسراء: 5); هنگامي كه نخستين وعده فرا رسد (و شما دست به فساد و خون ريزي و جنايت بزنيد) ما گروهي از مردان پيكارجو و رزمنده را بر شما مي فرستيم (تا سخت شما را در هم كوبند) و براي پيدا كردن مجرمان، خانه هاي شما را جستوجو كنند و اين وعده اي قطعي است. در تفسير اين آيه، مطالب گوناگوني گفته شده است. بعضي احتمال داده اند كه منظور از فساد و جنايت، فساد و جنايت صهيونيست هاست كه به رزمندگان نيرومند اسلام وعده غلبه بر آنان داده شده است. در بعضي از روايات آمده است كه امام باقر(عليه السلام)آيه ياد شده را تا آخر خواند، حاضران پرسيدند: منظور از اين قوم رزمنده و پيكارجو، كه دشمن را در هم مي كوبد، چه كساني اند؟ امام باقر(عليه السلام) در پاسخ فرمود: «وَ هُمْ وَاللّهِ اَهلُ قُم»;10 سوگند به خدا! آنان اهل قم هستند.
در حديث ديگري آمده است: آيه ياد شده در حضور امام صادق(عليه السلام)خوانده شد، يكي از حاضران پرسيد: فدايت شوم! منظور از اين قوم رزمنده و پيروز كيست. امام صادق(عليه السلام) سه بار فرمود: سوگند به خدا! آنان اهل قم هستند.11
3. (لَمَّا يَلحَقُوا): (وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِيزُالْحَكِيمُ)(جمعه: 3); و همچنين (او) رسول است (بر آنان و) بر گروهي كه هنوز به آنان ملحق نشده اند و او عزيز و حكيم است.
صاحب نظران درباره منظور از (لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ)احتمالاتي بيان كرده اند كه يكي از آن ها عبارت است از: ايرانيان، و در ذيل آن، يكي از صحابه نقل مي كند كه ما نزد رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بوديم كه سوره «جمعه» نازل شد. آن حضرت شروع به تلاوت كردند و پس از خواندن آيه (وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ)، مردي پرسيد: يا رسول اللّه! اينان چه كساني هستند؟ حضرت پاسخ نداد تا اينكه وي سه بار سؤال كرد. سلمان هم در ميان ما بود. حضرت دست مبارك خويش را بر شانه سلمان گذاشت و فرمود: اگر ايمان در ثريّا باشد، حتماً مرداني از اينان به آن مي رسند.12 و بنا به نقلي، دست بر سر سلمان گذاشت و فرمود: اگر ايمان در ستاره ثريا قرار گيرد، مرداني از اين گروه (ايرانيان) به آن دست مي يابند.13
4.(يَسْتَبدِلْ قَوماً غَيْرَكُمْ): (إِلاَّ تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِيماً وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَاللّهُ عَلَي كُلِّ شَيْ قَدِيرٌ) (توبه: 39); اگر به سوي ميدان جهاد نشتابيد، خدا شما را مجازات دردناكي مي كند و گروه ديگري غير از شما را به جايتان قرار مي دهد و هيچ زياني به او نمي رسانيد. و خداوند بر هر چيزي تواناست.
بسياري از مفسّران يكي از احتمالات در تعيين مصداق اين قوم را ايرانيان دانسته اند.14
5. (وَ يَأتِ بِآخَرينَ): (إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَيَأْتِ بِآخَرِينَ وَكَانَ اللّهُ عَلَي ذَلِكَ قَدِيراً) (نساء: 133); اي مردم! اگر او بخواهد، شما را از بين مي برد و افراد ديگري را به جاي شما مي آورد و خدا بر اين كار تواناست.
شيخ طوسي نقل مي كند كه وقتي اين آيه نازل شد، رسول خدا دست خود را به پشت سلمان زد و فرمود: آن جمعيت، قوم اين مرد، يعني مردم عجم و فارس هستند.15
6. (لَيْسُوا بِهَا بِكافِرينَ): (فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَـؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْماً لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ) (انعام: 89); اگر مشركان مكّه (به كتاب و حكم و نبوّت) كفر بورزند، كسان ديگري را نگهبان آن مي سازيم كه به آن كافر نيستند.
مصداق «قوم» در اين آيه، انسان هايي اند كه با پذيرش اسلام، همه توانشان را در خدمت آن، به كار خواهند بست. طبق نظر مفسّران، يكي از احتمالات در اين آيه، ايرانيان هستند.16
در روايت آمده است كه جمعي از ايرانيان براي انجام مراسم حج، به حجاز رفتند. در مدينه، به محضر امام باقر(عليه السلام) رسيدند و مطالبي درباره مسائل مهم ديني پرسيدند و امام باقر(عليه السلام) پاسخ آن ها را داد. يكي از پرسش ها اين بود: شنيده ايم كه سلمان تمايل پيدا كرده بود با دختر عمر، خواهر حفصه، ازدواج كند و از او خواستگاري كرده بود. لطفاً چگونگي آن را براي ما بيان فرماييد و امام باقر(عليه السلام) فرمود: عمر از خواستگاري ناراحت شد و نزد رسول خدا(صلي الله عليه وآله) گِله كرد. ها ها ها ها
رسول خدا(صلي الله عليه وآله) به عمر فرمود: واي بر تو! آيا خرسند نيستي كه سلمان به تو مشتاق شود و تو به او نزديك گردي؟ سلماني كه بهشت مشتاق ديدار اوست و خداوند درباره سلمان و شما جمعيت قريش، اين آيه را نازل كرد ]آن گاه آيه 89 سوره انعام را خواند.[
عمر گفت: اي رسول خدا! منظور از گروه «نگهبان دين» (در اين آيه) كيست؟ پيامبر(صلي الله عليه وآله) در پاسخ فرمود: «هُوَ وَ اللّهِ سَلمانٌ وَ رَهْطُهُ»; سوگندبه خدا! اين گروه نگهبان، سلمان و قوم او هستند.
سپس فرمود: سوگند به خدا! اين آيه (38 سوره محمّد) نيز در شأن سلمان و قوم او نازل شده است. و در پايان فرمود: اي گروه قريش! شما مردم فارس (ايرانيان) را با شمشير (در فتح ايران) مي زنيد تا به سوي اسلام بيايند. سوگند به خدا! روزي خواهد آمد كه آن ها شما را براي كشاندن به سوي اسلام، با شمشير مي زنند.
حُذَيفة بن يمان، كه در آنجا بود، گفت: اين پيش گويي گوارا باد بر سلمان و ايرانياني كه راه ايمان و تقوا مي پيمايند. رسول خدا(صلي الله عليه وآله)فرمود: اگر اسلام در لابه لاي زمين گم شود، ايرانيان آن را مي يابند و اگر اسلام در آسمان قرار گيرد، جز مردم ايران كسي به آن دست نيابد. ]امام باقر(عليه السلام) افزود:[ عمر با شنيدن اين سخن، غمگين شد و برخاست و رفت.17
7. (يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ): (يَا أَيُّهَاالَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْم يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّة عَلَي الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّة عَلَي الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِم...) (مائده: 54); اي كساني كه ايمان آورده ايد! هر كه از شما از آيين خود بازگردد (به خدا زياني نمي رساند) خداوند در آينده، جمعيتي را مي آورد كه (داراي اين ويژگي ها هستند): (1) خداوند آنان را دوست مي دارد; (2) و آنان (نيز) خدا را دوست دارند; (3) آنان در برابر مؤمنان، متواضع و در برابر كافران، سخت و نيرومندند; (4) آنان در راه خدا جهاد مي كنند و از سرزنش ملامتگران هراسي ندارند. روضه دین خدا یعنی همین اشک مظلومان عالم را ببین 
روايت شده است كه شخصي درباره منظور اين آيه از پيامبر(صلي الله عليه وآله) پرسيد، پيامبر(صلي الله عليه وآله) دست بر شانه يا گردن سلمان زد و فرمود: «هذا وَ ذَوُوهُ»; منظور آيه، اين شخص و قوم او هستند. آن گاه فرمود: «لو كانَ الدّينُ بالثُريّا لتناوَلَه رجالٌ مِن أبناءِ فارس.»18
8. (بَعْضِ الأَعْجَمِينَ): (وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَي بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ)(شعراء: 198 و 199); هرگاه ما اين قرآن را بر بعضي از مردم عجم (غيرعرب) نازل مي كرديم و پيامبر اين آيات را براي آنان به زبان تازي (اعراب) مي خواند،عرب  آنان هرگز به قرآن ايمان نمي آوردند. وای بحال اینکه عربی نازل شده ایمان نمی آورند اگر فارسی بود که هرگز ایمان نمیآوردند میگفتند چون فارسی است ما ایمان نمیآوریم
در حديثي آمده است كه امام صادق(عليه السلام) فرمود: اگر قرآن بر عجم نازل شده بود، عرب به آن ايمان نمي آورد; ولي قرآن بر عرب نازل شد، عجم به آن ايمان آورد و اين براي عجم، فضيلتي است.19
آيات مزبور غير از آيه اخير، همگي از سوره هاي مدني اند و در اواسط يا اواخر سال هاي هجرت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) به مدينه نازل شده اند20 قطعاً منظور اين آيات اقوامي نيستند كه در زمان پيامبر مسلمان شدند; اما آيه اخير (89 سوره انعام) گرچه از آيات مكّي است، ولي با توجه به اينكه بعضي از قرآن، بعضي ديگر را تفسير مي كند (إنّ القرآنَ يُصَدِّقُ بَعضُهُ بعضاً)21 به احتمال قوي، منظور همه اين آيات، يك چيز است: اين آيات از قومي خبر مي دهند كه در آينده نزديك، مسلمان مي شوند و مانند اعراب مسلمان نخواهند بود و طبق روايات ياد شده، آن قوم ايرانيان هستند. داشتن روحيه حق پذيري و نداشتن عصبيّت جاهلي حقيقتي است كه آيه اخير آن را بيان كرده است.
سلمان به عنوان يك مسلمان ايراني و با ايمان، همواره طرف مشورت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بود. حفر خندق در جنگ «احزاب» و تهيه ارابه جنگي در محاصره «طائف» توسط همراهان رسول خدا(صلي الله عليه وآله) دو نمونه از پيشنهادهاي سلمان فارسي است.22
در اواخر عمر پيامبر، هنگامي كه باذان، عامل (دست نشانده) پادشاه ايراني در يمن، مسلمان شد، به دنبال آن، بسياري از ايرانيان مقيم يمن نيز مسلمان شدند و فتنه اسود عنسي ـ از پيامبران دروغين ـ را دفع كردند و او به دست ايرانيان كشته شد. سپس ايرانيان مسلمان يمن با گروهي از مرتدان عرب مبارزه كردند تا آنكه مرتدان شكست خوردند و سركرده آنان اسير شد و او را به مدينه فرستادند.23
در احاديث مربوط به ايمان ايرانيان آمده است: ايرانيان با ميل و رغبت خود، مسلمان شدند.24
در نبرد «قادسيه»، چهارهزار ايراني به سپاهيان عرب پيوستند. اين عده براي پيوستن خود به سپاهيان عرب، شرط كردند كه پس از جنگ، به هر جا خواستند، بروند و با هر قبيله اي خواستند، هم پيمان شوند و سهمي از غنايم جنگي برگيرند. اينان پس از پيوند با بعضي از قبايل عرب (زهرة بن حويه سعدي، از قوم بني تميم) موالي آن قبايل ناميده شدند و در كوفه مسكن گزيدند. «حمراء» نام ديگر آن ها بود.25
در تاريخ آمده است: چهار هزار نفر از اهالي «بحر خزر»، پس از مشاوره با بزرگان خود، تصميم گرفتند به ميل خود، مسلمان و به قوم عرب (مسلمان) ملحق شوند. اين عده، در تسخير «جلولاء»، در زمان عمر به لشكر اسلام كمك كردند و سپس با مسلمانان در كوفه ساكن شدند. اشخاص ديگري نيز گروه گروه به رضا و رغبت خود به اسلام گرويدند.26

 

ايرانيان در ركاب موعود اسلام

 

منظور از «اهل مشرق»، «اصحاب الرايات السود»، «اهل خراسان» و «الرجل
الخراساني»، «فرس»، «اعاجم»، «موالي»، «بنوالحمراء»، «قوم سلمان»، «اهل قلم» و «اهل طالقان» كه در برخي از احاديث به چشم مي خورند، ايرانيانند. اينان زمينه ساز حكومت حضرت مهدي(عليه السلام)هستند. رسول خدا(صلي الله عليه وآله) فرمود: مردماني از مشرق زمين قيام مي كنند و زمينه را براي حكومت جهاني مهدي آماده مي سازند.27
بيشترين ياران مهدي (عج) را ايرانيان تشكيل مي دهند. در احاديث آمده است: بسياري از ياران امام زمان (عج) از اهالي مرورود، مرو، توس، مغان، جابروان، قومس، اصطخر، فارياب، طالقان، سجستان، نيشابور، طبرستان، قم، گرگان، اهواز، سيراف، ري و كرمان هستند.28 اميرمؤمنان(عليه السلام) درباره ياران حضرت مهدي (عج) از طالقان مي فرمايد: «خوشا به حال طالقان! زيرا براي خداوند ـ عزّوجل ـ در آنجا گنج هايي ذخيره شده كه از جنس طلا و نقره نيستند، بلكه در آنجا مرداني هستند كه خدا را واقعاً شناخته اند و آنان همچنين ياران مهدي در آخرالزمان هستند.»29
همچنين است بيانات امام صادق(عليه السلام) درباره ويژگي هاي ياران امام مهدي (عج) از مردم طالقان.30
يكي از ياران اميرمؤمنان (اصبغ بن نباته) مي گويد: از اميرمؤمنان شنيدم كه مي فرمود: گويا چادرهاي عجم را مي بينم كه در مسجد كوفه برپا شده اند و در ايّام حكومت امام مهدي، قرآن را همان گونه كه نازل شده است، به مردم ياد مي دهند.31 محيي الدين عربي، عارف معروف، در كتاب خود، فتوحات، درباره وزيران امام مهدي (عج) مي نويسد: همه آنان از عجمند و در ميان آنان هيچ فردي از عرب وجود ندارد.32

 

نفي ملّي گرايي

 

توجه بدين نكته ضروري است كه مطرح كردن ايرانيان در قرآن، با مسئله «ملّي گرايي» ارتباطي ندارد. در اينجا نمي خواهيم بگوييم كه نژاد ايراني، از ديگر نژادها برتر است، بلكه فقط مي گوييم: ايرانيان نيز در كنار ديگران مورد توجه و مرحمت قرآن هستند.
پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) در موارد گوناگون، از جمله پس از فتح مكّه، با تأكيد و صراحت لازم اعلام كرد كه همه خرافات و تعصّبات جاهليت را نابود كرده ام. هيچ افتخاري براي عرب بر عجم و سفيد بر سياه و... نيست، مگر به ملاك تقوا. و فرمود: «ايُّها النّاسُ كُلُّكُم لادَمَ و آدَمُ مِنْ تُراب لاَفضَلَ لِعَرَبي علي أعجَمي الاّ بالتَّقوي.»33
همچنين فرمود: آنان كه به قوم و ملت خود افتخار مي كنند، بايد اين عقيده را رها كنند. آن مايه هاي افتخار، جز هيمه دوزخ نيستند و اگر انسان ها دست از اين عقيده برندارند، نزد خدا از سوسك هايي كه كثافت را با بيني خود حمل مي كنند، پست تر خواهند بود.34
ابن حجر در الاصابة نقل مي كند كه مردي از ايران، به نام ابي شاه، پس از خطبه بليغ و سودمند رسول خدا(صلي الله عليه وآله) برخاست و تقاضا كرد كه دستور دهد آن را بنويسند و در اختيارش قرار دهند. پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) به ياران فرمود: آن را براي ابي شاه بنويسيد. اين مسئله نشان مي دهد كه هرگز عصبيّت و قوم گرايي در ديار اسلام راه ندارد.
در تاريخ آمده است هنگامي كه جواني ايراني در جنگ «احد» در صف سپاه اسلام، ضربتي سخت بر دشمن وارد ساخت و فرياد برآورد: اين ضربت را از من بگير كه جواني ايراني هستم، رسول خدا(صلي الله عليه وآله) دريافت كه سخن او ممكن است شعله تعصّب نژادي ديگران را برافروزد. به آن جوان فرمود: بگو: از يك جوان انصاري!35
امام صادق(عليه السلام) در ردّ شخصي كه مي خواست بين عرب و عجم فرق بگذارد و عرب را بر عجم برتري دهد، فرمود: مگر سخن رسول خدا(صلي الله عليه وآله) به تو نرسيده است كه فرمود: من مولاي هر فرد مسلمان هستم، خواه عرب باشد، خواه عجم. آن گاه فرمود: كسي كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) را دوست بدارد، آيا از جان رسول خدا(صلي الله عليه وآله) نيست؟36
امام باقر(عليه السلام) فرمود: روزي پيامبر(صلي الله عليه وآله) بر بلندي كوه صفا ايستاد. بني هاشم و بني عبدالمطلّب در آنجا حاضر بودند، آن حضرت به آنان رو كرد و فرمود: من رسول خدا به سوي شما هستم و با شما مهربانم، ولي بدانيد كه هر كس در گرو عمل خويش است; من در گرو عمل خود هستم و شما نيز در گرو عمل خودتانيد. نگوييد: محمّد از ماست و به زودي در همان جايگاه محمّد قرار مي گيريم (و در كنار او به پاداش مي رسيم.) سوگند به خدا! هيچ كس از شما و غير شما دوست من نيست، مگر آنكه پرهيزگار باشد. آگاه باشيد كه مبادا شما را در قيامت، در حالي ملاقات كنم كه بار دنياپرستي را بر پشت خود حمل مي كنيد، ولي ديگران با توشه معنوي با من روبه رو گردند! آگاه باشيد كه اكنون حجت و عذر را بين خود و شما و بين خود و خدا تمام كردم.37

 

سلمان; افتخار ايرانيان

 

اگر ديده مي شود كه به واسطه پيامبر(صلي الله عليه وآله) يا امامان(عليهم السلام) به وجود حمزه و جعفر و ديگر رجال برجسته اسلامي افتخار شده، به دليل تقوا و كمال آنان است، نه به علت قوميّت و ملّيت. چنان كه بيان شد، افتخار به افرادي كه در پيش خدا منزلتي دارند، ملّي گرايي نيست. به همين دليل، در احاديث فراواني به وجود برخي از انسان هاي الهي افتخار شده است. در احاديث آمده است: روزي سلمان فارسي در مسجد پيامبر(صلي الله عليه وآله) نشسته بود، عده اي از بزرگان اصحاب نيز حاضر بودند، سخن از اصل و نسبت به ميان آمد. هر كس درباره اصل و نسب خود، چيزي مي گفت و آن را بالا مي برد. نوبت به سلمان فارسي رسيد. به او گفتند: تو از اصل و نسب خودت بگو. اين مرد فرزانه و تعليم يافته و تربيت شده مكتب اسلام، به جاي آنكه از اصل و نسب و افتخارات نژادي سخن بگويد، گفت: «أَنا سَلمانُ بنُ عبداللّهِ كُنتُ ضالّاً فَهَداني اللّهُ ـ عزَّو جَلَّ ـ بِمُحَمَّد، و كُنتُ عائلا فأغناني اللّهُ بِمُحمَّد و كُنتُ مَملُوكاً فَأعتَقِني اللّهُ بِمُحَمَّد»; نام من سلمان است و فرزند يكي از بندگان خدا هستم. گم راه بودم، خداوند به وسيله محمّد، مرا راه نمايي كرد. و فقير بودم، خداوند به وسيله محمّد، مرا بي نياز كرد. برده بودم، خداوند به وسيله محمّد، مرا آزاد كرد.
در اين هنگام، رسول خدا(صلي الله عليه وآله) وارد شد و سلمان آنچه را گذشته بود، به عرض آن حضرت رساند. رسول خدا رو به آن جماعت، كه همه از قريش بودند، كرد و فرمود: اي گروه قريش! نسب افتخارآميز هر كس، دين اوست; مردانگي هر كس، خوي و شخصيت اوست; و اصل و ريشه هر كس، عقل و ادراك او.38يعني: ملاك هاي برتري در اسلام، با دين و اخلاق و انديشه سنجيده مي شوند، نه با نژاد و قبيله و رنگ و زبان. سپس پيامبر(صلي الله عليه وآله) آيه 13 سوره حجرات را خواند و به سلمان فرمود: هيچ يك از اينان بر تو برتري ندارند، مگر به ملاك پرهيزگاري. اگر تقواي تو از آنان بيشتر است، از آنان برتري.
روزي سلمان به مجلس پيامبر(صلي الله عليه وآله) وارد شد. حاضران برخاستند و به او احترام كردند و او را در بالاي مجلس نشاندند. در اين هنگام، فردي وارد شد و تا نگاهش به سلمان افتاد، گفت: اين عجمي كيست كه در بالاي مجلس، در ميان عرب ها نشسته؟ پيامبر(صلي الله عليه وآله) براي محكوم كردن چنين عقيده اي، بر منبر رفت و خطبه خواند و در بخشي از آن فرمود: انسان ها از زمان آدم تا امروز، مانند دندانه هاي شانه (كنار هم مساوي)اند. عرب را بر عجم و سرخ پوست را بر سياه پوست برتري نيست، جز به ملاك تقوا. سلمان دريايي است كه به انتهايش نتوان رسيد و گنجي است كه تمام نمي شود. سلمان از ما اهل بيت است. او آب گوارايي است كه از آن حكمت مي تراود و برهان ارائه مي دهد.
در بعضي از روايات آمده است كه سلمان وارد مسجد شد و در محضر رسول خدا(صلي الله عليه وآله) نشست. عده اي از اشراف عرب خشمگين شدند و به او گفتند: تو كيستي؟ سلمان گفت: من پسر اسلامم.
پيامبر در اين هنگام سلمان را تصديق كرد و فرمود: كسي كه مي خواهد به مردي بنگرد كه خداوند قلبش را سرشار از ايمان كرده است، به سلمان نگاه كند.39
در زمان پيامبر(صلي الله عليه وآله) روزي ابوسفيان با گروهي از مسلمانان، از كنار سلمان فارسي، صهيب رومي و بلال حبشي، كه با هم بودند، عبور كردند. آنان تا ابوسفيان را ديدند، گفتند: افسوس كه شمشيرها در گلوي اين دشمن خدا كارساز نشد.
ابوسفيان اين سخن را شنيد (با توجه به اينكه او به ظاهر مسلمان بود.) ابوبكر به آنان گفت: آيا شما به بزرگ قريش (ابوسفيان) چنين كنايه اي مي زنيد؟ سلمان و همراهان از اعتراض ابوبكر ناراحت شده، نزد پيامبر آمدند و ماجرا را به اطلاع آن حضرت رساندند.
پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) به ابوبكر فرمود: گويا آنان را خشمگين كرده اي! اين را بدان كه اگر آنان را خشمگين كرده باشي، خدا را خشمگين كرده اي. ابوبكر نزد سلمان، بلال و صهيب رفت و عذرخواهي كرد و آنان نيز عذر او را پذيرفتند.
پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) فرمود: پروردگار حكيم، مرا به دوست داشتن چهار تن امر كرده است. گفتند: يا رسول اللّه! آنان چه كساني هستند؟ پيامبر پاسخ داد: علي بن ابي طالب. سپس فرمود: «خدا مرا به محبت چهار نفر امر كرد» اين بار، وقتي پرسيدند: آن چهار دسته، چه كساني هستند، پاسخ داد: علي بن ابي طالب. اين كلام رسول خدا(صلي الله عليه وآله) چهار بار تكرار شد و فقط علي(عليه السلام) را نام برد و بار چهارم افزود: علي، مقدادبن اسود، ابوذر غفاري و سلمان فارسي.40
نيز آن حضرت فرمود: «سلمان از من است. هركس در حق او ستم كند، در حق من ستم كرده است و هر كس او را بيازارد، مرا آزار داده است.»4

 

پي‌نوشت‌ها

 


 

1 «فرس» (forc) كلمه اى است عربى كه مورّخان اسلامى و عرب زبانان بر ايرانيان اطلاق كرده اند; همان گونه كه واژه «عجم» را نيز در مورد ايشان به كار برده اند.
2ـ غلامحسين مصاحب، دائرة المعارف فارسى، ج 2، ص 1876، واژه «فرس».
3ـ ابن منظور نيز مى نويسد: «والعرب تسمّى الموالى الحمراء»; عرب ها موالى را حمراه مى ناميدند. (ابن منظور، لسان العرب، ج 4، ص 210.)
4ـ بلاذرى، فتوح البلدان، ترجمه آذرتاش آذرنوش، بخش مربوط به ايران، ص 41 / ابن منظور، لسان العرب، بيروت، داراحياء التراث العربى، 1405ق، ج 4، ص 210.
5ـ قرطبى، تفسير قرطبى، ج 7، ص 259.
6ـ محمّدبن جرير طبرى، تفسير طبرى، ج 26، ص 86 / اسماعيل بن كثير قرشى دمشقى، تفسير القرآن العظيم، بيروت، دارالمعرفه، 1412 ق، ج 6، ص 196 / فضل بن حسن طبرسى، مجمع البيان، بيروت، مؤسسة الاعلمى، 1415 ق، ج 9، ص 179.
7ـ ابونعيم اصفهانى، تاريخ اصفهان، ج 1، ص 4 / متقى هندى، كنزالعمّال، ج 12، ص 90، ح 34126.
8ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين، ج 5، ص 108.
9ـ همان، ج 9، ص 192.
10ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 57، ص 216.
11ـ همان، ج 60، ص 216.
12ـ محمّدبن اسماعيل بخارى، صحيح بخارى، بيروت، دارالفكر، 1401 ق، ج 6، ص 63 / مسلم بن حجّاج نيشابورى، صحيح مسلم، بيروت، دارالفكر، ج 4، ص 191.
13ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين / جلال الدين سيوطى، الدّرالمنثور، بيروت، دارالمعرفه، 1365 ق / جاراللّه زمخشرى، تفسير كشاف، بيروت، دارالمعرفه / محمّد مصطفى مراغى، تفسيرالمراغى، چ دوم، بيروت، داراحياء التراث العربى، 1985 م / سيد قطب، فى ضلال القرآن / قرطبى، تفسير القرطبى، بيروت، داراحياء التراث العربى، 1405 ق، ذيل آيه 16 سوره فتح.
14ـ محمّدبن جرير طبرى، جامع البيان، ج 9و 10، ص 93 / سيد محمود آلوسى بغدادى، روح المعانى، بيروت، داراحياء التراث العربى، ج 10ـ12، ص 85.
15ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين، ج 3، ص 122 / محمّدبن حسن طوسى، التبيان، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1409 ق، ج 3، ص 352 / جاراللّه زمخشرى، پيشين، ج 1، ص 574.
16ـ جاراللّه زمخشرى، پيشين، ج 2، ص 43 / خواجه عبداللّه انصارى، كشف الاسرار و عدة الابرار، تهران، اميركبير، 1363، ج 3، ص 418 / محمّد عبده، المنار / سيد محمود آلوسى بغدادى، پيشين.
17ـ ميرزا حسين نورى، نفس الرحمان، بيروت، مؤسسة الآفاق، 1411 ق، ص 48.
18ـ فضل بن حسن طبرسى، پيشين، ج 3، ص 208.
19ـ عبدعلى جمعه عروسى حويزى، نورالثقلين، چ چهارم، قم، اسماعيليان، 1412ق، ج 4، ص 165/ على بن ابراهيم قمى، تفسير قمى، چ سوم، قم، دارالكتاب،1404 ق، ج 2، ص 124 / بهاءالدين محمّد لاهيجى، تفسير شريف لاهيجى، ج 2، ص 14.
20ـ سيد محمّدباقر حجتى، پژوهشى در تاريخ قرآن كريم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1362، ص 399 و 401.
21ـ نهج البلاغه، خ 18.
22ـ ابن اثير، الكامل فى التاريخ، بيروت، دارصادر، 1402 ق، ج 2، ص 336 / محمّدبن جرير طبرى، تاريخ طبرى، ج 2، ص 538.
23ـ مرتضى مطهرى، خدمات متقابل اسلاموايران،ج2، ص 716.
24ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، چ دوم، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق، ج 67، ص 169.
25ـ بلاذرى، پيشين، ص 41.
26ـ مرتضى مطهرى، پيشين، ج 2، ص 716.
27ـ ابن ماجه قزوينى، سنن ابن ماجه، كتاب «الفتن»، ج 2، ص 1366، ح 4088 / محمّدباقر مجلسى، پيشين، ج 51، ص 87.
28ـ محمدبن جرير طبرى، دلائل الامامة، قم، بعثت، 1412 ق، ص 556.
29ـ سليمان بن ابراهيم حنفى قندوزى، ينابيع المودة، چ هشتم، قم، بصيرتى، ص 449.
30ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 52، ص 307.
31ـ شيخ عباس قمى، سفينة البحار، تهران، سنايى، ج 2، ص 165.
32ـ محيى الدين بن عربى، الفتوحات المكيّة، مصر، المكتبة العربيه، 1985م، ج 3، باب 366، ص 328.
33ـ عبدالحسين امينى، الغدير، قاهره، درالكتاب العربى، 1397، ج 6، ص 187 و 188.
34و35،ـ احمدبن حنبل، مسند احمدبن حنبل، ج 2، ص 624 / ص 503.
36ـ محمّدباقر مجلسى، پيشين، ج 67، ص 169.
37ـ محمّدبن يعقوب كلينى، الروضة من الكافى، ص 182.
38ـ همان، ص 181، ح 203.
39ـ احمدبن على طبرسى، الاحتجاج، نجف، دارالنعمان، ج 1، ص 150.
40و41ـ محمّدباقر مجلسى، پيشين، ج 22، ص 246 / ص 347.

 

آیات ابتداییِ سورهٔ روم پس از آن نازل شد که مشرکان از شنیدن خبر پیروزی ایرانیان بر رومیان خوشحال شدند و آن را به فال نیک گرفتند، زیرا مجوس (زرتشتیان) دوگانه‌پرست بر اهل کتاب (مسیحیان) موحَد پیروز شده‌بودند. آن‌ها به شماتت مسلمانان پرداختند و از این حربه برای تضعیف روحیهٔ مسلمانان بهره جستند.[۳] در این شرایط، آیات «الم * غُلِبَتِ الرّوم * فی اَدنَی الاَرضِ وهُم مِن بَعدِ غَلَبِهِم سَیَغلِبون * فی بِضعِ سِنینَ لِلّهِ الاَمرُ مِن قَبلُ ومِن بَعدُ ویَومَئِذ یَفرَحُ المُؤمِنون * بِنَصرِ اللّهِ یَنصُرُ مَن یَشاءُ وهُوَ العَزیزُ الرَّحیم * وَعدَ اللّهِ لا یُخلِفُ اللّهُ وَعدَهُ ولـکِنَّ اَکثَرَ النّاسِ لا یَعلَمون» (روم: ۱ـ۶) نازل شد. در این آیات، خداوند از شکست ایرانیان از رومی‌ها در آیندهٔ نزدیک خبر داده و وعدهٔ الهی را تخلف‌ناپذیر دانسته‌است. مفسران، «بِضعِ سِنینَ» را در روایتی از پیامبر اسلام از ۳ تا ۹ سال شمرده‌اند.[۴] «فی اَدنَی‌الاَرضِ» نیز در آیات یادشده بر محلی به نام اَزْرُعات شام تطبیق شده که رومی‌ها در آنجا از ایرانیان شکست خوردند.[۵] بنا به نقل قتاده با نزول آیات مذکور، مسلمانان گفتهٔ پروردگار را تصدیق کردند تا اینکه خبر شکست ایران در سال ششم هجرت در جریان صلح حدیبیه به مؤمنان رسید و آنها شاد شدند.[۶]بنا به نقل برخی مفسران، پیامبر اسلام پیروزی مسلمانان بر ایرانیان و روم را در غزوه خندق[۷] (سال پنجم هجری) یا هنگام فتح مکه[۸] (سال هشتم هجری) نوید داد. منافقان آن را بعید دانسته، گفتند: آیا مکه و مدینه برای محمّد کافی نیست که در حکومت فارس و روم طمع کرده‌است؟ در این باره آیهٔ «قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ المُلکِ تُؤتی المُلکَ مَن تَشاءُ وتَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشاءُ... = بگو بارالها مالک حکومت‌ها تویی. به هرکس بخواهی حکومت می‌بخشی و از هر کس بخواهی حکومت را می‌گیری...» (آل‌عمران، ۲۶)[۹] نازل شد. مطابق روایتی دیگر، این آیه پس از آن نازل گشت که پیامبر از خداوند خواست تا مُلک فارس و روم را برای امتش قرار دهد.[۱۰]مفسران، کلمهٔ «مجوس» در آیهٔ ۱۷ سورهٔ حجّ را معتقدان به دیانت زرتشتی می‌دانند که مصداق بارز آن ایرانیان بودند: «اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا والَّذینَ هادوا والصّابِـینَ والنَّصاری والمَجوسَ...». حاکمان اسلامی، پس از فتح ایران، به پیروی از پیامبر، مردم آن را در زمرهٔ اهل کتاب قلمداد کرده، مطابق با آنان رفتار کردند[۱۱]، چنان‌که از پیامبر و علی بن ابی طالب نقل شده که مجوس، پیامبر و کتاب آسمانی داشته‌اند.[۱۲]

 

در آیات متعددی از قرآن، به اعراب خطاب شده‌است که: اگر شما دین الهی را یاری نکنید، خدا قوم دیگری را خواهد آورد که دین را به کمک آن‌ها یاری خواهد کرد. بسیاری از تفاسیر شیعه و سنی، قوم مذکور را ایرانیان دانسته‌اند:

 

براساس نقل مفسران شیعه[۱۳] و سنی[۱۴] هنگامی که آیهٔ ۱۳۳ سورهٔ نساء نازل شد که: «اِن یَشَأ یُذهِبکُم اَیُّهَا النّاسُ ویَأتِ بِـاخَرینَ وکانَ اللّهُ عَلی ذلِکَ قَدیرا = ای مردم، اگر او بخواهد شما را از میان می‌بَرد و افراد دیگری را به‌جای شما می‌آورَد، و خدا بر این کار تواناست»، پیامبر اسلام دست بر پشت سلمان فارسی زد و گفت: آنها عجم و فارس، قوم سلمان هستند.

 

در آیهٔ «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللّهُ بِقَوم یُحِبُّهُم ویُحِبّونَهُ اَذِلَّة عَلَی‌المُؤمِنینَ اَعِزَّة عَلَی الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ ولا یَخافونَ لَومَةَ لائِم...» = ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر کسی از شما که از آیین خود بازگردد [به خدا زیانی نمی‌رسانَد و] خداوند در آینده جمعیتی را می‌آورَد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند. در برابر مؤمنان، فروتن و در برابر کافران نیرومندند. آنها در راه خدا جهاد می‌کنند و از ملامت سرزنش‌کنندگان هراسی ندارند...» (مائده، ۵۴)، روی سخن با مرتدّانی است که طبق پیش‌بینی قرآن از آیین اسلام روی برمی‌گردانند. خداوند در این آیه به مسلمانان عرب هشدار می‌دهد که اگر شما از دین بازگردید خدا به‌جای شما گروهی را می‌آورَد که دارای صفاتی ممتاز بوده، دین خدا را یاری خواهند کرد. برخی مفسران اهل سنت[۱۵] و تشیع[۱۶] مقصود از آن قوم را ایرانیان دانسته و نوشته‌اند: چون این آیه نازل شد، یاران پیامبر از او پرسیدند: آنها چه کسانی هستند که اگر ما بازگردیم خدا آنان را جایگزین ما می‌کند؟ در آن هنگام، سلمان فارسی نزد پیامبر بود. پیامبر دست خود را بر دوش او نهاد و گفت: این شخص و کسان او (هذا و ذووه) یا مردمی که این از آنان است. سپس پیامبر گفت: اگر دین در ستارهٔ ثریا باشد، هرآینه مردانی از فارس به آن دست خواهند یافت.

 

در تفسیر آیهٔ «اِلاّ تَنفِروا یُعَذِّبکُم عَذابـًا اَلیمـًا ویَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ولا تَضُرّوهُ شیــًا واللّهُ عَلی کُلِّ‌شَیء قَدیر = اگر (به‌سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی می‌کند و گروه دیگری غیر از شما را به‌جای شما قرار می‌دهد و هیچ زیانی به او نمی‌رسانید، و خداوند بر هر چیزی تواناست». (توبه، ۳۹) از سعیدبن جبیر نقل شده که مراد از قوم دیگر، اَبنای فارس هستند.[۱۷]

 

بخش پایانیِ آیهٔ ۳۸ محمد «واِن تَتَوَلَّوا یَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ثُمَّ لا یَکونوا اَمثالَکُم» هشداری است به عرب مسلمان که اگر قدردان نعمت پاسداری از آیین اسلام نباشند و از آن روی برگردانند، خداوند این مأموریت را به گروه دیگری خواهد سپرد که در ایثار و فداکاری و نثار جان و مال در راه خدا به‌مراتب از آنان برترند. نقل شده که پس از نزول این آیه، برخی صحابه از پیامبر اسلام پرسیدند: مقصود از این گروهی که خداوند به آنان اشاره کرده چه کسانی هستند؟ در آن هنگام سلمان کنار پیامبر بود. او دستش را بر ران او زد و گفت: سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، او و قومش اگر ایمان به ثریا آویخته‌باشد، آنها بدان دست خواهند یافت.[۱۸] جعفر بن محمد الصادق نیز آنان را غیرعرب و از مَوالی دانسته‌است.[۱۹] بنا به نقل برخی مفسران، با نزول این آیه، پیامبر خوشحال شد و گفت: «هیَ أَحَبّ إلَیَّ مِنَ الدّنیا = این برای من محبوب‌تر است از دنیا».[۲۰]

 

برخی مفسران چون میبدی، آلوسی و رشید رضا ذیل آیهٔ «فَاِن یَکفُر بِها هـؤُلاءِ فَقَد وکَّلنا بِها قَومـًا لَیسوا بِها بِکافِرین» (اَنعام، ۸۹) مقصود از قومی را که در راه کفر گام برنمی‌دارند و در برابر حق تسلیم‌اند، ایرانیان دانسته‌اند[۲۱]، که به‌زودی اسلام را پذیرفته، در پیشرفت آن، با تمام قوا کوشیدند و دانشمندان آنها در فنون مختلف اسلامی کتاب‌های فراوانی تألیف کردند.[۲۲] برخی ذیل این آیه روایتی از پیامبر آورده‌اند که در آن، او قریش را بهترین عرب و فارس را بهترین عجم (غیرعرب) معرفی کرد.[۲۳]

 

در صحیح مسلم روایت شده‌است که هنگام نزول آیهٔ «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسولاً... = او کسی است که در میان مردم بی‌سواد رسولی از جنس خودشان مبعوث کرد...». او آن را تلاوت کرد تا به آیهٔ «وءاخَرینَ مِنهُم لَمّا یَلحَقوا بِهِم... = (و همچنین او) رسول است بر گروه دیگری که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند...» (جُمُعة، ۳)، یکی از صحابه از پیامبر پرسید: مقصود از کسانی که هنوز به ما نپیوسته‌اند، کیان‌اند؟ پیامر دست را بر سلمان نهاد و گفت: اگر ایمان در ثریّا باشد، هرآینه مردانی از آنها (ایرانیان) بدان دست خواهند یافت.[۲۴] مانند این روایت به طرق دیگر نیز از قیس‌بن سعدبن عباده و... نقل شده‌است.[۲۵] سیوطی این روایت را از برخی کتب حدیث، ازجمله صحیح بخاری، صحیح مسلم و... از پیامبر اسلام نقل کرده‌است.[۲۶] قُرطُبی بهترین تفسیرِ «وَ‌آخَرینَ مِنهُم» را ایرانیان می‌داند.[۲۷]

 

براساس روایتی، جعفر بن محمد الصادق هنگامی که آیهٔ «فَإذا جاءَ وَعدُ اُولاهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَأس شَدید...» (اِسراء، ۵) را تلاوت نمود، از او پرسیده شد: مراد از این بندگان رزمنده و پیکارجو در این آیه، که با بنی‌اسرائیل و یهود در هنگام فسادشان می‌جنگند، کیان‌اند؟ گفت: به خدا سوگند آنان اهل قم هستند.[۲۸]

 

    1. پانویس

       
    2. دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ۵، ایرانیان
    3. کلیات تاریخ و تمدن ایران، ص۱۸۷-۱۸۸؛ اطلس تاریخ اسلام، ص۲۸.
    4. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۲-۲۳.
    5. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۶؛ کشف‌الاسرار، ج۷، ص۴۲۷؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج۳، ص۴۳۶.
    6. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۲، ۲۴؛ الدّرّالمنثور، ج۶، ص۴۸۱ـ۴۸۲.
    7. جامع‌البیان، مجلد ۱۱، ج۲۱، ص۲۴ـ۲۵.
    8. اسباب‌النّزول، ص۸۷ـ۸۸؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۴.
    9. اسباب‌النّزول؛ ص۸۶؛ کشف‌الاسرار، ج۲، ص۷۰ـ۷۱.
    10. اسباب‌النّزول، ص۸۶؛ کشف‌الاسرار، ج۲، ص۷۱.
    11. اسباب‌النّزول، ص۸۶؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۴.
    12. الدّرّالمنثور، ج۳، ص۲۲۸ـ۲۲۹؛ مسند ابی‌یعلی، ج۱، ص۲۵۷.
    13. وسائل‌الشیعه، ج۱۵، ص۱۲۶ـ۱۲۹.
    14. التِّبیان، ج۳، ص۳۵۲؛ مجمع‌البیان، ج۳، ص۱۸۷.
    15. تفسیر ماوردی، ج۱، ص۵۳۴؛ کشف‌الاسرار، ج۲، ص۷۲۰.
    16. کشف‌الاسرار، ج۳، ص۱۴۷؛ الکَشّاف، ج۱، ص۶۴۶؛ التّفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۱۹-۲۰.
    17. مجمع‌البیان، ج۳، ص۳۲۱.
    18. الکَشّاف، ج۲، ص۲۷۱؛ مجمع‌البیان، ج۵، ص۴۷؛ تفسیر قُرطُبی، ج۸، ص۹۱.
    19. جامع‌البیان، مجلد ۱۳، ج۲۶، ص۸۶؛ الکَشّاف، ج۴، ص۲۳۱؛ مجمع‌البیان، ج۹، ص۱۶۴.
    20. مجمع‌البیان، ج۹، ص۱۶۴؛ نورالثّقلین، ج۵، ص۴۶.
    21. التِّبیان، ج۹، ص۳۱۱؛ تفسیر قُرطُبی، ج۱۶، ص۱۷۱.
    22. کشف‌الاسرار، ج۳، ص۴۱۸؛ تفسیرالمنار، ج۷، ص۵۹۴؛ روح‌المعانی، مجلد ۵، ج۷، ص۳۱۳.
    23. تفسیر نمونه، ج۵، ص۳۳۴.
    24. کشف‌الاسرار، ج۳، ص۴۱۸؛ روح‌البیان، ج۸، ص۵۲۶.
    25. صحیح مسلم، ج۷، ص۱۹۲؛ جامع‌البیان، مجلد ۱۴، ج۲۸، ص۱۲۲؛ کشف‌الاسرار، ج۱۰، ص۹۶-۹۷؛ الدّرّالمنثور، ج۸، ص۱۵۲ـ۱۵۳.
    26. مجمع‌البیان، ج۹، ص۴۲۹؛ الدّرّالمنثور، ج۸، ص۱۵.
    27. الدّرّالمنثور، ج۸، ص۱۵۳.
    28. تفسیر قُرطُبی، ج۱۸، ص۶۱.

 

بحارالانوار، ج۵۷، ص۲۱۶.

 

 

 

بابودنِ توحال من اصلاخراب نیست میخواهم توبهترازاین انتخاب نیست

 

احساس میکنم که خداقول داده است  دیگردراین جهان خبری ازعذاب نیست

 

 دیگرمیان خاطره هامان،ازاین به بعد   چیزی به اسم دلهره واضطراب نیست

 

 باورکن این خداکه خودش عاشق آفرید   حتماًزیادخشک ومقدّس مآب نیست

 

 برخیز و سر به شانه ام بگذار ،تا   باورکنم حضورتواین دفعه خواب نیست

 

 بگذار سر به شانه ام ،تاهمه ی شهرپُرشود   این اتفاق هرچه که باشدسراب نیست

 

 دنیاسرجدایی ماشرط بسته است     امّادعای شومِ کسی مستجاب نیست ...

 

 

 

هاتان الجنتان خضراوان، قد اشتدَّت خضرتهما حتى مالت إلى السواد. فبأي نِعَم ربكما -أيها الثقلان- تكذِّبان

 

مدهامتان يعني چه ؟ (آيه 64, الرحمن ) تكذِّبان تکذبان ملحد559-541 عمرابوبکر=18ذالحجه" عهدخودراشکستندظالم971-430مقصر=541عمر ابوبکر541مردان گمراه541+430مقصر= 971ظالم 971+231 ابوبکر=1202 بکافران محض1202 خداوند کوچکترین آیه قرآن را 1202پست ترین ملحد1202عمر ابوبکرعثمان 1202تفرقه در ادیانه اسلامی 1202 ارتش کفار 1202 بکافران محض 1202ان من المجرمین منتقمون1202بکافران محض1202 ظالم971+231نفاق=1202مخالف قرآن اهل دین 1202 دزد هاغافله ادیان 1202
ظالم971+430مقصر=541 عمر ابوبکر541 +430 مقصر= 971ظالم 971+231 ابوبکر = 1202ابجدسه خلیفه قاصب نادان 1202دزدها غافله ادیان 1202 بکافران محض1202 1202مقصرکافر پلید دین اسلام ابوبکر1202قرآن میفرماید ما جرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202عمر ابوبکرعثمان 1202 

 

در اين آيه خداوندمي‏فرمايد مدهامتان يعني هر دو كاملاً مشنگ خرم و سرسبزند برای قصب خلافت مدهامتان از ماده «ادهيمام» و از ريشه «دُهَمَهْ» است و در اصل به معني سياهي و تاريكي شب است  دره باغ سبز نشان میدهد شیطان گول نخورید که باغ بی ثمراست خلیفه حیوان  تكذِّبان کوچکترين آيه قرآن کدام است؟
 آيه «مدها متان» در سوره الرحمن.در باره 370مردان حیوان 370 شیطان 370 تکذبان

 

به ابجد آل سعود 171+370 شیطان = 541 مردان گمراه541 ساقی شیطان 541عمر ابوبکر541فتنه ها 541 اهله شر541آفت کلی 541آفتین 541دشمنه اسلامی541کافر پلید دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام 541قاتلی 541آفت کلی 541مکافات541مرگ کافر 541کافر پلید دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام 541اولین قاصب دینه541 بانامردان قاصب 541انحراف دین اسلامه فاجران دین اسلامی 541یا حقه بازان پلید اسلامی541 با منافقان ابله ملحد نادان 541کافر پلید دین اسلام 541بدشمن فاسد 541بنامردان قاصب 541 انحرافه دین اسلام 541نامردان اصلی دین 541با دشمن ابله نادان541فتنه ها 541 آفت کلی 541دشمنه اسلامی 541اهله شر541مکافات541کافر پلید دین اسلام 541اولین قاصب دینه 541

خداوند بارها در باره حضرت مهدی در قرآن فرموده و دانشمندان علم ابجد بخوبی میدانند بارها آیات در باره حضرت مهدی گفته شده امام 12 دهمین شیعیان در آیه 12 یاسین و کل شیی احصیناه فی امام مبین 23 این آیه 23 حروف دارد و مهدی هم ابجدش 23 و امام مبین امام روشن بین که به همه علوم الهی به امر الله با خبر است پیامبر فرمود هر کسی امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت خواهد مرد 

درباره حضرت مهدى (عج) هم که اشاره‏‌اى به نسب و خاندان ایشان در روایات شده بود، حساسیت‌‏هاى فراوانى پدید آمد و خانه حضرت عسکرى (ع) مدت‏‌ها خانه اش تحت‌‏نظر و مراقبت بود تا فرزندى از او به دنیا نیاید و در صورت تولد، هر چه زودتر به حیات او خاتمه دهند. وقتی به فرعون خبر تولد موسی را دادند 100 هزار کودک را کشتند در درون یک سنگ کرمی مدام فرعون را بخاطر کشتن کودکان لعنو نفرین میکرد و به خدا میفرمود خدایا موسی را برای چه آفریدی که 100 هزار کودک بی گناه کشته شود وموسی در حال شکستن سنگی بود و کرمی را دید به خدا فرمود خدایا درون این سنگ این کرم را آفریدی خداوند به موسی فرمود این کرم میگوید موسی رابرای چه آفریدی بمن چه بتو چه سگه بگیره ازلوچت

 شواهد تاریخی

در بین صحابه کرام رسول خدا7 جمع کثیری از آنان شیعه بودند؟ چنانچه ابو حاتم و ابن خلدون و احمد امین و صبحی صالح به این مطلب اشاره کرده اند:

1. ابو حاتم: «انَّ أوّل اسم لمذهب ظهر فی الاسلام، هو الشیعه و کان هذا لقب اربعه من الصحابه: ابوذر، عمار، مقداد و سلمان...؛[7] اولین لقب و کلمه ای که در زمان رسول خدا 7رایج شد کلمه «شیعه» بود. شیعه، لقب چهار نفر از اصحاب پیامبر بود: ابوذر، سلمان، مقداد و عمّار.

بر این اساس کلمه شیعه از الفاظ نو ظهور بعد از رسول خدا نبوده است.

2. ابن خلدون: «کان جماعة من الصحابة یتشیعون لعلی و یرون استحقاقه علی غیره؛[8] در میان صحابه گروهی بودند که به حضرت علیAگرایش داشته و به اصطلاح شیعه بودند، و ایشان را سزاوار تر از دیگران به خلافت اسلامی می دانستند».

3. احمد امین: «و قد بدأ التشیع من فرقة من الصحابة کانوا مخلصین فی حبّهم لعلی یرونه أحق بالخلافة لصفات رأوها فیه. و من اشهرهم سلمان و ابوذر و المقداد»؛[9]«پیدایش و شروع تشیع در میان گروهی از صحابه پیامبر بود که در محبّت به حضرت علی بسیار مخلص بوده، و ایشان را به خاطر صفات وفضائلی کریمه  که راجع به او رسیده أحق و سزاوار تر به امامت می دانستند. و مشهور ترین آنان سلمان، ابوذر و مقداد بودند».

4. صبحی صالح: «کان بین الصحابه حتی فی عهد النبی شیعه لربیبه علی، منهم ابوذر، المقداد،... جابر بن عبدالله، أبی بن کعب، ابوالطفیل، عباس بن عبدالمطلب و جمیع بنیه و عمار و ابو ایوب؛[10] میان صحابه پیامبر اکرم7 در دوران پیامبر شیعیان و هواداران علی وجود داشتند. که از آن جمله اند:... ابی بن کعب، ابوالطفیل، عباس و بچه های او و..».

5. ابن عبدالبر: «روی عن سلمان و ابی ذر و المقداد. وخباب و جابر و أبی سعید الخدری و زید بن أرقم M: أنّ علی بن ابی طالب –L- أول من أسلم. و فضّله هولاء علی غیره؛[11] ابن عبدالبر می گوید: سلمان، ابی ذر، مقداد، خباب، جابر، ابی سعید الخدری و زید بن أرقم گفته اند: که علیAاولین کسی بود که اسلام آورد و از همه در امر «امامت و رهبری» افضل است»..

6. شعبه بن الحجّاج می گوید: «حَکَم بن عتیبه، علیAرا بر ابوبکر و عمر و افراد زیادی از اهل سنت را بر عمر ترجیح می داد».[12]

7. یعقوبی: گروهی از مهاجران و انصار، از بیعت کردن با ابوبکر تخلف نموده، به علی بن ابیطالب Aمتمایل شدند. عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس، زبیر بن عوام، خالد بن سعید، مقداد، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمّار بن یاسر، براءِ بن عازب و أبَی بن کعب، از این دسته بودند.[13]

8.  سعد بن عبدالله اشعری و حسن بن موسی (نوبختی) می نویسند:

نخستین فرقه که در اسلام پیدا شد، فرقه علی بن ابیطالب Aبود که در زمان رسول خدا 7و بعد از او، شیعه علی Aنامیده می شدند. همواره معروف بودند که متمایل به علی Aو قایل به امامت او هستند. مقداد، سلمان فارسی، ابوذر غفاری و عمّار یاسر، از جمله ی شیعیان و از نخستین کسانی بودند که شیعه نامیده شدند، زیرا اسم شیعه، تازگی نداشت و در قدیم هم، شیعه نوح، شیعه ابراهیم، شیعه موسی و شیعه عیسی به کار برده شده است.[14]

9.  شمس الدین ذهبی در پاسخ این پرسش که چرا ابان بن تغلب را توثیق کرده با این که او شیعه مذهب است، می نویسد:

اگر بخواهیم هر کس را که منسوب به تشیع است حذف کنیم، باید تعداد زیادی از احادیث نبوی را کنار بگذاریم که این کار، فساد آشکاری خواهد بود.[15]

او با عبارت خود این نکته را که شیعه در زمان پیامبر اکرم 7بوده، تأیید می کند.[16]

10.  شيخ الازهر، شيخ محمود شلتوت، پس از آگاهی از فقه مدوّن و مستند شيعه كه از طريق پيشوايان شيعه به پيامبر اكرم7می رسد، رسماً فتوی داد كه پيروی از مذهب شيعه اماميه جايز، و اهل سنّت می توانند از اقوال و نظرات پيشوايان اين مذهب پيروی كنند.[17]

مدرك اصلي در استنباط احكام دين، قرآن كريم است. چون پیامبر خدا فرمودند:

« إِعْرِضُوا حَديثي عَلی كِتابِ اﷲِ فَإِنْ وافَقَهُ فَهُوَ مَنّي وَ أَنَا قُلْتُهُ»؛[18] «حديث مرا بر كتاب خدا عرضه كنيد، اگر موافق آن بود، از من است و من آن را گفته­ام».

.  فقهاي شيعه براي اثبات احكام، ‌روايات اهل بيت و پيامبر3 را ملاك قرار مي دهند. چنان كه برخي از بزرگان اهل تسنّن نيز به آن اعتراف دارند. به عنوان مثال، وقتي كه حاكم نيشابوري صحبت از صحيح ترين سند ها مي كند، مي گويد:  صحيح ترين سند هاي اهل بيت، جعفر بن محمد [ امام صادقA] است،‌ هر گاه راوي از جعفر ثقه باشد.[19]

امام حنبل درباره سند حديث معروف سلسله الذَّهَب[20] [كه حضرت رضاA از اجدادشان F، از رسول خدا3روايت مي كند] مي گويد: اگر اين سند بر مجنوني خوانده شود، شفا مي يابد. [21]

پیامبر خدا 7 به ابن عباس فرمود:

 « النُّجُومُ أَمَانٌ لأَهْلِ الأَرْضِ مِنَ الْغَرَقِ، وَأَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لأُمَّتِي مِنَ الاختِلاَفِ فَإِذَا خَالَفَهَا قَبِيلَة اخْتَلَفُوا فَصَارُوا حِزْبَ إِبْلِيسَ»؛[22]

«ستارگان، امان اهل زمین اند، از غرق شدن و اهل بیت من، امان برای امت من از اختلافند کسانی که با آن هامخالفت کنند جزء حزب شیطان هستند!».

لذا فقه شیعه با برخورداری از نصوص فراوان و امکان دسترسی آسان به سنّت پیامبر 7از طریق امامان F، نسبت به سایر مکتب های فقهی به مراتب غنی تر شد و از بسیاری ناکاستی ها محفوظ ماند. [23] 

شیعه ی دوازده امامی اهل توحید یکی از بزگترین فرق اسلامی است که در عصر رسالت پی ریزی شد و پیروانی پیدا کرد و پس از رحلت آن حضرت به تدریج رشد نمود؛ به خلاف مذاهب دیگر که مذهب حنفی به وسیله  ابوحنفیه (80-150) و مذهب شافعی به وسیله ی محمد بن ادریس شافعی (150- 204) و همچنین دیگر مذاهب فقهی نیز تاریخ پیدایش مشخص دارند.



[1]. أصل الشيعة: الفرقة من الناس على حدة، وكل من عاون إنسانا وتحزب له فهو له شيعة، قال الكميت :

وما لي إلا آل أحمد شيعة*** وما لي إلا مشعب الحق مشعب

ويقع على الواحد، والاثنين، والجمع، والمذكر، والمؤنث، بلفظ واحد، ومعنى واحد. وقد غلب هذا الاسم على كل من يتولى عليا وأهل بيته، رضي الله عنهم أجمعين، حتى صار اسما لهم خاصا، فإذا قيل : فلان من الشيعة عرف أنه منهم، وفي مذهب الشيعة كذا، أي عندهم، أصل ذلك من المشايعة، وهي المطاوعة والمتابعة.(تاج العروس، ج 21،  ص 302 ).

[2]. الصافات/ 83.

[3]. الدر المنثور، ج 7، ص 100؛ جامع البیان، ج 23، ص 82؛ معانی القرآن، ج 6، ص 36؛ فتح القدیر، ج،4 ص 399 و 405.

[4].  أنه علی منهاجه و سنته فی التوحید و العدل و اتباع الحق؛ (التبیان ج 8، ص 508؛ بحار الانوار، ج 12 ص 326؛ تفسیر القرآن ص 368).

[5]. ای ممن یشایعه علی اصول الدین أو یشایعه علی التصلب فی دین الله و مصابرة المکذبین. (تفسیر غریب القرآن، ص 368).

[6]. کشف المحجة لثمرة المهجة، ص 73؛ بحارالانوار، ج 3، ص 8.

[7]. الزینه فی الکلمات الاسلامیه، ج3، ص10؛ حاضر العالم الاسلامی، ج1، ص188.

[8]. مقدمه ابن خلدون، ج3، ص464.

[9]. ضحی الاسلام، ج3، ص209.

[10]. النظم الاسلامیه، ص96.

[11]. تهذیب الکمال، ج20، ص48.

[12]. سیر أعلام النبلاء، ج5، ص209؛ چند سؤال از محضر استادم، ص103.

[13]. احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج2،ص114.

[14]. المقالات و الفرق، ص15؛ فرق الشیعه، ص39.

[15]. میزان الاعتدال، ص118.

[16]. باور های شیعی، ص22.

[17]. مجله «رساله الاسلام» سال يازدهم، شماره سوم، محرم 1379، ص 228.

[18]. الجامع الصغير، الطبعه الاولي، دارالفكر 1401،ش 1151؛ کنزالعمال، ج1، ص111و 103.

[19]. معرفه علوم الحديث، ص 54.

[20]. حديث معروف،«كَلِمَه لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي صَدَقَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ صَدَقَ جَبْرَئِيلُ A وَ صَدَقَ رَسُولُ اللَّهِ وَ الْأَئِمَّه F؛ كلمه «لا اله الا اﷲ» حصار من است  هر كس در حصار من در آيد، از عذابم در امان است. (بحارالأنوار، ج49، ص126.)

 

            [21]. ابن حجر عسقلاني، الصواعق المحرقة، ص 122.

[22]. جامع الأحاديث،ج 8، ص12؛ المستدرك على الصحيحين،  ج 3، ص الخصائص الكبرى،  ج 2، ص466.

[23]. باورهای شیعی، ص17.

 

به ابجد آل سعود 171+370 شیطان = 541 مردان گمراه 541ملحد ها یا منافق آل سعود 541شیطان آل سعود541 مکافات 541آفت کلی541 به نااهله منافقه آل سعود 541بانامرده اهل دین اسلامی 541دشمنا دین های اسلامی 541 منافق کوردلی541 ابله بشرا 541آفت کلی541شیطان آلسعود  541منافق کوردلی 541 به نامرد ابله دین541مردان گمراه541 نامردان اصلی دین منافق کوردلی 541شیطان آل سعود 541شرابی ها بدیها 541ساقی شیطان 541

 



گمراه دین 310 عمر 310 یا بلاء دین اسلام310 جهل عرب 310ابا جهل در دین 310کفری310 حرامیان 310 نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان عمر310 اباجهل دردین310 فاسق دینه310کفری 310 ابله منافقا 310 منکر310نیرنگ310احمقها احمقها 310 بمار زنگی310کلب کلب هار310 ابله منافقا310جاهل منافق310دلیل نفاقه 310کفری310 منکر 310دلیل نفاقه310جهل عرب310جاهل منافق310جهل عرب 310نیرنگ 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری310 دلیل نفاقه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310 وهابیه منافقی 310 ابله منافقا 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی 310 310ابله منافقا 310جاهل منافق 310به ابحد عمر310نیرنگ 310حرامیان 310جاهل منافق 310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری 310 فاسق دینه 310منکر 310نیرنگ310 عمر310نامردیه310 کفری 310نیرنگ 310گمراه دین310ابله منافقا310 نامردیه310حرامیان 310عمر310منکر 310نمرودی 310نیرنگ310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری310 قاصبان بدین310حرامزاده پلید310 حرامیان 310بدجنس عالم احمقا 310گبر پلید دین 310 منکر 310سگ هار پلید 310وحشی هاریا 310بابقره 310حاهل منافق 310 بمردک پلید 310حرامزاده پلید310 فاسق دینه310کلب کلب هار310جهل مرکبی 310بمار زنگی 310 رمز زناه310 فسق کلیه310گمراه دین310گمراه دین310 فسق دینها 310گمراه دین 310 جاهل منافق310 فاسق دینه 310 فسق دینها310 دزدان فدکه فاطمه 310دزدان فدکه فاطمه310حرامیان310بی ایمان دین اسلام 310گبرپلید دین310 310 حرامیان310 دقلبازملحد310ببقرها 310بقلدره دینه310کلب کلب هار310 جاهل منافق 310نارجهیما 310سم ری310سامری قوم محمد عمرابن خطاء 310 گمراه دین310جهل مرکبی310با کافرها 310بانادانه دین اسلام310 بمردک پلید310 آشوبا310 دقل بازملحد310کفری310 منکر310سامری310 گمراه دین 310جاهل منافق 310حرامیان 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند 310 منکر 310سگ هارپلید310 310کلب کلب هار310وحشی هاریا310فس قینی310ابله منافقا 310سامری 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 دلیل نفاق 310 و ابوبکر 231به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر احمق ملحد 231 احمق ملحد 231 فاسق ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231 احمق ملحد 231 قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند 310بمار زنگی 310

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در یک شنبه 10 آبان 1394برچسب:,ساعت 10:40 توسط برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110+ 135فاطمه = 245 و آدرس aaaali110.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.به ابجد اسلامه حق 245 یعنی فاطمه و علی 245 وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169 با نماینده بحق محمد علی حسن حسین مهدی 245 اسلامه حق 245 یعنی علی110+ +135= 245 اسلامه حق 245 منظور علی و فاطمه پدر مادر شیعیان میباشنددرود و صلوات خدا بر پدر و مادر شیعیان اهل بیت پیغمبر اسلام |




حکم الله حکم قرآن 553 -541 فتنه ها عمر ابوبکر= 12 امام هویت اسلام 553 -541 عمر ابوبکر = 12 قرآن چهار
مذاهب باطل دردین اسلام خدایی بایداز خجالت بمیرند ده سال است قادر به جواب گویی نیستند
مناظره جاثلیق بزرگ مسیحیان با ابوبکر رکب وبا و شکست ابوبکر خائن منافق قاصب جاه طلب
مناظره مامون خلیفه عباسی با علمای 73 فرقه باطل در حقانیت امام علی
شیعه یعنی اصل مذهب اصل اسلام110مذهب واقعی الله شیعه میباشد 110یگانه مذهب الله محمد علی 385 شیعه385
با کلمه 66 الله 66 زنده 66 یگانه66آگاه جهان 66دادگاه مذهب 66 ادیان66 الله 66 امام و اسلام خود را ثاب
سیزده رجب به ابجد سیزده 86+110علی=196 دین اسلام 196 کلید اسلام196 کلید بدین الله 196 امام کل دین 196
گوهر بحر ولایت علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست
گریه و خنده پیامبر اسلام =اصل اسلام 253+132 بدین الله = 385 شیعه 385
دین واقعی جهان اسلام است مذهب واقعی جهان شیعه است
به دو ابجد =مجاهد 70+40اصل ولایت 110 علی 110ولی دین110 مجاهد53 احمد53 علی فاطمه53 آل طاها آل یاسین53
مذهب امام اول ثانی ثالث رابع خامس سادس سابع ثامن تاسع عاشرهادی عشر ثانی عشر253+132 اسلام =385 شیعه
انسان خلیفه خداوند برای کارهای ارزشی قایل است به ابجد انسان کامل253+132 اسلام= 385 شیعه 385
بانوی عترت الله زهراست سرحلقه انبیایو اولیاء زهراست
مومن136 آئینه136علی136به ابجد کبیر وصغیر علی 136 مومن الله202 آئینه الله202 محمد علی202آقای من 20202
امیر المومنین 12 حرف و ابجدش58+12= 70+40 اصل ولایت = 110 علی 110ولی دین 110 دین الهی110 یمین110 اصحا
علی 110+135 فاطمه =245 کلید مذهب اسلام 245 علی فاطمه 245 مذهب الله150+46 نماینده الله محمد علی = 19
قرآن 351 یعنی 132 اسلام +202 محمد علی +17 نماز = 351 قرآن 351+34باکلام حق =385 شیعه
دین الله130+183مذهب اسلام +72دین الله130 +183مذهب اسلام +72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود
پسر قرضاوی مفتی اهل سنت مصر شیعه شد ایجانب تمام دکترین دنیا را به مبارزه علمی علم ابجد ریاضی قرآن دع